جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


مراسم عروسی ، استان خراسان


این مراسم، مانند دیگر نقاط ایران، با مراسم خواستگاری آغاز می‌‌گردد. برای خواستگاری، مادر داماد و چند تن از زنان باتجربه و نسبتاً مسن كه با داماد قرابت دارند، به عنوان مهمانی یا به بهانه دیگری، به خانه عروس می‌روند. مادر عروس كه از برخورد مهمان‌ها حدس می‌زند كه برای خواستگاری آمده‌اند، دختر خود را صدا می‌زند و می‌گوید كه برای مهمان‌ها چای یا شربت بیاورد. اگر دختر را پسندیدند، قصد خود را از آمدن بازگو می‌كنند و شبی را قرار می‌گذارند تا «مردهای» خانواده داماد برای «بعله‌برون» به خانه‌ دختر بروند و درباره‌ لوازم و اثاث سرعقد و مهریه و شیربها بحث و مذاكره كنند. شب «بعله‌برون» در خراسان‌، بیش‌تر به شب «جواب‌استنی» یا «شب‌كفش‌پاكنی» معروف است. در این شب، خانواده داماد حلقه‌ای برای انگشت عروس می‌خرند و این حلقه را كه در حقیقت حلقه نامزدی است، «كلیكی» می‌نامند. در برخی از روستاها به همراه حلقه نامزدی، یك جفت كفش یا قواره‌ای پارچه به همراه نقل و نبات، قند،‌ چای و حنا به خانه ‌عروس می‌برند. در این روز، روز عقد و عروسی را معین می‌كنند و لوازم سرعقد را روز قبل از آن روز، در طَبَق یا خوانچه‌های چوبی می‌گذارند و به وسیله عده‌ای «طبق‌كش» به خانه عروس می‌فرستند. سفره عقد را در اتاقی پهن می‌‌كنند كه زیرش خالی نباشد؛ به این نیت كه زیرپای عروس در آینده خالی نشود و شوهرش به او وفادار بماند.
تشت مسی بزرگی در اتاق می‌‌گذارند كه زیر آن ده تا دوازده تخم‌مرغ، به نیت آوردن فرزندان بسیار، جای داده‌اند. سفره سفیدی روبه‌روی عروس پهن می‌كنند و وسایل مخصوص عقد را روی آن می‌‌‌چینند. در هنگام جاری شدن خطبه‌ عقد، بالا‌ی سر عروس پارچه سفیدی نگه می‌دارند و بر سر او قند می‌سایند. پس از پایان مراسم عقد، داماد را به اتاق عروس می‌آورند و با قندهای ساییده شده روی سر عروس، شربتی درست می‌كنند و به عروس و داماد می‌‌دهند. سپس با قندهای ساییده شده روی سر عروس و دو عدد تخم‌مرغی كه در سفره عقد است، خاگینه درست می‌‌كنند و آن را به عروس و داماد می‌دهند تا بخورند. پس از مراسم،‌ داماد چند ساعتی را در خانه‌ عروس می‌‌گذراند و سپس به خانه خود برمی‌گردد. از روز عقد تا روز عروسی، مدتی سپری می‌شود تا خانواده‌ عروس فرصت تهیه جهیزیه دختر را داشته باشند. مراسم روز عروسی با مراسم حنابندان همراه است كه این مراسم هم مانند دیگر نقاط ایران برگزار می‌شود.
در روز عروسی، داماد به همراه چند نفر از خویشان خود و با ساز و دهل به خانه عروس می‌آید. خویشان عروس، با هر تكه لباس كه به تن عروس می‌كنند، با آهنگ خاص یك بیت شعر می‌‌خوانند. سپس همه آن‌ها كف‌زنان و رقص‌كنان، برگردان آن را با نوای مخصوصی می‌خوانند؛ به این شرح :

تك‌خوان : عروسك آمده به پای دیفار (عروسك به پیش دیوار آمده)
اشرت مكنه پیرهنمه بیار (اشاره می‌كند پیراهنم را بیاورید)
هم‌سرایان : عروسك های‌های، شخه نبات های‌های

تك‌‌‌خوان : عروسك آمده به پای دیفار
اشرت مكنه جورابامه بیار (اشاره می‌كند جورابم را بیاورید)
هم‌سرایان : عروسك های‌‌های، شخه نبات های‌های

تك‌‌خوان : عروسك آمده به پای دیفار
اشرت مكنه كوشامه بیار (اشاره می‌‌كند كفش‌هایم را بیاورید)
هم‌سرایان : عروسك‌ های‌های، شخه نبات های‌های

تك‌خوان : عروسك آمده به پای دیفار
اشرت مكنه چارقتمه بیار (اشاره می‌‌كند روسرویم را بیاورید)
هم‌سرایان : عروسك‌ های‌های، شخه نبات های‌های

تك‌خوان : عروسك آمده به پای دیفار
اشرت مكنه شلیته‌مه بیار (اشاره می‌‌كند شلیته‌ام را بیاورید)
هم‌سرایان : عروسك‌ های‌های، شخه نبات های‌های

تك‌خوان : عروسك آمده به پای دیفار
اشرت مكنه دسمالمه بیار (اشاره می‌‌كند دستمالم را بیاورید)
هم‌سرایان : عروسك‌ های های، شخه نبات های‌های

وقتی عروس حاضر شد، در حالی كه دو ینگه در جانب راست و چپ او قرار دارند، از اتاق بیرون می‌آید. به همراه نوای «مبارك‌باد»، عروس را به خانه داماد می‌برند. در این مرحله، اقوام و دوستان داماد در موقع خروج از اتاق پذیرایی یا صحن حیاط، به طور پنهانی، چیزی از اثاث و لوازم روی میز برمی‌دارند و با خود به خانه داماد می‌برند و می‌گویند : «عقل عروس را دزدیدیم» و این‌‌كار را برای آن‌كه اختیار عقل و اراده‌ عروس در تمام عمر در دست داماد باشد، انجام می‌دهند. چند قدم به خانه داماد مانده،‌ همه از اتومبیل پیاده می‌شوند. قبل از ورود به خانه‌ داماد، گوسفندی را در جلوی پای عروس و داماد قربانی می‌كنند و اقوام و خانواده داماد یك كاسه آب در آستانه در می‌گذارند. وقتی عروس از روی چهارچوب درِ حیاط گذشت و خواست قدم اول را درون خانه بگذارد، باید با نوك پا كاسه آب را واژگون كند و نشان بدهد، در قدم اول روشنی و صفا به خانه آورده است.
از قدم دوم به بعد، هفت مجمعه؛ یعنی هفت سینی مسی گرد بزرگ، را وارونه روی زمین زیر پای عروس قرار می‌دهند و در وسط هر «مجمعه» یك گردو یا یك بادام می‌گذارند. عروس بعد از ریختن آب باید هفت قدم روی سینی‌ها راه برود و در هر قدم،‌ یك گردو یا یك بادام را زیر پای خود بشكند.
در روستاها كه عروس را سوار بر اسب به خانه داماد می‌برند، پسربچه‌ای را پشت ترك عروس سوار می‌كنند تا اولین فرزند عروس پسر باشد. در تمام مسیر، نغمه‌ها و آهنگ‌های محلی خوانده می‌شود.
در دهات اطراف نیشابور، در موقع آوردن عروس این ترانه‌ها را می‌‌خوانند :

آی بوی فَلــــه می‌آید عروس با كلــــه می‌آید فَله (آغوز)
آی بوی رشتـه می‌آید عروس با عشـوه می‌آید
آی بوی پیـــاز می‌آید عروس با نــــاز می‌آید
آی بوی گــردو می‌آید عروس با ســــر می‌آید
آی بوی رشتـه می‌آید عروس با عشـوه می‌آید
آی بوی پیـــاز می‌آید عروس با نــــاز می‌آید

همین‌كه عروس به خانه‌ داماد می‌رسد، داماد به استقبال وی می‌شتابد. وقتی كه داماد به چند قدمی عروس می‌رسد، سه انار را پی‌درپی به طرف عروس پرتاب می‌كند. همراهان عروس انار اول را می‌گیرند، و زنی از زبان عروس به داماد می‌‌‌‌گوید: «پااندازی عروس را بده.» داماد جواب می‌دهد : «یك درخت جوز (گردو» پااندازی دادم». داماد انار دوم را پرتاب می‌كند. این بار، همان زن از طرف عروس به پدر داماد می‌‌گوید: «پااندازی عروس را بده!» پدر داماد قبول می‌كند و مثلاً می‌‌گوید : «دو تا بخته (گوسفند) پااندازی دادم». داماد انار سوم را می‌‌اندازد و بی‌درنگ به طرف عروس می‌رود؛ یك دستمال ابریشمی از جیب بیرون می‌آورد، یك سر دستمال را به دست عروس می‌دهد و سر دیگر آن را خود می‌گیرد و عروس را كشان‌كشان به طرف خانه خود می‌برد؛ اما همین كه به چند قدمی خانه رسید، سر دستمال را رها می‌كند و با عجله به خانه می‌رود و یا بالای تاق در می‌ایستد تا عروس از زیر پای او بگذرد. داماد اعتقاد دارد، به این ترتیب،‌ همیشه به عروس مسلط خواهد بود و به این طریق، پس از این مراسم، عروس و داماد را وارد حجله می‌كنند و در بغل عروس پسربچه كوچك و زیبایی را قرار می‌دهند، تا اولاد اول مثل همان بچه، پسری زیبا و ملوس بشود.