پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بیش ‌فعالی


بیش ‌فعالی
آیا شما در فامیل و آشنا، یا توی اطرافیانتون دختربچه یا پسربچه‌هائی را دیدید که وقتی جائی می‌روند، همه جا را به هم می‌ریزند، از سر و کول هم بالا می‌روند و همه‌رو از دست خودشون کلافه می‌کنند. یا برای اینکه توجه دیگران را به‌خودشون جلب کنند دست به‌کارهائی می‌زنند که واقعاً شگفت‌آور است؟!
این‌ها بچه‌های باهوش و خلاقی هستند که اگر به مشکل آن‌ها توجه خاصی شود و بتوان آن را مرتفع ساخت بسیار دوست‌داشتنی و مبتکر خواهند بود.
روانشناسان، کودکانی را که مستعد رفتار خلق‌الساعه هستند و در برابر محرک‌های محیطی، تحریک‌پذیری بسیاری از خود نشان می‌دهند را بیش‌فعال می‌نامند. این کودکان در محل‌های آموزشی قادر به انجام دستورالعمل‌ها و تکالیف نبوده و نیاز به توجه و حمایت بیشتری از سوی معلمان دارند و در منزل خواسته‌های والدین خود را به‌طور کامل انجام نمی‌دهند. آن‌ها معمولاً با کوچک‌ترین تحرک که شاید برای دیگران بسیار کم‌اهمیت باشد دچار سردرگمی و ترس خواهند شد. گریه کردن یا خنده‌های بی‌مقدمه، عملکردهای هیجانی بی‌ثبات آن‌ها را به اثبات می‌رساند. علل این اختلال به‌درستی معلوم و آشکار نیست. اکثر این کودکان نشانه‌های آسیب آشکار ساختمانی در اعصاب مرکزی را ندارند اما فرضیه‌هائی نظیر مواجهه مادران باردار با سموم در دوره قبل از تولد و جنینی، زودرسی و صدمه‌ها و آسیب‌های مکانیکی قبل از تولد در بروز چنین مشکلی عنوان شده است.
با مادر یکی از همین کودکان بیش‌فعال گفتگو می‌کنیم تا دریابیم که روش تربیتی والدین چه نقشی در ایجاد این حالت در کودکان ایفا می‌کند؟ البته کودکی که اشاره می‌شود به تشخیص والدین خود بیش‌فعال است و هنوز به تأیید روانشناسان نرسیده اما از نظر عامه مردم، خصوصاً معلم‌ها و افراد فامیل و خانواده، کودکی ناآرام است که در محیط مدرسه و خانه برای اطرافیان خود شکل‌ساز شده است.
● پسر شما چگونه بچه‌ای است؟
دومین پسرم ۷ سال دارد و سال اول دبستان را در مدرسه‌ای غیرانتفاعی به اتمام رسانده است. او بچه‌ای بسیار باهوش است و نسبت به همسالان خود زودتر راه رفتن را آغاز کرد و به‌همین علت خطر را نمی‌شناخت و در کارهای خود احتیاط لازم را نداشت و به دفعات از مکان‌های مرتفعی مثل راه‌پله و تخت می‌افتاد و آسیب شدید به او وارد می‌شد.
بسیار کنجکاو و دقیق است و حتی به مواردی که از دید بزرگ‌ترها و والدین پنهان می‌ماند، نیز توجه می‌کند. بسیار عاطفی و احساساتی است و تصورم بر این است که به‌همین علت دوست دارد مورد توجه دیگران قرار بگیرد و برای رسیدن به این مقصود کارهای شگرفی انجام می‌دهد. به‌عنوان مثال اگر خانواده و کودکان دیگر به سخنان و حرکات او توجه نکنند از طریقی سعی می‌کند که توجه آنان را جلب خود کند، آنان را به‌نحوی آزار داده و با استفاده از روش‌های منفی برای رسیدن به هدف خود استفاده می‌کند.
حسادت او نسبت به برادرانش به‌خصوص برادر کوچک‌ترش که ۲ سال دارد و شیرین‌زبان است بسیار زیاد است مخصوصاً زمانی‌که مورد محبت و توجه دیگران واقع شود و این سبب می‌شود که او را مورد آزار و اذیت قرار دهد تا این‌گونه از او انتقام گرفته باشد. در محیط مدرسه نیز به‌همین منوال می‌گذرد تا آنجائی‌که مسئولین مدرسه از ثبت نام او برای سال جدید امتناع کرده‌اند. به گفتهٔ معلم‌هایش به خاطر مسائل بی‌ارزش و کم‌اهمیت گریه می‌کند و فریاد می‌زن و این‌کار را مدت‌ها انجام داده و از این‌کار دست برنمی‌دارد. وسایل دوستانش را برمی‌دارد و به‌گونه‌ای آنان را آزار می‌دهد که حاضر نیستند کنار او بنشینند و کارهایش او را در مدرسه معروف ساخته است. کودک بسیار خودخواهی است به‌گونه‌ای که همه چیز را برای خود می‌خواهد و در نظرخواهی‌ها، انتظار دارد که تنها نظر او اعمال شود و اگر نظر او پذیرفته نشود به‌گونه‌ای رفتار می‌کند تا دیگران را مجبور کند تا به‌نظر او تن در دهند زمانی‌که طالب چیزی می‌شود آنقدر روی مقصود خود پافشاری و اصرار می‌کند تا به نتیجه برسد.
● به‌نظر شما چه عواملی در ایجاد این رفتارها در کودک شما مؤثر بوده است؟
شاید یکی از علت‌هایش این بوده باشد که به‌علت شاغل بودنم فرصت زیادی برای همراهی کردن با کودکم را نداشته‌ام دیگر اینکه هر وقت که چیزی را از ما طلب کرده است در اختیارش قرار گرفته بدون آن‌که برای به‌دست آوردن آن تلاشی کرده باشد همیشه همه امکانات برایش فراهم بوده است و هرگز طعم سختی را نچشیده است.
در برابر انجام هر کاری، حتی کارهای ساده، مثل غذا خوردن، نیز به او وعده پاداش داده می‌شود طوری‌که حالت باج برای او پیدا کرده است و فقط در صورت گرفتن وعده خود حاضر به انجام آن‌کار می‌شود.
افراط و تفریط در تنبیه و توبیخ او نیز مزید بر علت می‌باشد مثلاً گاهی اوقات در برابر کارهای زشت او از قبیل شکستن گلدان و... توبیخ نشده و با لبخند زدن و توجیه رفتارش از سوی ما، سبب تکرار کارهایش گردیده است و یا در برابر مسائلی که چندان ارزشی هم نداشته مورد تنبیه بدنی قرار گرفته است. موضوع مورد توجه در اینجا این است که او از تنبیه و توبیخ شدن نمی‌ترسد و از هیچ‌کس حساب نمی‌برد و به‌همین علت تا به‌حال تنبیه کردن او بی‌فایده بوده است.
زهرا نجفی‌منش
منبع : ماهنامه کودک