یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا
روزی که مشرف رفت؛ در خانه بینظیر بوتو
غروب است، چند دقیقه پیش پرویز مشرف اعلام کرد ۹ سال حکمرانی بر پاکستان برایش بس بود و حالا در خیابانهای اسلامآباد پرسه میزنم و بالاخره گذرم به مقر حزب مردم پاکستان میافتد. مقر حزب که شامل یک منزل مسکونی و دبیرخانه و سالن کنفرانس بزرگ است در کل به <خانه زرداری> معروف شده؛ خانه آصف علی زرداری، همسر بینظیر بوتوی فقید. خانه زرداری در طول ماههای اخیر نقش یک مرکز فرماندهی را داشت و تلاشهایی را سازماندهی میکرد که هدفشان سرنگونی مشرف بود.
آخرین باری که به اینجا آمدم، نهم نوامبر ۲۰۰۷ بود؛ پلیس بینظیر بوتو را در خانهاش حبس کرده بود و اجازه نمیداد رهبر حزب مردم پاکستان در جمع هوادارانش در شهر همسایه، راولپندی، شرکت کند. هواداران بوتو بیرون منزل جمع شده بودند و علیه مشرف شعار میدادند؛ <زنده باد بوتو< >!نخستوزیر بوتو! نخستوزیر بوتو>!
و حالا دوباره خانه زرداری را هیجان فرا گرفته است. در واقع، من بعد از ۷ ماه به کشور برگشتهام - دولت مشرف در ماه ژانویه به خاطر انتشار مقالهای در مورد طالبان پاکستانی اخراجم کرده بود - و در این چند ماه چیز زیادی تغییر نکرده است. همچنان نسبت تعداد اعضای حزب و خبرنگاران یک به یک است و مردم بیرون خانه همان شعارهای قبل را فریاد میزنند. <(زنده باد بوتو>! یا <نخستوزیر بوتو! نخستوزیر بوتو)>! البته پس از ترور بینظیر بوتو و افزایش تهدیدات علیه جان آصف علی زرداری مراقبتهای امنیتی از محله به شدت افزایش یافته است. تمام بازدیدکنندگان باید از زیر یک فلزیاب پیشرفته رد شوند و تمامی خانههای اطراف مقر حزب دیوارهای ضد انفجار به ارتفاع ۱۲ متر نصب کردهاند. اطراف خیابان مملو از پلیسهایی است که به نظر میرسد کارشان را خوب بلدند.
یک کارمند حزب مردم از من میپرسد آیا اهمیت این روز را درک میکنم؟ در شبکههای تلویزیونی خصوصی تصاویری از مردم در سراسر کشور پخش میشود که به رسم شادی تیر هوایی شلیک میکنند، روی هم را میبوسند، دایره تشکیل دادهاند و میرقصند. سوالی را که مرد دوست دارد بپرسد میپرسم: مشرف استعفا داد. درست است؟
جواب میدهد: <بعله! و دیروز بیستمین سالگرد مرگ ژنرال ضیا در حادثه هواپیما بود.> ژنرال ضیاءالحق رهبر نظامی پاکستان بود که قدرت را پس از کودتا علیه پدر بوتو در دست گرفت؛ پدر بوتو کمی بعد به دار آویخته شد. مرد ادامه میدهد: <و امروز ژنرال مشرف استعفا داد. آگوست، ماه پایان دیکتاتوریها است.>
در واقع کشور یک هفته تمام نفس را در سینه حبس کرده بود و استعفای مشرف را انتظار میکشید. کمتر از دو هفته پیش، زرداری و نواز شریف، رهبر حزب مسلم لیگ پاکستان، مهمترین شریک ائتلافی حزب مردم در دولت، اعلام کردند قصد دارند مشرف را استیضاح کنند. آنها به علاوه یک تیم را برای بررسی امکان تعقیب قضایی مشرف سازمان دادند. دولت امیدوار بود روند طولانی و البته خشن استیضاح باعث شود که مشرف به استعفا تن دهد. مشرف اما تلاش دولت ائتلافی را بلوف خواند. چهاردهم آگوست، در آستانه روز استقلال پاکستان، این ژنرال بازنشسته در تلویزیون حاضر شد و از <آشتی ملی> حرف زد.
مشرف، به عنوان رئیسجمهور از آخرین تیر ترکش استفاده نکرد؛ او میتوانست پارلمان را منحل کند، اما انحلال پارلمان باید با برگزاری انتخابات زودهنگام طی ۹۰ روز همراه میشد و مشرف میدانست که محبوب نیست. مشرف راهی دیگر پیش رو داشت و البته این راه غیرقانونی بود؛ کودتای ارتش. عدهای از تحلیلگران بر این باور بودند که اوضاع بد اقتصادی، تداوم شورشها در مرزهای غربی و بنبست سیاسی کنونی باعث میشود که ارتش بالاخره وارد عمل شود و مشرف را نجات دهد، اما زمانی که ژنرال اشفق کیانی، فرمانده ارتش، تاکید کرد که نظامیان نباید در سیاست دخالت کنند، مشرف متوجه شد که راهی جز استعفا ندارد. او امروز بالاخره سرنوشت را پذیرفت.
چه خواهد شد؟ در طول یک ماه آینده، شوراهای استانی و ملی یک رئیس جمهور جدید را بر میگزینند. عده زیادی اعتقاد دارند که زرداری میخواهد رئیسجمهور شود اگرچه نمیتوان درباره قدرت رهبری او نظر داد چراکه تا به حال زیر سایه همسرش مخفی بود و از دید عدهای نقش عروسک خیمهشب بازی را داشت.
از این مهمتر هنوز معلوم نیست که زرداری و شریف چگونه میتوانند بدون حضور یک دشمن مشترک همدیگر را تحمل کنند. فراموش نباید کرد که زرداری در دهه ۹۰ و در دوران نخستوزیری شریف حدود ۵ سال را در زندان گذراند.
از منزل بوتو به دفتر مولانا عبدالرحمن میروم، رئیس جمعیت علمای اسلام پاکستان، یک حزب بنیادگرا که به ائتلاف تحت رهبری حزب مردم پیوست و از روند استیضاح حمایت کرد. عبدالرحمن ردای نارنجی بر تن دارد.
از او میپرسم در نشست مشترک امروز او با شریف و زرداری و دیگر رهبران ائتلاف چه گذشته است؟ آیا آنها سر چیز دیگری جز رفتن مشرف به تفاهم رسیدهاند؟ در مورد بازگشت قضات دادگاه عالی که نوامبر گذشته، در جریان اعلام حالت فوقالعاده، توسط مشرف برکنار شدند تصمیمی گرفته نشد؟
عبدالرحمن کف دستهایش را به هم میچسباند، آرام آنها را از هم جدا میکند و میگوید: <دو حزب بزرگ - مردم و مسلم لیگ - عقاید مختلفی در این باره دارند. باید منتظر بمانیم و ببینیم که چه میشود.> بعد با عبدالرحمن درباره آخرین مصاحبهمان حرف میزنیم؛ مصاحبهای که به انتشار مقاله جنجالی منجر شد و دست آخر من را از پاکستان اخراج کردند. به او میگویم: <جالب است؛ آن مقاله چاپ شد و دو روز بعد من را از کشور پرت کردند بیرون.> عبدالرحمن پوزخند میزند و جواب میدهد: بله... اما دولت <ما> اجازه داد که برگردی. درست به موقع؛ درست وقتی که مشرف پرت شد بیرون.>
نیکلاس اشمیدل / ترجمه: کاوه شجاعی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران شورای نگهبان انتخابات حسین امیرعبداللهیان امیرعبداللهیان دولت حجاب مجلس شورای اسلامی جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی انتخابات مجلس دوازدهم
تهران شهرداری تهران هواشناسی سیل فضای مجازی شورای شهر تهران سامانه بارشی سازمان هواشناسی باران یسنا هلال احمر آموزش و پرورش
قیمت دلار خودرو بازار خودرو قیمت خودرو یارانه بانک مرکزی قیمت طلا مسکن دلار حقوق بازنشستگان ایران خودرو تورم
تلویزیون نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی دفاع مقدس سینمای ایران صدا و سیما صداوسیما مهران غفوریان رهبر انقلاب موسیقی سریال تئاتر
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه حماس روسیه اوکراین نوار غزه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید مهدی طارمی سپاهان لیگ برتر جواد نکونام بارسلونا باشگاه استقلال علی خطیر بازی
باتری گوگل اپل اینستاگرام آیفون پهپاد تبلیغات ناسا عکاسی
کاهش وزن بیمارستان چای توت فرنگی جامعه پزشکی چاقی آلرژی