یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

برش اغراق شده از زندگی


برش اغراق شده از زندگی
«بیست» فیلم ساده و بی شیله پیله ای است. پیچیدگی فلسفی آنچنانی ندارد و به زبانی همه فهم سخن می گوید. صاحب یک تالار عزا و عروسی به دلیل کثرت میزبانی از عزاداران اموات، دچار افسردگی شده است اما ورود یک جوان حال و هوای او و اطرافش را تغییر می دهد.
بیست یک برش از زندگی جامعه ما است البته از نگاه فیلمساز. به این دلیل می نویسم فیلمساز که درباره اندوهناک بودن گذشته جامعه کمی اغراق شده. اثر جدید عبدالرضا کاهانی، دونسل را در طول یکدیگر معرفی می کند که تفاوتی در حد تضاد دارند اما نزدیک شدن نسل گذشته به حال، تفاوت و تضاد را به وحدت رویه تبدیل می کند.
«سلیمانی» صاحب تالار، با غم خو گرفته وهمه چیزش را به آن باخته و حالا در آستانه از دست دادن هویت خود- تالار- قرار گرفته است. وزش نسیم تازه که با ورود یک جوان آغاز می شود، اما او را از افتادن در این ورطه حفظ می کند. از نیمه فیلم به بعد تماشاچی متوجه می شود ، جوان ادامه سلیمانی است اما با روزگار خاکستری کم رنگ. آمدن جوان و تلاش های اطرافیان صاحب تالار، تغییراتی در رئیس آنها ایجاد می کند تا آنجا که زمینه را برای فعالیت نسل نو- تحول خواه و شادی طلب- فراهم می کند و راهی دیار باقی می شود.
بیست می خواهد بگوید نسل نو خود را آنطور که باید به نسل قدیمی معرفی نکرده و آنقدر هم تعلل می کند تا فرصت ازدست برود. نسل قدیمی هم آنچنان اجازه اظهار وجود به نسل نو نمی دهد.
وقتی فیلم تمام شد یاد سخنی از یک مفسر معاصر معروف قرآن افتادم که می گفت: «جامعه ما به شادی بیشتری نیاز دارد اما به شرطی که از گناه تهی باشد. راهش هم در قرآن آمده است.»
همه حرف بیست کثرت غم در برابر شادی در جامعه ماست و این که باید تعادلی میان این دو باشد، به همین سادگی. صحبت سر این است که به سادگی می توان جامعه را شاد کرد و نیازی به فرو ریختن هویت ها و بنا کردن هویت جدید نیست، چرا که شادی در همین نزدیکی ها است وبرای حس آن، کار زیادی لازم نیست. «بیست» به شکلی ظریف منشأ شادی واقعی را هم به تصویر می کشد؛ آنجا که سلیمانی شروع می کند به مهرورزی با اطرافیانش و خود نیز به آرامش می رسد. اگر کسی می خواهد آرام باشد باید به خلق خدا خدمت کند و به جای خشم و کینه، مهربانی در پیش بگیرد.
بالاخره اینکه تا اینجا دو هیچ به نفع نسیم تازه .چرا که در سوپراستار و بیست ورود یک نسیم تازه- آنجا یک دختر و اینجا یک پسر- موجب تحول در قهرمان های اصلی می شود.
در ابتدا نوشتم که درباره اندوهناک بودن جامعه گذشته کمی اغراق شده. جامعه ما در ۳۰سال گذشته آنچنان هم سیاهپوش و عزا خواه نبوده است. پویایی و فعال بودن جامعه و نشاط دهه ۶۰ و ۷۰ و۸۰ موفقیت های بزرگی را رقم زده است. متأسفانه با ورود مدرنیته تحمیلی ناقص ونامتناسب با فرهنگ ایرانی، خمودگی و سیاهی بر بخشی از جامعه سایه افکند. نکته دیگر این که بهتر بود در صحنه های جشن عروسی ازشادی های محلی استفاده می شد تا رقص های لس آنجلسی.با همه این مسائل، بیست فیلم خوبی است. نگاه انسانی فیلمساز و ترسیم آینده ای روشن و امیدوارکننده برای جامعه، در خور تقدیر است. جامعه ما بیش از هر چیز به امیدواری نیاز دارد.

قاسم رحمانی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید