چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

SWOT در نظام سلامت روان ـ بخش پایانی


SWOT در نظام سلامت روان ـ بخش پایانی
▪ خبرنگار:
در بخش پیشین درباره‌ی دو رویکرد سلامت محور و بیماری محور توضیح دادید، در سیاست‌گذاری سلامت روان در کشور ما کدام رویکرد حاکم است؟
ـ پاک‌نژاد:
دیدگاه عمومی حاکم بر کشور ما نسبت به سلامت روانی، تنها پیشگیری را در سطح رفع علائم و درمان بیماری‌های روانی مورد توجه قرار می‌دهد. این نگرش که مبتنی بر یک مدل سنتی است، فقدان علائم بیماری را معادل سلامت می‌داند و اگرچه برداشت نادرستی محسوب نمی‌ شود، اما برداشتی ناقص است و تنها بخش کوچکی از بهداشت و سلامت روان را منعکس می‌کند.
در نظام پایش سلامت کشور دیدگاه‌ بیماری‌نگر به گونه‌ای حاکم شده است که حتی بیماران روانی را با نام معرفی نمی‌کنند، بلکه نام بیماری را به آن‌ها نسبت می‌دهند. برای کاهش بیماری‌های روانی در افراد باید رویکرد سلامت - محور داشته باشیم. اگر در رویکرد بیماری - محور نیز به بیماران به دیده انسان بنگریم، با گذشت زمان در کاهش بیماری‌ها موفق‌تر خواهیم بود.
▪ خبرنگار:
چه عواملی موجب تقویت رویکرد بیماری‌نگر در سیاست‌گذاری سلامت روان می‌شوند؟
ـ پاک‌نژاد:
تبعات و خسارت‌های گسترده‌ای که بیماری‌های روانی به دنبال دارند، عامل برجسته شدن اهمیت بیماری و غفلت از مزایای دیدگاه سلامت محور شده است.
۱) عظمت بار بیماری‌های روانی:
- امروزه حدود ۴۵۰ میلیون نفر از مردم دنیا از یک بیماری روانی یا رفتاری رنج می‌برند.
- مطابق آمار سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۱، ۳۳ درصد از عمر سپری شده با ناتوانی فردی، به دلیل بیماری‌های عصبی ـ روانپزشکی است.
- بیماری‌ افسردگی تک قطبی، علت ۱۲/۱۵ درصد از سال‌های سپری شده با ناتوانی است و سومین رتبه را بین علل نسبت داده شده به بار کلی بیماری‌ها دارد.
- بیش از ۱۵۰ میلیون نفر از مردم دنیا در هر برهه از زمان از افسردگی رنج می‌برند.
- هر سال در جهان حدود یک میلیون خودکشی موفق (به تعبیر صحیح‌تر، خودکشی کامل) وجود دارد.
- حدود ۲۵ میلیون نفر از مردم جهان از اسکیزوفرنی، ۳۸ میلیون نفر از صرع و بیش از ۹۰ میلیون نفر از یک بیماری وابسته به مصرف الکل و یا سایر مواد رنج می‌برند.
۲) باری که بر خانواده‌ها تحمیل می‌شود
- افراد خانواده این بیماران اغلب اولین مراقبین آن‌ها هستند و از حمایت‌های فیزیکی وعاطفی گرفته تا بار سنگین هزینه‌های درمان و مراقبت از بیمارانشان به عهده آن‌هاست.
- تخمین زده می‌شود از هر چهار خانوار، در یک خانوار، حداقل یک فرد دارای مشکل روانی یا رفتاری وجود دارد.
- خانواده‌ها در معرض فشار و استرس بالای ناشی از مشاهده بیماری در یکی از اعضای مورد علاقه و عزیزشان قرار دارند.
- آن‌ها همچنین در معرض انگ اجتماعی و تبعیضی هستند که بیماری ‌ روانی در اجتماع به روی آن‌ها می‌گذارد. این امر طرد شدن از طرف دوستان، بستگان و همسایگان، احساس منفک بودن و محدودیت در فعالیت‌های اجتماعی را با خود به همراه دارد.
- در اغلب موارد، خانواده‌ها هزینه درمان بیماران روانی را متحمل می‌شوند و سهم دولت و سازمان‌های بیمه‌گر عمدتا ناچیز است (حمایت ناچیز دولتی)؛ چه بسا که بیماران روانی در حالت مزمن به حال خود رها می‌شوند و سازمان‌های بیمه‌ نیز آن‌گونه که باید، از آن‌ها حمایت نمی‌کنند.
۳) بار اقتصادی بیماران روانی
- در ایالات متحده آمریکا، سالانه ۱۴۸ میلیون دلار صرف هزینه‌ کلیه بیماری‌های روانی می‌شود.
- بیماری‌های اسکیزوفرنی و آلزایمر، در مقایسه با بیماری‌هایی چون آرتزیت، آسم، سرطان و نارسایی احتقانی قلب و ناهنجاری‌های مادرزادی قلب، دیابت، فشار خون و سکته مغزی، هزینه‌ درمانی متوسط بیشتری برای هر بیمار دارد.
هزینه نگهداری ۳۳ هزار نفر مبتلا به بیماری‌های مزمن روانی در سال ۱۳۸۵، ۳۲ میلیارد تومان و در سال ۱۳۸۶، ۳۴ میلیارد تومان بوده است.
هزینه سالانه افراد تحت پوشش در مراکز بهزیستی به طور متوسط ۷۰۰ هزار تومان و ماهانه ۶۰ هزار تومان می‌باشد که با این اوصاف، تنها هزینه پوشاک، خوراک و در صورت ضرورت داروی بیماران تامین می‌شود.
بنابراین سطح خدمات با سرانه فعلی، بسیار ضعیف است. طبق آمار اعلام شده از سوی سازمان بهزیستی ماهانه ۳۶ هزار تومان به خانواده‌هایی که مسوولیت نگهداری بیماران روانی خود را برعهده دارند، به عنوان کمک هزینه‌ تعلق می‌گیرد.
تاکنون ۵۶ هزار بیمار روانی مزمن در کشور شناسایی شده‌اند که از این تعداد تنها ۳۳ هزار نفر تحت پوشش هستند.
آقای نجفی نژاد، رئیس ستاد سازماندهی بیماران روانی مزمن بهزیستی طی مصاحبه‌ای در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۸۷ اعلام کرد اعتبار مورد نیاز برای تحت پوشش قرار گرفتن تمام بیماران روانی، ۷۷ میلیارد تومان برآورد شده است، اما در پایان سال ۱۳۸۶، فقط ۲۳ میلیارد تومان در اختیار بهزیستی قرار گرفته که تقریبا سه میلیارد تومان نیز کسر بودجه داشته‌اند.
می‌دانید که اقدام برای درمان و پیشگیری اولیه بیماری‌های روانی برعهده سازمان بهزیستی است.
سازمان بهزیستی در سه حالت پذیرای بیماران روانی خواهد بود:۱- براساس حکم قضایی،۲- استیصال خانواده و رها کردن بیمار و شکایت‌ خانواده از آزارهای وی،۳- بیماران روانی رها شده در جامعه که توسط شهرداری به این مراکز هدایت می‌شوند. براساس آخرین برآورد اداره سلامت روان در سال ۱۳۸۶، با کمبود ۲۰ هزار تخت روانی مواجه هستیم. این در حالی است که ۲۱ درصد جمعیت ایران از درجه‌ای از اختلالات روانی رنج می‌برند.
با وجود اختلالات روانی شدید پیش گفته و نقصان‌هایی که در تأمین اعتبار لازم برای درمان این برنامه‌ها وجود دارد، دیدگاه بیماری محور در سیاست‌گذاری سلامت روان کشور بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که هنوز بخش‌ عمده‌ای از بیماران مبتلا به این اختلالات روانی شناسایی نشده‌اند.
۴) ارتباط میان اختلالات روانی و بیماری‌های طبی
- فدراسیون جهانی بهداشت روان، موضوع سال ۲۰۰۴ را "ارتباط بین سلامت جسم و روان" در نظر گرفته‌ بود. کاملا روشن است که عملکرد روانی به طور بنیادی با عملکرد فیزیکی، اجتماعی و پیش آگهی سلامتی در ارتباط است، به طور مثال:
- افسردگی یک عامل خطر برای بیماری‌هایی مانند سرطان‌ها و بیماری‌های قلبی به شمار می‌رود.
- از طرفی بیماری‌های روانی مانند افسردگی و اضطراب و وابستگی به مواد در افرادی که از بیماری‌های جسمی رنج می‌برند، موجب عدم پذیرش و شکست در برنامه‌های درمانی به علت رعایت نکردن اصول درمان توسط بیمار می‌شود.
- رفتارهای مخاطره آمیزی چون کشیدن سیگار، فعالیت جنسی غیر ایمن، با بیماری‌هایی مانند سرطان و ایدز مرتبط هستند.
- در بین ده عامل خطر برای بیماری‌های مهم، که در گزارش بهداشت جهانی ۲۰۰۲ آورده شده است، ۳ مورد آن روانی ـ ‌رفتاری بوده (روابط جنسی غیرایمن، مصرف تنباکو و الکل) و ۳ مورد دیگر تحت تاثیر فاکتورهای روانی ـ رفتاری قرار می‌گیرد (چاقی ، فشار خون و کلسترول بالا).
۵) نقش بیماری‌های روانی در کاهش کارایی، شغل یابی و حفظ شغل افراد
- در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا ۳۵ تا ۴۵ درصد غیبت از محل کار به دلیل مشکلات بهداشت روانی است.
- به طور متوسط تعداد روزهای از دست رفته کاری که به مشکلات روانشناختی نسبت داده می‌شود، ۶ روز درماه در هر ۱۰۰ کارگر و تعداد روزهای کم کاری، ۳۱ روز در ماه در ۱۰۰ کارگر است.
▪ خبرنگار:
مزیت‌های دیدگاه سلامت محور در سیاست‌گذاری سلامت روان چیست، چه عواملی باعث شده است که در کشورهای توسعه یافته بر این دیدگاه تاکید بیشتری شود؟
ـ پاک نژاد:
۱) تغییر الگوهای بیماری نسبت به یک صد سال گذشته به عنوان یکی از علل این تاکید محسوب می‌شود. بیماری‌های ویروسی و عفونی از عمده‌ترین بیماری‌ها در جامعه یکصد سال پیش محسوب می‌شدند. سهم سرطان در بیماری‌های آن دوران سه درصد و بیماری‌های قلبی عروقی ۵ درصد بود، اما مطابق آمار سال ۲۰۰۱، سرطان ۲۳ درصد و بیماری‌های قلبی و عروقی بیش از ۳۰ درصد از بیماری‌ها را به خود اختصاص داده اند و برعکس بیماری‌های ویروسی و عفونی به میزان قابل توجهی تقلیل یافته‌اند.
این تغییر الگوی بیماری‌ها ناشی از تغییر سبک و شیوه زندگی و در واقع ناشی از کیفیت زندگی افراد است. کیفیت زندگی افراد به ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها، نوع تعامل با سایر گروه‌ها، مهارت‌های بین فردی و مهارت‌های حل مساله بستگی دارد.
۲) در رویکرد بیماری ـ محور تنها به ۴ دسته از اختلالات روانی (اختلالات روانی حاد و مزمن، بیماران مصروع و عقب ماندگی‌های ذهنی) توجه شده است و سایر موارد مورد غفلت واقع می‌شوند.
۳) دیدگاه ارتقای سلامت ( سلامت ـ محور ) به جای تمرکز بر روی درمان بیماری‌ها، بیشتر بر دلایل ایجاد کننده بیماری‌ها متمرکز است. بنابراین قادر خواهد بود که اهداف دیدگاه بیماری‌ - محور را نیز عملی کند.
▪ خبرنگار :
طرح ادغام بهداشت روان در مراقبت‌های بهداشتی اولیه یکی از بارزترین نقاط قوت سلامت روان در کشور و یکی از طرح‌های موفق در خاورمیانه بوده است. در مورد این طرح و پیآمد‌های مثبت آن توضیح دهید.
ـ پاک‌نژاد:
به رغم تمامی نقصان‌هایی که در پیش به آن‌ اشاره شد، نباید نادیده بگیریم که وضعیت برنامه‌ریزی سلامت روانی در کشورنسبت به گذشته تحول یافته است.
از جمله این تحولات طرح ادغام بهداشت روان در مراقبت‌های بهداشتی اولیه در سال ۱۳۶۸ است که براساس آن ایران تنها کشور منطقه محسوب می‌شود که بیش از ۲۸ میلیون نفر از جمعیت خود را تحت پوشش خدمات بهداشت روانی قرار داده است.
طرح ادغام بهداشت روان در مراقبت‌های بهداشتی اولیه که براساس آن، بهداشت روان به عنوان نهمین جزء مراقبت‌های بهداشت اولیه در نظر گرفته شد، دارای ساختاری است که از خانه‌های بهداشت آغاز و به مراکز بهداشتی روستاها، پزشکان عمومی و متخصصین در شهرستان‌ها ختم می‌شود.
امتیازات طرح ادغام بهداشت روان در مراقبت‌های بهداشتی اولیه:
۱) آموزش کلیه بهورزان خانه‌های بهداشت در حوزه بهداشت روان برای شناسایی ۴ دسته از اختلالات روانی که عبارتند از: اختلالات روانی حاد و مزمن، بیماران مصروع و عقب ماندگی‌های ذهنی.
۲) آموزش پزشکان عمومی
۳) آموزش متخصصین
اجرای این طرح در روستاها، باعث شناسایی و تحت پوشش قرار گرفتن ۴ گروه از بیماری‌های روانی شد. اگر چه ضرورت اجرای چنین طرحی در شهرها بیشتر احساس می‌شود، اما اثربخشی اجرای آن در روستاها براساس مطالعات انجام شده در برخی نقاط کشور از جمله شهرستان‌های استان تهران، سنندج و خوزستان به اثبات رسیده است.
طبق شاخص‌های سازمان بهداشت جهانی، شاخص پوشش مهم‌ترین عامل در ارتقای سلامت روان افراد جامعه محسوب می‌شود، بر همین اساس ایران رتبه نخست شاخص‌های بهداشت روان را در منطقه کسب کرده است.
طبق گفته‌های دکتر یاسمی (۱۳۸۱) توسعه دوازده ساله ادغام بهداشت روان در مراقبت‌های بهداشتی اولیه منجر به بهبود قابل توجه در استقرار سرویس‌های بهداشت روان شده است. تعداد مراکز بهداشتی بخش‌ها که در آن طرح ادغام انجام شده، در سال ۱۳۸۰ به ۲۴۳ مرکز افزایش یافته است که حدود ۸۴ درصد از مراکز در دسترس محسوب می‌شوند. تعداد مراکز بهداشتی شهری و روستایی به ۲۴۱۷ مراکز (۵۴ درصد از مراکز موجود) رسیده و تعداد خانه‌های بهداشتی به ۱۰ هزار افزایش یافته است (۷۰ درصد خانه‌های بهداشت موجود).
جمعیت تحت پوشش در سال ۱۳۸۱، حدود ۱۵ میلیون نفر بوده است. براساس آمار انتشار یافته در سال ۱۳۸۶، حدود ۲۸ میلیون نفر تحت پوشش بوده‌اند. بنابراین تعداد مراکز نیز افزیش یافته است.
▪ خبرنگار:
در یک جمع‌بندی کلی توضیح دهید که با توجه مبانی نظری پیش‌گفته مهمترین نقاط قوت و نقاط ضعف و راهبردهای مواجه با آ‌ن‌ها برای پاسخ‌گویی به مسائل نظام سلامت کشور چیست؟
ـ پاک‌نژاد:
به طور کلی می‌توان بارزترین نقاط قوت سلامت روان در کشور را به صورت زیر برشمرد:
۱) ادغام بهداشت روان در PHC،
۲) توسعه پوشش خدمات بهداشت روان،
۳) کسب رتبه اول در منطقه،
۴) تعیین هفته آخر مهرماه به عنوان هفته بهداشت روان
۵) دریافت تقدیر به مناسبت‌ مداخلات انجام گرفته در بم
۶) از دیگر نقاط قوت موجود در کشور ارتباط میان باورها و اعتقادات مذهبی با سلامت است. این نقطه قوت نه در برنامه‌های کشوری بلکه در ویژگی‌های فرهنگی جامعه ما وجود دارد.
باورهای مذهبی در کنترل و حفظ سلامت ( جسمی و روانی ) تاثیرگذار است. نتایج مطالعات انجام شده در جمعیت‌های مذهبی غیرمسلمان نیز به این مساله اذعان دارد. باورهای مذهبی با ایجاد عزت نفس، هویت و معنا بخشیدن به زندگی فرد، ایجاد دیدگاه نسبت به دنیا و ارزشمندی؛ منجر به بهبود کیفیت زندگی فرد و در نتیجه ارتقاء سلامت وی می‌شوند.
۷) تدوین طرح جامع بهداشت روان؛
براساس مصاحبه‌های انجام شده با مسئولین اداره کل سلامت روان، طرح جدیدی با عنوان طرح جامع بهداشت روان در وزارت بهداشت تدوین و برای تصویب نهایی به دولت ارسال شده است و هم اکنون در دستور کار کمیسیون اجتماعی دولت قرار دارد.
این طرح توسط چهار نهاد وزارت بهداشت، وزارت رفاه، سازمان نظام پزشکی و انجمن علمی روانپزشکی ایران طی مدت ۵/۱ سال تهیه شده است.
اهداف و عناوین عمده طرح جامع بهداشت روان عبارتند از:
۱) ارتقاء خدمات بیمارستانی برای بیماران روانی (چرا که در بسیاری از بیمارستان‌ها هنوز بخشی برای این بیماران وجود ندارد).
۲) توجه به برنامه‌های پیشگیرانه
۳) پیگیری درمان بیماران روانی
۴) مسائل دارویی و بیمه این افراد
۵) ادغام خدمات سلامت روان در شبکه مراقبت بهداشت کشور که این ادغام در سطح روستا انجام و اجرا شده و قرار است در سطح شهرها نیز در قالب پزشک خانواده اجرا شود.
مسئولین قصد دارند نظام پزشک خانواده را تقویت کنند و با پرداخت مبلغی به عنوان کمک هزینه، هر یک از پزشکان تعدادی از خانواده‌ها را تحت پوشش خود قرار دهند و به این ترتیب نظام پایش ایجاد شود.
۶- ایجاد مراکز جامع نگر سلامت روان، که در حال حاضر در تهران، اصفهان و شیراز ایجاد شده‌اند. در این مراکز تیم‌های گروهی متشکل از یک روانپزشک، روانشناس و مددکار اجتماعی، به بیماران روانی در منازل آنان خدمات ارائه می‌دهند. براساس گفته‌های رئیس اداره سلامت روان اگر طرح مذکور در مجلس به تصویب نرسد، اهداف مذکور در طرح‌های جداگانه، گام به گام در وزارتخانه اجرا خواهد شد.
ضعف عمده‌ی طرح جامع سلامت روان، حضور کارشناسان با دیدگاه طبی و سنتی (دیدگاه رفع علائم) است. برای طراحی این طرح از سازمان نظام پزشکی دعوت به عمل آمده، اما از سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور نماینده‌ای حضور نداشته است. بنابراین بعید نیست طرح جدیدی که قرار است به عنوان مبنای برنامه چند ساله کشور قرار گیرد، مبتنی بر دیدگاه بیماری‌ نگر تدوین شده باشد.
۱) محدود کردن بهداشت روان به بعد بیماری ( داشتن رویکرد بیماری –محور)
۲) پرداختن بیشتر به بهداشت روان در روستاها از طریق خانه‌های بهداشت (بر اساس برنامه ادغام نظام بهداشت روانی در نظام مراقبت‌های بهداشتی اولیه) و تعمیم ضعیف آن به شهرها.
این در حالی است که نرخ بیماری‌های روانی در شهرها، که بیشتر خصلت رفتاری دارند، ۳۰ درصد بیشتر از روستاهاست. همچنین در حال حاضر ۶۵ درصد جمعیت شهرنشین و تنها ۳۵ درصد جمعیت روستانشین داریم.
۳) محدودیت طیف بیماری‌های تعریف شده در برنامه کشوری بهداشت روان ( اختلالات روانی خفیف و شدید، صرع و عقب ماندگی ذهنی )
۴) کم بها دادن به رویکرد مهم و تأثیرگذار ارتقاء سلامت روان به خصوص در کودکان، زنان و جمعیت‌های در معرض خطر
آخرین آمار موجود در سال ۱۳۸۵ ، از شیوع اختلالات روانی مربوط به شهر سنندج بیانگر این است که زنان دو برابر مردان دارای اختلال روانی هستند.
۵) پایین بودن سرانه بهداشت روان
۶) تقدم بخشیدن ناعادلانه به بیماری‌های جسمی در اختصاص بودجه‌ها
۷) غفلت از جایگاه واقعی بیماری‌های روانی و علل روانشناختی موثر بر بیماری‌های جسمانی در شاخص‌هایی نظیر عمر از دست رفته
۸) فاصله گرفتن "برنامه بهداشت روان" از وضعیت و نیازهای موجود
۹) فقدان "قانون بهداشت روان"
ـ برنامه‌های لازم برای تحقق شرایط مطلوب بهداشت روان در کشور
۱) پرداختن بیش از پیش به مبحث‌ مهارت‌های زندگی
۲) توجه به آموزش‌هایی نظیر آموزش پیش از ازدواج، شیوه‌های فرزند پروری و نحوه انتقال این مهارت‌ها
۳) خارج کردن مراکز بهداشتی روانی جامعه از حالت درمان صرف و تبدیل آن‌ها به مراکز ارائه دهنده خدمات روانی - اجتماعی
۴) توجه به آموزش‌ و تامین منابع انسانی مورد نیاز تمامی حرفه‌های بهداشت روان
۵) هدایت پژوهش‌های سلامت روان در جهت نیازهای موجود
۶) ارزیابی و پایش اقداماتی که درحوزه بهداشت روان صورت می‌گیرد
۷) تجدید نظر یا الحاق بندهایی به برنامه‌ ملی بهداشت روان به منظور افزایش مطابقت آن با نیازهای موجود
۸) تداوم ادغام بهداشت روان در سیستم مراقبت‌های بهداشتی اولیه (PHC )
۹) توجه ویژه به بهداشت روان شهرها، چرا که در حال حاضر ۹۰ درصد روستاها تحت پوشش برنامه کشوری ادغام بهداشت روان در سیستم مراقبت‌های بهداشتی اولیه هستند اما فقط ۳۵ درصد شهرها تحت پوشش هستند.
۱۰) بررسی و ارتقاء کیفیت ارائه خدمات بهداشت روان
۱۱) توجه به برنامه‌ها و پروژه‌هایی نظیر برنامه جامع بهداشت روان مدرسه و پروژه‌ شهر سالم در تدوین استراتژی‌ها و برنامه‌ها
۱۲) افزایش توجه به سلامت روان از طریق ارائه آموزش‌های عمومی بیشتر و درج روز بهداشت روان در تقویم‌های رسمی کشور.
۱۳) تداوم و گسترش برنامه‌های پیشگیری از آزار کودکان و خشونت علیه زنان
۱۴) تداوم و گسترش توجه به استراتژی‌ کاهش آسیب در برنامه‌های پیشگیری از مصرف مواد مخدر
۱۵) نهایی کردن فکر تحقق برنامه ملی مداخلات بهداشت روان در بلایای طبیعی
۱۶) پیگیری تدوین قانون بهداشت روان
۱۷) انجام مطالعاتی در برنامه‌های بهداشت روان با معیار هزینه ـ منفعت و هزینه ـ اثربخشی
۱۸) جلب مشارکت‌های بین‌المللی در ارتباط با اقدامات بهداشت روانی جامعه
۱۹) توجه به گسترش پیشگیری‌های اولیه از خودکشی در سطح جامعه
۲۰) توجه به بهداشت روانی محیط ‌های کاری
۲۱) توجه بیشتر به بهداشت روانی در زندان‌ها
۲۲) اقداماتی در جهت تغییر نگرش مسوولان نسبت به اهمیت سلامت روان که در این زمینه رسانه‌ها نیز نقش موثری دارند.
متخصصین فعال در این حوزه‌ها نیز می‌توانند با انجام فعالیت‌های پژوهشی و در واقع با پشتوانه پژوهشی و نه فقط انتقال فکر به شکلی قانع کننده، اهمیت موضوع را منعکس کنند.
۲۳) تدوین سند بهداشت روان براساس چشم‌انداز ۲۰ ساله نظام جمهوری اسلامی ایران
۲۴) هماهنگی و ایجاد استفاده بهینه از توان دستگاه‌های مختلف در جهت ارتقای سلامت روان و افزایش ارتباط میان سازمان‌های مسوول در این حوزه نظیر سازمان نظام روان شناسی کشور و همچنین انجمن‌ها که در این صورت سازمان‌های مذکور به شکل بخشی و جزیره‌ای به مشکلات خود نخواهند پرداخت.
گفت‌ و گو:
رقیه‌السادات حسینی ـ خبرنگار سیاست‌گذاری سلامت روان سرویس مسائل راهبردی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید