سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

بهانه های حمله عامل پیروزی نیستند


بهانه های حمله عامل پیروزی نیستند
در پی اوج گرفتن تهدیدها علیه ایران به خصوص از سوی اسرائیل محافل رسمی و غیررسمی داخلی و خارجی به تحلیل این ماجرا پرداختند. از جمله نشریه صبح صادق ارگان سپاه با انتشار مقاله یی به قلم رضا گرمابدری به این مساله واکنش نشان داد. متن مقاله نشریه سپاه که روی سایت تابناک قرار گرفته به این شرح است.
● تهدیدات
«اسرائیل در ماه آوریل (فروردین) به آموزش پنج روزه دفاع غیرنظامی پرداخت. شائول موفاز معاون نخست وزیر و وزیر حمل و نقل اسرائیل در ۶ ژوئن (۱۷ خرداد) تهدید کرد؛ اگر ایران به برنامه هسته یی خود ادامه دهد ما حمله خواهیم کرد. در همین ماه اسرائیل ۱۰۰ جنگنده اف ۱۵ و اف۱۶ را به همراه تانکرهای سوخت و بالگردها به سوی یونان اعزام کرد تا برای نمایش جنگی به تمرین بپردازند. این هواپیماها ۱۴۰۰ کیلومتر پرواز کردند و این معادل مسافت لازم برای رسیدن به تاسیسات هسته یی ایران در نطنز است.
ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل در ماه ژوئن (خرداد) پس از بازگشت از دیدارش با بوش به هموطنانش گفت؛ «ما درباره پرداختن به موضوع تهدید ایران به توافق رسیدیم. اکنون بسیاری از ابهامات من در مورد ابزار، زمان و عزم امریکا حل شده است. جرج بوش وخامت تهدیدهای ایران و لزوم دفع آن را درک می کند و قصد دارد تا قبل از پایان دوره ریاست جمهوری اش اقدامی انجام دهد مشکل ایران به توجه فوری نیاز دارد. من هیچ دلیلی برای تاخیر نمی بینم، آن هم به این بهانه که هفت ماه دیگر رئیس جمهور جدیدی در کاخ سفید خواهد بود.» «مانور بزرگ نیروی هوایی اسرائیل بر فراز آب های مدیترانه در اواسط ماه ژوئن بار دیگر حدس و گمان در مورد احتمال حمله نظامی این کشور به تاسیسات هسته یی ایران را افزایش داده است. هرچند ارزیابی مورد قبول این است که توانایی متعارف ارتش اسرائیل محدودتر از آن است که به طور کلی تاسیسات هسته یی ایران را نابود کند ولی انجام حملات هدفمند و موثر خواهد توانست پیشرفت برنامه های هسته یی ایران را چند سالی به تاخیر بیندازد. اسرائیل حدود ۵۰۰ جنگنده پیشرفته آماده پرواز دارد از جمله جنگنده های اف ۱۶ و اف۱۵ که در برد معمولی پرواز خود قادرند به غرب ایران برسند و در صورت لزوم می توانند عملیات سوخت گیری در آسمان را انجام دهند. تجهیزات ضد رادار این جنگنده ها این امکان را می دهد بدون آنکه مورد تجسس یا مورد حمله قرار گیرند از آسمان کشورهای عربی عبور کرده و وارد حریم هوایی ایران شوند. این جنگنده ها به بمب های سنگرکوب مجهزند که در صورت اصابت به هرگونه تاسیساتی از جمله مراکز هسته یی ایران خسارت شدیدی به هدف وارد می کنند. استفاده این جنگنده ها از شلیک موشک با سیستم هدایت ماهواره یی به آنها این امکان را می دهد که از فاصله دور و در ارتفاع زیاد عملیات خود را انجام دهند و حتی تعدادی از آنها می توانند خارج از حریم هوایی ایران بمانند. حدس بر این است که اسرائیل ده ها موشک دوربرد از نوع جریکو داشته باشد که قادر به حمل کلاهک های هسته یی تا فاصله یی نزدیک به خلیج فارس هستند. موشک های نوع متعارف جریکو نیز به راحتی می توانند به خاک ایران برسند ولی به دلیل علنی شدن کاربرد این موشک ها در اسرائیل هر زمانی که مورد استفاده قرار گیرند شاید آن عنصر غافلگیرانه لازم برای چنین عملیاتی را نداشته باشند.
اسرائیل با ایران مرز مشترک ندارد بنابراین نیروهای زمینی در چنین عملیاتی کاربرد ندارند، اما در صورت حمله هوایی به ایران، اسرائیل کماندوهای خود را برای کمک به هدایت این عملیات و تهیه گزارش از نتیجه آن، در نقاطی از خاک مستقر خواهد کرد. اسرائیل همچنین می تواند از واحدهای ویژه و ضربت برای ردیابی و نابود کردن سکوهای موشک انداز ایران استفاده کند قبل از آنکه این کشور بخواهد دست به مقابله به مثل بزند.» این روزها بخش قابل توجهی از مطالب رسانه های غربی اختصاص به تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه ایران دارد. همان گونه که در فرازهای آغازین بحث به دو مورد از سوی نشریه «سانفرانسیسکو کرونیکل» مورخ ۱۲ تیر ۸۷ و خبرگزاری «رویترز» مورخ ۱۲ تیر ۸۷ اشاره شد. فرآیند طی شده توسط رژیم صهیونیستی که براساس تحلیل های متقن در جهت رسیدن به اهداف مشخص و شناخته شده است، نشان می دهد که این رژیم برای مقابله و محروم ساختن ایران از فناوری هسته یی صلح آمیز طرح کلی و چندمرحله یی را مدون کرده است. اختصاص یکی از این مراحل به برخورد نظامی با ایران ایجاب می کند این موضوع به دقت مورد بررسی قرار گیرد. طبق روال معمول صهیونیست ها اقدام خود در این عرصه را با کار رسانه یی آغاز کردند. در دو مورد پیش گفته به نقل از نشریه «سانفرانسیسکو کرونیکل» و خبرگزاری «رویترز» کاملاً مشخص است که آنها درصدد بزرگ نشان دادن توانایی خود هستند. در گزارش اول مطالب به گونه یی چینش شده اند که گویا کار به شکل دقیق و گام به گام در حال اجرا است و گفت وگوی اولمرت با بوش به معنای توافق و رضایت کامل طرفین از چنین اقدامی است و از این حیث مانعی برای تهاجم نظامی به ایران وجود ندارد. در گزارش دوم نیز برای تضمین موفقیت مورد نظر صهیونیست ها با نادیده گرفتن موانع اصلی که از ناحیه توانمندی های ایران ایجاد می شود، با بزرگ جلوه دادن توان نظامی صهیونیست ها به ویژه در بعد هوایی همه چیز را تمام شده فرض کرده است. گزارش های دیگری نیز در این خصوص وجود دارند که با چنین پیش فرض های تمناجویانه یی تنظیم شده اند و به جای ترسیم واقعیات به تصویر آرزوها پرداخته اند، اما نمی توان از برخی گزارش هایی که واقعیات را بیشتر لحاظ کرده اند چشم پوشید. لکن در هر صورت تلاش صهیونیست ها طی چند هفته اخیر تثبیت پیروزی خود در تهاجم احتمالی به ایران در عرصه رسانه ها است. اگر باید اعتراف کرد در جهان معاصر معمولاً جنگ ها از طریق رسانه ها آغاز می شود باید به این امر مهم نیز اعتراف کرد که در تعیین سرنوشت جنگ عوامل دیگری هستند که موثر هستند و می توانند تا حد زیادی جای رسانه را بگیرند. جنگ ها با بهانه شروع می شوند و بهانه رژیم صهیونیستی در تهاجم احتمالی به ایران فعالیت های هسته یی صلح آمیز ایران است، باید در نظر داشت بهانه ها عامل پیروزی نیستند. بهانه ها می توانند آتش جنگ را شعله ور کنند و پیروزی از قواعد دیگری پیروی می کند.
● عوامل پیروزی
۱) آگاهی عمومی؛ با وجود تلاش های گسترده امریکایی ها، صهیونیست ها و غربی ها در مخدوش نشان دادن فعالیت های هسته یی ایران، گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی به ویژه گزارش و سخنان اخیر رئیس آژانس نشان داد که ایران در فعالیت های هسته یی خود هیچ گونه انحرافی نداشته و این چیزی است که افکار عمومی مردم دنیا از جمله کسانی که در سرزمین های غصب شده فلسطین زندگی می کنند، از آن مطلع هستند.
۲) حقانیت؛ پایبندی ایران به قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی و تایید آن از سوی آژانس و نیز برخورداری بسیاری از کشورهای جهان از حق استفاده از دستاوردهای غنی سازی اورانیوم و از همه مهمتر اینکه رژیم صهیونیستی ضمن فعالیت جدی هسته یی به دور از چشم هر ناظر بین المللی چندصد بمب اتمی در اختیار دارد، این حق مسلم را برای ایران ایجاد می کند که باید از هرگونه دستاورد هسته یی صلح آمیز برخوردار باشد و هر مجموعه یی که با این اقدام حق مخالفت کند، عملی ناصواب و زورگویانه مرتکب شده است.
۳) شکل گیری اراده جنگ؛ پس از پیدا شدن بهانه جنگ، اراده جنگ افروزی نیز شکل می گیرد زیرا بهانه جویان گمان می کنند با یافتن بهانه جنگ سکوی پرتاب به میدان جنگ را در زیر پای خود دارند. در این مرحله به واسطه تکوین یافتن اراده جنگ اقدامات مقدماتی لازم برای ورود به جنگ انجام می گیرد اما سرجمع این اقدامات برای جنگ افروزی کفایت نمی کند و هر اتفاق پیش بینی نشده یی می تواند این اراده را تضعیف کند.
۴) تصمیم برای آغاز جنگ؛ در مرحله شکل گیری اراده جنگ فاصله با متن جنگ زیاد است زیرا توجه به کلیات است اما در مرحله تصمیم برای آغاز جنگ فاصله با میدان جنگ بسیار اندک است چرا که محاسبات دقیق تر و موضوع از عمق بیشتری برخوردار می شود. از آنجایی که سرنوشت بحث در این مرحله مشخص می شود عناصر موثرتر وارد حوزه بررسی می شود و تا مشخص شدن وضعیت هر یک از عناصر از حوزه بحث خارج نمی شوند. به عبارتی هیچ جنگی آغاز نمی شود مگر اینکه وضعیت برخی از عناصر موثر مشخص شود. به عنوان مثال می توان به برخی از این عناصر اشاره کرد؛
الف) اطلاع دقیق از توان خود و یقین حاصل کردن از برتری قدرت خود نسبت به دشمن
ب) شناخت دقیق از توانمندی های دشمن
ج) اطمینان از به پایان بردن جنگ در زمان مشخص
د) اطمینان از دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده
هـ) تضمین درباره اینکه قادر است تلفات خود را در سقف مشخصی حفظ کند
و) دارا بودن توان لازم برای حفظ روحیه مردمی و انسجام سیاسی،اجتماعی در داخل
ز) یقین داشتن نسبت به پیروزی کامل در جنگ
ح) قدرت پیش بینی و مهار حوادث غیرمترقبه در ارتباط با جنگ
ط) آشنایی و اطمینان کامل نسبت به نوع، شیوه، سطح و نحوه واکنش دشمن
چنانچه با این شاخص ها جنگ های اخیری را که امریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه به راه انداخته اند مورد مطالعه قرار گیرد ارزش این عناصر و نقش آنها در شکست برنامه جنگی این دو کشور متجاوز به روشنی آشکار می شود.
اگر امروزه ابزار جنگ تحول بسیار یافته و فراتر از تصور انسان پیچیده و حیرت آور شده عوامل جانبی و دخیل در جنگ هم به همان میزان و چه بسا بیشتر متحول و در سرنوشت جنگ تاثیرگذار شده اگر چه در ظاهر چندان به چشم نیاید.
● افکار عمومی
در شرایط حاضر آگاهی عمومی در داخل ایران و حتی سرزمین های اشغالی و نیز در سطح جهانی نسبت به فعالیت های هسته یی صلح آمیز ایران به نفع رژیم صهیونیستی نیست و دروغ های تحقیرآمیز دولتمردان امریکا به شهروندان امریکایی و مردم جهان در بحث سلاح های کشتارجمعی رژیم بعثی عراق و مواردی از این قبیل مردم جهان را نسبت به این گونه ادعاهای فریبکارانه به شدت مشکوک نموده تا جایی که برای پذیرش برخی از حقایق خود را نیازمند شنیدن آن حقایق از زبان های دیگر می دانند. در چنین اوضاع و احوالی نمی توان امید چندانی به فعالیت های رسانه های رسوا شده داشت. حقانیت ایجاد و اثبات شده برای ایران با شرحی که گذشت توان مقابله ایران و زمینه پذیرش جهانی آن را چند برابر کرده که تنها به مقابله ایران در پاسخ به یک تهاجم نظامی ختم نخواهد شد. روزنامه «گلف نیوز»( مورخ ۱۰/۴/۸۷) با توجه به این نکته نوشته است؛ «اگر اسرائیل آنقدر احمق باشد که پس از این تهدیدات به ایران حمله کند، آنگاه باید به ایران حق داد تا به شیوه خودش انتقام بگیرد.» عامل «حقانیت» جمهوری اسلامی ایران آنقدر تنومند و توانمند است که قادر است بارهای سنگین جمهوری اسلامی را تا مقصد نهایی حمل کند و یقیناً در یک درگیری احتمالی نظامی تنومندتر و توانمندتر خواهد شد و این مساله یی است که رژیم صهیونیستی و هر متجاوز احتمالی دیگری هم نمی تواند بدون دغدغه اساسی از کنار آن بگذرد. اگر چه شواهد نشان می دهد رژیم صهیونیستی با جوسازی و تبلیغات و تراشیدن بهانه واهی درباره فعالیت هسته یی صلح آمیز ایران خود را در مرحله شکل گیری اراده جنگ قرار داده اما کاملاً مشخص است گام هایش برای ورود به مرحله بعد یعنی «تصمیم برای آغاز جنگ» بسیار لرزان و سست است زیرا وضعیت این رژیم نسبت به عناصر اساسی و موثر در جنگ کاملاً آشفته و نابسامان است. رژیم صهیونیستی قادر نیست به نسبتی دست یابد که در مقایسه با ایران او را برتر نشان دهد. آمار ۵۰۰ فروند جنگنده پیشرفته که به دلایل ویژه نمی توان از به کارگیری تعداد مشخصی از آنها اطمینان حاصل کرد شاخص دقیقی برای مقایسه توانمندی ها نیست زیرا جنگ دو سو دارد و بخشی از آن در هوا و هواپیما معنا پیدا می کند. این قیاس کمی مردود که قوی ترین بخش ارتش رژیم صهیونیستی یعنی نیروی هوایی را با چالش جدی مواجه می کند به نحوی جدی تر سایر بخش های این ارتش را به چالش می کشاند. باید پذیرفت کشوری مانند ایران که با توطئه استکبار هشت سال درگیر یک جنگ سنگین و تمام عیار بود و دشمنانش پس از پایان جنگ به آن همچنان چنگ و دندان نشان داده اند، از عهده پنهانکاری و اختفا در حوزه مسائل نظامی خوب برآمده باشد، لذا دشمن با وجود برخورداری از فناوری های نوین هیچ گاه نمی تواند نسبت به شناخت توانمندی های ایران اطمینان حاصل کند، حاصل آنکه شناخت از توانمندی های دشمن یک اصل تعیین کننده در جنگ است. برای اثبات ناتوانی های بزرگ فناوری های جدید، کافی است عملیات پیروزمندانه فتح فاو و عبور حیرت آور نیروهای ایرانی از اروند در زیر نگاه تیز ماهواره های استکبار را به خاطر آورد. چون آغازگر جنگ همیشه پایان دهنده جنگ نمی تواند باشد، زمانبندی جنگ در صورت بروز احتمالی آن از دست رژیم صهیونیستی خارج خواهد شد و از آنجایی که برای رژیم صهیونیستی جنگ در خارج از جدول زمانبندی شده امکان ندارد، خسارات بسیار سنگینی متوجه آن خواهد شد. این مساله در جنگ ۳۳ روزه به بهترین نحو نمودار شد و با تحلیل رفتن توان رزمی و روحی ارتش رژیم صهیونیستی بسیار زود و سراسیمه دست به دامن آتش بس شدند و حمایت های مادی و معنوی امریکا هم نتوانست بیش از چند روز بر پایداری صهیونیست ها در جنگ بیفزاید. مشکل بعدی برای رژیم صهیونیستی در جنگ احتمالی با ایران وضعیت اهداف است. صهیونیست ها و دیگر دشمنان ایران درخصوص اهداف مورد نظر خود در ایران به نظر قطعی نرسیده و نخواهند رسید. جنگ و تهاجم برای نابودی اهداف ناشناخته یا کم شناخته با لحاظ کردن صدمات جدی که به مهاجم وارد خواهد شد به معنای جنگ برای هیچ است. در یکی از گزارش های اخیر «مرکز مطالعاتی شورای روابط خارجی واشنگتن» در ارتباط با این مساله آمده است؛ «ایران به این دلیل که دائماً به دلیل برنامه هسته یی خود احساس خطر می کند برای بدترین احتمالات خود را آماده کرده است. تاسیسات هسته یی خود را در مکان های مختلف، پراکنده و کاملاً محافظت شده بنا کرده است.» در همین گزارش این پرسش اساسی مطرح شده است؛ «چگونه ۲۰۰ جنگنده می تواند صدها هدف پراکنده در کل مساحت جغرافیایی ایران را که بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار کیلومتر مربع است، هدف قرار دهد؟» یقیناً کسی قادر نیست با قطعیت به این پرسش پاسخ دهد. حال آنکه پاسخ صحیح و قطعی به این پرسش بخش مهمی از یک درگیری مهم به شمار می آید.
● حمله هوایی و نابودی محتوم
برخی از کارشناسان نظامی غیرایرانی معتقدند با توجه به توانمندی های آشکار ایران در بخش هوایی در صورت تهاجم احتمالی هواپیماهای اسرائیلی به ایران حداقل ۲۰ درصد آنها نابود خواهند شد. این کارشناسان با گذاشتن علامت سوال در برابر تلفات وارد آمده به اسرائیلی ها در این مرحله از ناحیه توانمندی های پنهان ایران اندیشناک از آن عبور می کنند و اما اظهارنظر درباره تلفات ناشی از مقابله به مثل ایران به لحاظ دامنه گسترده آن چنان هول انگیز است که کسی جرات ورود به آن را ندارد. در حال حاضر سکوت در برابر آن قوی ترین مهار است برای یک انفجار اجتماعی در سرزمین های اشغالی. این موضوعی است که شاید سرنوشت اصلی یک جنگ احتمالی در آن رقم بخورد. آیا اسرائیل محاسبه کرده تحمل چه میزان تلفات و خسارات را دارد و آیا تضمینی برای حفظ تلفات در آن سقف را دارد و مهم تر آنکه اگر میزان تلفات لحظه به لحظه بیش از آن مقداری شد که پیش بینی کرده بود، چه خواهد شد؟ و...
صهیونیست ها به خوبی می دانند در یک جنگ احتمالی به غیر از آغازگری که تنها می تواند از یک جهالت آمیخته با حماقت برآمده باشد، هیچ چیز دیگر آن در اختیار صهیونیست ها نیست. معنای چنین حرکت پرهزینه یی این است که سد عظیمی را بشکنی و در پایین دست آن در برابر سیل عظیم و مها رنشدنی که به راه افتاده است به دنبال پناهگاه بگردی. سرنوشت و فرجام چنین حرکتی از پیش معلوم و مشخص است. تمام جامعه شناسان و جمعیت شناسان معتقدند کسانی که ساکن سرزمین های اشغالی هستند فاقد هرگونه مشخصه یی هستند که می تواند مفهوم ملت را ایجاد کند. به عبارتی آنها تنها در رو و سطح با هم ارتباط دارند و در زیر و ریشه هیچ در هم تنیدگی و استحکامی که حیات، بقا و استمرار یک ملت را تضمین می کند، ندارند. این تک انسان هایی که در ظاهر به هم نزدیک و در باطن از یکدیگر بسیار دور هستند، برای وضعیت قرمز و خطرناک چونان بنای روی آب محسوب می شوند. هر نسیم پیش از توفان می تواند آنها را نابود کند و با در گرفتن توفان تکلیف روشن است. چنانچه ایران اسلامی ناچار شود بخشی از خشم انسانی و اسلامی خود را در ازای یک تهاجم نسنجیده از سوی رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی تخلیه کند، در اندک زمانی که خارج از تصور رهبران صهیونیسم است جامعه سیاسی اجتماعی رژیم صهیونیستی از هم فرو خواهد پاشید. کسانی که افکار شیطانی و مستکبرانه در سر دارند و گمان می کنند پیش از هر اقدام ایران پیکره دفاعی ایران را فلج خواهند کرد و بدین ترتیب از پاسخ کوبنده ایران مصون خواهند بود، خوب می دانند حداکثر ارزش آرامش بخش و تسکین دهنده این ادعا تا زمانی است که آنها دست از پا خطا نکرده اند. در غیر این صورت چنین رویا و آرزوی خوشی در کمتر از یک چشم برهم زدن جای خود را به کابوسی تمام نشدنی خواهد داد. یقیناً پاسخ کوبنده و ویرانگر ایران به یک تهاجم احتمالی از سوی رژیم صهیونیستی در نهایت منجر به ندامت کسانی خواهد شد که دیگر نیستند.
فهم این مساله برای سران رژیم صهیونیستی در مقطع تصمیم گیری و مردم ساکن سرزمین های اشغالی که همچون اسیرانی برای حفظ جان صهیونیست ها سپر آنها واقع شده اند می تواند ایجاد تنبه و هوشیاری کند که تصمیم ایران اسلامی بر پاسخ و واکنش قاطع و ویرانگر به هر تعدی و تجاوز بیگانه است؛ واکنشی که بی درنگ در حجمی عظیم و گسترده همچون صاعقه های مرگ بر سر دشمن فرو می ریزند.
«انستیتوی واشنگتن» به عنوان یکی از فکر انباره های امریکا در گزارشی که چندی پیش در رابطه با تهاجم احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران منتشر ساخت از منظری دیگر به پیامدهای آن پرداخت و ضمن تایید یک تهاجم نظامی نوشت؛ «بحث در این مورد که یک تهاجم نظامی تا چه حد می تواند تاسیسات هسته یی ایران را نابود کند بحثی گمراه کننده و اشتباه است. حتی اگر فرض کنیم که تمام تاسیسات مزبور را بتوان با خاک یکسان نمود هیچ دلیلی وجود ندارد که ایران نخواهد یا نتواند دوباره آنها را بازسازی کند. بنابراین باید به دنبال راه حل دیگری رفت و آن این است که در کنار شکل گیری یک حمله نظامی، ایران را باید به نحوی متقاعد کرد که دست از فعالیت های هسته یی خود بکشد. دل بستن به حمله نظامی در صورتی که حجیم و گسترده باشد محققاً ضامن پیروزی قاطع نیست چرا که جامعه بین المللی را متقاعد خواهد کرد که تلاش های ایران قابل درک و توجیه کننده بوده است.» در میان مسائل مرتبط با یک جنگ احتمالی میان ایران و رژیم صهیونیستی یا امریکا یک موضوع از همه مهم تر و تعیین کننده تر است. چیزی که ذهن تمام تحلیلگران نظامی و سیاسی را به خود مشغول کرده است اینکه واکنش ایران به یک درگیری احتمالی با این دو کشور چگونه خواهد بود. برای موفقیت در جنگ به ویژه جنگ دفاعی به هر میزان دهلیزهای تاریک و ناشناخته و دست نیافتنی بیشتر باشد احتمال موفقیت، لطمه وارد ساختن و پیروزی بیشتر است. یعنی درست وضعیتی که در حال حاضر ایران در آن به سر می برد. با افزایش گمانه هایی که این روزها متخصصان خارجی در این باره ارائه می کنند کار بر دشمنان ایران سخت تر می شود و پیدا و پنهان نگه داشتن این امور از سوی ایران باعث ایجاد بی تصمیمی یا اتخاذ تصمیمات سست نزد دشمن شده است. بدون داشتن شناخت صحیح از چنین دهلیزهای تاریک و ناشناخته نمی توان یک جنگ سرنوشت ساز را مدیریت کرد.
● سایه مرگ بر سر دشمن مهاجم
آغاز کردن جنگ در چنین وضعیتی حرکت در سایه مرگ و فرو رفتن در کام مرگ است. ایران اسلامی آماده است تا در زمانی نامشخص با آزاد ساختن سفیران مرگ از دهلیزهای ناپیدا نابخردان مستکبر را عبرت آیندگان کند.
«مگنوس رانسترب» عضو مرکز مطالعات «تهدیدهای نابرابر» دانشکده دفاع ملی استکهلم سوئد می گوید؛ «یک چیز برای دستگاه اطلاعاتی امریکا بسیار مهم است و آن پیش بینی واکنش ایران است... شدیداً تردید دارم که اگر ما (امریکایی ها) به ایران حمله کنیم آیا می توانیم عواقب آن را تحمل کنیم یا خیر؟» به نظر می رسد چنین دغدغه یی برای اسرائیلی ها بیشتر باشد. دیوانگان نمی توانند به بهانه دیوانگی آسیب رسان و رها باشند. ایران آماده است هر دیوانه رهایی را به بند بکشد اگرچه آن دیوانه رژیم صهیونیستی باشد.
منبع : روزنامه اعتماد