سپاه پاسداران؛ جریانی برخاسته از بطن ملت

نیروی سپاه به یک سلاح ایدئولوژیک، مجهز بود که در مرزهای جغرافیایی ایران اسلامی با آن همه وسعت نوعی وحدت ملی را به وجود آورد. اقدام آمریکا علیه سپاه پاسداران انقلا‌ب اسلا‌می ناقض کنوانسیون ژنو محسوب می‌شود و می‌تواند در صورت وجود یک نظم حقوقی مبتنی بر عدالت مسئولیت بین‌المللی برای واشنگتن داشته باشد در رویدادهای خبری و محافل سیاسی جهان با واژگان گروه تروریستی، جریان افراطیون و... رو به رو می‌شویم اما هر کدام از این جریان ها یک نوع تعریف خاص به خود دارند مثلا در تعریف تروریسم یک تعریف حقوقی که مورد پذیرش همه ملل متمدن دنیا باشد وجود ندارد و این اصطلاح عمدتا به صورت ابزاری برعلیه یکی و توسط دیگری به کاربرده می‌شود. یا همینطور افراط گرایی که واژه ای که طرف های منازعه و مناقشه همدیگر را به آن متهم می‌کنند.
در این میان برنده بازی را نه تروریسم به معنای واقعی یا افراط گرایی تعیین می‌کند بلکه برنده واقعی را داشتن قدرت نظامی لازم ، قدرت تبلیغاتی و قدرت سیاسی تعیین می‌کنند. کشوری که فاقد سه عنصر نظامی، سیاسی و تبلیغاتی باشد در جنگ یا منازعه اتهام برعلیه هم شکست خورده است. مصداق بارز همین مورد در رابطه با ایالات متحده آمریکا است.ایالات متحده آمریکا با برخورداری از سه فاکتور قدرتمند نظامی، سیاسی و تبیلغاتی جنبش های آزادی بخش مخالف منافع این کشور را در هر جای دنیا باشد متهم می‌نماید. در حالی که هنوز تعریف دقیقی از اقدامات تروریستی در اجرای سیاست‌های داخلی و خارجی برای اداره امور خود ندارد.مثلا حماس که یک جریان برخاسته از بطن ملت فلسطین و نماد اراده ملی فلسطین است به افراط‌گرایی متهم می‌شود. کاسترو و چاوز در آن سوی مرزهای آمریکای لاتین به واسطه اقدامات ضدامپریالیستی که در سردارند عناصری نامطلوب از نظر دولتمردان ایالات متحده محسوب می‌شوند. درحالی که اگر هم مبنای تحلیل ما بررسی ریشه‌یابی همین اقدامات باشد متوجه می‌شویم که علل روی آوردن توده‌ها به این افرادهمان علل و عواملی است که آمریکائیان خود مسبب به وجود آمدن آن بوده‌اند.
در انتخابات فلسطین دخالت‌های بی‌جهت غرب در برخورد با فتح و دخالت در امور داخلی فلسطین به علاوه حمایت مستقیم و آشکار از رژیم صهیونیستی دشمن ملت فلسطین مقدمات موفقیت حماس را به وجود می‌آورد. دخالت‌های آشکار در ایران و تحریک رژیم بعثی صدام حسین در سال ۱۳۵۹ مقدمه تشکیل یک نیروی برخاسته از بطن جامعه متدین ایران را فراهم آورد. رهبران ایالات متحده آمریکا در پرونده کاری خود نمونه‌هایی از رفتارهای خلاف عرف بین‌الملل و معاهدات بین‌المللی را دارند که شرح هر کدام از اینها خود نقض قواعد آمر و منشور ملل متحدی هستند که خود از بانیان آن بوده‌اند. تجاوز به ویتنام - حمایت از دیکتاتوری صدام حسین در عراق، حمایت از اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی بر ضد ملت فلسطین، دخالت نظامی در آمریکای لاتین و کودتا بر ضد رهبران مردمی و آزدایخواه، تاسیس جنبش افراطی القاعده‌ای افغانستان، حمله به سودان،دخالت نظامی در هائیتی، حمله به افغانستان و کشتار بی‌گناهان در چهارچوب نیروهای حافظ صلح، حمله به عراق بدون مجوز شورای امنیت و تبدیل عراق به کشوری که ثبات و آرامش در آن جایی ندارد.
همه و همه اقداماتی هستند که از نظر حقوق بین‌الملل اقداماتی خلاف عرف و معاهدات بین‌المللی و حتی رویه قضایی و اصول حقوقی محسوب می‌شوند و اگر توسط کشور دیگری غیر از آمریکایی‌ها انجام می‌گرفت مسئولیت بین‌المللی آن کشور در محاکم قضایی بین‌المللی امری محرز و آشکار بود.اقدامات ایالات متحده در سطح نظام بین‌الملل گواه آشکاری بر تناقض دولتمردان مغرور این کشور با افکار عمومی جهان در حفظ صلح و امنیت بین‌المللی است .آمریکا از تبدیل شدن نظام بین‌الملل به یک نظام حقوقی هراس دارد زیرا در صورت وجود یک نظام حقوق کارآمد در نظام بین‌الملل این کشور دیگر اجازه دخالت‌های بی‌رویه و فاقد مبنای حقوقی را ندارد. از کشوری که اساسنامه دیوان کیفری بین‌الملل را امضا می‌کند و بعدا آن را پس می‌گیرد چگونه می‌توان انتظار داشت که در سطح بین‌الملل به مبنای حقوقی پایبند باشد.با این توصیف همین قدرت یا به عبارتی همین نظام سیاسی امروز به نهادهایی حمله می‌کند که از بطن یک ملت برخاسته‌اند و حافظ منافع آن ملت و نماد اراده ملی هستند، اقدام ایالات متحده در تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اوج حماقت دولتمردان یک نظام از تعریف تروریسم است.ایالات متحده این بار انگشت اتهام را به سوی نهادی گرفته است که در کارنامه خود رشادت‌ها و فدارکاری‌هایی دارد که در تاریخ معاصر جهان بی‌نظیر است.
۸ سال جنگ تحمیلی رژیم صدام حسین بر ضد ملت شریف ایران و مقاومت جانانه سپاه پاسداران نماد این رشادت است. همین مسئله از سپاه پاسداران یک نهاد قدرتمند ساخته است که حتی رژیم بعثی صدام حسین هم انتظار آن را نداشت.
نیروی سپاه به یک سلاح ایدئولوژی مجهز بود که در مرزهای جغرافیایی ایران اسلامی با آن همه وسعت یک نوع وحدت ملی را به وجود آورد. نزدیک به سه دهه این نهاد فعالانه در صحنه سیاسی ایران با موفقیت عمل می‌نماید.
سپاه پاسداران با نیروی عظیم خود نماد یک ایران کوچک و ترکیبی از فارسی و آذری و کرد و بلوچ و عرب بود که حول یک محور و آن اسلام اصیل با هویت ایرانی - اسلامی توانست در عرصه سیاسی این خاک و بوم فعالانه عمل نماید.
قدرت این نهاد برخلاف دیگر نهادها به اجبار یا زور و یا نیروی نظام سیاسی نیست بلکه قدرت این نهاد در اختیاری بودن اعضای آن و ملی بودن آن است. مشروعیت این نهاد را نظام‌ و ملت اسلامی ایران تائید کردند. قدرت سپاه از همان روزهای آغازین جنگ تحمیلی آشکار بود که با کمترین پشتوانه نظامی و بضاعت مالی در مقابل دشمن صف‌آرایی نمود که در زمان خود یکی از مجهزترین تشکیلات نظامی را داشت.
این نهاد مردمی رمز موفقیت خود را در سلاح عقیدتی می‌دانست که از آغاز تاکنون با تکیه بر همان سلاح در صحنه سیاسی ایران عمل می‌نماید.اقدام آمریکا در تروریست خوانده سپاه پاسداران توهین به یک نهاد نبود بلکه توهین به ملتی بود که از جای جای ایران اسلامی وهرخانواده ایرانی به نوعی تعلق خاطر به این نهاد مردمی دارد از این رو این اقدام آمریکا در آینده نزدیک شاید با تظاهرات توده‌های ایرانی همراه باشد که به نوعی هوادار سپاه پاسداران هستند. چرا که از نظر آنان این اقدام آمریکا توهین به ملت ایران محسوب می‌شود.
دلیل اقدام اخیر آمریکا در تروریست خواندن سپاه پاسداران ارتباط دقیقی با شکست طرح خاورمیانه بزرگ آنها در منطقه دارد که متاسفانه سردمداران کاخ سفید به جای اصلاح‌ آن روز به روز بر وخامت اوضاع می‌افزایند. به عبارتی بهتر اشتباه کوچک را با اشتباه بزرگتری جواب می‌دهند نه با اصلاح سازنده.
در ارزیابی نهایی از اقدام آمریکا باید گفت که نهادی که در کارنامه خود شهیدانی چون باکری، آوینی، همت و صیاد شیرازی را دارد، خط و راه ویژه‌ای هم برای نسل‌های امروزین و فراروی ایران اسلامی دارد.
رشادت، ایثار، گذشت، مقاومت، شهادت و ... واژه‌هایی هستند که این نهاد در بطن از آن برخوردار است و اقدام ایالات متحده نه تنها آسیبی به این نهاد مردمی نمی‌رساند بلکه میزان مقاومت و کارآمدی آن را افزایش خواهد داد.
این امر از آن رو حائز اهمیت است که این واقعیت را برای مردم ایران روشن می‌کند که توطئه شیاطین بزرگ پایانی ندارد.
شیطان بزرگ از یک طرف با ایران در رابطه با عراق مذاکره می‌کند و از طرف دیگر سعی دارد با ضربه زدن به اراده ملی ملت ایران یعنی سپاه پاسداران ناکامی‌های خود را جبران نماید. اما سپاه پاسداران امروز در بخش‌های عقیدتی و سیاسی خود کارشناسانی دارد که از توان بالایی در برخورداری از تحولات سیاسی،‌ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برخوردارند و با ارزیابی مطلوبی که از تحولات جهانی دارند این واقعیت را به اثبات می‌رساند که جداسازی بدنه ملت ایران کاری عبث و بیهوده است و دخالتی آشکار در امور داخلی یک کشور محسوب می‌شود که می‌تواند وجهه ایالات متحده را زیر سوال ببرد بویژه آنکه این اقدام خود به خود ناقض کنوانسیون ژنو محسوب می‌شود و می‌تواند در صورت وجود یک نظم حقوقی مبتنی بر عدالت مسئولیت بین‌المللی برای آن کشور داشته باشد.

هادی محمدی فر

منبع : روزنامه رسالت