دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


عقب گرد سینمایی!


عقب گرد سینمایی!
● نگاهی به فیلم رؤیای خیس ساخته پوران درخشنده
فیلم رؤیای خیس یك ملودرام درباره روابط دوره نوجوانی است و چالشهایی كه در این دوران وجود دارد. قبل از این هم شاهد فیلمهایی تربیتی از كارگردانی چون پوران درخشنده بوده ایم. به طور مثال فیلمهایی نظیر پرنده كوچك خوشبختی و شمعی در باد و آثار دیگری از این كارگردان به مسایل و مشكلات جوانان و نوجوانان می پردازد.
فیلم با نشان دادن زندگی پسر جوانی آغاز می شود كه با مادرش مرتباً درگیر است و با او مشكل دارد. پس از آن مشخص می شود كه مهمترین مشكل این پسر با مادرش ازدواج مجدد مادرش است. تا اینجای كار همه چیز به نظر تكراری و كلیشه ای است و بارها و بارها یك چنین داستانهایی را در فیلمهای دیگر مشاهده كرده ایم.
در ادامه، این پسر به خانه پدرش می رود، خانه ای در خیابان فرشته. ظاهراً خیابان فرشته تبدیل به یك نماد برای فیلمسازان ما شده است و در بسیاری از فیلمها از این خیابان یاد می شود؛ از جمله در فیلمهای «مارمولك» و «سالاد فصل». همین خیابان فرشته باعث می شود كه او با یك فرشته آشنا شود، با دختر همسایه از پشت پنجره آشنا می شود، شیوه ای بسیار قدیمی برای ایجاد «عشقی ماندگار».
تا اینجای داستان مشخص است كه زندگی یك پسر ثروتمند بالاشهری محور فیلم قرار گرفته است. در ادامه نیز همین عشق دوره نوجوانی به عنوان داستان اصلی مدنظر قرار می گیرد.نخستین ایرادی كه به فیلم رؤیای خیس می توان گرفت، همین دوپاره بودن داستان است؛ یعنی نقطه عطف داستان كه همان آشنایی دختر و پسر نوجوان با یكدیگر است، خیلی دیر اتفاق می افتد. همین موضوع باعث می شود كه مدت زمان فیلم بی دلیل طولانی و باعث خستگی تماشاگر شود.اگر مقدمه فیلم كه همان نشان دادن رابطه پسر با والدینش است، در مدت زمان كوتاهتری اتفاق می افتاد؛ هم مدت زمان فیلم كوتاهتر می شد، هم داستان می توانست جذابیتهای بیشتری برای تماشاگر داشته باشد.
جدای از این مشكل، به نظر می رسد كه پوران درخشنده در این فیلم سعی كرده همه چیز را فقط سریع انجام دهد و یك فیلم بسازد و به هیچ وجه ظرافتهای لازم را در زمینه ساخت یك فیلم سینمایی رعایت نكرده است؛ به طور مثال چندین بار در این فیلم میكروفون در كادر دیده می شود! چنین اتفاقی برای یك فیلم سینمایی بسیار تأسف آور است، زیرا حتی در سریالهای تلویزیونی هم این موضوع رعایت می شود.
مگر این كه یك سریال روتین باشد كه در چنین كارهایی همه چیز با عجله انجام می شود و گهگاهی از این اتفاقات پیش می آید! چنین پیشامدی در یك فیلم سینمایی فقط می تواند نشان دهنده این موضوع باشد كه این فیلم بسیار با عجله و سریع ساخته شده است و بنابراین از این گافها در آن زیاد موجود است.
داستان فیلم نیز در بسیاری از موارد دچار مشكلات فراوانی است. به طور مثال دختر و پسری بالاشهری كه از خانواده ای فوق العاده مرفه هستند چگونه است كه نه تلفن همراه دارند و نه دسترسی به اینترنت كه برای برقراری ارتباط با یكدیگر تا این حد به مشكل برمی خورند؟
بر فرض كه پسر برای مدت كوتاهی است كه در خانه پدرش میهمان است، یعنی طی آن مدت نمی توانست از طریق یك كافی نت با دختر در ارتباط باشد؟ اگر این اتفاقات در محله ای در جنوب تهران و میان دختر و پسری جنوب شهری می افتاد؛ این مسائل می توانست قابل قبول باشد، اما در خیابان فرشته به هیچ وجه باورپذیر نیست!
نكته دیگری كه در این فیلم جالب توجه است، مربوط به پایان بندی فیلم است. در پلانهایی كه در شمال گرفته شده و ظاهراً هوا مه آلود است، در بسیاری از موارد پلانها پرش دارد و مشخص است كه هوا آفتابی است و یا این كه هوای مه آلودی كه از آن صحبت می شود، كاملاً ساختگی است. یك چنین مسائلی باز هم نشان دهنده عجله فراوان كارگردان برای گرفتن پلانهای مختلف است، بدون این كه دقتی در كار باشد.
نقش نیروی انتظامی در فیلم نیز جالب توجه است. ابتدا پلیس به تعقیب خودروی دختر و پسر جوان می پردازد، اما در ادامه ناگهان تبدیل به گروه نجات می شود و دختر را از دره نجات می دهد! حال بماند كه صحنه افتادن دختر و پسر به دره به شكلی بسیار مبتدیانه ساخته شده است.
زمانی هم كه پسر به دره پرت می شود، از فاصله ای بسیار طولانی سقوط می كند، اما فرامرز قریبیان در نقش پدر خیلی سریع به پایین دره می رسد و پیكر خونین پسرش را در آغوش می گیرد تا پایان این ملودرام اشك آور همچنان سوزناك باقی بماند.
پس از موفقیت ناگهانی فیلم «میم مثل مادر» ظاهراً دوره ملودرامهای اشك آور آغاز شده است و قرار است از این به بعد تماشاگران در سینما با فیلمهای مختلف تا جایی كه می توانند گریه كنند! هر چند كه فیلم رؤیای خیس در همین زمینه هم موفق عمل نكرده است.
مسأله تأسف آور اینجاست كه كارگردانی چون پوران درخشنده كه كارگردانی با تجربه است و فیلمهای تربیتی قابل تأملی در كارنامه هنری او موجود است، چگونه است كه یك چنین داستانی تكراری را كه بیشتر مناسب ۴۰ تا ۵۰ سال پیش است، برای ساخت فیلم سینمایی برمی گزیند؟ پس تردیدی باقی نمی ماند كه این فیلم برای كارگردانش یك عقب گرد كامل است.
نرگس خرقانی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید