چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

‌تاملی‌ بر پویایی‌ اندیشه‌ سیاسی‌ امام‌ خمینی(ره)


‌تاملی‌ بر پویایی‌ اندیشه‌ سیاسی‌ امام‌ خمینی(ره)
سرنوشت‌ سیاسی‌ تشیع‌ كه‌ پس‌ از واقعه‌ كربلا عمیقا اندوهبار شده‌ بود در هاله‌ای‌ از تقیه‌ و تامل‌ فرو رفت‌ و به‌ویژه‌ در عصر غیبت‌ با هول‌ و هراس‌های‌ بسیاری‌ درآمیخت‌ تا آنجا كه‌ كار فلسفه‌ و فقه‌ سیاسی‌ شیعه‌ به‌ اجمال‌ و اهمال‌ و مهجوریت‌ كشید و یكی‌ از عمیق‌ترین‌ و اساسی‌ترین‌ عرصه‌های‌ علمی‌ و عملی‌ اسلام‌ در گرداب‌ حوادث‌ روزگار مورد غفلت‌ و كوتاهی‌ قرار گرفت. حتی‌ ظهور حكومت‌های‌ شیعه‌ مذهبی‌ چون‌ صفویه‌ نیز نتوانست‌ فقه‌ و فلسفه‌ سیاسی‌ شیعه‌ را تمام‌ قامت‌ بر پا دارد و ملاحظات‌ بسیاری‌ بر سیره‌ سیاسی‌ زعمای‌ شیعه‌ سایه‌ گسترد. اما به‌ هر حال‌ ایجاد تحولات‌ بزرگ‌ در اندیشه‌ سیاسی‌ شیعه‌ معمولا معطوف‌ به‌ تحقق‌ و عمل‌ بوده‌ و تندی‌ها و كندی‌های‌ شئون‌ و مبناهای‌ اندیشه‌ سیاسی‌ در بوته‌ عمل‌ بازشناسی‌ و اصلاح‌ گردیده‌ است.
گذار از اندیشه‌ سیاسی‌ حضرت‌ امام(ره) از اصلاحات‌ به‌ انقلابات‌ بزرگ‌ و اساسی‌ و برانداختن‌ طرحی‌ نو برای‌ فلسفه‌ سیاسی‌ اسلام‌ معطوف‌ به‌ همان‌ زمینه‌های‌ علمی‌ و واقعیت‌های‌ روزگار است. در مقایسه‌ای‌ تطبیقی‌ میان‌ اندیشه‌ و فعل‌ سیاسی‌ مرحوم‌ محقق‌ سبزواری(ره) در تعامل‌ با دستگاه‌ سلطنت‌ شاه‌عباس‌ صفوی‌ و اندیشه‌ و روش‌ سیاسی‌ حضرت‌ امام(ره) در قبال‌ سلطنت‌ پهلوی‌ نكته‌ و آموزه‌های‌ فراوانی‌ وجود دارد كه‌ محقق‌ اندیشه‌ سیاسی‌ اسلام‌ را مفید و رغبت‌انگیز خواهد بود. امید است‌ با مطالعه‌ مقاله‌ ذیل‌ این‌ مقصود فراهم‌ گردد.
تاریخ‌ اندیشه‌ سیاسی‌ اسلامی‌ از سه‌ منظر قابل‌ بررسی‌ است:
الف) اندیشه‌ سیاسی‌ سلطه‌جویانه‌
ب) اندیشه‌ سیاسی‌ اصلاحی‌
ج) اندیشه‌ سیاسی‌ انقلابی‌
الف) اندیشه‌ سیاسی‌ سلطه‌جویانه: این‌ اندیشه‌ای‌ در صدد حفظ‌ وضع‌ موجود است. محور اساسی‌ این‌ نظریه‌ جمله‌ مشهور «الحق‌ لمن‌ غلب» می‌باشد. این‌ اندیشه‌ هیچ‌گونه‌ توجهی‌ به‌ آسیب‌شناسی‌ نظام‌ سیاسی‌ ندارد، چرا كه‌ اندیشمند، نظام‌ سیاسی‌ را در هر شكلی‌ می‌پذیرد. كم‌ نیستند اندیشمندانی‌ كه‌ استبداد و سلطنت‌ را، در عالم‌ اسلام‌ و جهان‌ غیراسلام‌ نهادینه‌ كرده‌اند. برای‌ مثال‌ عالم‌ بزرگ‌ اهل‌ سنت، فضل‌ الله‌ بن‌ روزبهان‌ خنجی، در كتاب‌ مشهور خود به‌ نام‌ «سلوك‌ الملوك»، در بحث‌ حكومت‌های‌ مشروع، حكومتی‌ را كه‌ از طریق‌ استیلا، قهر، شوكت‌ و غلبه‌ به‌ وجود آمده‌ باشد، حكومتی‌ دینی‌ می‌داند:
«و طرق‌ انعقاد امامت‌ چهار است: اول، اجماع‌ مسلمانان‌ بر امامت‌ او و بیعت‌ اهل‌ حل‌ و عقد از علما، قضات‌ و روسا [...] طریق‌ دوم، استخلاف‌ امام‌ سابق، كسی‌ را كه‌ شرایط‌ امام‌ در او جمع‌ شده‌ باشد [...] سوم‌ از طرق‌ انعقاد امامت، شوری‌ است‌ [...] طریق‌ چهارم‌ از اسباب‌ انعقاد پادشاهی، امامت، استیلا و شوكت‌ است. علما گفته‌اند كه‌ چون‌ امام‌ وفات‌ كند و شخصی‌ متصدی‌ امامت‌ گردد، بی‌بیعتی‌ و بی‌ آن‌ كه‌ كسی‌ او را خلیفه‌ ساخته‌ باشد و مردمان‌ را قهر كند به‌ شوكت‌ و لشكر، امامت‌ او منعقد می‌گردد، خواه‌ قریشی‌ باشد، خواه‌ نه‌ و خواه‌ عرب‌ باشد یا عجم‌ یا ترك‌ و خواه‌ مستجمع‌ شرایط‌ باشد و خواه‌ فاسق‌ و جاهل‌ و اگر چه‌ آن‌ مستولی‌ بدین‌ فعل‌ عاصی‌ می‌گردد و چون‌ به‌ واسطهٔ‌ سطوت‌ و استیلا جای‌ امام‌ گرفته، او را سلطان‌ گویند و امام‌ و خلیفه‌ بر او اطلاق‌ توان‌ كرد.»۱
از نظر نویسندهٔ‌ «سلوك‌ الملوك» بر حاكم‌ فاسق، جاهل، مستجمع‌ شرایط، عاصی‌ و... می‌توان‌ «امام» و «خلیفه» اطلاق‌ كرد؛ زیرا شوكت‌ و لشكر باعث‌ قدرت‌ و مقبولیت‌ حاكم‌ می‌شود. روشن‌ است‌ كه‌ اگر متفكری‌ چنین‌ نظریه‌ای‌ را بپذیرد، هیچ‌گاه‌ به‌ آسیب‌شناسی‌ نظام‌ سیاسی‌ و ارائه‌ نظریات‌ مخالف‌ رو نمی‌آورد، زیرا اعتقادی‌ به‌ آسیب‌ ندارد كه‌ بخواهد او را بشناسد یا بشناساند. البته‌ حكومت‌های‌ استبدادی‌ و سلطه‌ جویانه‌ نیز چیزی‌ جز تعریف‌ و تمجید نمی‌خواهند.
ب) اندیشه‌ سیاسی‌ اصلاحی: اندیشه‌ای‌ است‌ كه‌ با توجه‌ به‌ شرایط‌ زمان، مكان، امكانات‌ و مقتضیات‌ دیگری‌ كه‌ از آنها به‌ «واقعیت‌های‌ موجود» تعبیر می‌شود، با پوششی‌ تقیه‌ گونه، پیشنهادهایی‌ به‌ منظور اصلاح‌ و بهبود نسبی‌ امور ارائه‌ می‌دهد؛ در حالی‌ كه‌ از اصول‌ و ارزش‌های‌ اساسی‌ خود عقب‌نشینی‌ نمی‌كند و اگر شرایط‌ مساعد باشد پیشنهادهای‌ بیشتری‌ را مطرح‌ می‌كند.
در میان‌ عالمان‌ شیعی‌ شیخ‌ مفید، شیخ‌ طوسی، علامه‌ حلی، محقق‌ كركی، محقق‌ سبزواری، مرحوم‌ نراقی‌ و علامه‌ نائینی‌ اندیشه‌های‌ سیاسی‌ اصلاحی‌ دارند؛ بنابراین‌ اقدامات‌ علمی‌ و عملی‌ این‌ متفكران‌ براساس‌ شرایط‌ زمان‌ آنها بوده‌ است. در شیوه‌ این‌ دسته‌ از علما، تقاضاهایی‌ مبنی‌ بر اجرای‌ احكام‌ در قالب‌ بیانی‌ كه‌ نشانگر مصالحه‌ با سلطنت‌ و نه‌ مشروعیت‌ بخشیدن‌ به‌ آن‌ باشد، وجود دارد؛ شبیه‌ آنچه‌ علامه‌ نائینی‌ درخصوص‌ سلطنت‌ مشروطه، به‌ كمك‌ اصولی‌ چون‌ عمل‌ به‌ «قدر مقدر» و «دفع‌ افسد به‌ فاسد» مطرح‌ نمود. بدیهی‌ است‌ بر این‌ نوع‌ اندیشه‌ اصولی‌ مانند ضرورت‌ حكومت، تقدیم‌ اهم‌ بر مهم، عدالت‌ اجتماعی، تكلیف، رعایت‌ مصلحت‌ اسلام‌ و مسلمین، نفی‌ سبیل‌ و... تاثیرگذار می‌باشند، به‌ ویژه‌ اصل‌ «اجتهاد» كه‌ در حقیقت، جهت‌ دهنده‌ تمامی‌ این‌ اصول‌ است.
اندیشه‌ سیاسی‌ حضرت‌ امام‌ خمینی(ره) و به‌ تبع‌ آن‌ اقدامات‌ سیاسی‌ ایشان، در مقطعی‌ از تاریخ، اصلاحی‌ است. فرازهایی‌ از كتاب‌ «كشف‌ الاسرار»، بیانگر تحلیل‌ ما از اندیشه‌ سیاسی‌ اصلاحی‌ علمای‌ شیعه‌ می‌باشد:
«ما ذكر كردیم‌ كه‌ هیچ‌ فقیهی‌ تا كنون‌ نگفته‌ و در كتابی‌ هم‌ ننوشته‌ كه‌ ما شاه‌ هستیم‌ یا سلطنت‌ حق‌ ما است. آری، همان‌ طور كه‌ ما بیان‌ كردیم، اگر سلطنتی‌ و حكومتی‌ تشكیل‌ شود، هر خردمندی‌ تصدیق‌ می‌كند كه‌ خوب‌ است‌ و مطابق‌ مصالح‌ كشور و مردم‌ است. البته‌ تشكیلاتی‌ كه‌ بر اساس‌ احكام‌ خدا و عدل‌ الهی‌ تاسیس‌ شود، بهترین‌ تشكیلات‌ است، لكن‌ اكنون‌ كه‌ آن‌ را از آنها نمی‌پذیرند، اینها هم‌ با این‌ نیمه‌ تشكیلات‌ هیچ‌ گاه‌ مخالفت‌ نكرده‌ و نخواستند اساس‌ حكومت‌ را بر هم‌ بزنند و اگر گاهی‌ هم‌ با شخص‌ سلطانی‌ مخالفت‌ كردند، مخالفت‌ با همان‌ شخص‌ بوده، از باب‌ آن‌ كه‌ بودن‌ او را مخالف‌ صلاح‌ كشور تشخیص‌ دادند، وگرنه‌ با اصل‌ اساس‌ سلطنت‌ تا كنون‌ از این‌ طبقه‌ مخالفتی‌ ابراز نشده‌ [است]... مجتهدین‌ همیشه‌ خیر و صلاح‌ كشور را بیش‌ از همه‌ می‌خواهند.»۲
نكته‌ اساسی‌ در تفكر و اندیشه‌ سیاسی‌ مجتهدین‌ همین‌ عبارت‌ می‌باشد:
«مجتهدین‌ همیشه‌ خیر و صلاح‌ كشور را بیش‌ از همه‌ می‌خواهند» و طبیعی‌ است‌ كه‌ پیشنهاد امام(ره) باید در همین‌ فضا درك‌ شود وگرنه‌ تفاسیر دیگر، در مقام‌ «بما لایرضی‌ صاحبه» خواهد بود.
تفسیر حضرت‌ امام(ره) درباره‌ رفتار و عمل‌ سیاسی‌ ائمه(ع) نیز مشابه‌ تفسیر ایشان‌ از رفتار سیاسی‌ علما و مجتهدین‌ است. از نظر وی‌ همكاری‌ ائمه(ع) با حاكمان‌ جور، غیرمشروع‌ و غاصب، با هدف‌ خیر و صلاح‌ مسلمین‌ بوده‌ است‌ و این‌ به‌ معنای‌ تایید حكومت‌های‌ جور و نفی‌ قیام‌ برای‌ برپایی‌ حكومت‌ حق‌ نمی‌باشد. در این‌ خصوص‌ مطالب‌ زیر قابل‌ تامل‌ است:
«اكنون‌ اگر كسی‌ تكذیب‌ كند از وضع‌ یك‌ حكومتی‌ كه‌ این‌ حكومت‌ها، جائرانه‌ است‌ و كسی‌ هم‌ تا زمان‌ دولت‌ حق‌ نمی‌تواند آنها را اصلاح‌ كند، چه‌ ربط‌ دارد به‌ این‌ كه‌ حكومت‌ عادلانه‌ نباید تشكیل‌ داد؟ بلكه‌ اگر كسی‌ جزئی‌ اطلاع‌ از اخبار ما داشته‌ باشد، می‌بیند كه‌ همیشه‌ امامان‌ شیعه‌ با آن‌ كه‌ حكومت‌های‌ زمان‌ خود را حكومت‌ ظالمانه‌ می‌دانستند و با آنها آن‌ طورها كه‌ می‌دانید سلوك‌ می‌كردند، در راهنمایی‌ برای‌ حفظ‌ كشور اسلامی‌ و در كمك‌های‌ فكری‌ و عملی‌ كوتاهی‌ نمی‌كردند و در جنگ‌های‌ اسلامی‌ در زمان‌ خلیفهٔ‌ جور، باز شیعیان‌ علی(ع) پیش‌قدم‌ بودند. جنگ‌های‌ مهم‌ و فتح‌های‌ شایانی‌ كه‌ نصیب‌ لشگر اسلامی‌ شده، مطلعین‌ می‌گویند و تاریخ‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ یا به‌ دست‌ شیعیان‌ علی(ع) یا به‌ كمك‌های‌ شایان‌ تقدیر آنها بوده. شما همه‌ می‌دانید كه‌ سلطنت‌ بنی‌امیه‌ در اسلام، بدترین‌ و ظالمانه‌ترین‌ سلطنت‌ها بوده‌ و دشمنی‌ و رفتارشان‌ را با آل‌ پیغمبر(ص) و فرزندان‌ علی‌ بن‌ ابی‌ طالب(ع) همه‌ می‌دانند و در میان‌ همهٔ‌ بنی‌ هاشم‌ بدسلوكی‌ و ظلمشان‌ به‌ علی‌بن‌ الحسین‌ زین‌العابدین(ع) بیشتر و بالاتر بود. به‌ همین‌ سلطنت‌ وحشیانه‌ جائرانه، ببینید علی‌بن‌ الحسین(ع) چقدر اظهار علاقه‌ می‌كند. در كتاب‌ صحیفهٔ‌ سجادیه‌ می‌گوید:
«اللهم‌ صل‌ علی‌ محمد و آله‌ و حصن‌ ثغور المسلمین‌ بعزتك‌ و أید حماتها بقوتك‌ و اسبق‌ عطایا هم‌ من‌ جدتك‌ [...] تا آخر این‌ دعا كه‌ قریب‌ هشت‌ صفحه‌ است.»۳
اصل‌ مهم‌ در رفتار سیاسی‌ ائمه(ع) و مجتهدین، حفظ‌ كشور اسلامی‌ است. با این‌ وصف‌ حضرت‌ امام(ره) تنها به‌ گفتمان‌ اصلاح‌ نمی‌پردازد، بلكه‌ دست‌ از این‌ همكاری‌ مصلحت‌اندیشانه‌ برمی‌دارد و حفظ‌ كشور اسلامی‌ را در گرو حركتی‌ جدید، با عنوان‌ انقلاب، نفی‌ رژیم‌ سلطنتی‌ و تاسیس‌ حكومت‌ اسلامی‌ معنا می‌كند. از این‌ رو نوشتار حاضر تاكید اساسی‌ بر اندیشه‌ انقلابی‌ امام(ره) و آسیب‌شناسی‌ انقلابی‌ ایشان‌ دارد. در واقع، تحول‌ مهم‌ تاریخ‌ اندیشه‌ سیاسی‌ شیعه‌ انتقال‌ از «تفكر اصلاحی» به‌ «تفكر انقلابی» است. كه‌ امام‌ خمینی(ره) بانی‌ و عامل‌ آن‌ در دوره‌ معاصر بودند در ادامه‌ به‌ چگونگی‌ «اندیشه‌ انقلابی» امام(ره) نیز پرداخته‌ می‌شود.
ج) اندیشه‌ سیاسی‌ انقلابی: این‌ نوع‌ اندیشه‌ درپی‌ تغییر صددرصد اوضاع‌ است. مبنا و هدف‌ آن، عمل‌ به‌ تكلیف‌ الهی‌ در راستای‌ حفظ‌ كشور اسلامی‌ می‌باشد كه‌ این‌ ویژگی، شیعی‌ و اسلامی‌ است. اندیشه‌ سیاسی‌ انقلابی، در دوران‌ معاصر و در صدر اسلام‌ نیز به‌ چشم‌ می‌خورد. نخستین‌بار، پیامبر اسلام(ص) اندیشه‌ سیاسی‌ اسلام‌ را مطرح‌ فرمود. آن‌ حضرت‌ توانست‌ با تكیه‌ بر تعالیم‌ اسلامی، جامعه‌ جاهلی‌ را به‌ جامعه‌ای‌ اسلامی‌ تبدیل‌ كند، در مدت‌ زمانی‌ كوتاه‌ نابسامانی‌های‌ مادی‌ و معنوی‌ را از بین‌ برده‌ و بركات‌ مادی‌ و فضایل‌ معنوی‌ به‌ ارمغان‌ بیاورد. حضرت‌ علی(ع) در توصیف‌ این‌ وضعیت‌ می‌فرمایند:
«ان‌ الله‌ بعث‌ محمداً‌ صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم‌ نذیراً‌ للعالمین‌ و امیناً‌ علی‌ التنزیل‌ و انتم‌ معشر العرب‌ علی‌ التنزیل‌ و انتم‌ معشر العرب‌ علی‌ شر‌ دین‌ و فی‌ شر‌ دار منیخون‌ بین‌ حجارهٔ‌ خشن‌ و حیات‌ صم‌ تشربون‌ الكدر و تاكلون‌ الجشب‌ و تسفكون‌ دمأكم‌ و تقطعون‌ ارحامكم، الاصنام‌ فیكم‌ منصوبه‌ و الاثام‌ بكم‌ معصوبهٔ.
خداوند متعال‌ محمد(ص) را تبلیغ‌ كننده‌ بر عالمیان‌ و امین‌ برای‌ فرستادن‌ قرآن‌ و رسالت‌ مبعوث‌ كرد و در آن‌ حال‌ شما گروه‌ عرب، دارای‌ بدترین‌ دین‌ بودید و در بدترین‌ جامعه‌ زندگی‌ می‌كردید. در میان‌ سنگ‌های‌ سخت‌ و مارهای‌ كر زندگی‌ می‌كردید، آب‌های‌ تیره‌ می‌آشامیدید و غذای‌ خشن‌ می‌خوردید و خون‌ یكدیگر را می‌ریختید و از خویشاوندان‌ خود قطع‌ رابطه‌ می‌كردید، بت‌ها در میان‌ شما (برای‌ پرستش) نصب‌ شده‌ [بود] و گناهان‌ و انحراف‌ها سخت‌ به‌ شما بسته‌ بود.»۴
اندیشه‌ سیاسی‌ امام(ره) از مهمترین‌ اندیشه‌های‌ انقلابی‌ --- اسلامی‌ است‌ كه‌ در دوره‌ معاصر مطرح‌ شده‌ و به‌ انجام‌ رسیده‌ است. اندیشه‌ سیاسی‌ ایشان‌ در راه‌ گذر از «اندیشه‌ اصلاحی» به‌ «اندیشه‌ انقلابی» به‌ تحولی‌ تدریجی‌ دچار گردید و این، همان‌ نقطهٔ‌ قوتی‌ است‌ كه‌ به‌ كمك‌ شناخت‌ دقیق‌ اوضاع، شرایط‌ و امكانات‌ و با استعانت‌ از اصل‌ پویای‌ تفكر شیعی، یعنی‌ «اجتهاد» شكل‌ گرفته‌ است. امام(ره) با همه‌ درك‌ عمیقی‌ كه‌ از اندیشه‌ اصلاحی‌ داشت، آن‌ را برای‌ وضعیت‌ معاصر مناسب‌ ندید. وی‌ با شناخت‌ آسیب‌ها، آفت‌ها و بیماری‌های‌ موجود در جامعه‌ و سیاست‌ ایران، جهان‌ اسلام‌ و حتی‌ نظام‌ بین‌الملل، به‌ ارایه‌ راه‌حل‌ها و درمان‌ این‌ مجموعه‌ پرداخت‌ و با تشكیل‌ جمهوری‌ اسلامی‌ موفق‌ شد راه‌ را برای‌ آفت‌ زدایی‌ از مجموعه‌ كشورهای‌ اسلامی‌ و نظام‌ بین‌الملل‌ باز نماید.امام‌ خمینی(ره) در بیشتر نوشته‌ها و سخنرانی‌های‌ خویش، نظام‌های‌ سیاسی‌ گذشته‌ و حال‌ دنیا، به‌ ویژه‌ جهان‌ اسلام‌ را آسیب‌شناسی‌ كرده‌اند. آسیب‌شناسی‌ نظام‌ سیاسی‌ خلافت، اعم‌ از خلفای‌ نخستین، بنی‌امیه، بنی‌عباس‌ و عثمانی‌ها، آسیب‌شناسی‌ نظام‌سیاسی‌ سلطنت، خاصه‌ سلطنت‌ صفوی، قاجار و پهلوی، آسیب‌شناسی‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران، آسیب‌شناسی‌ نظام‌های‌ سیاسی‌ حاكم‌ بر دنیای‌ امروز و آسیب‌شناسی‌ نظام‌ روابط‌ بین‌الملل‌ و اصول‌ حاكم‌ كه‌ بر آن‌ قصد داریم‌ تا در این‌ مقاله‌ به‌ اندكی‌ از مباحث‌ مذكور بپردازیم. به‌ منظور فراهم‌ شدن‌ امكان‌ فهم‌ اندیشه‌ امام(ره)، آسیب‌شناسی‌ نظام‌ سیاسی‌ -- سلطنتی‌ پهلوی‌ را بررسی‌ خواهیم‌ كرد و بر این‌ اساس‌ آسیب‌های‌ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، دینی، اداری‌ و نظامی‌ نیز مورد تامل‌ قرار خواهند گرفت. و در ادامه‌ تحلیل‌ آسیب‌شناسی‌ نظام‌ سیاسی‌ -- سلطنتی‌ صفویه‌ از دیدگاه‌ محقق‌ سبزواری۵ به‌ عنوان‌ یك‌ عالم‌ اصلاح‌طلب‌ را خواهیم‌ داشت‌ كه‌ مقایسه‌ آن‌ با دیدگاه‌ امام(ره)، براساس‌ تعیین‌ نقاط‌ اشتراك‌ و افتراق‌ و همچنین‌ تحلیل‌ علت‌ اختلاف‌ این‌ دو دیدگاه، كمك‌ شایانی‌ به‌ فهم‌ اندیشه‌ انقلابی‌ امام(ره) خواهد كرد. از این‌ رو، به‌ پرسش‌های‌ زیر پاسخ‌ می‌دهیم.
آسیب‌های‌ سیاسی، اقتصادی، دینی، اخلاقی‌ و اداری‌ای‌ كه‌ سبب‌ سقوط‌ سلسله‌ صفویه‌ شد، چه‌ بود؟ محقق‌ سبزواری‌ این‌ آسیب‌ها را چگونه‌ تحلیل‌ كرده‌ و در تحلیل‌ خود تا چه‌ حد واقع‌بین‌ بوده‌ است؟ سبزواری‌ برای‌ جلوگیری‌ از سقوط‌ سلسلهٔ‌ صفویه، چه‌ راههایی‌ به‌ شاه‌ عباس‌ دوم‌ پیشنهاد می‌كند؟ اندیشه‌ سبزواری‌ اصلاحی‌ است‌ یا انقلابی؟ آسیب‌های‌ سیاسی، اقتصادی، دینی، فرهنگی، اخلاقی، نظامی‌ و اداری‌ای‌ كه‌ موجب‌ سقوط‌ سلسله‌ پهلوی‌ شد، چه‌ بود؟ امام‌ خمینی(ره) این‌ آسیب‌ها را چگونه‌ تحلیل‌ كرده‌ است؟ راه‌حل‌ امام(ره) برای‌ اصلاح‌ آفت‌های‌ رژیم‌ پهلوی‌ اصلاحی‌ بود یا انقلابی؟ برای‌ پاسخ‌ دادن‌ به‌ پرسش‌های‌ مذكور، فرضیات‌ زیر را مطرح‌ می‌كنیم:
۱. اندیشه‌ سیاسی‌ محقق‌ سبزواری‌ با توجه‌ به‌ نوع‌ آسیب‌هایی‌ كه‌ رژیم‌ سلطنتی‌ صفویه‌ با آنها روبه‌رو بوده، اندیشه‌ای‌ «اصلاحی» است.
۲. چون‌ اندیشه‌ سیاسی‌ سبزواری‌ اصلاحی‌ می‌باشد بنابراین‌ پیشنهادهای‌ او نیز در جهت‌ اصلاح‌ رفتار شخص‌ شاه، سیستم‌ اداری‌ مملكت، وضعیت‌ دینی‌ و در نتیجه‌ اصلاح‌ درونی‌ سیستم‌ است.
۳. اندیشه‌ سیاسی‌ امام‌ خمینی(ره)، با توجه‌ به‌ نوع‌ آسیب‌هایی‌ كه‌ رژیم‌ پهلوی‌ با آنها روبه‌رو بوده، انقلابی‌ است.
۴. پیشنهادهای‌ امام(ره) نیز انقلابی‌ است؛ یعنی‌ برای‌ اصلاح‌ سیستم‌ سیاسی، پیشنهاد تخریب‌ آن‌ و پایه‌گذاری‌ نظام‌ سیاسی‌ مورد نظر خود را می‌دهد.
۵. تفاوت‌ اساسی‌ شرایط‌ عصر سبزواری‌ و امام‌ خمینی(ره)، در مستقل‌ یا وابسته‌ بودن‌ نظام‌های‌ سیاسی‌ حاكم‌ بر آن‌ و دینی‌ یا غیردینی‌ بودن‌ آنهاست. چون‌ نظام‌ سیاسی‌ صفویه‌ مستقل‌ و به‌ ظاهر طرفدار دین‌ و علمای‌ دین‌ بوده، اندیشه‌ محقق‌ سبزواری‌ اصلاحی‌ می‌باشد و از آن‌جا كه‌ رژیم‌ پهلوی‌ وابسته‌ به‌ بیگانگان‌ و غیردینی‌ بوده، اندیشه‌ امام(ره) انقلابی‌ می‌نماید. به‌ نظر نگارنده‌ «گفتمان‌ اصلاح» در دوره‌های‌ مختلف‌ به‌ ویژه‌ دوره‌ صفویه، قاجاریه‌ و نهضت‌ مشروطه‌ گفتمان‌ اندیشه‌ حاكم‌ بر اندیشه‌ علمای‌ شیعه، است. اندیشه‌ نائینی‌ اندیشه‌ای‌ اصلاح‌طلبانه‌ بوده‌ اما اندیشه‌های‌ مطرح‌ شده‌ در دوره‌ پهلوی، به‌خصوص‌ از اواخر دهه‌ چهل‌ در قالب‌ «گفتمان‌ انقلاب» قابل‌ تحلیل‌ می‌باشد.
منبع‌ اصلی‌ ما برای‌ بررسی‌ آرای‌ سبزواری، «روضهٔ‌ الانوار عباسی» است. مشخصات‌ نسخه‌های‌ مورد استفاده‌ عبارتند از: نسخه‌ خطی‌ كتابخانه‌ آیت‌الله‌ مرعشی‌ نجفی‌ به‌ شمارهٔ‌ ۳۸۹۶، نسخه‌ چاپ‌ سنگی‌ دارالخلافه‌ تهران‌ به‌ سال‌ ۱۳۵۸ قمری‌ و نسخه‌ای‌ كه‌ این‌ جانب‌ احیا و تصحیح‌ كرده‌ام‌ و در مركز تحقیقات‌ اسلامی، دفتر تبلیغات‌ موجود می‌باشد. برای‌ بررسی‌ افكار امام‌ خمینی(ره) به‌ نوشته‌ها، سخنرانی‌ها و نامه‌های‌ ایشان‌ مراجعه‌ شده‌ است. در برخی‌ موارد نیز به‌ آثار دیگری‌ رجوع‌ كرده‌ایم‌ كه‌ همه‌ در پاورقی‌ها ذكر گردیده‌اند.
در پایان‌ این‌ مقدمه‌ لازم‌ به‌ یادآوری‌ است‌ كه‌ این‌ مباحث‌ ما را به‌ آسیب‌شناسی‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ رهنمون‌ می‌كند. نخستین‌ گام‌ قدم‌ انحطاط، آن‌ است‌ كه‌ گمان‌ كنیم‌ هیچ‌ آفتی‌ متوجه‌ ما نیست. با این‌ امید كه‌ طبق‌ فرمایشات‌ امام(ره) آسیب‌شناسی‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ مد نظر تحقیقات‌ دیگری‌ از این‌ دست‌ قرار گیرد و در خدمت‌ بقای‌ نظام‌ قرار گیرد.
●آسیب‌شناسی‌ نظام‌ سلطنتی‌ صفویه‌ از نگاه‌ محقق‌ سبزواری‌
اصلاح‌گری، دغدغه‌ اصلی‌ سبزواری‌ به‌ شمار می‌رود. هر انسان‌ مصلحی‌ بیش‌ از هر چیز، به‌ انحطاط‌ و راههای‌ خروج‌ از آن‌ می‌اندیشد. در این‌ بخش‌ به‌ راهكارهای‌ سبزواری‌ برای‌ حفظ‌ دولت‌ صفوی‌ خواهیم‌ پرداخت.
برای‌ این‌ منظور دو راه‌ پیش‌ رو داریم:
نخست: بررسی‌ هدف‌ اصلی‌ از تدوین‌ كتاب‌ روضهٔ‌ الانوار عباسی‌ و دیگری: بررسی‌ محتوای‌ آن‌
راه‌ اول‌ : روضهٔ‌الانوار عباسی‌ از یك‌ مقدمه‌ و دو قسم‌ تشكیل‌ شده‌ است. در توضیح‌ مطالب‌ مقدمه‌ چنین‌ آمده‌ است:
«مقدمه‌ در بیان‌ حكمت‌ و تدبیر الهی‌ در وجود پادشاهان‌ و فوایدی‌ كه‌ بر آن‌ مترتب‌ می‌شود و ذكر آن‌ كه‌ دوام‌ و ثبات‌ ملك‌ و پادشاهی‌ چیست‌ و تفصیل‌ بعضی‌ از اسباب‌ زوال‌ و اختلال‌ ملك‌ تا مباشر امور سلطنت، اسباب‌ بقا و ثبات‌ دولت‌ را ملتزم‌ باشد و از دواعی‌ زوال، احتراز لازم‌ داند.»
در ابتدای‌ قسم‌ اول‌ كتاب‌ و در توضیح‌ مطالب‌ و محتوای‌ آن‌ چنین‌ می‌خوانیم:
«قسم‌ اول‌ در آنچه‌ بر پادشاهان‌ جهت‌ رستگاری‌ و نجات‌ آخرت‌ و ربط‌ به‌ جناب‌ احدیت‌ لازم‌ است‌ تا تحصیل‌ آن‌ موجب‌ ثواب‌ و رفع‌ درجات‌ و نجات‌ از عذاب‌ و انتقام‌ الهی‌ بوده‌ باشد و امور مذكوره‌ به‌ حسب‌ دنیا نیز، موجب‌ انتظام‌ امور ملك‌ و دوام‌ ایام‌ سلطنت‌ است‌ و اهمال‌ آن‌ موجب‌ اختلال‌ امور ملك‌ و دین.»
و در آغاز قسم‌ دوم‌ چنین‌ آمده‌ است:«قسم‌ دوم‌ در مراعات‌ قواعد و آدابی‌ كه‌ پادشاه‌ را در امور ملك‌ و ضبط‌ مراتب‌ سلطنت‌ و حفظ‌ معاقد دولت‌ و استحكام‌ اساس‌ پادشاهی‌ و تاسیس‌ مراسم‌ جهانداری‌ لازم‌ است، سوای‌ آنچه‌ در قسم‌ اول‌ مذكور شد.»
همان‌گونه‌ كه‌ ملاحظه‌ می‌كنید، دغدغه‌ اصلی‌ سبزواری، تدوین‌ اصولی‌ است‌ كه‌ در دوام‌ و بقای‌ پادشاهی‌ به‌ كار آید و از زوال‌ آن‌ جلوگیری‌ كند. موارد فراوان‌ دیگری‌ نیز در فصل‌های‌ مختلف‌ كتاب‌ وجود دارد كه‌ از ذكر آن‌ صرف‌ نظر می‌كنیم.
راه‌ دوم: با بررسی‌ مطالب‌ كتاب‌ و با ارائه‌ یك‌ طبقه‌بندی‌ از آنچه‌ با عنوان‌ اسباب‌ زوال، بقا و اختلال‌ مملكت‌ آمده، می‌توان‌ این‌ مطالب‌ را اثبات‌ نمود.
۱- آسیب‌های‌ اقتصادی‌
اسباب‌ زوال‌ و اختلال‌ مملكت‌ از نظر اقتصادی‌ عبارتند از:
الف) «بخل‌ و خست‌ پادشاه‌ : وقتی‌ پادشاه‌ بخل‌ ورزد طبع‌ها از او رمیده‌ شود و دوستی‌ او از دل‌ها برود و لشكریان‌ به‌ طوع‌ و رغبت‌ جهت‌ او كوشش‌ و جان‌ فشانی‌ نكنند».۶
ب) «بخشش‌ها و خرج‌های‌ بیجای‌ پادشاه‌ : اگر پادشاه‌ طریقه‌ اسراف‌ و تبذیر پیش‌ گیرد و درآمد به‌ هزینه‌ وفا نكند و این‌ مساله‌ سبب‌ شود كه‌ حقوق‌ لشكریان‌ به‌ موقع‌ پرداخت‌ نشود و... باعث‌ شورش‌ سپاه‌ می‌گردد و بالاخره‌ به‌ زوال‌ دولت‌ منتهی‌ می‌شود. و از این‌ قبیل‌ است‌ هر گاه‌ در خزانه‌ مالی‌ نباشد و دشمنی‌ قوی‌ به‌ مملكت‌ شاه‌ حمله‌ كند؛ پس‌ بر پادشاه‌ لازم‌ است‌ كه‌ خرج‌ خود را كم‌ كند و بذل‌ بیجا، به‌ جا نیاورد و در آبادانی‌ مملكت‌ بكوشد».۷
۲- آسیب‌های‌ سیاسی، اجتماعی‌ و اخلاقی‌
اسباب‌ زوال‌ و اختلال‌ مملكت‌ از نظر سیاسی، اجتماعی‌ و اخلاقی‌ مشتمل‌ بر این‌ موارد است:
الف) «خرابی‌ مملكت‌ و بی‌سرانجامی‌ و تفرق‌ رعیت»۸
ب) «اعظم‌ اسباب‌ زوال‌ مملكت، خصومت‌ و عداوت‌ و منازعه‌ میان‌ امرا و خواص‌ پادشاه‌ است، كه‌ حكما گفته‌اند: اعظم‌ اسباب‌ بقای‌ ملك‌ توافق‌ احبا و تنازع‌ اعدا است، چرا كه‌ در این‌ صورت‌ توان‌ كارگزاران‌ پادشاه‌ مصروف‌ حذف‌ یكدیگر خواهد شد و نه‌ انجام‌ كارهای‌ مملكتی».۹
ج) «ظلم‌ شاه»:۱۰چون‌ ظلم‌ باعث‌ خرابی‌ مملكت‌ می‌شود و خرابی‌ مملكت‌ باعث‌ پراكندگی‌ رعیت‌ می‌گردد و چون‌ ملك‌ و رعیت‌ خراب‌ شود خزانه‌ و لشكر نیز خراب‌ می‌شود، در این‌ صورت‌ كشور در معرض‌ تهاجم‌ دشمنان‌ قاهر و استیلای‌ آنان‌ قرار خواهد گرفت.
د) «ظلم‌ عمال‌ دولت»۱۱
ه&#۰۳۹;) «تندخویی‌ و درشت‌ گویی‌ پادشاه‌ به‌ ویژه‌ با امرا و خواص»:۱۲ تندخویی‌ پادشاه‌ با خواص‌ سبب‌ تنفر خواص‌ از پادشاه‌ می‌شود و در نتیجه‌ ممكن‌ است‌ تصمیم‌ به‌ قتل‌ پادشاه‌ بگیرند.
و) «آن‌ است‌ كه‌ پادشاه‌ اعمال‌ خیر خویش‌ را در جهت‌ بدی‌ تغییر دهد یا خیرات‌ خود را قطع‌ كند».۱۳
ز) «آن‌ است‌ كه‌ هرگاه‌ معاملات‌ كلی‌ در میان‌ باشد و هنوز فیصل‌ تمام‌ نیافته‌ باشد و اصلاح‌ها و مرمت‌ها جهت‌ انتظام‌ امور در كار باشد، پادشاه‌ تدارك‌ و اصلاح‌ آن‌ مهمات‌ و اتمام‌ امر، چنانچه‌ باید امور را در هم‌ گذاشته، خود از پی‌ شهوتی‌ از شهوت‌ها و یا فراغتی‌ از فراغت‌ها رود... عاقل‌ باید تا از جمیع‌ مهمات‌ ملكی‌ فارغ‌ نشود و سرانجام‌ امور چنان‌كه‌ باید نكند، از پی‌ فراغت‌ و تحصیل‌ شهوت‌ و لذت‌ نرود».۱۴
ح) «بسیاری‌ اشتغال‌ پادشاه‌ به‌ شرب‌ و لهو و لذات‌ و غفلت‌ از امور ملك»۱۵
۳- آسیب‌های‌ دینی‌
اسباب‌ زوال‌ و اختلال‌ مملكت‌ از لحاظ‌ دینی‌ به‌ شرح‌ زیر است:
الف) «ترك‌ شكر نعمت‌های‌ الهی: شكر هر نعمت‌ به‌ تناسب‌ آن‌ نعمت‌ است. هر چند نعمت‌ و احسان‌ خدای‌ بر بنده‌ زیاد باشد، شكر بیشتری‌ باید كرد. چون‌ خدای‌ عزوجل‌ را بر پادشاهان‌ انواع‌ نعمت‌های‌ عظیم‌ است، به‌ ازای‌ هر نعمتی‌ از آنها شكری‌ عظیم‌ باید كرد».۱۶
«شكر نعمت‌ قدرت‌ و استیلا آن‌ است‌ كه‌ ضعیفان‌ را تقویت‌ كند و دست‌ تعد‌ی‌ و ظلم‌ اقویا را از ضعفا كوتاه‌ گرداند و دادرسی‌ مظلومان‌ بكند و از ایشان‌ غافل‌ نباشد. تقویت‌ دین‌ حق‌ كند. بدعت‌ها را نابود سازد و تواضع‌ و فروتنی‌ نماید. شكر نعمت‌ اموال، رسیدگی‌ به‌ حال‌ فقرا و مساكین‌ است‌ و... .»۱۷
ب) «غرور و خودبینی»:۱۸ غرور و خودبینی‌ بدین‌ جهت‌ از عوامل‌ سقوط‌ نظام‌ سیاسی‌ به‌ شمار می‌رود كه‌ باعث‌ فراموشی‌ اصل‌ قدرت، یعنی‌ خدا می‌شود كه‌ در نهایت‌ به‌ ضعیف‌ شمردن‌ دشمن‌ منتهی‌ و شكست‌ را در پی‌ خواهد داشت.
ج) «آن‌ است‌ كه‌ پادشاه‌ در فسوق‌ و معاصی‌ جری‌ باشد و متابعت‌ احكام‌ الهی‌ ننماید و علم‌ طغیان‌ و عصیان‌ برافرازد».۱۹
۴- آسیب‌های‌ اداری‌
«تفویض‌ كارها به‌ كسانی‌ كه‌ اهل‌ آن‌ كار نباشند، اعم‌ از این‌ كه‌ ظالم‌ باشند یا متخصص‌ نباشند (بی‌وقوف‌ باشند) یا امین‌ نباشند و دنی‌ باشند.»۲۰
سبزواری‌ برای‌ احراز مناصب‌ اداری‌ شرایطی‌ را لازم‌ می‌داند كه‌ در جای‌ دیگر ذكر خواهد شد.
۵- آسیب‌های‌ نظامی‌
«از دیگر عوامل‌ زوال‌ دولت، بی‌ سرانجامی‌ و كمی‌ لشكر است‌ كه‌ از مقدار نیاز كمتر باشند، یا آنچه‌ باشند، بی‌سرانجام‌ باشند و مقرری‌ ایشان‌ به‌ ایشان‌ نرسد و یا هزینه‌های‌ ایشان‌ را حقوق‌ ایشان‌ كفایت‌ نكند و یا پادشاه‌ به‌ امور لشكر بی‌اعتنا باشد و [...] و یا سپاهیان‌ از ورزش‌ سپاهی‌گری‌ بیفتند و به‌ شغل‌های‌ دیگر بپردازند».۲۱
۶- اسباب‌ دوام‌ و ثبات‌ مملكت‌
در اینجا دو راه‌ پیش‌ رو داریم‌ : نخست، اجتناب‌ از اسباب‌ زوال‌ است‌ كه‌ اسباب‌ دوام‌ را فراهم‌ می‌آورد و دیگر این‌ كه‌ به‌ بیان‌ برخی‌ راهكارهای‌ عملی‌ مورد تاكید سبزواری‌ بپردازیم. سبزواری‌ علاوه‌ براین‌ كه‌ اجتناب‌ از عوامل‌ زوال‌ را لازم‌ می‌داند، به‌ ارایه‌ راهكارهای‌ عملی‌ نیز پرداخته‌ است‌ كه‌ به‌ مهمترین‌ آنها اشاره‌ می‌كنیم:
الف) «ضرورت‌ وجود نیروی‌ نظامی‌ قوی: از آنجا كه‌ آرمیدگی‌ و ثبات، طبیعی‌ و مزاج‌ این‌ جهان‌ نیست‌ و بنای‌ عالم‌ بر تغییر و انقلاب‌ است، شرط‌ عقل‌ نیست‌ كه‌ اگر وقتی‌ چند جهان‌ ساكن‌ باشد و از هیچ‌ طرفی‌ شورش‌ و فتنه‌ای‌ نباشد، ملك‌ غافل‌ گردد و در تنظیم‌ امور سپاه‌ و اعداد آن‌ جهت‌ وقت‌ نیاز نكوشد ... چه‌ این‌ خیال، وهمی‌ است‌ ضعیف‌ و موافق‌ قانون‌ حكمت‌ و عقل‌ نیست».۲۲«هرگاه‌ سلوك‌ پادشاه‌ و اتباع‌ او با مترددان‌ بر وجه‌ نیكو باشد، تردد مردم‌ از اطراف‌ و جوانب‌ زیاد می‌شود و مردم‌ بسیار در ملك‌ آن‌ پادشاه‌ متوطن‌ می‌شوند و باعث‌ زیادتی‌ معموری‌ ملك‌ می‌گردد [...] و اخبار بیگانگان‌ و دشمنان‌ معلوم‌ و مفهوم‌ می‌گردد [...] و پادشاهانی‌ كه‌ دشمند، دوست‌ می‌شوند [...] شرط‌ تدبیر تجار آن‌ است‌ كه‌ پادشاه‌ نسبت‌ به‌ ایشان‌ طریقه‌ معدلت‌ و احسان‌ و نیكوكاری‌ معمول‌ دارد و در اموال‌ و مقرراتی‌ كه‌ از ایشان‌ گرفته‌ می‌شود، نهایت‌ تخفیف‌ به‌ جا آورد و آن‌ چه‌ بدعت‌ و بد باشد، زایل‌ گرداند و چنان‌ كند كه‌ حسن‌ سلوك‌ پادشاه‌ و عمال‌ دیوان‌ و حكام، نسبت‌ به‌ ایشان‌ معروف‌ و مشهور گردد. و در ضمن‌ این، چندین‌ فایده‌ است‌ [...] از جمله‌ دوام‌ نعمت‌ و بقای‌ دولت. البته‌ شرایطی‌ برای‌ تحقق‌ این‌ امر لازم‌ است، از جمله: وفاداری‌ شاه‌ به‌ تعهدات، تامین‌ امنیت‌ برای‌ تجار بیگانه‌ هر چند غیرمسلمان‌ باشند و انتصاب‌ نیروهای‌ كاردان‌ و قوی‌ در مناصب‌ اداری‌ و به‌ ویژه‌ در سرحدات.»۲۳
ج) كاستن‌ پادشاه‌ و هیات‌ حاكمه‌ از اوقات‌ فراغت‌ و التذاذ
د) وجود سیستم‌ اطلاعات‌ قوی‌ و حفاظت‌ از اسرار
ه&#۰۳۹;) داشتن‌ دیپلماسی‌ قوی‌
و) ضرورت‌ مشورت‌ در امور
ز) وجود امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر
ح) عدل۲۴
«پادشاهانی‌ كه‌ به‌ صفت‌ عدل‌ آراسته‌ بودند، ایام‌ دولت‌ ایشان‌ ممتد بود.»۲۵
سبزواری‌ نُه‌ فایده‌ برای‌ عدل‌ پادشاه‌ برشمرده‌ كه‌ یكی‌ از آنها معموری‌ و آبادانی‌ مملكت‌ است.
چنان‌كه‌ سبزواری‌ خود نیز تاكید دارد كه‌ عوامل‌ بقای‌ دولت‌ در سه‌ گروه‌ طبقه‌بندی‌ می‌شوند:
۱. مواردی‌ كه‌ به‌ صورت‌ باطنی‌ در حفظ‌ دولت‌ و ملك‌ دخالت‌ دارد، از جمله‌ این‌ كه‌ پادشاه‌ در سر‌ و باطن‌ رابطهٔ‌ خود را با خدای‌ عزوجل‌ چنان‌ ساخته‌ باشد كه‌ خدای‌ عزوجل‌ از او راضی‌ باشد.
۲. آنچه‌ به‌ ظاهر در حفظ‌ ملك‌ و دولت‌ دخیل‌ است، عبارتند از:
الف) محافظت‌ رعیت‌
ب) محافظت‌ خزانه‌
ج) محافظت‌ لشكر
د) نصب‌ مردم‌ كاردان‌ صاحب‌ كفایت‌ در مناصب‌ اداری، نظامی‌ و...
۳. آنچه‌ هم‌ در ظاهر و هم‌ در باطن، برای‌ حفظ‌ دولت‌ و ملك‌ لازم‌ است:
الف) عدل‌ و احسان‌ كردن‌
ب) دست‌ تعدی‌ ظالمان‌ و ستمكاران‌ را كوتاه‌ كردن۲۶

‌۳. آسیب‌شناسی‌ نظام‌ سیاسی‌ پهلوی‌ از نگاه‌ امام‌ خمینی(ره)
‌-۱ ۳. آسیب‌های‌ اقتصادی‌
مهمترین‌ نكته‌های‌ مطرح‌ شده‌ در این‌ بخش‌ عبارتند از:
الف) تحمیل‌ نظام‌ ظالمانهٔ‌ اقتصادی‌ بر مردم‌ به‌ وسیله‌ رژیم‌ پهلوی‌
ب) جلوگیری‌ از صنعتی‌ شدن‌ صحیح‌
ج) نابودی‌ زراعت‌ و دامداری‌ و تخریب‌ اقتصادی‌
د) تبدیل‌ كشور به‌ بازار فروش‌ كالاهای‌ غرب‌
ه&#۰۳۹;) غارت‌ منابع‌ و اموال‌ كشور
و) عقب‌ مانده‌ نگهداشتن‌ كشور و ملت‌
به‌ فرازهایی‌ از فرمایشات‌ امام‌ توجه‌ می‌كنیم:
«تمام‌ اقتصاد ما الان‌ خراب‌ است‌ و از هم‌ ریخته‌ است‌ كه‌ اگر چنانچه‌ بخواهیم‌ ما این‌ اقتصاد را به‌ حال‌ اول‌ برگردانیم، سال‌های‌ طولانی‌ با همت‌ همه‌ مردم، نه‌ یك‌ دولت‌ این‌ كار را می‌تواند بكند و نه‌ یك‌ قشر از اقشار مردم‌ این‌ كار را نمی‌توانند بكنند، تا تمام‌ مردم‌ دست‌ به‌ دست‌ هم‌ ندهند، نمی‌توانند این‌ به‌ هم‌ ریختگی‌ اقتصاد را از بین‌ ببرند.»۲۷‌ «اصلاً‌ برنامه‌ این‌ بوده‌ است‌ كه‌ خرابی‌ بكنند. كشاورزی‌ را با اسم‌ اصلاحات‌ ارضی‌ به‌ كلی‌ از بین‌ ببرند و بازار درست‌ كنند برای‌ امریكایی.»۲۸
‌-۲ ۳. آسیب‌های‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌
از نظر امام، مهمترین‌ ضعف‌های‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ رژیم‌ پهلوی‌ موارد زیر است:
الف) وابسته‌ بودن‌ رژیم‌ پهلوی‌ به‌ قدرت‌های‌ بیگانه، به‌ ویژه‌ آمریكا
ب) استبدادی‌ بودن‌ رژیم‌ پهلوی‌
ج) سلطنتی‌ بودن‌ رژیم‌ پهلوی‌
د) ضد دینی‌ بودن‌ رژیم‌ پهلوی‌
ه&#۰۳۹;) ضد مردمی‌ بودن‌ رژیم‌ پهلوی‌
«اساس‌ این‌ نهضت‌ [اسلامی] از دو جا سرچشمه‌ گرفت: یكی‌ از شدت‌ فشار خارجی‌ و داخلی‌ و چپاولگری‌های‌ خارجی‌ و داخلی‌ و اختناق‌های‌ فوق‌العاده‌ كه‌ در ظرف‌ پنجاه‌ و چند سال‌ ایران، ملت‌ ایران‌ یك‌ روز خوش‌ ندید [...] و یكی‌ دیگر، آرزوی‌ ما برای‌ یك‌ حكومت‌ اسلامی‌ و یك‌ حكومت‌ عدل‌ كه‌ یك‌ رژیمی‌ در مقابل‌ رژیم‌های‌ طاغوتی‌ باشد و ما مسایل‌ اسلامی‌ را مثل‌ صدر اسلام‌ در ایران‌ پیاده‌ كنیم.۲۹
-۳ ۳. آسیب‌های‌ دینی، اخلاقی‌ و فرهنگی‌
در فرمایشات‌ حضرت‌ امام(ره) به‌ این‌ بخش، بیش‌ از آفت‌ها و آسیب‌های‌ دیگر توجه‌ شده‌ است. مهمترین‌ نكات‌ مطرح‌ شده‌ در این‌ خصوص‌ عبارتند از:
الف) تبلیغ‌ جدایی‌ دین‌ از سیاست‌
ب) تبلیغ‌ ضد اسلام‌
ج) دعوت‌ به‌ غیراسلام‌ و ارایه‌ مكاتب‌ پوشالی‌ و فریبنده‌
د) از خود باختگی‌ و ناامیدی‌
ه&#۰۳۹;) دور كردن‌ جامعه‌ از معنویات‌
و) تباهی‌ نسل‌ جوان‌
ز) ترویج‌ فساد از طریق‌ رسانه‌ها
ح) گسترش‌ مراكز فساد
ط) تخریب قوه‌ تفكر
ی) كشف‌ حجاب‌
ك) ایجاد سلطه‌ فرهنگی‌ و تقویت‌ باور برتری‌ غرب‌
ل) ایجاد بدبینی‌ بین‌ روحانی‌ و دانشگاهی‌
به‌ بخشی‌ از سخنان‌ امام‌ در این‌ باره‌ توجه‌ كنیم:
«الان‌ این‌ مظاهر تمدنی‌ كه‌ در جاهای‌ دیگر، در ممالك‌ پیشرفته‌ از آنها استفاده‌های‌ صحیح‌ می‌شود، وقتی‌ كه‌ آمده‌ است‌ در مملكت‌ ما یا مملكت‌های‌ شبیه‌ به‌ مملكت‌ ما، استفاده‌هایی‌ كه‌ از اینها می‌شود، استفاده‌های‌ فاسد می‌شود. مثلاً‌ سینما، ممكن‌ است‌ كه‌ كسی‌ در سینما نمایش‌هایی‌ كه‌ می‌دهد نمایش‌های‌ اخلاقی‌ باشد، نمایش‌های‌ آموزنده‌ باشد كه‌ آن‌ را هیچ‌كس‌ منع‌ نكرده‌ و اما سینمایی‌ كه‌ برای‌ فساد اخلاق‌ جوان‌های‌ ما است‌ و اگر چند روز جوان‌های‌ ما در این‌ سینماهایی‌ كه‌ در این‌ عصر متعارف‌ بود و در زمان‌ شاه‌ متعارف‌ است، اگر چند وقت‌ یك‌ جوان‌ برود در آنجا، فاسد بیرون‌ می‌آید، دیگر به‌ درد نمی‌خورد و اینها می‌خواهند همین‌ بشود [...] تمام‌ برنامه‌هایی‌ كه‌ اینها درست‌ كرده‌اند، برنامه‌های‌ فرهنگی، برنامه‌های‌ هنری، هر چه‌ درست‌ كرده‌اند استعماری‌ است. می‌خواهند اینها جوان‌های‌ ما را یك‌ جوان‌هایی‌ بار بیاورند كه‌ به‌ درد آنها بخورند، [...] آنقدری‌ كه‌ مراكز فساد در تهران‌ هست، الان‌ بیشتر از كتابخانه‌ است، بیشتر از مراكزی‌ است‌ كه‌ برای‌ تعلیم‌ و تربیت‌ است.»۳۰
«خرابی‌های‌ اخلاقی‌ كه‌ در طول‌ سلطنت‌ این‌ پدر و پسر [رضا خان‌ و پسرش‌ محمدرضا] در ایران‌ تحقق‌ پیدا كرد و آن‌ فسادهایی‌ كه‌ در این‌ مملكت‌ پیدا شد و به‌ آن‌ دامن‌ زدند به‌ عنوان‌ ترقی، به‌ عنوان‌ تعالی، به‌ عنوان‌ تمدن‌ بزرگ، اینها طولانی‌ است‌ تا این‌ كه‌ ترمیم‌ بشود. آن‌ كه‌ از همه‌ چیز به‌ كشور ما صدمه‌اش‌ بیشتر بود، این‌ بود كه‌ نیروی‌ انسانی‌ ما را خراب‌ كردند و نگذاشتند رشد بكند.»۳۱ «و در آن‌ زمان‌ به‌ اسم‌ این‌ كه‌ می‌خواهیم‌ نیمی‌ از جمعیت‌ ایران‌ را فعال‌ كنیم، آن‌ شقی‌ جنایتكار دست‌ به‌ یك‌ جنایت‌ زد و آن‌ كشف‌ حجاب‌ بود و به‌ جای‌ این‌ كه‌ نیمی‌ از جمعیت‌ ایران‌ را فعال‌ كند، آن‌ نیم‌ دیگری‌ هم‌ كه‌ نیمه‌ مردان‌ بود، به‌ طور بسیاری‌ از فعالیت‌ انداختند.»۳۲
تلاش‌ برای‌ حذف‌ اسلام‌ و اسلام‌ شناسان، رواج‌ قوانین‌ دولت‌های‌ خارجی‌ بین‌ مسلمانان‌ و نقض‌ قوانین‌ اسلام، هتك‌ قرآن‌ و... از دیگر اقدام‌های‌ ضد دینی‌ رژیم‌ پهلوی‌ بود.
-۴ ۳. آسیب‌های‌ نظامی‌
خطاهای‌ بزرگ‌ رژیم‌ پهلوی‌ از نظر نظامی‌ كه‌ مورد توجه‌ امام(ره) قرار گرفت، عبارتند از:
الف) تبدیل‌ كشور ایران‌ به‌ پایگاه‌ نظامی‌ برای‌ غرب‌
ب) خرید اسلحه‌ از غرب، بدون‌ رعایت‌ مصالح‌ ملی‌
به‌ قسمتی‌ از مستندات‌ این‌ بخش‌ اشاره‌ می‌كنیم:
«ایران‌ یكی‌ از مراكزی‌ است‌ كه‌ آنها می‌خواهند اسلحه‌ داشته‌ باشند [...] پایگاه‌ درست‌ می‌كنند در ایران، برای‌ این‌ كه‌ اگر جنگی‌ پیش‌ آمد، داشته‌ باشند این‌ پایگاه‌ را.»۳۳ ‌ ‌ «نفت‌ ما را می‌برند، اسلحه‌ برای‌ خودشان‌ می‌آورند اینجا، می‌آورند ایران، پایگاه‌ درست‌ می‌كنند.»۳۴‌ ‌ «من‌ نمی‌دانم‌ مقصود از خریدن‌ این‌ همه‌ اسلحه‌ برای‌ بیرون‌ راندن‌ اربابان‌ و استعمارگرانی‌ است‌ كه‌ خود رژیم‌ دست‌نشاندهٔ‌ آنها بود [...] یا در حقیقت‌ در راه‌ اجرای‌ نقشه‌های‌ غارتگرانه‌ امریكا است‌ كه‌ بر اثر ضعف‌ بودجه‌ اقتصادی‌ و تغییر سیاست‌ مبنی‌ بر نابودی‌ ملل‌ به‌ وسیله‌ نیرو و ثروت‌ خود آنان، می‌خواهد پایگاه‌ خود را در ایران‌ مستحكم‌تر كرده‌ [...]»۳۵
‌۵ - ۳. اسباب‌ دوام‌ و ثبات‌ مملكت‌
تفاوت‌ پیشنهادهای‌ سبزواری‌ با پیشنهادهای‌ امام(ره) ناشی‌ از تفاوتی‌ است‌ كه‌ بین‌ نظام‌ سیاسی‌ صفوی‌ و نظام‌ سیاسی‌ پهلوی‌ وجود دارد. مهمترین‌ این‌ تفاوت‌ها به‌ شرح‌ زیر هستند:
الف) نظام‌ سیاسی‌ صفوی‌ ادعای‌ دین‌مداری‌ داشت، در حالی‌ كه‌ نظام‌ سیاسی‌ پهلوی‌ ضد دین‌ بود. بنابراین، برخلاف‌ حاكمان‌ صفوی‌ كه‌ با تظاهر به‌ دینداری‌ و حمایت‌ از تشیع‌ سعی‌ بر تقویت‌ پایه‌های‌ مشروعیت‌ خود داشتند، رژیم‌ پهلوی‌ با اقدام‌ها و اَ‌عمال‌ ضد دینی‌ بسیاری‌ كه‌ به‌ صورت‌ علنی‌ و آشكار انجام‌ داد، نظیر كشف‌ حجاب، تغییر تاریخ‌ هجری‌ به‌ پادشاهی، برقراری‌ رابطه‌ با اسراییل، وابسته‌ كردن‌ مملكت‌ به‌ امریكا، دادن‌ پست‌های‌ كلیدی‌ به‌ افراد بهایی‌ و ... بیش‌ از پیش‌ از مشروعیت‌ خود می‌كاست. تبعید امام(ره) به‌ تركیه‌ در ۱۳ آبان‌ ۱۳۴۳ اوج‌ مخالفت‌ پهلوی‌ با دین‌مداری‌ بود.ب) توسعه‌ تجارت‌ در میان‌ بلاد (اعم‌ از داخل‌ و خارج): سبزواری‌ می‌گوید:
ب) پادشاهان‌ صفوی‌ با همهٔ‌ نقاط‌ ضعف‌ خویش‌ به‌ بیگانگان‌ وابسته‌ و حكومتی‌ متكی‌ بر نیروهای‌ محلی‌ و فرهنگ‌ بومی‌ داشتند. اما سلسله‌ پهلوی‌ به‌ دست‌ بیگانگان‌ و با حمایت‌ و پشتیبانی‌ آنان‌ روی‌ كار آمد، نیروهای‌ متفقین‌ به‌ ویژه‌ انگلیس، رضاخان‌ را بر كنار كرده‌ و محمدرضا را به‌جای‌ او بر تخت‌ نشاندند. در كودتای‌ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیز با همكاری‌ سازمان‌های‌ جاسوسی‌ امریكا و انگلیس، محمدرضا پهلوی‌ دوباره‌ بر اریكه‌ قدرت‌ تكیه‌ زد و از سال‌ ۱۳۴۰ به‌ بعد، مجری‌ منویات‌ امریكا در ایران‌ بود. این‌ نكته، از دیگر تفاوت‌های‌ مهم‌ این‌ دو سلسله‌ است. از آن‌ جا كه‌ وابستگی‌ سلسلهٔ‌ پهلوی‌ با اصل‌ قرآنی‌ «لن‌ یجعل‌ الله‌ للكافرین‌ علی‌ المؤ‌منین‌ سبیلاً» منافات‌ داشت، رژیم‌ مشروعی‌ به‌ حساب‌ نمی‌آمد و كسی‌ آنها را نمی‌پذیرفت، بنابراین‌ پیشنهادهای‌ اصلاحی‌ قابل‌ طرح‌ نبودند، هر چند حضرت‌ امام(ره) در آغاز نهضت، پیشنهادهای‌ اصلاحی‌ خود مبنی‌ بر مخالفت‌ با كاپیتولاسیون‌ و لایحه‌ انجمن‌های‌ ایالتی‌ و ولایتی‌ را مطرح‌ اما وقتی‌ فضا، شرایط‌ و امكانات‌ را مساعد یافت، دست‌ به‌ اقدام‌های‌ انقلابی‌ و براندازانه‌ زد.
مهمترین‌ پیشنهاد امام(ره) تشكیل‌ حكومت‌ اسلامی‌ به‌ جای‌ نظام‌ سلطنتی‌ بود. «حكومت‌ اسلامی» تنها حكومتی‌ است‌ كه‌ آسیب‌ها و آفت‌های‌ گفته‌ شده‌ را ندارد.
امام(ره) با توجه‌ به‌ تفاوت‌ نظام‌ سیاسی‌ پهلوی‌ با نظام‌های‌ سلطنتی‌ پیشین، در پی‌ برپایی‌ حكومت‌ اسلامی‌ بودند. ایشان‌ در جایی‌ می‌فرمایند:
«فریاد ما كه‌ می‌گوییم‌ ما حكومت‌ اسلامی‌ می‌خواهیم‌ و مرگ‌ بر این‌ سلطنت‌ كثافت‌ كاری، برای‌ این‌ است‌ كه‌ ما می‌بینیم‌ كه‌ (خودمان‌ می‌دانیم‌ و هم‌ یك‌ وقت‌ تاریخ‌ می‌خوانیم) سلاطین‌ سابق‌ هر چه‌ بودند، جبار بودند، لكن‌ خیانت‌ در آنها كم‌ بوده، جبار بودند، تبهكار بودند، تعدی‌ می‌كردند به‌ مردم، اما مملكتشان‌ را به‌ یك‌ مملكت‌ دیگری، منافع‌ مملكتشان‌ را به‌ مملكت‌ دیگری‌ نمی‌دادند. من‌ ندیدم‌ كه‌ یكی‌ از سلاطین‌ سابق‌ مملكتش‌ را فروخته‌ باشد به‌ یك‌ كسی، منافع‌ مملكتش‌ را تقدیم‌ دیگری‌ كرده‌ باشد، این‌ اخیراً‌ شده‌ و خصوصاً‌ در زمان‌ این‌ آقا، در زمان‌ این‌ سلطان‌ مفسد این‌ مسائل‌ پیدا شده‌ است‌ كه‌ هر چیزی‌ كه‌ ما داریم‌ اینها از بین‌ برده‌اند. زندگی‌ خودشان‌ این‌ زندگی‌ است، زندگی‌ شما این‌ است‌ كه‌ می‌بینید... .»۳۶‌ ‌ «ما می‌خواهیم‌ حساب‌ صدر اسلام‌ را بكنیم‌ كه‌ متن‌ اسلام‌ است، خود اسلام‌ و متن‌ اسلام‌ است. ببینیم‌ كه‌ آیا این‌ حكومت‌ اسلام‌ و این‌ رژیم‌ اسلام‌ یك‌ رژیم‌ دمكراسی‌ بوده‌ است‌ یا یك‌ رژیم‌ قلدری‌ و استبدادی‌ بوده؟»۳۷
آرمان‌های‌ امام‌ خمینی۳۸ به‌ اختصار عبارتند از:
الف) تشكیل‌ حكومت‌ اسلامی‌ با عنوان‌ «جمهوری‌ اسلامی»
ب) قطع‌ وابستگی‌ به‌ اجانب‌
ج) حمایت‌ از مسلمانان‌ و مستضعفان‌ جهان‌
د) كسب‌ استقلال‌ اقتصادی، فرهنگی‌ و سیاسی‌
ه&#۰۳۹;) حاكمیت‌ دین‌ و ارزش‌های‌ دینی‌ در جامعه‌
و) داشتن‌ نیروی‌ نظامی‌ قوی‌ و مستقل، متناسب‌ با مصالح‌ و منافع‌ ملی‌ و جهان‌ اسلام‌ و خطرهایی‌ كه‌ كشور را تهدید می‌كند
ز) گماردن‌ افراد شایسته‌ به‌ مناصب‌ كلیدی‌ و غیركلیدی‌
ح) ساختن‌ انسان‌ مورد نظر اسلام‌
ط) برقراری‌ آزادی‌
به‌ نظر می‌رسد امام‌ خمینی، «قیام‌ لله» را یگانه‌ راه‌ اصلاح‌ جهان‌ و «قیام‌ برای‌ منافع‌ شخصی» را علت‌ نهایی‌ بدبختی‌ و تیره‌روزی‌ انسان‌ها، به‌ ویژه‌ مسلمانان‌ و جهان‌ اسلام‌ می‌دانند. این‌ مطلب‌ در نخستین‌ سند مبارزاتی‌ ایشان‌ آمده‌ و بیانگر بینش‌ ژرف‌ امام(ره) است‌ «صحیفهٔ‌ نور» نیز با همین‌ مطلب‌ آغاز می‌شود. تاریخ‌ نگارش‌ این‌ سند به‌ جمادی‌الاول‌ سال‌ ۱۳۶۳ ه&#۰۳۹; . ق‌ باز می‌گردد. به‌ بخش‌هایی‌ از این‌ نوشته‌ توجه‌ فرمایید:
«قال‌ الله‌ تعالی: قل‌ انما اعظكم‌ بواحدهٔ‌ ان‌ تقوموا الله‌ مثنی‌ و فرادا. خدای‌ تعالی‌ در این‌ كلام‌ شریف، از سر منزل‌ تاریك‌ طبیعت‌ تا منتهای‌ سیر انسانیت‌ را بیان‌ كرده‌ و بهترین‌ موعظه‌هایی‌ است‌ كه‌ خدای‌ عالم‌ از میان‌ تمام‌ مواعظ‌ انتخاب‌ فرموده‌ و این‌ یك‌ كلمه‌ را پیشنهاد بشر فرموده. این‌ كلمه، تنها راه‌ اصلاح‌ در جهان‌ است. قیام‌ برای‌ خدا است‌ كه‌ ابراهیم‌ خلیل‌الرحمان‌ را به‌ منزل‌ خلت‌ رسانده‌ [...] قیام‌ لله‌ است‌ كه‌ موسی‌ كلیم‌ را با یك‌ عصا به‌ فرعونیان‌ چیره‌ كرد و تمام‌ تخت‌ و تاج‌ آنها را به‌ باد فنا داد [...] قیام‌ برای‌ خدا است‌ كه‌ خاتم‌ النبیین(ص) را یك‌ تنه‌ بر تمام‌ عادات‌ و عقاید جاهلیت‌ غلبه‌ داد و بت‌ها را از خانهٔ‌ خدا بر انداخت‌ و به‌ جای‌ آن‌ توحید و تقوا را گذاشت‌ [...] خودخواهی‌ و ترك‌ قیام‌ برای‌ خدا، ما را به‌ این‌ روزگار سیاه‌ رسانده، و همه‌ جهانیان‌ را بر ما چیره‌ كرده‌ و كشورهای‌ اسلامی‌ را زیر نفوذ دیگران‌ درآورده. قیام‌ برای‌ منافع‌ شخصی‌ است‌ كه‌ روح‌ وحدت‌ و برادری‌ را در ملت‌ اسلامی‌ خفه‌ كرد، [...] قیام‌ برای‌ شخص‌ است‌ كه‌ یك‌ نفر مازندرانی‌ بی‌سواد [یعنی‌ رضاخان] را بر یك‌ گروه‌ چند میلیونی‌ چیره‌ می‌كند كه‌ حرث‌ و نسل‌ آنها را دست‌خوش‌ شهوات‌ خود كند. قیام‌ برای‌ نفع‌ شخصی‌ است‌ كه‌ الان‌ هم‌ چند نفر كودك‌ خیابان‌گرد را [اشاره‌ به‌ محمدرضای‌ ۲۲ ساله‌ و رفقایش] در تمام‌ كشور بر اموال‌ و نفوس‌ و اعراض‌ مسلمانان‌ حكومت‌ داده. ۳۹
۴. مقایسه‌ دو رویكرد اصلاحی‌ و انقلاب‌
با تامل‌ در آن‌ چه‌ گذشت، به‌ این‌ نتیجه‌ می‌رسیم‌ كه‌ هر دو متفكر دغدغه‌ ساماندهی‌ و اصلاح‌ وضعیت‌ دینی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی‌ و نظامی‌ عصر خویش‌ را داشته‌اند. در واقع، تفكر سیاسی‌ هر دو متفكر، پاسخی‌ به‌ مسائل، معضلات‌ و نیازهای‌ عصرشان‌ بوده‌ است‌ و تفاوت‌ شرایط‌ سبب‌ شده‌ است‌ تا دو نوع‌ پاسخ‌ ارائه‌ شود.
حكومت‌ صفویه‌ حكومتی‌ مستقل‌ و متكی‌ به‌ نیروی‌ بومی‌ و داخلی‌ بوده‌ است‌ و ازطرف‌ دیگر مدعی‌ دین‌داری، حمایت‌ از دین‌ و پیروی‌ از علمای‌ دینی‌ بوده‌ است. همین‌ مساله‌ سبب‌ شده‌ تا تفكر سیاسی‌ سبزواری‌ متوجه‌ اصلاح‌ وضعیت‌ سلطنت‌ و رفتار شخص‌ شاه‌ باشد. می‌دانیم‌ كه‌ تفكر سیاسی، به‌ ویژه‌ در گذشته، به‌ دنبال‌ پاسخ‌گویی‌ به‌ این‌ سوال‌ بوده‌ است‌ كه‌ چه‌ كسی‌ حكومت‌ كند؟ ویژگی‌های‌ شخص‌ حاكم‌ چه‌ باید باشد؟
البته‌ سبزواری‌ هیچ‌ گاه‌ به‌ سلطنت‌ پادشاه‌ صفوی‌ مشروعیت‌ نداده،۴۰ بلكه‌ از موضع‌ حكیمی‌ مجتهد به‌ شاه‌ صفوی‌ دستور انجام‌ اصلاح‌های‌ مورد نظر خویش‌ را می‌دهد، چرا كه‌ ایشان‌ معتقد است‌ «خلیفه، مقتدا، امام‌ و متبع‌ باید اعلم‌ باشد» و «بر همه‌ كس‌ واجب‌ است‌ كه‌ از مجتهد زنده‌ تقلید نماید.» بنابراین، او خود را همان‌ «مجتهد زنده‌ و اعلمی» می‌داند كه‌ شاه‌ عباس‌ دوم‌ باید به‌ پیروی‌ و تقلید از او امور مملكت‌ را اداره‌ كند. بعدها، همین‌ تفكر در دوره‌ قاجاریه‌ و در اندیشه‌ سیاسی‌ آیت‌الله‌ نائینی‌ به‌ صورت‌ «دفع‌ افسد به‌ فاسد» تجلی‌ یافت‌ كه‌ شایسته‌ است‌ در جای‌ خود مورد تامل‌ قرار گیرد.
حكومت‌ پهلوی، حكومتی‌ وابسته‌ به‌ انگلیس‌ و امریكا بود كه‌ با بیشتر نیروهای‌ بومی‌ و داخلی‌ (مردم‌ مسلمان) مخالفت‌ می‌كرد. وابستگی‌ سلسله‌ پهلوی‌ باعث‌ گردید كه‌ این‌ حكومت‌ دست‌ به‌ اقدام‌های‌ ضد دینی‌ نیز بزند، به‌ عنوان‌ مثال: كشف‌ حجاب، تبعید و زندانی‌ كردن‌ رهبران‌ دینی‌ مردم‌ و تغییر تاریخ‌ هجری‌ به‌ سلطنتی. از این‌ رو امام‌ خمینی(ره) وارد گفتمان‌ انقلاب‌ شده‌ و طرح‌ تغییر رژیم‌ ایران‌ را مطرح‌ كردند.
شعار «استقلال، آزادی، جمهوری‌ اسلامی» به‌ همین‌ نكات‌ اشاره‌ دارد. «استقلال» به‌ معنای‌ نفی‌ وابستگی‌ به‌ بیگانگان، «آزادی» به‌ معنای‌ نفی‌ استبداد، دیكتاتوری‌ و رژیم‌ سلطنتی‌ و «جمهوری‌ اسلامی» بیانگر نوع‌ نظامی‌ بود كه‌ آرمان‌های‌ ملت‌ ایران‌ را در خود داشت.
آنچه‌ گفته‌ شد به‌ نوعی‌ مورد تایید نظریه‌ نظام‌ جهانی‌ «والرستین» است‌ كه‌ باید جداگانه‌ مورد تامل‌ قرار گیرد. به‌ نظر والرستین، ایران‌ عصر صفویه، در ردیف‌ كشورهای‌ مستقل‌ و مركزی‌ جهان‌ قرار داشت. اما از عصر قاجاریه‌ به‌ بعد به‌ سمت‌ حاشیه‌ و پیرامون‌ حركت‌ كرد، تا این‌ كه‌ در عصر پهلوی‌ در ردیف‌ كشورهای‌ حاشیه‌ای‌ و وابسته‌ به‌ كشورهای‌ مركز و نیمه‌ حاشیه‌ قرار گرفت. محمدرضا سعی‌ می‌كرد ایران‌ را وارد عرصه‌ نیمه‌ حاشیه‌ای‌ كند، ولی‌ موفق‌ نشد.۴۱
در میان‌ عالمان‌ شیعی‌ شیخ‌ مفید، شیخ‌ طوسی، علامه‌ حلی، محقق‌ كركی، محقق‌ سبزواری، مرحوم‌ نراقی‌ و علامه‌ نائینی‌ اندیشه‌های‌ سیاسی‌ اصلاحی‌ دارند؛در شیوه‌ این‌ دسته‌ از علما، تقاضاهایی‌ مبنی‌ بر اجرای‌ احكام‌ در قالب‌ بیانی‌ كه‌ نشانگر مصالحه‌ با سلطنت‌ و نه‌ مشروعیت‌ بخشیدن‌ به‌ آن‌ باشد، وجود دارد؛
اگر كسی‌ جزئی‌ اطلاع‌ از اخبار ما داشته‌ باشد، می‌بیند كه‌ همیشه‌ امامان‌ شیعه‌ با آن‌ كه‌ حكومت‌های‌ زمان‌ خود را حكومت‌ ظالمانه‌ می‌دانستند و با آنها آن‌ طورها كه‌ می‌دانید سلوك‌ می‌كردند، در راهنمایی‌ برای‌ حفظ‌ كشور اسلامی‌ و در كمك‌های‌ فكری‌ و عملی‌ كوتاهی‌ نمی‌كردند و در جنگ‌های‌ اسلامی‌ در زمان‌ خلیفهٔ‌ جور، باز شیعیان‌ علی(ع) پیش‌قدم‌ بودند. جنگ‌های‌ مهم‌ و فتح‌های‌ شایانی‌ كه‌ نصیب‌ لشگر اسلامی‌ شده، مطلعین‌ می‌گویند و تاریخ‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ یا به‌ دست‌ شیعیان‌ علی(ع) یا به‌ كمك‌های‌ شایان‌ تقدیر آنها بوده. اندیشه‌ سیاسی‌ ایشان‌ در راه‌ گذر از «اندیشه‌ اصلاحی» به‌ «اندیشه‌ انقلابی» به‌ تحولی‌ تدریجی‌ دچار گردید و این، همان‌ نقطهٔ‌ قوتی‌ است‌ كه‌ به‌ كمك‌ شناخت‌ دقیق‌ اوضاع، شرایط‌ و امكانات‌ و با استعانت‌ از اصل‌ پویای‌ تفكر شیعی، یعنی‌ «اجتهاد» شكل‌ گرفته‌ است.
اندیشه‌ سیاسی‌ امام‌ خمینی(ره)، با توجه‌ به‌ نوع‌ آسیب‌هایی‌ كه‌ رژیم‌ پهلوی‌ با آنها روبه‌رو بوده، انقلابی‌ است.
پیشنهادهای‌ امام(ره) نیز انقلابی‌ است؛ یعنی‌ برای‌ اصلاح‌ سیستم‌ سیاسی، پیشنهاد تخریب‌ آن‌ و پایه‌گذاری‌ نظام‌ سیاسی‌ مورد نظر خود را می‌دهد.«گفتمان‌ اصلاح» در دوره‌های‌ مختلف‌ به‌ ویژه‌ دوره‌ صفویه، قاجاریه‌ و نهضت‌ مشروطه‌ تحت‌تاثیر شرایط‌ حاكم‌ بر اندیشه‌ علمای‌ شیعه، است.
سبزواری‌ علاوه‌ براین‌ كه‌ اجتناب‌ از عوامل‌ زوال‌ را لازم‌ می‌داند، به‌ ارایه‌ راهكارهای‌ عملی‌ نیز پرداخته‌ است‌
<![endif]>تمام‌ اقتصاد ما الان‌ خراب‌ است‌ و از هم‌ ریخته‌ است‌ كه‌ اگر چنانچه‌ بخواهیم‌ ما این‌ اقتصاد را به‌ حال‌ اول‌ برگردانیم،
<![endif]>تا تمام‌ مردم‌ دست‌ به‌ دست‌ هم‌ ندهند، نمی‌توانند این‌ به‌ هم‌ ریختگی‌ اقتصاد را از بین‌ ببرند.
<![endif]>«اساس‌ این‌ نهضت‌ [اسلامی] از دو جا سرچشمه‌ گرفت: یكی‌ از شدت‌ فشار خارجی‌ و داخلی‌ و چپاولگری‌های‌ خارجی‌ و داخلی‌ و اختناق‌های‌ فوق‌العاده‌ كه‌ در ظرف‌ پنجاه‌ و چند سال‌ ایران، ملت‌ ایران‌ یك‌ روز خوش‌ ندید [...] و یكی‌ دیگر، آرزوی‌ ما برای‌ یك‌ حكومت‌ اسلامی‌ و یك‌ حكومت‌ عدل‌
تفاوت‌ پیشنهادهای‌ سبزواری‌ با پیشنهادهای‌ امام(ره) ناشی‌ از تفاوتی‌ است‌ كه‌ بین‌ نظام‌ سیاسی‌ صفوی‌ و نظام‌ سیاسی‌ پهلوی‌ وجود دارد.
پادشاهان‌ صفوی‌ با همهٔ‌ نقاط‌ ضعف‌ خویش‌ به‌ بیگانگان‌ وابسته‌ و حكومتی‌ متكی‌ بر نیروهای‌ محلی‌ و فرهنگ‌ بومی‌ داشتند. اما سلسله‌ پهلوی‌ به‌ دست‌ بیگانگان‌ و با حمایت‌ و پشتیبانی‌ آنان‌ روی‌ كار آمد، «ما می‌خواهیم‌ حساب‌ صدر اسلام‌ را بكنیم‌ كه‌ متن‌ اسلام‌ است، خود اسلام‌ و متن‌ اسلام‌ است. ببینیم‌ كه‌ آیا این‌ حكومت‌ اسلام‌ و این‌ رژیم‌ اسلام‌ یك‌ رژیم‌ دمكراسی‌ بوده‌ است‌ یا یك‌ رژیم‌ قلدری‌ و استبدادی‌ بوده؟»
خودخواهی‌ و ترك‌ قیام‌ برای‌ خدا، ما را به‌ این‌ روزگار سیاه‌ رسانده، و همه‌ جهانیان‌ را بر ما چیره‌ كرده‌ و كشورهای‌ اسلامی‌ را زیر نفوذ دیگران‌ درآورده.
البته‌ سبزواری‌ هیچ‌ گاه‌ به‌ سلطنت‌ پادشاه‌ صفوی‌ مشروعیت‌ نداده، بلكه‌ از موضع‌ حكیمی‌ مجتهد به‌ شاه‌ صفوی‌ دستور انجام‌ اصلاح‌های‌ مورد نظر خویش‌ را می‌دهد، چرا كه‌ ایشان‌ معتقد است‌ «خلیفه، مقتدا، امام‌ و متبع‌ باید اعلم‌ باشد»
بعدها، همین‌ تفكر در دوره‌ قاجاریه‌ و در اندیشه‌ سیاسی‌ آیت‌الله‌ نائینی‌ به‌ صورت‌ «دفع‌ افسد به‌ فاسد» تجلی‌ یافت‌
ایران‌ عصر صفویه، در ردیف‌ كشورهای‌ مستقل‌ و مركزی‌ جهان‌ قرار داشت. اما از عصر قاجاریه‌ به‌ بعد به‌ سمت‌ حاشیه‌ و پیرامون‌ حركت‌ كرد، تا این‌ كه‌ در عصر پهلوی‌ در ردیف‌ كشورهای‌ حاشیه‌ای‌ و وابسته‌ به‌ كشورهای‌ مركز و نیمه‌ حاشیه‌ قرار گرفت.
‌نجف‌ لك‌زایی‌
پی‌نوشت‌ها:
۱- فضل‌الله‌ بن‌ روزبهان‌ خنجی‌ اصفهانی‌ : سلوك‌ الملوك، به‌ تصحیح‌ و مقدمه‌ محمدعلی‌موحد، صص‌ ۸۲ - ۷۹.
۲- روح‌الله‌ موسوی‌ خمینی: كشف‌ الاسرار، ص‌ ۱۸۷ - ۱۸۶.
۳- همان، ص‌ ۲۲۶ - ۲۲۵.
۴- نهج‌البلاغه، سید رضی، ترجمه‌ و تفسیر علامه‌ محمدتقی‌ جعفری، ج‌ ۵، ص‌ ۱۳۰ - ۱۲۹.
۵- وی‌ از علمای‌ معروف‌ دوره‌ صفویه‌ است. كفایهٔ‌ الاحكام، ذخیرهٔ‌ المعاد فی‌ شرح‌ الارشاد و روضهٔ‌ الانوار عباسی‌ از آثار مهم‌ او می‌باشند.
۶- محمدباقر سبزواری‌ مشهور به‌ محقق‌ سبزواری: روضهٔ‌ الانوار عباسی، مقدمه، فصل‌ دوم.
۷- همان.
۸- همان.
۹- همان.
۱۰- همان.
۱۱- همان.
۱۲- همان.
۱۳- همان.
۱۴- همان.
۱۵- همان.
۱۶- همان.
۱۷- همان.
۱۸- همان.
۱۹- همان.
۲۰- همان.
۲۱- همان.
۲۲- همان، قسم‌ اول، باب‌ پنجم، فصل‌ اول.
۲۳- همان، قسم‌ دوم، باب‌ سوم، فصل‌ چهارم.
۲۴- همان، قسم‌ اول، باب‌ پنجم، فصل‌ اول.
۲۵- همان، مقدمه، فصل‌ دوم.
۲۶- همان.
۲۷- آیین‌ انقلاب‌ اسلامی‌ (گزیده‌ای‌ از اندیشه‌ و آرای‌ امام‌ خمینی)، ص‌ ۱۶۰ - ۱۵۹.
۲۸- همان، ص‌ ۱۶۰.
۲۹- آیین‌ انقلاب‌ اسلامی‌ (گزیده‌ای‌ از اندیشه‌ و آرای‌ امام‌ خمینی)، ص‌ ۱۶۰.
۳۰- آیین‌ انقلاب‌ اسلامی‌ (گزیده‌ای‌ از اندیشه‌ و آرای‌ امام‌ خمینی)، ص‌ ۱۵۶ و ر.ك. به: غلامرضا اورعی: اندیشه‌ امام‌ خمینی‌ درباره‌ تغییر جامعه.
۳۱- آیین‌ انقلاب‌ اسلامی‌ (گزیده‌ای‌ از اندیشه‌ و آرای‌ امام‌ خمینی)، ص‌ ۱۵۹ - ۱۵۸.
۳۲- همان، ص‌ ۱۵۹.
۳۳- روح‌الله‌ موسوی‌ خمینی‌ : صحیفه‌ نور، ج‌ ۲، ص‌ ۱۳۳ - ۱۳۲.
۳۴- روح‌الله‌ موسوی‌ خمینی: صحیفه‌ نور، ج‌ ۲، ص‌ ۱۳۲.
۳۵- همان، ج‌ ۱، ص‌ ۲۰۲.
۳۶- آیین‌ انقلاب‌ اسلامی‌ (گزیده‌ای‌ از اندیشه‌ و آرای‌ امام‌ خمینی(ره»، ص‌ ۳۶۰ - ۳۵۹.
۳۷- همان، ص‌ ۳۶۰.
۳۸- برای‌ مطالعهٔ‌ بیشتر ر.ك. به‌ نحو: فرمایشات‌ حضرت‌ امام(ره) ۲در منابع‌ زیر: ۱. آیین‌ انقلاب‌ اسلامی‌ (گزیده‌ای‌ از اندیشه‌ و آرای‌ امام‌ خمینی(ره»؛ ۲. غلامرضا اورعی: اندیشه‌ امام‌ خمینی‌ درباره‌ تغییر جامعه؛ ۳. نجف‌ لك‌زایی‌ و منصور میر احمدی: زمینه‌های‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران.
۳۹- روح‌الله‌ موسوی‌ خمینی: صحیفه‌ نور، ج‌ ۱، ص‌ ۳.
۴۰- ر.ك. به: نجف‌ لك‌زایی: اندیشه‌ سیاسی‌ محقق‌ سبزواری، «بحث‌ ساختار نظام‌ سیاسی‌ از نظر محقق‌ سبزواری» (در دست‌ انتشار).
۴۱- ر.ك.به: جان‌ فوران: مقاومت‌ شكننده‌ (تاریخ‌ تحولات‌ اجتماعی‌ ایران‌ از صفویه‌ تا سال‌های‌ پس‌ از انقلاب‌ اسلامی)، ترجمه‌ احمد تدین، صص‌ ۳۶ - ۲۱.
منبع : ماهنامه زمانه