دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


ژاپن پس از آخرین بحران


ژاپن پس از آخرین بحران
اولین باری بود که به ژاپن سفر می کردم. وقتی به توکیو رسیدم به جز هوای بسیار سردش، از نظر ترافیک سنگین، درخشش چراغهای نئون و انسانهایی که با عجله به این سو و آن سو می رفتند، تفاوت چندانی را با شهرهای غربی حس نکردم؛ حال اینکه منتظر دیدن شرایطی کاملاً متفاوت بودم. مدتها بود که این کشور، به واسطه مسائل سیاسی و اقتصادی اش توجهم را به خود معطوف کرده بود.سالیان دراز ژاپن به عنوان کشوری موفق، لقب دومین اقتصاد قدرتمند جهان را دارا بود و با وجود سیستم کاپیتالیستی آشکارش مطلقاً شباهتی به کاپیتالیسم آنگلو - آمریکایی نداشت. در مورد سنگینی وزن سهامداران خصوصی نسبت به سهم دولت مانعی وجود نداشت، حضور دولت کم رنگ بود و کارخانه ها بیش از آنکه به فکر سود باشند در پی سهم بیشتر بازار بودند و اقتصاد در قیاس با اقتصاد «شخص محور» شهرهای لندن و نیویورک، بیشتر ساختاری «جامعه محوری» داشت. شرکتهای غول آسای ژاپنی برای کارکنانشان نقش ماکتی از «دولت رفاه» را ایفا می کردند و به آنها برای استخدام مادام العمر، تضمین می دادند.درواقع، در زمانی که سوسیالیسم به شکل دردناکی محکوم به شکست شده بود و کاپیتالیسم غربی نیز مأیوس کننده به نظر می آمد، مدل ژاپن به عنوان جایگزینی مناسب مردم مورد بررسی قرار می گرفت. از دید بیشتر کارشناسان الگوی ژاپن «راه سومی» یعنی حدفاصل میان کاپیتالیسم و سوسیالیسم بوده و از این لحاظ ترجیح داشت.
●مهلت ساماندهی سریع، تحت رهبری کویزومی
اما همه چیز به یک باره در سال ۱۹۹۰ دگرگون شد. بازار سهام زیر ورو شد و قیمت زمین نیز به همان مصیبت دچار شد. بانکها هم به دلیل پرداخت نشدن اعتباراتی که در دوران رشد داده شده بود، در مرز نابودی قرار گرفتند. از آن زمان تاکنون اقتصاد ژاپن با رشدی بسیار اندک در حال دست و پنجه نرم کردن با افزایش قیمتها و آمار بیکاری است.
دولت برای بازگرداندن وضعیت اقتصادی به سطح مطلوب به آزمایش تمام ابتکارات اقتصاددانان دست زد.
اما در سایه مدیریت خوب «جونیچیرو کویزومی» نخست وزیر ژاپن به نظر می رسد بعضی معضلات به طور ملموسی در حال حل شدن است. بورس به بالای ۱۵ هزار واحد رسید، قیمت املاک و زمین ها در حال بالارفتن است، بانکها سلامت خود را بازمی یابند، تقاضای مصرف کنندگان آرام آرام بیشتر شده و کارخانه اتومبیل سازی «تویوتا» در حال پیشی گرفتن از بزرگترین رقیبش در دنیا یعنی «جنرال موتورز» آمریکاست. آنچه کویزومی قصد دارد انجام دهد «آمریکایی تر» کردن اقتصاد است یعنی اقتصادی رقابت گراتر، سودمحورتر با توجه بیشتر به نیازها و معیارهای مصرف کننده.
مشکلات پیش روی خصوصی سازی اداره پست که کویزومی پاییز گذشته پیش از انتخابات مطرح کرده و کلید آن را پس از پیروزی اش زد، به خوبی نشان دهنده ماهیت موانع و معضلات ژاپن است.توکیو اداره پست را به خاطر بی کفایتی اش در رساندن نامه ها و بسته ها به بخش خصوصی واگذار نمی کند بلکه برعکس واگذاری این سازمان به خاطر تأثیر سریع و تند آن بر بخش خصوصی است. مشکل این است که این سازمان بزرگترین اداره بیمه و بانک پس انداز کشور بود و درآمدی معادل ۳ تریلیون دلار آمریکا را داراست.خوب تمام این درآمد چه می شود؟ بخش دولتی به جای بخش خصوصی که سودده تر است، در حال گسترش برای سرمایه گذاری هایش است و برای این کار انتشار اوراق قرضه را به کار می برد. جاده هایی احداث می کنند که به هیچ جا نمی رسند، مثلاً در نزدیکی توکیو دو فرودگاه وجود دارد که در روز بیش از ده پرواز هم از آنها انجام نمی شود. ذی نفعان این ساختار بی در و پیکر کسانی نیستند جز مقامات و اعضای حزب کویزومی یعنی حزب لیبرال دموکرات!
آنها کارهای مختلف را گرفته و چرخ انتخابات را می چرخانند. علت حضورشان با اکثریت غالب بر رأس حکومت در پنجاه سال اخیر چه می تواند باشد؟ درواقع برای به تصویب رساندن تصمیم خصوصی سازی در مجلس، کویزومی ناچار بود شخصاً حزب خود را مغلوب سازد. او در اولین دور انتخابات پاییز را باخت. اما توانست با به راه انداختن تبلیغاتی فوق العاده، قضیه خصوصی سازی «پست» را به سوی همه پرسی سوق داده و سرانجام صف مخالفان را شکست. حالا دیگر اداره پست، خصوصی شده است.هر قدر هم که اثرات خصوصی سازی اداره پست تا سال ۲۰۱۷ محسوس نباشد، کویزومی در حال حاضر جان تازه به اقتصاد ژاپن داده و حتی برای اولین بار تفکر محدودکردن دولت را به «الگویی» میان سیاستمداران تبدیل کرده است.
اما هنوز برای تغییر شکل کامل اقتصاد ژاپن به اقتصاد کاپیتالیستی غربی، راه طولانی در پیش است. باید به حضور سهامداران و زمینه هایی که ژاپنی ها شخصاً در آن سرمایه گذاری نمی کنند، اهمیت بیشتری داد. همچنین، کارخانه های بزرگ نیز باید تکانی بخورند و کارخانه های بیشتری هم وارد رقابت با آنها شوند. اکنون دیگر هر کدام از آنها نمی توانند به خودی خود مدل کوچک دولت رفاه باشند. هم اینک چنین تحولی آغاز شده است. چندی پیش «رنو» از کارخانه اتومبیل سازی خسته و از نفس افتاده «نیسان» سبقت گرفت. از سوی دیگر موضوع مخارج دولت هم مورد بحث است. منبعی برای پرداخت حقوق بازنشستگان وجود ندارد و هر چه جمعیت ایشان کمتر می شود مالیات آنها بالاتر می رود. در عین حال چنین چیزی به مفهوم افزایش هزینه های بهداشتی و درمانی هم است. ولی کویزومی مصمم است تا از طریق پرداخت، بدهی های دولتی را کم کرده و هم زمان مالیاتها را نیز کاهش دهد. وی واقعاً طرفدار کوچک شدن دولت است و به طرز متقاعدکننده ای ثابت کرد که «راه سومی» وجود ندارد.
قصد داشتم در این مقاله بیشتر به مسائل فرهنگی بپردازم اما نوشته ام ناگزیر در چنبر موضوعات اقتصادی و سیاسی گیر افتاد.توکیو با مغازه های زنجیره ای، ساختمانهای ادارات و شرکتها و آپارتمانهای سر به فلک کشید ه اش، تا حدودی تداعی کننده مانهتان است.رستورانهای مختلف به فرهنگها و ذائقه های متفاوت خدمات ارائه می دهد. توصیه می کنم کسانی که یک بار به این شهر سفر می کنند حتماً سری به تئاتر مشهور و قدیمی «کابوکی» بزنند.دیدن کیمونوهای قدیمی برتن مردم، میان این ساختار غربی جالب به نظر می رسد. دیدن کیوتو که پیش از بازسازی سال ۱۸۶۷ ژاپن، پایتخت این کشور بود، خالی از لطف نیست؛ شهری که جاده هایش رنگ و بوی شرقی داشته و یادآور دوران قدیم است. به نظر من ژاپن هنوز هم تلاش می کند بهترین های غرب را با محاسن خود درهم آ میزد.
* کارشناس معروف سیاسی انگلیسی و عضو هیأت علمی دانشگاه زمان باکینگهام
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید