جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چند پند...


چند پند...
● پند اول
ـ بوقلمونی، گاوی بدید و بگفت:در آرزوی پروازم اما چگونه ، ندانم.
ـ گاو پاسخ داد: گر ز تپاله من خوری قدرت بر بالهایت فتد و پرواز کنی.
ـ بوقلمون خورد و بر شاخی نشست.
ـ تیراندازی ماهر، بوقلمون بر درخت بدید،
ـ تیری بر آن نگون بخت بینداخت و هلاکش نمود.
● نتیجه اخلاقی
ـ با خوردن هر گندی شاید به بالا رسی، لیک در بالا نمانی.
□□□
● پند دوم
ـ گنجشکی از سرمای بسیار قدرت پرواز از کف بداد و در برف افتاد.
ـ گاوی گذر همی کرد و تپاله بر وی انداخت.
ـ گنجشک ز گرمای تپاله جان بگرفت و به آواز مشغول شد.
ـ گربه ای آواز بشنید، جست و گنجشک بدندان بگرفت و بخورد.
● نتیجه اخلاقی
ـ هر که گندی بر تو انداخت، حتماً دشمن نباشد.
ـ هر که از گندی بدر آوردت، حتماً دوست نباشد.
ـ گر خوشی، دهان ببند و آواز، بلند مخوان.
□□□
● پند سوم
ـ خرگوش از کلاغی بر سر شاخه پرسید
ـ که آیا من نیز میتوانم چون تو نشسته ، کار نکنم؟
ـ کلاغ پاسخ داد: چرا که نه.
ـ خرگوش بنشست بی حرکت،
ـ روباهی از ره رسید و خرگوش بخورد.
● نتیجه اخلاقی
لازمت نشستن و کار نکردن بالا نشستن است.
منبع : گوناگون