درنگی بر اظهارات فیون

رئیس جمهور جدید فرانسه از ابتدای حضور در کاخ الیزه به گونه ای رفتار می کند که گویا تنها معضل کشور فرانسه عدم همراهای کاخ الیزه با سیاستهای آمریکاست.سارکوزی به عنوان فردی تندرو و افراطی همواره سعی دارد خود را در راستای اهداف و استراتژیهای فراآتلانتیکی مقامات آمریکایی تعریف نماید.سارکوزی نیز مرتکب همان اشتباهی شده است که بلر از ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ تا لحظه شکستش مرتکب آن شد.بنا برگفته جوزف ویلسون،دیپلمات مشهور آمریکایی،بلر قبل از آغاز جنگ عراق توسط مقامات آمریکایی فریب خورد.
بر این اساس،نومحافظه کاران کاخ سفید با ترسیم شمایی اشتباه از وضعیت عراق در زمان صدام حسین،نخست وزیر سابق انگلستان را وارد ماجراجوییهای خود در خاورمیانه نمودند.هم اکنون سارکوزی نیز همان راه اشتباه بلر را می پیماید،با این تفاوت که رئیس جمهور فرانسه مقامات آمریکایی را در جهت فریب خود چندان با دردسر مواجه نساخته است.سارکوزی خود یکی از اصلی ترین طرفداران آمریکا دراروپا محسوب می شود.
رئیس جمهور فرانسه از یک سو سعی دارد بر یکدست بودن اروپا و جلوگیری از عضویت کشورهایی مانند ترکیه در اتحادیه اروپا سخن بگوید و از سوی دیگر معادلات اتحادیه اروپا را به سود امیال و خواسته های واشنگتن دگرگون سازد.در حقیقت،تکیه بر ناسیونالیسم اروپایی با پیروی کورکورانه از سیاستهای آمریکا قابل جمع نیست.افرادی مانند نیکولاسارکوزی و آنگلامرکل هنوز در تشریح و تحلیل بافت اروپای امروز و به عبارت بهتر،بافت دنیای امروز ناکام مانده اند.علت اصلی این ناکامی نگاه بسته این دو نسبت به واقعیات نظام بین الملل است.
سارکوزی در جالی به افراط گرایی روی آورده است که معضلات عدیده ای فرانسه را تهدید می کنند.مشکلات اقتصادی،مهاجرت،کار و.. به نقاط بحرانی خود در پاریس نزدیک می شوند.از سوی دیگر جامعه فرانسه نشان داده است که جهت شورش و کودتا جامعه ای کاملا مستعد می باشد.سارکوزی همانند بوش پسر،تونی بلر،اسنار،برلوسکونی و آنگلا مرکل نتوانسته است میان سیاست داخلی و خارجی فرانسه تلفیقی کارآمد بوجود آورد.همین ناتوانی سارکوزی در آینده برای وی و راستگرایان پاریس دردسرساز خواهد شد.هم اکنون برخی راستگرایان فرانسه،اکثر طرفداران بایرو،اعضای حزب سوسیالیست و.. مخالفت خود با سیاستهای سارکوزی را آغاز نموده اند.مردم فرانسه نیز پس از پیایان جنگ جهانی اول و دوم نشان داده اند که حاضر به حرکت تحت سیطره یک جریان غالب نیستند.حال این جریان می تواند آمریکا یا روسیه باشد.مسئله اصلی اینجاست که فرانسویها همانند انگلیسیها نمی توانند شاهد گام برداشتن رئیس جمهور و نخست وزیر خود درراستای منافع قدرتی دیگر باشند.
در چنین شرایطی بهتر است سارکوزی به تمرکز بیشتر در درون مرزهای سیاسی و جغرافیایی فرانسه بپردازد و از ماجراجویی در نظام بین الملل و تخریب بیشتر وجهه کاخ الیزه جلوگیری نماید.نکته تلخ تر اینکه مقامات کنونی کاخ الیزه سعی دارند به عناوین مختلف به تحقیر شهروندان فرانسوی بپردازند.
اخیرا فرانسوا فیون ، نخست وزیر فرانسه در جریان یک ناهار کاری با نمایندگان بخش های مختلف کشاورزی جزیره کرس در نزدیکی کالوی صراحتا اظهار داشته است:” من‌ در راس‌ دولتی‌ هستم‌ که‌ از نظر مالی‌ در معرض ورشکستگی‌ قرار دارد.‌ من‌ در راس‌ دولتی‌ هستم‌ که‌ از ۱۵ سال‌ پیش‌ با کسری بودجه‌ مزمن‌ مواجه‌ است. من‌ در راس‌ دولتی‌ قرار دارم‌ که‌ از ۲۵ سال پیش‌ بودجه‌ متوازنی‌ تصویب‌ نکرده‌ است. این وضع نمی تواند ادامه یابد. ‌ فرانسوا فیون پس از این ناهار کاری به آژاکسیو ، مرکز جزیره کرس رفت و هنگام خروج از شهرداری آژاکسیو اظهارات خود در مقابل نمایندگان بخش های کشاورزی جزیره کرس را تکذیب کرد. “
فیون گفت ، می خواسته در مقابل کشاورزان که همواره بیشتر و بیشتر از دولت می طلبند«تصویری وخیم » را ارائه دهد. فرانسه یک کشور است و به وظایف خود عمل می کند ، اما بدهکار می شود و لازم است تمام فرانسوی ها درک کنند که باید به تسهیلاتی که از ۲۵ سال پیش از آن بهره می برند و کشور را در موضع ضعف قرار می دهد ، خاتمه داد.
فرانسوا فیون افزود : من به آنها گفتم اگر فرانسه یک شرکت بود ، اگر یک نان آور خانواده بود در وضعیتی قرار داشت که دیگر قادر به پرداخت نبود. فیون در ادامه تاکید کرد : گاهی لازم است به تصاویر وخیم متوسل شد تا مسائل به خوبی درک شوند!
اظهارات نخست وزیر فرانسه نوعی تحقیر کشاورزان این کشور محسوب می شود.البته چندان دور از ذهن نیست که در کنار افرادی مانند سارکوزی و کوشنر نخست وزیری مانند فیون وجود داشته باشد.

علیرضا صادقی

منبع : روزنامه رسالت