سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


خاور نزدیک (اریحا،چتل هویوک)


خاور نزدیک (اریحا،چتل هویوک)
تا سال ۷۰۰۰ پیش از میلاد ، دست کم در سه منطقه خاور نزدیک یعنی اردن ، ایران ، و آناتولیا ( ترکیه ) کشاورزی به خوبی استقرار یافته بود . با آنکه چیزی از بقایای غلات اهلی شده پیدا نشده است که به دوره ای کهن تر از تاریخ یاد شده تعلق داشته باشد ، کشاورزی پیشرفته آن روزگار مستلزم تکاملی طولانی بوده است ؛ در واقع وجود شهری چون اریحا ، دلیل محکمی در تأپیید این فرض است . در محل تاریخ اریحا که فلاتی است در دره رود اردن با سرچشمه ای پایان ناپذیر در اوایل هزاره نهم پیش از میلاد یک دهکده کوچک وجود داشت .
این روستای متعلق به دوره نوسنگی پیشین در حدود ۸۰۰۰ پیش از میلاد دستخوش تحولی شگفت آور شد ، زیرا در این تاریخ شهری جدید با خانه های خشتی بر پی های سنگی مدور یا بیضی شکل ساخته شد . همزمان با افزایش ثروتهای این شهر و مستقر شدن همسایگان نیرومند در کنار آن ، ضرورت حفاظت از شهر به ایجاد نخستین استحکامات شناخته شده سنگی در تاریخ بشر انجامید .
در اواسط هزاره هشتم پیش از میلاد ، جمعیت شهر تخمینا" به ۲۰۰۰ نفر می رسید ، خندقی عریض و سنگی داشت و دیواری به قطر یک و نیم متر به گداگردش کشیده شده بود . در سمت داخل این دیوار که امروزه تا ارتفاع ۳۶۰ سانتی متر حفظ شده است یک برج سنگی بزرگ و مدور به ارتفاع و قطر ۹ متر ساخته شده بود . هنوز منطقه وسیعی از این محل تاریخی از زیر خاک به در آورده نشده است تا معلوم شود برج مزبور تنها برج شهر بوده است – مانند باروهای قصرهای سده های میانه ( در اروپا ) – یا یکی از چندین برج هم شکلی بوده است که شبکه دفاعی کامل شهر را تشکیل می داده اند . در هر دو صورت ، ساختمانی چون این برج ، که فقط با استفاده از ابتدایی ترین انواع ابزار های سنگی ساخته شده بود ، بدون تردید ، پیشرفت و دستاورد فنی خارق العاده ای است .
د رحدود ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد ، ساکنان اولیه شهر آن را تخلیه کردند ولی ساکنان جدید در اوایل هزاره هفتم وارد شهر شدند .اینان خانه هایی با خشتهای خام چهار گوش با پی های سنگی می ساختند و کفها و دیوارهای آنها را استادانه گچکاری و رنگ آمیزی می کردند . بسیاری از ساختمانهای حفاری شده ، ظاهرا" به عنوان زیارتگاه مورد استفاده بوده اند ونقشه یکی از آنها تشابه چشمگیری به نقشه تالار بارگاه متاً خر یونانی ( مگارون ) دارد. این ساکنان ، به پیروی از یک کیش باروری ، پیکره های کوچک اندامی از یک الهه مادر و چند جانور می ساختند . برجسته ترین کارهایشان در این میان ، مجموعه ای از جمجمه های انسان است که ببرجستگیهای چهره را با گچ روی آنها « بازسازی » کرده اند . پیکره های مزبور که به طرز ظریفی قالب گیری شده اند ، در کاسه چمهاشان صدف دریایی گذارده شده و موی سرشان نقاشی شده است ( روی یک نمونه ، سبیل نقاشی شده حفظ شده است ) ، ظاهری فوق العاده زنده نما دارد . چون جمجمه ها پیش از دفن جسد از بدن جدا می شده اند ، و روی زمین به نمایش گذاشته می شدند . احتمالا" آنها را « تله روح » می پنداشته اند و این به معنی اعتقاد کامل به بقای روح آدمی پس از مردن بدنش بوده است .
● چتل هویوك
شاید چشمگیر تر از یافته های اریحا ، کشفیات اخیر در آناتولیا باشد . حفریات حاجیلار و چتل هویوک ثابت کرده است که نه فقط فلات آناتولیا در فاتصله هفت هزار تا پنج هزار پیش از میلاد محل پیدایش و رشد یک فرهنگ پر رونق نوسنگی بوده است ، بلکه این احتمال وجود دارد که فلات مزبور از لحاظ فرهنگی پیشرفته ترین منطقه آن زمان بوده باشد . دوازده سطح پیاپی ساختمانی که در فاصله سالهای ۱۹۶۱ و ۱۹۶۳ در چتل هویک حفاری شدند ، از ۶۵۰۰ تا ۵۷۰۰ پیش از میلاد تاریخ گذاری شده اند . در این محل تنها به وسعت ۱۳۰۰۰ هزار متر مربع ( که فقط چهار هزار متر مربعش حفاری شده است . ) ردیابی ناگسسته و دوباره تکامل یک فرهنگ نوسنگی در یک دوره هشتصد ساله ممکن شده است ، تکاملی که از اقتصاد متکی بر شکار و گردآوری خوراک به اقتصادی کاملا" کشاورزی منجر شده است .
در کنار اریحا چتل هویک را « یکی از نخستین تلاشهای بشر برای پی ریزی زندگی شهری نامیده اند . » نظم موجود در نقشه شهر نشان می دهد که آن را بر طبق نقشه ای نظری یا غیر تجربی ساخته اند . ویژگی این شهر آنست که هیچ خیابانی ندارد ، خانه ها به یکدیگر چسبیده اند و از پشت بام به یکدیگر راه دارند . این طرز خانه سازی با آنکه ممکن است امروزه کاری غیر عملی به نظر آید ( هرچند در بخشهایی از آناتولیای مرکزی و ایران غربی به حیات خود ادامه دارد ) ، امتیازاتی داشت :
ساختمانها که حائل یکدیگر بوده اند استحکامی بیش از ساختمانهای تک ایستاده پیدا می کردند ، و چون دور تا دور شهر را حلقه پیوسته ای از ساختمانهای دارای دیوارهای یکسره و رو به دهکده محاصره کرده بودند دفاع از ان بسیار آسان بود . بدین ترتیب اگر دشمنی می توانست دیوار بیرونی را بشکند و از آن بگذرد به جای آنکه داخل یک شهر شود داخل اتاقی می شد که مدافعانش روی پشت بام ایستاده بودند و این برای او ملال آور بود . در پاره ای نقاط فضای باز یا حیاتی در میان انبوه متراکم آن ساختمانها باز می شد که به عنوان آشغال دانی مورد استفاده قرار می گرفت . مقادیر کلانی از خاکستر را با زباله ها مخلوط می کردند و به عنوان کود مورد استفاده قرار می دادند ، ولی این کار احتمالا" بوی ناخوشایند آشغال دانی را از میان نمی برد . خانه ها گرچه به اندازه های متفاوت ساخته می شدند نقشه ای واحد داشتند و دیوارهاشان از خشت خام بودند و با کلافهای محکم چوبی تقویت می شدند .
دیوارها و کف اتاقها را گچ کاری و رنگ آمیزی می کردند و از سکوهایی کنار دیوارها برای خوابیدن ، کارکردن و غذا خوردن استفاده می کردند . تعداد زیادی زیارتگاه پیدا شده است که با خانه های عادی و یکنواخت در هم آمیخته بوده اند . با توجه به تفاوتهای موجود در سطوح گوناگون به طور متوسط برای هر چهار خانه یک زیارتگاه وجود دارد . البته ممکن است این نسبت برای سراسر شهری فقط یک سی ام آن حفاری شده است درست نباشد .
زیارتگاهها رااز روی تزیینات سرشار داخل شان – نقاشیهای دیواری،گچ بریهای برجسته ،سردیسای جاموران ،جمجمه گاو،و پیکره های کوچک اندام مقدس – می توان از خانه های عادی باز شناخت .
شاخ گاو که زینت بخش بسیاری از زیارتگاههاست ، گاهی به تعداد بسیار زیاد،روی سردیسهای ساختگی واز نو قالبگیری شده گاویا برلبه نیمکتها وستونها نصب می شد،و احتمالا"بدین معنی بودهاست که از ساکنان خانه محافظت وشیطان را دفع می کند. لیکن هیچنشانه ای دال بر پرستیده شدن گاو یا هر جانور دیگری به عنوان یک خدا به دست نیامده است . از پیکره های کوچک اندام مقدسیکه در چتل هویوک پیدا شده اند چنین بر می آید که مردم گمان می کرده اند خدای ایشان ،چه مذکر چه مونث ،شکلی انسانی دارد. وقتی خدایان را در کنار جانوران نشان می دادند – خدای مونث در کنار پلنگ و خدا مذکر در کنار گاو – جانوران همیشه فرمانبر خدایان هستند . این پیکره های کوچک اندام از سنگ یا رس پخته ساخته شده اند وخیلی کوچکند ،طول بیشترشان بین ۵ و ۲۰ سانتی متر و تعداد انگشت شماری ۳۰سانتی متر است .
بیشتر پیکره های مونث ،که اکثریت دارند، ضاهرا"تجسمی از یک الهه مادرند ولی از دیدهای متفاوت :جوان ، پیر ، در مراسم ازدواج ، در دوران بارداری ، در زاییدن ، و به عنوان فرمانروای جانوران وحشی . این حالتها صریحا"توصیف شده اند، و با آنکه شکلهای گوی وار الهه نشسته بی سر ممکن است پیکره ونوس ویلندورف را به یا ماآورد ( واحتمال دارد که از آن منشعب شده باشد) ، برخورد هنرمند با موضوع کارش کاملا"رئالیستی است ، پیکر تراش عصر نوسنگی برخلاف پیک تراش و هنر مند عصر دیرینه سنگی که می کشید مفهوم انتزاعی (الهه )را با پیکری انسانی می نمایاند.
سینه ها به طرزی ظریف قالب گیری شده اند ، دستها با دقت نمایاند. سینه ها به طرزی ظریف قالب گیری شده اند ، دستها با دقت نمایانده شده اند ، و اگر بخواهیم از روی نمونه ها ی دیگر قضاوت کنیم به درستی می توان چنین فرض کرد که سر گم شده این پیکره با نقشهای ضربدری گل مانندی رنگ آمیزی شده است که در رنگ آمیزی دیوارها نمادی کشاورزی بوده اند و در این جا نیز نقش ویژه خدای کشاورزی را به این الهه واگذار کرده اند.
نمادهای باروری وکشاورزی بر هنرسطوح فوقانی (متاخر) چتل هویوک مسلط اند . ولی شکار نیز نقش مهمی در اقتصاد اولیه نو سنگی ایفا می کرد ،و مراسم شکار در عصر دیرینه سنگی تا عصر نوسنگی به حیات خود ادامه داد.تعداد بسیار زیادی پیکره کوچک اندام خام جانوران ، که عمدا" شکسته و آسیب دیدهاند وهمراه با چند تیر دفن شده اند ، در چتل هویوک پیدا شده است ،این پیکره ها ظاهرا"نقش جانشین جانوران در جریان برگزاری مراسم شکار را بر عهده داشته اند و پس از اجرای این نقش در گودالها دفن می شده اند. اهمیت شکار به عنوان منبع تامین خوراک ( تا حدود ۵۷۰۰ق.م ) در نقاشیها زیارتگاههای کهن که بیشتر ین بخش آنها را صحنه های شکار گوزن از لحاظ سبک و مفهوم ، یاد آورنقاشیهای پناهگاهی شرق اسپانیاست ، ولی پیکره های این نقاشی ها کاملترند و با واقع بینی بیشتری نمایش داده شده اند.
منبع : واحد مرکزی خبر


همچنین مشاهده کنید