پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
کارکرد اقتصاد ایران
در سال ۱۹۷۵ تولید ناخالص ملی كره جنوبی كمتر از نصف تولید ناخالص ملی ایران بود. در سال ۲۰۰۰ تولید ناخالص ملی كره جنوبی بیش از چهار برابر ایران بود. بنابراین باید گفت یا ایران عملكرد خوبی نداشته است یا كره جنوبی عملكرد بسیار مطلوب داشته و یا تركیبی از هر دو را شاهد هستیم. بدیهی است كره جنوبی عملكرد خوبی داشته است. از ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۲ اقتصاد كره جنوبی با میانگین نرخ سالانه ۱/۷ درصد رشد كرد.
این درحالی بود كه میانگین نرخ رشد اقتصادی ایران حدود ۲/۲ درصد بود. تفاوت حیرتآوری است. این روند در ۲۹ سال گذشته، هر سال به دنبال سال دیگر بر همین روال ادامه داشته است. حالا با گذر این زمان طولانی برآیند اثرات این اختلاف را میتوان به وضوح مشاهده كرد.
در ظرف ۴ سال گذشته( ۲۰۰۶-۲۰۰۲) اقتصاد ایران وضعیت بهتری داشته و به طور میانگین با نرخی ۸/۴ درصدی رشد یافته است.
این آمار و ارقام نشاندهنده رشد اقتصادی هستند اما باید درنظر داشت در همان حال كه اقتصاد چنین رشدی داشته است، جمعیت هم افزایش یافته و بدین ترتیب سرانه رشد اقتصادی در این دوره كمتر از رشد اقتصادی اعلام شده است. با در نظر گرفتن عامل جمعیت سرانه رشد اقتصادی در بازه زمانی مورد بحث (۲۰۰۴-۱۹۷۵) منفی ۰۶/۰ درصد در سال بوده است (در حالی كه این رقم در مورد كره جنوبی برابر با مثبت ۸۰/۵ درصد در سال بوده است.)
عملكرد نامناسب اقتصادی ایران ناشی از نرخ پایین رشد تولید ناخالص ملی كشور و افزایش سریع جمعیت است. در نتیجه چنین روندی در حالی كه در سال ۱۹۷۵ سرانه تولید ناخالص ملی كره جنوبی بالاتر از ایران بود (۲۴۸۹ دلار در برابر ۱۹۱۶ دلار) تا سال ۲۰۰۴ سرانه تولید ناخالص ملی كره جنوبی تقریبا به هفت برابر ایران (۱۲۷۵۲ دلار در برابر ۱۸۸۵ دلار) افزایش یافته بود.
طبیعی است كه عملكرد اقتصادی كره جنوبی را باید درخشان تلقی كرد و در همان حال اعتراف كرد كه ایران عملكرد اقتصادی مناسبی نداشته است.
اما گذشته از سرانه واقعی درآمد و نرخ رشد آن موارد دیگری هم وجود دارند كه از اهمیت خاص خود برخوردار هستند. نرخ بیكاری ایران به صورت رسمی حدود ۱۱-۱۲ درصد اعلام شده است. این در حالی است كه رقم واقعی بیشتر ممكن است حوالی ۱۵ درصد باشد. این نرخ بیكاری را با هر مقیاسی باید بالا تلقی كرد؛ نرخ بیكاری آمریكا حدود ۵ درصد است و در اروپا كمتر از ۱۰ درصد.
به خاطر داشته باشید كه بیكاران در واقع افرادی هستند كه نهتنها توانایی كار دارند بلكه خواهان داشتن شغل هم هستند اما امكان یافتن فرصتی شغلی ندارند. اقتصاد كشور از آنجا كه با سرعت كافی رشد نمیكند توان تولید فرصتهای شغلی به میزان كافی را هم ندارد.
اما اگر فرصتیهای شغلی وجود داشت و افراد بیشتری در حال فعالیت بودند آنگاه تولید اقتصاد و درآمد سرانه به مراتب افزایش مییافت. مشكل واقعا جدی ایران این است كه چشمانداز اشتغال به هیچ وجه مساعد نیست.
در حالی كه جوانان بیشتری به بازار كار میپیوندند، بدون یك اقتصاد دارای رشدی سریع، میتوان انتظار داشت كه بیكاری به صورتی چشمگیر افزایش یابد.
تورم بر اساس آمار رسمی در ایران حدود ۱۲ درصد است هرچند میتوان مقدار واقعی آن را بیشتر هم در نظر گرفت. این تورم در مقیاس با استاندارد تورم در كشورهای توسعه یافته كه بین ۲ تا ۳ درصد است بسیار بالاست. در اینجا هم باید توجه داشت كه تورم بالا به افراد دارای درآمدهای ثابت ضربه زده و باعث تلاطمهای اقتصادی و تخصیص نادرست سرمایهها میشود. نرخ سود سرمایهگذاری و پسانداز در ایران بالاتر از نرخ موجود در اغلب كشورهای توسعهیافته و یا در حال توسعه است؛ البته با مستثنی كردن چند كشور كوچك صادركننده نفت مانند امارات متحده عربی و یا برخی كشورها كه به صورتی استثنایی دارای كاركردهای اقتصادی بالایی هستند مانند سنگاپور، مالزی و یا كره جنوبی. در شرایطی كه نرخ سرمایهگذاری در ایران بالاست تمامی شواهد (در این مورد دادههایی همگن در دسترس نیست) حاكی از آن است كه بهرهوری و رشد آن پایین است.
همانگونه كه در نوشتار پیشین به آن اشاره كردم بهرهوری و رشد آن معیارهایی مهم در هر اقتصاد هستند چرا كه میتوان آنها را مرتبط با دستیابی به تولید اقتصادی بیشتر بدون افزودن به تعداد كارگران و یا منابع مالی دانست. بهرهوری همچنین معیاری نشانگر سلامت كلی اقتصاد و توان بالقوه آن است. همانگونه كه در ستون آیندهام بدان خواهم پرداخت، ایران یك صادركننده عمده نفت و گاز است و باید با وام دادن به سایر كشورها منابع مالی خارجی را به نفع خود جمعآوری كند. در اغلب سالهای اخیر ایران همواره دارای یك موازنه تجاری مثبت با سایر كشورهای جهان بوده و لذا عملا با معضل افزایش بدهی خارجی مواجه نشده است.
با این وجود مجموع منابع خارجی ایران به سختی به ۴۰ میلیارد دلار میرسد كه با توجه به صادرات بالای نفت ایران چندان بالا نیست. در واقع باید بر این نكته تاكید داشت كه صادرات نفت و گاز ایران (۸-۷ میلیارد دلار در سال) هرچند با افزایش مواجه بودهاند اما برای كشوری با ابعاد ایران قابل توجه نیستند. واقعیت این است كه ایران قادر نیست مجموعهای گسترده از كالاهایی را كه دارای قابلیت رقابت در بازار جهانی باشند، تولید كند. در نهایت باید به این موضوع توجه داشت كه توزیع درآمد در ایران بسیار نامتوازن بوده و به سمت و سوی اغنیا متمایل است. تخریب محیط زیست و آلودگی هم باعث پایین آمدن كیفیت زندگی، بهویژه در شهرهای بزرگی چون تهران، شدهاند.عملكرد اقتصادی ایران در بهترین حالت مبهم و درهم و پیچیده بوده است و بدین ترتیب آیندهای چندان روشن فراروی ندارد. علت چیست؟ برای رفع عملكرد اقتصادی كشور چه میتوان كرد؟
حسین عسكری
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل آمریکا مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس خلیج فارس بابک زنجانی
آتش سوزی تهران پلیس زلزله معلم قتل شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه سلامت دستگیری
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران تورم قیمت
سریال مشهد تلویزیون فیلم سینمایی سینمای ایران سینما دفاع مقدس فیلم رسانه ملی موسیقی
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین حماس غزه جنگ غزه نوار غزه انگلیس ترکیه ایالات متحده آمریکا عربستان اوکراین یمن
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان تراکتور علی خطیر لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی تلفن همراه اینستاگرام اپل گوگل تبلیغات همراه اول پهپاد ناسا وزیر ارتباطات نخبگان
سرطان خواب فشار خون کبد چرب بیماری قلبی دیابت کاهش وزن مسمومیت داروخانه