بازگشت پادشاه

این بار خانواده پونسی قهرمان داستان با جهان تاریک تری روبه رو هستند اما همه اتفاقات در رفتاری مطمئن و.... رخ می دهند.
مهمترین حرف اصلاً در فیلم وقایع نگاری نارنیا؛ شاهزاده کاسپین این است که «چیزها هیچ وقت دوبار یک جور اتفاق نمی افتند.» اگرچه منظور شاه شیر راه هایی است که در جهان وجود دارد اما حرف او به همان اندازه درباره این فیلم هم صدق می کند.
به دنبال فیلم بسیار محبوب شیر، جادوگر، کمد در سال ۲۰۰۵ - که اولین فیلم اقتباسی از سری کتاب های هفت جلدی نارنیا اثر سی.اس. لوئیس بود، و توسط شرکت والت دیزنی و والدن مدیا ساخته شد- شاهزاده کاسپین بر همان شیوه قبلی ولی در نهایت متفاوت با آن ساخته شد. با اینکه فیلم درجه PG اش را حفظ کرده و به وسیله اندرو آدمسون کارگردان کارکشته قسمت قبلی کارگردانی شده اما به وضوح نسبت به قسمت قبل حال و هوای تیره تری دارد. فیلم با فریاد های سوزناک زنی در حال وضع حمل آغاز می شود. در ادامه چنین فضایی دو تا جنگ مفصل هم در فیلم گنجانده شده است و روی هم رفته مدت زیادی از زمان ۲ ساعت و ۱۸ دقیقه فیلم به آن می گذرد. به میدان آوردن ساکنان عجیب نارنیا شامل کوتوله ها، سنتورها، منیتورها، گریفون های شگفت آور، پرنده و موش کورهای جنگجو علیه لشگر بی پایانی از شیاطین به نام تلماریایی ها.
استفاده از نزدیک به۲۰۰۰ نفر عوامل و بعضی از بهترین استودیوهای جلوه های ویژه در جهان ( مثل وتا دیجیتال در نیوزلند) برای بیش ۱۶۰۰ برداشتCGI در ساخت فیلم موجب شده که شاهزاده کاسپین خیلی بیشتر شبیه حماسه یی ماجراجویانهً باشد که معتقد است شما نمی توانید از این سریع تر کارها را انجام دهید.
اگرچه در تمام نبردهای فیلم یک قطره خون هم ریخته نمی شود- به خاطر بیاورید که فیلم به رده بندی PG تعلق دارد- اما این درگیری ها هرازچندی منجر به دعوا میان بچه ها می شود. مانند نوجوانی که می خواهد به رغم مشکلات جایگاه اش را در دنیا پیدا کند، شاهزاده کاسپین هم در نهایت به اوضاع عادی برمی گردد اما همیشه پیدا کردن که زمان مناسب برای به تعادل رسیدن آنان نیست.
ترکیب چهارنفری ماجراجویی های خواهر و برادرهای پونسی در جهان نارنیا به همان صورت پیشین رخ می دهد با این تفاوت که در شاهزاده کاسپین چهار شخصیت جدید، دو بشر و دو موجود افسانه یی هم اضافه می شوند. ترامپکین، کوتوله موقرمز بدعنق (با بازی Peter Dinklage) و ریپی چیپ موش انیمیشنی که به اندازه دیگر شخصیت ها واقعی به نظر می رسد. همچنین ارول فلین از ارتش موش های شمشیرزن و در نهایت شاهزاده جذاب کاسپین (با بازی هنرپیشه انگلیسی تئاتر بن بارنز) که تصویر او را می توان روی همه پوسترهای تبلیغاتی فیلم دید. شاهزاده کاسپین وارث سلطنت، تنها به یاری پونسی ها می تواند به حکومت برسد.
زمانی که کاسپین در شیپور جادویی می دمد تا پرنسی ها را احضار کند، آنها در لندن دوران جنگ هستند و هر روز را کسالت بار در رویای برگشتن دوباره به نارنیا سپری می کنند. چرا که نه؟ هرکس دیگری بود همین آرزو را داشت، دنیای فانتزی ساخته لوئیس این امید را به همه بچه های معمولی در دنیای واقعی می دهد که می توانند در دنیای دیگر شاه و ملکه باشند و با این وعده خواست قابل ملاحظه یی را در میان احساسات سطحی خوانندگان جوانش بر می انگیزد.
در بازگشت دوباره پونسی ها، نارنیا خیلی تغییر کرده است. تعجبی هم نیست زیرا هر سال در دنیای ما معادل ۱۳۰۰ سال در نارنیا است. قلعه یی که می شناختند مخروبه شده، اصلاً بزرگ صدها سال است که ناپدید شده، تلماریایی ها که انسان هایی وحشی هستند بر سرزمین نارنیا حاکم شده و ساکنان اصلی نارنیا را به اعماق جنگل ها رانده اند. جایی که شاهزاده کاسپین هم برای نجات جانش از دست شیطانی به نام میراز (با بازی بازیگر ایتالیایی سرجیو کاستلیتو) به آنجا گریخته است.
پونسی ها، هر چهار نفرشان، برای کمک در نارنیا حاضر شده اند. لوسی ملیح، ادموند غمگین، سوزان کمانگیر و شاه پیتر.
سن کم شخصیت ها اگرچه برای جذابیت فیلم ضروری است اما در لحظاتی هم آزار دهنده می شود. برخی گفت وگوهای بی روح گروه فیلمنامه نویسان هم مانند «پیتر بهتره که سریع تر بیایی» یا «پیتر می خوای این رو ببینی»... اصلاً در اثر لوئیس استعاره یی از نجات دهنده است اما کارگردان در فیلم نتوانسته به آن جایگاه محوری مورد نظر برسد و این شخصیت هنوز در حد یک عامل است.
هرچند که وجه آشکار فیلم شکاف بزرگی بین خشونت و ملایمت است اما نتیجه کار نسبت به فیلم قبلی اثری شسته رفته تر شده و کاملاً در راستای سنت شرکت دیزنی برای تولید فیلم های مناسبی برای نوجوانان است پیش از آنکه وحشت و خشونت دنیای بزرگ ترها را کشف کنند. چیزها ممکن است هیچ وقت دوبار یک جور اتفاق نیفتند اما می توانند خیلی شبیه هم باشند.

کنت تارن
ترجمه؛ لاله خسروی
منبع؛ لس آنجلس تایمز

منبع : روزنامه اعتماد