دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

به استقبال جشنواره بیست و هفتم فجر


به استقبال جشنواره بیست و هفتم فجر
شمارش معکوس برای آغاز بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر شروع شده است و کمتر از بیست روز تا آغاز جشنواره مانده است. صدای بال سیمرغ‌ها، کم‌کم به گوش می‌رسد و مشتاقان هنر هفتم و اهالی هنر و سینما به ویژه منتقدان و نویسندگان سینمایی به تدریج کوله‌بار خویش را برای سفری ده‌روزه به عالم تصویر و دنیای مجازی و پرده‌ای سینما آماده می‌کنند. هرچند در جهان رسانه‌ای و تصویری معاصر، گویی دیگر میان عالم واقعی و خیالی فاصله چندانی نیست و قدرت تصویر و دوربین و تکنولوژی‌های دیجیتال میان مجاز و واقعیت، نسبتی در این میان برقرار کرده است و چه بسا به گفته بودریار تصویر واقعیت واقعی‌تر و باشکوه‌تر از حقیقت آن به دیده بنشیند و بسیار جذاب‌تر، چشمگیرتر و عظیم‌تر از آنچه هست جلوه‌گری کند. سینما در جشنواره فیلم فجر اتفاقاً به دلیل رسانه‌ای شدن و خود سوژگی به تصویر بدل و بر هویت خویش دمیده و موجب فربهی آن می‌شود. در واقع سینما خود موضوع سینما شده و کسوتی رسانه‌ای به تن می‌کند؛ کسوتی که سینما را فراتر از ماهیت درونی خویش به ساحت بیرونی‌اش می‌کشاند و به افکارعمومی معرفی و عرضه می‌کند. یعنی فراتر از جریان‌های سینمایی و مباحث تخصصی فیلم، خود سینما به عنوان یک مدیوم و ابژه سرگرم‌کننده و مسرت‌بخش و البته تامل برانگیز و اثرگذار به نمایش خود می‌پردازد و دست کم این فایده را دارد که منزلت و جایگاه خویش را در ساختار فرهنگی- اجتماعی موجود، یادآوری کند و به نمایش بگذارد.
در این ضیافت باشکوه، سینما نه به خاطر فیلم‌ها و قصه‌ها و بازیگران و... که سینما به ماهوی سینما اهمیت می‌یابد و بازارگرمی می‌کند تا لااقل یک بار هم شده حتی به شیوه‌ای پروپاگاندایی این هنر جذاب اما فقیر در کشورمان برای مدت کوتاهی به طور جدی مورد توجه قرار گیرد و در صدر اخبار و تیتر و عکس‌ها باشد.اگر سینما را یک هنر - صنعت - رسانه بدانیم، در هنگامه جشنواره این گزاره آخری است که برجستگی می‌یابد و سینما به واسطه تکیه بر این جزء خویش خودنمایی می‌کند و به رقص درمی‌آید.
جشنواره فیلم فجر بیش از هر چیز، لذت سینما رفتن و تماشای فیلم در سالن سینما را که این روزها به دلیل بحران مخاطب و ورشکستگی اقتصاد سینما به نوستالژی غم‌انگیز بدل شده بازتولید می‌کند و حیات می‌بخشد، در واقع جشنواره فیلم فجر فرصتی است برای بازخوانی و احیای کنش سینما رفتن و فیلم دیدن که در رهگذر روزمرگی‌ها و دشواری تامین معیشت به فراموشی سپرده شده است یا به واسطه بسط غیرعقلانی و غیراخلاقی رسانه‌های جایگزین و کپی رایت و قاچاق فیلم‌ها، مورد بی‌مهری و کم توجهی قرار گرفته است. در این یخ‌زدگی و دلزدگی فرهنگی، حضور جشنواره فیلم فجر به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اتفاق فرهنگی کشور جدای از سطح کیفی و چگونگی قضاوت و داوری و خط قرمز‌های همیشه موجود، غنیمتی است که باید قدر آن را دانست و با استفاده از مدیریت درست رسانه‌ای و هنری، آن را به فرصتی ارزشمند جهت فرهنگ‌سازی و خلق عادت‌های صحیح فرهنگی در حوزه سینما تبدیل کرد. شب‌های جشنواره برای سینماگران همچون شب‌های قدر حرفه‌ای می‌ماند که تقدیر یک سال دیگر آنها را رقم می‌زند و نتایج آن قطعاً در سرنوشت حرفه‌ای آنان بسیار تاثیر می‌گذارد. چه بسا نتایج این ماراتن سینمایی، سرآغاز یک جهش هنری در کارنامه یک سینماگر یا نقطه پایانی حرکت او شود. به طور کلی جشنواره فیلم فجر را می‌توان در سه حوزه مختلف مورد بررسی قرار داد؛ مخاطب عام و خاص، کارگردانی و بازیگری. البته دیگر مشاغل موجود در سینما نیز تحت‌الشعاع این اتفاق قرار می‌گیرند اما شدت و ضعف آن کمتر از موارد فوق است.
قطعاً در حوزه کارگردانی و بازیگری جشنواره فیلم فجر به عاملی اثرگذار و سرنوشت‌ساز در نقد شغلی و هنری آنان تبدیل می‌شود که می‌تواند در موفقیت یا شکست‌های احتمالی آتی اثرگذار باشد اما قوام و دوام جشنواره به مخاطبان آن وابسته است و با قبض و بسط آن دچار دگرگونی و تحول می‌شود. فراموش نشود آنچه در این مقال بیش از هر چیز اهمیت دارد و محور تحلیل قرار گرفته خود جشنواره به عنوان یک اتفاق بزرگ فرهنگی و سینما در مقام میزبان اصلی این جشن است. از این منظر سینما در نسبت با مخاطب شناخته می‌شود و هویت می‌گیرد لذا جشنواره فیلم فجر در این خاستگاه به فرصت عشق بازی علاقه‌مندان سینما با معشوقه قدیمی‌شان می‌ماند که گویا در هیاهوی سرگیجه‌آور زندگی مدرن شهری دمی فرصت خلوت کردن با یار فراموش شده را غنیمت بدانند و با تنفس در فضای فرهنگی جشنواره، گمشده خویش را در آغوش بگیرند. بخش عمده‌ای از این تجربه شیرین به فرصت درک و تعامل مخاطبان سینما به ویژه منتقدان و نویسندگان سینمایی با عوامل سینما به ویژه کارگردان‌های مولف و مورد علاقه آنها برمی‌گردد و البته لذت دیدار دوستان و اهالی مطبوعات و سینما نیز خود بر شیرینی این میهمانی می‌افزاید. از سوی دیگر مخاطبان عام و مردم عادی نیز اگرچه سینما را نه به عنوان یک کنش عقلانی و جدی اما در مقام یک سرگرمی و تجربه مفرح می‌پذیرند و از تجربه آن لذت می‌برند.
مردمی که در روزهای عادی حتی در روز شنبه که قیمت بلیت نیز نیم بها است میل چندانی برای رفتن به سینما ندارند، تا نیمه‌‌شب‌های سرد زمستانی در صف‌های طولانی جشنواره می‌ایستند تا حتی یک بار هم شده لذت فیلم دیدن در جشنواره و چه بسا افتخار و پز روشنفکرانه آن را تجربه کنند. اما دریغ از تعمیم این تجربه و کنش فرهنگی که به عنوان یک خرده فرهنگ اجتماعی در جامعه ما نهادینه نشده است. جشنواره فیلم فجر فراتر از کارکردهای ذاتی و ماهوی خویش اگر بتواند به نهادینه کردن فرهنگ فیلم دیدن در سینما کمک کند و لذت تماشای فیلم در سینما را به سطح فرهنگ جامعه تعمیم دهد برای سینمای ایران کافی است.

سیدرضا صائمی
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی


همچنین مشاهده کنید