دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پرونده هسته‌ای،از انفعال تا افراط


پرونده هسته‌ای،از انفعال تا افراط
با تصویب نخستین بخش از تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی، گروه‌های مختلف سیاسی و رسانه‌های گروهی به تبیین دوباره مواضع خویش در پرونده هسته‌ای می‌پردازند.در این میان، برخی از گروه‌ها كه خاستگاه آنان در میان اصلاح‌طلبان و اصولگرایان نیز دیده می‌شود، با ارایه روایت جدیدی از مواضع خود، قصد دارند از موقعیت دشوار كنونی كشور در راستای به دست آوردن منافع سیاسی و تخریب رقبا استفاده كنند و به نوعی، مواضع خود را در چهارچوب منافع ملی تلقی كرده، مواضع دیگران را به زیان كشور ارزیابی كنند.
بدیهی است، هزینه این نوع فرافكنی كه از سوی جریانات افراطی هر دو جناح سیاسی آغاز شده است، بیش از گذشته به منافع ملی آسیب خواهد رساند.
در این میان،رسانه‌های افراطی منتسب به نومحافظه‌كاران و اصلاح‌طلبان افراطی در مقالات و گزارش‌های خود، «بازتاب» را متهم به تذبذب و تغییر مواضع در پرونده هسته‌ای كرده‌اند.
از یك‌سو اصلاح‌طلبان افراطی در مطبوعه خود، مواضع «بازتاب» را در جهت لزوم ایستادگی و انتقاد از ارایه امتیازات یكجانبه در دوره گذشته مدیریت پرونده را به زیان منافع خود ارزیابی و به شدت آن را تخریب كرده‌اند و از سوی دیگر، نومحافظه‌كاران نیز كه از مواضع ماه‌های اخیر «بازتاب» در انتقاد از ماجراجویی و به مخاطره انداختن منافع ملی و پرونده هسته‌ای برای رقابت‌های سیاسی و مصرف داخلی به شدت ناراحت بودند، این انتقاد را تذبذب سیاسی و مغایر با مواضع قبلی «بازتاب» دانستند.
اما آیا به راستی موضع «بازتاب» در پرونده هسته‌ای طی چهار سال اخیر متغیر و مذبذب بوده است؟
بازخوانی موضع «بازتاب» در چهار مقطع گذشته پرونده هسته‌ای؛ یعنی دوره مسئولیت وزارت خارجه تا مهر ماه ۱۳۸۲، دوره مسئولیت دكتر روحانی از مهر ماه ۱۳۸۲ تا مرداد ۱۳۸۴، دوره مسئولیت دكتر لاریجانی از مرداد ۱۳۸۴ و نقش‌آفرینی مستقیم شش ماهه اخیر دكتر احمدی‌نژاد در این پرونده، نشان می‌دهد كه نه تنها مواضع «بازتاب» در پرونده هسته‌ای تغییر نكرده است، بلكه در همه دوره‌های یادشده، موضعش كه مبتنی بر اصولگرایی منطقی و حفظ توأمان ارزش‌های انقلاب و منافع ملی است، ثابت بوده و با تغییر روند این پرونده در چهار دوره یادشده، از منظر «بازتاب»، انتقادات و پیشنهادهایی به عملكرد مسئولان پرونده هسته‌ای وجود داشته است كه به چكیده آن اشاره می‌شود.
▪ دوره نخست:
در این دوره كه تابستان سال ۱۳۸۲، نقطه اوج آن به شمار می‌رفت، نگرش‌های افراطی از دو جناح به عملكرد وزارت خارجه به عنوان متصدی پرونده هسته‌ای وارد می‌شود؛ نگرشی كه از سوی جریان افراطی راست عنوان می‌شد، نه تنها پذیرش پروتكل الحاقی را اقدامی ننگین و عهدنامه تركمنچای می‌دانست، بلكه حتی خروج از «NPT» را بهترین سیاست ممكن در پرونده هسته‌ای ارزیابی می‌كرد. در مقابل، جریان چپ افراطی كه مجلس ششم را در دست داشت، توقف همه فعالیت‌های هسته‌ای و طرح سه فوریتی پذیرش پروتكل الحاقی را در مجلس توصیه می‌كرد.
در این زمان، «بازتاب» نه تنها امضای پروتكل الحاقی را اقدامی ننگ‌آمیز و تركمانچای‌گونه نمی‌دانست، بلكه آن را یك سیستم نظارتی فراگیر تكمیل‌كننده «NPT» ارزیابی كرد، اما پذیرش تسلیم‌كننده و منفعلانه آن را كه از سوی اصلاح‌طلبان افراطی دنبال می‌شد، خلاف منافع ملی دانسته، بر پذیرش مشروط پروتكل الحاقی و گرفتن امتیازات متقابل تأكید داشت.
▪ دوره دوم:
در این دوره مسئولیت پرونده هسته‌ای به دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی محول شد و امضای توافق سعدآباد، درواقع، آغاز جنجالی این دوره است كه انتقادات «بازتاب» به این نگرش، منجر به توقیف چند روزه «بازتاب» شد. از نگاه «بازتاب» توافق سعدآباد كه دربردارنده واگذاری چند امتیاز مهم به غرب از قبیل تعلیق غنی‌سازی، پذیرش پروتكل الحاقی و همكاری فراقانونی با اروپا و آژانس در ارایه اطلاعات و بازرسی‌ها، امتیاز متقابل و معادل امتیازات داده شده را در بر نداشت و به همین جهت، مورد نقد قرار گرفت، روند سعدآباد بعدها در توافق بروكسل و تعلیق فعالیت «UCF» اصفهان و قطعه‌سازی نیز تداوم یافت و انتقادات «بازتاب» نیز از عدم دریافت امتیازات متقابل در غرب به اوج رسید كه توافق پاریس، نقطه عطف آن به شمار می‌رود. این انتقادات هزینه سنگینی برای «بازتاب» داشت كه توقیف موقت آن در مهر ۱۳۸۳، از جمله آنها بود.
جالب‌تر آن‌كه در دوره یادشده، بسیاری از كسانی كه امروز مدعی ایستادگی در پرونده هسته‌ای هستند، با قرار گرفتن در كنار مسئولان سابق پرونده هسته‌ای، راه را بر انتشار نقد اصولگرایانه از دیپلماسی هسته‌ای بستند كه نمونه بارز آن، مصاحبه مشروح مسئول سابق پرونده هسته‌ای با روزنامه «همشهری» كه به مدیرمسئولی دكتر احمدی‌نژاد منتشر می‌شد، در این دوره است كه طی آن، حملات تند و مستقیمی به «بازتاب» به دلیل انتقاد از روند انفعالی دیپلماسی هسته‌ای از سوی مقام یادشده، انجام می‌شود، اما سردبیر وقت این روزنامه كه همكاری خود با دكتر احمدی‌نژاد را در دولت جدید به عنوان یكی از معاونان وزارت خارجه ادامه داده است، برخلاف قانون مطبوعات، از انتشار پاسخ «بازتاب» به اظهارات مسئول سابق پرونده هسته‌ای و دفاع از اصولگرایی در دیپلماسی هسته‌ای خودداری می‌كند.
▪ دوره سوم :
پرونده هسته‌ای كه از مرداد گذشته با انتقال مسئولیت این پرونده به دكتر لاریجانی صورت گرفت، شاید بتوان همراه‌ترین روند دیپلماسی هسته‌ای با مواضع «بازتاب» عنوان كرد. در این دوره با ایستادگی منطقی در پرونده هسته‌ای، علاوه بر رفع تعلیق از فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز كشور، نگرش جدیدی تحت گفتمان ایستادگی منطقی بر مدیریت پرونده هسته‌ای كشور حاكم می‌شود كه ظرف یك سال محور بودن این مدیریت، نه تنها اقدام جدی از سوی غرب علیه كشور صورت نمی‌گیرد، بلكه آمریكا با پیشنهاد مذاكره از سوی وزیر خارجه این كشور و شورای امنیت با پكیج پیشنهادی، آمادگی تلویحی خود را برای واگذاری امتیازات بیشتر، اعلام می‌كنند. در این دوره که صدور قطعنامه علیه ایران در مرداد و شكست مذاكرات لاریجانی ـ سولانا در آستانه توافق نهایی از نشانه‌های پایان آن به شمار می‌رود (توافق سولانا و لاریجانی که طی آن ۱+۵ با به رسمیت شناختن حق ایران در غنی‌سازی صلح‌آمیز امتیازات مهم و بی‌سابقه‌ای را به جمهوری اسلامی واگذار کرده بود، به دلیل عدم مراقبت از اعمال نفوذ لابی صهیونیستی نافرجام ماند) «بازتاب» نه تنها به انتقاد بنیادین از دیپلماسی هسته‌ای نپرداخت، بلكه تقویت تیم مذاكره‌كننده و جلوگیری از ایجاد اختلال و تنش در فعالیت تیم یادشده را از جمله راهكارهای كسب موفقیت بیشتر در پرونده هسته‌ای ارزیابی كرد.
▪ دوره چهارم:
آغاز این دوره را می‌توان ایجاد تأخیر در ارایه پاسخ ایران به پكیج پیشنهادی اروپا در تابستان دانست كه عملا به صدور قطعنامه ۹ مرداد علیه كشور منجر شد. برخی موضع‌گیری‌های شتابزده كه به تخریب اعتمادسازی صورت گرفته در دوره سوم از سوی دولت انجامید، در كنار اعمال نفوذ لابی صهیونیستی و آمریكا از جمله عوامل شكست مذاكرات ایران و «۱+۵» در مهر ماه تلقی و باعث شد با ماجراجویی‌های صورت گرفته و طرح موضوعات غیرضروری خارج از پرونده هسته‌ای، از فرصت پیروزی حزب‌الله لبنان در برابر اسرائیل و شرایط بحرانی آمریكا و انگلیس در عراق برای به دست آوردن دستاوردی پایدار در دیپلماسی هسته‌ای استفاده نشود.
همان‌گونه كه گفته شد، «بازتاب» در در سه دوره از چهار دوره دیپلماسی هسته‌ای؛ یعنی دوره اول، دوم و چهارم، منتقد عملكرد دیپلماسی هسته‌ای بود كه این انتقاد در دو دوره آن از منظر مقابله با انفعال و ارایه امتیازات یكجانبه و دوره آخر، مربوط به نقد ماجراجویی و رفتارهای مخاطره‌آمیزی بود كه فاقد ضرورت‌های ایدئولوژیك و منطقی هستند. همچنین در یك دوره به رغم وجود نقدهای موردی، روند كلی مدیریت پرونده هسته‌ای را در چهارچوب منافع ملی و اصول انقلاب ارزیابی كرده است.
بنابراین، برخلاف انتقادهای مطرح شده، ‌مواضع «بازتاب» در پرونده هسته‌ای، نه تنها متغیر و دچار تذبذب نبوده است، بلكه همواره «بازتاب» از منظر ایستادگی منطقی؛ یعنی پرهیز از انفعال و تسلیم از یك سو و ماجراجویی و به مخاطره انداختن منافع ملی از سوی دیگر، تأكید و از این زاویه به تحلیل و ارزیابی عملكرد دیپلماسی هسته‌ای كشور پرداخته و رفتارهای مغایر با آن را نقد كرده است.
فؤاد صادقی