یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


گلوله برفی که بهمن شد


گلوله برفی که بهمن شد
«وقتی درشکه سر بالا می‌رود، اسب‌ها یکدیگر را گاز می‌گیرند». بدون هیچ شک و تردیدی این جمله اندیشمندانه انگار برای توصیف این روزهای بحرانی کنونی جهان ساخته شده است؛ توصیف رویدادی که حداقل روی کاغذ نمی‌توان دلایلی متقن در اثبات گناه مقصرانه‌اش ارائه کرد. بحران مالی جهان زمانی شکل هیولا گونه خود را نشان داد که دیگر از دست کسی کاری ساخته نبود و هیچ مکتبی در جهان نتوانست توجیهی برای آن ارائه کند. مجله معتبر تایم دراین‌باره نوشت: «شاید تنها حسن این بحران یادآوری دوباره داس و چکش باشد.» اما این جمله کنایه‌آمیز هم نتوانست عمق بحران را به خوبی نشان دهد.
به تعریفی دیگر، بررسی بحران مالی که شکل نخستین آن در دهه سی میلادی گریبانگیر ایالات متحده شده بود، این بار مولفه‌های مدرنی را برای خودنمایی به منصه ظهور گذاشت؛ مولفه‌هایی چون بحران اعتماد، بحران مسکن و برآیندهایی مانند بیکاری، اخراج نیروهای کار و حذف فرصت‌های شغلی. چنین شد که بار دیگر اما در ابعاد جهانی، بحران مالی نشو و نما کرد، تا خبرگزاری فرانسه مقارن پانزدهم سپتامبر ۲۰۰۸ پس از آنکه بانک بزرگ «لمان برادرز» اعلام ورشکستگی کرد در تحلیل خود به این جمله اشاره کند: «آیا سیاستمداران عوام فریبی می‌کنند؟» این تعبیر از آنجا نشات گرفت که تعدادی از تحلیلگران که عموما در کشورهای جهان سوم افق اقتصادی خود را ترسیم می‌کردند با داشته‌ای اندک چنین گمانه زنی کردند که این بحران چیزی نیست جز یک اتفاق اقتصادی که دوام چندانی نخواهد داشت. اتفاقی که بعدا جور دیگری تعبیر و تحلیل شد.
● آمریکا، بستر بحران شد
پس از یازدهم سپتامبر بود که آمریکا به ورطه بحران مالی نزدیک‌تر شد. با روی کار آمدن بوش و توجه او به سیاست خارجی- عادت اسلاف محافظه‌کارش- آمریکا بار دیگر از آن اقتصاد پویای دوران کلینتون فاصله گرفت؛ دوباره رسید به همان اقتصاد بیمار دولتی که باید شروعش را تفکرات بوش دانست.
پیش از بحران، بازارهای جهانی در وضعیت خوش‌بین کننده‌ای قرار داشتند. ارزش املاک و مستغلات بالا رفته بود. در همان حال قیمت نفت به دلیل رشد فزاینده تقاضا مدام افزایش داشت. در جولای ۲۰۰۸ قیمت نفت به بشکه‌ای ۱۴۷‌دلار رسید و با بالا رفتن قیمت نفت و بروز خشکسالی، قیمت‌های زیاد، بحران غذایی را هم در بر گرفت‌.
در چنین شرایطی بانک‌های آمریکایی با توجه به قیمت‌های زیاد املاک به فکر اعطای اعتبارات مالی برای افزایش سود بودند. حتی کسانی هم که توانایی بازپرداخت وام‌ها برایشان اندک بود از این اعتبارات می‌توانستند بهره‌مند شوند. صاحبان املاکی که ملک‌ها را با استفاده از اعتبارات بانکی خریداری می‌کردند می‌توانستند با نشان دادن قیمت املاک خریداری شده اعتبار جدید دریافت کنند. به عنوان مثال چنانچه یک منزل مسکونی به قیمت ۱۰‌هزار‌دلار به صورت کامل با استفاده از وام بانکی خریداری شده بود، افزایش ۵۱‌درصدی ارزش آن منزل، قیمت را به ۱۵‌هزار‌دلار می‌رساند. به این ترتیب مشتریان با نشان دادن ۵‌هزار‌دلار اضافی می‌توانستند بار دیگر از وام بهره‌مند شود.
بانک‌های ارائه دهنده وام مسکن بدون توجه به بازپرداخت وام‌ها، با نشان دادن ارزش املاک تحت ضمانت بانک، اعتبارات جدید باز کرده و منابع جدید دریافت می‌کردند. این منابع نیز به عنوان یک اعتبار مالی به صاحبان املاک داده می‌شد. با کاهش قیمت املاک در ایالات متحده، افرادی که در بازپرداخت وام‌ها مشکل داشتند در این زمینه متحمل شرایط سختی شدند و بانک‌ها نیز املاک آنان را مصادره کردند. املاک مصادره شده دوباره به سیستم فروش ارائه شدند و به این ترتیب قیمت این املاک کاهشی مجدد یافت. کاهش قیمت‌ها باعث رکود و افت تحویل‌ها هم شد. این وضعیت موجب شد تا نهادهای خریدار املاک نیز به سختی بیفتند. در حالی که وام گیرندگان نمی‌توانستند بازپرداخت‌هایشان را انجام دهند به دلیل کاهش ارزش املاک در دست بانک‌ها، آنها نیز در زمینه بودجه و سرمایه وضعیت دشواری را سپری کردند.
در حالی که بانک‌ها به مشکلات بودجه‌ای دچار شده بودند مجبور به گرفتن اعتبار از دیگر نهادهای مالی برای ادامه فعالیت بودند، اما به دلیل وضعیت نامعلوم و همراه با خطرپذیری وام گرفتن، اخذ اعتبار نیز هزینه‌های بالایی داشت. به این ترتیب بانک‌ها چندان به گشایش مالی جدید راغب نبودند و این باعث رکود در سیستم مالی شد. این وضعیت باعث بی‌اعتمادی در بازارهای مالی شد و بانک‌های ضعیف در راه ورشکستگی گام نهادند. به این ترتیب بحران مالی تاثیرات خود را روی بخش‌های حقیقی نیز نشان داد.
● ورشکستگی لمان برادرز
بوش اما در صدد حل این بحران نیامد و هر بار اطرافیانش را بر آن داشت با وارونه جلوه دادن این رویداد، آن را صرفا وامدار اتفاقات یازدهم سپتامبر بداند؛ همین طور هم بود، اما نه تمام اتفاقات. همانطور که این رویداد محدود به آمریکا نبود، پیامدهای این موضوع هم محدود به بخش‌هایی مانند مسکن یا خودرو نشد. از آن میان می‌توان به ورشکستگی بزرگ‌ترین غول شبکه بانکی کشور اشاره کرد: لمان برادرز. در باب ورشکستگی این بانک مطالب و تحلیل‌های زیادی ارائه شد، اما قدر مسلم، این بانک هم در پی ناکارآمدی دولت بوش و البته تبعیت از سیستم دولتی- نیویورک تایمز فاش کرد که بوش وعده داده بود به زودی می‌تواند فعالیت این بانک را در کشورهایی که شعبه ندارد، حمایت کند- به جرگه ناکامان اقتصادی جهان پیوست. این بانک در سراسر جهان ۲۵‌هزار کارمند دارد و فقط در انگلستان ۵‌هزار نفر برای آن کار می‌کنند. بانک لمان‌برادرز در آن مقطع زمانی اعلام کرد قصد دارد برای اجرای بند یازده قانون حمایت در برابر ورشکستگی تقاضایی ارائه دهد. براساس این قانون بانک اجازه سازماندهی مجدد می‌یافت و دولت برنامه‌ای طرح می‌کرد تا پول طلبکاران به مرور پرداخت شود. بانک لمان ضمنا اعلام کرد بخش کارگزار واسطه و شرکت وابسته مدیریت دارایی‌ها یعنی «نئوبرگر برمان» شامل این درخواست نخواهد شد. در پی اعلام ورشکستگی لمان برادرز بانک مرکزی اروپا هم اعلام کرد، برای جلوگیری از بحران بانکی ۳۰‌میلیارد‌یورو به سیستم اقتصادی کشورهای عضو تزریق می‌کند، اما واقعیت این بود که خبر ورشکستگی لمان برادرز مانند زلزله‌ای، بازارهای مالی به ویژه اروپا را که وابستگی زیادی به بازار آمریکا دارند،‌ تکان داد. بازارهای مالی و بورس پاریس، لندن، فرانکفورت، میلان و زوریخ متاثر از این حادثه در بسیاری از ایام هفته - مطابق گزارش وال استریت ژورنال- کار خود را با کاهش ارزش شاخص بورس آغاز کردند. آن زمان اعلام شد که کمترین میزان این کاهش در بازار بورس فرانکفورت با ۵۵/۱‌درصد و در بازار بورس پاریس با ۶/۴‌درصد بیشترین ثبت شد.
دیری نگذشت که«کریستیان لاگارد» وزیر امور اقتصادی فرانسه اعلام کرد که نباید از تبعات مساله اخیر در آمریکا نگران بود. اعلام ورشکستگی بانک لمان برادرز، چهارمین بانک مهم آمریکا با ۱۵۰ سال قدمت و حراج دارایی‌های آن در تاریخ بانکداری آمریکا بی‌سابقه بود. این در حالی بود که مجموعه دارایی‌های این بانک در پاپان ماه مه سال ۲۰۰۷ بیش از ۶۳۹‌میلیارد‌دلار اعلام شد. از نگاه کارشناسان این بانک از یکسو قربانی وام‌های پر مخاطره بانکی در زمینه مسکن و از سوی دیگر امتناع مقامات مالی آمریکا از جمله فدرال رزرو این کشور برای جلوگیری از سقوط این بانک شد. لمان برادرز از جمله بانک‌هایی بود که در توسعه آمریکا از تجارت پنبه در قرن ۱۹ گرفته تا ایجاد اولین خط آهن در آمریکا سهم زیادی داشت.
علاوه بر لمان برادرز، بانک مریل لینچ نیز در شرایط مشابه قرار گرفت، اما توانست پیش از اعلام ورشکستگی تمام سهام خود را بفروشد و به نوعی خود را نجات دهد. آن زمان اما اعلام شد سرمایه‌داران می‌توانند برای خرید لمان‌برادرز اقدام کنند و چنین شد که سر و کله مشتریان جدید پیدا شد. اولین متقاضی برای تصاحب لمان‌برادرز بانک آمریکا با سرمایه ای معادل ۵۰‌میلیارد‌دلار اظهار آمادگی کرد. ۱۰ بانک مهم آمریکا هم برآن شدند با ایجاد صندوق ضد ورشکستگی برای مقابله با چنین شرایطی از طریق این صندوق به کمک هم بشتابند. این اقدام اولین گام برای نجات از نابودی نبود و آخرین هم به شمار نرفت.
بیمه ای.آی جی هم از گزند این گردبار مصون نماند و این مهم‌ترین بیمه آمریکا که به نوعی نماد قدرت حمایتی از اقشار گوناگون بود سر تسلیم فرود آورد و ورشکسته شد. حتی بسته ۸۵‌میلیارد‌دلاری هم نتوانست گره‌ای از مشکلات این بیمه باز کند و بدین ترتیب ناکام دیگری به فهرست بزرگان ناکام اقتصادی سال ۲۰۰۸ اضافه شد.
علیرضا کیوانی‌نژاد
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد