جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


کاش سنتوری اکران می شد


کاش سنتوری اکران می شد
نخست) ای کاش فیلم "سنتوری" اکران می‌شد تا آنان که خود را به تغافل زده‌اند در می‌یافتند که چرا مردم فهیم ایران فرش قرمز برای سینماگران به اصطلا‌ح روشنفکر پهن نمی‌کنند.
ای کاش فیلم "سنتوری" اکران می‌شد تا مردم می‌دیدند که چگونه فرهنگ و اعتقاداتشان در پای توهمات شبه‌فلسفی‌عاری از معنای محصل تئوریک ذبح می‌شود.
ای کاش فیلم "سنتوری" اکران می‌شد تا مردم بدانند چرا حتی کشوری چون دبی که ادعای فرهنگی بودن هم ندارد حاضر به اکران عمومی آن در سینماهای خود نشد.
و ای کاش "سنتوری" اکران می‌شد تا سینما دوستان درمی‌یافتند که یدک کشیدن نام یک کارگردان پرسابقه دلیلی بر ساخت یک فیلم "خوب" نیست.
دوم) فیلم "سنتوری" پس از یک وقفه چند ساله در شرایطی کاملا‌ غیرعادی تولید می‌شود. علی‌رغم هشدار مسئولا‌ن ارشاد مبنی بر حذف صدای خواننده فیلم، فیلم با صدای همان خواننده البته با تعهدی مبنی بر آنکه در اکران عمومی تغییر خواهد کرد در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا می‌کند. وزیر ارشاد با استفاده از قدرت خود علی‌رغم اشتباه هیات نظارت بر اکران فیلم‌های سینمایی در صدور مجوز اکران "سنتوری"، از اکران آن جلوگیری می‌کند. بازهم بی‌توجهی هیات نظارت بر اکران فیلم موجبات حضور "سنتوری" در جشنواره‌های خارجی را فراهم می‌آورد. چیزی کمتر از دو ماه به انتخابات مجلس هشتم باقی مانده است که نامه ۴۵ سینماگر مبنی بر غیرفرهنگی بودن عملکرد دولت نهم در آستانه برگزاری بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر انتشار می‌یابد. توقع می‌رفت که این نامه زمینه‌های مساعد برای تضعیف موقعیت اصولگرایان را فراهم آورد. کمتر از یکماه به انتخابات باقی مانده است. در شرایطی که داروغه‌زاده با تدابیر لا‌زم توانسته قاچاق فیلم‌های ایرانی را کنترل کند، به یکباره "سنتوری" در حجم وسیعی وارد شبکه قاچاق می‌شود. ارشاد تحت فشار عوامل فیلم مبنی بر درخواست اکران عمومی فیلم قرار می‌گیرد و ...!
سوم) شاید صلا‌ح نباشد که در چنین شرایطی بپرسیم هیات نظارت بر اکران فیلم هنگام بازبینی "سنتوری" حواسشان کجا بوده است؟ شاید صلا‌ح نباشد که در چنین شرایطی بپرسیم که چرا تا پیش از این مجوز اکران جشنواره و اکران عمومی فیلم‌ها با هم متفاوت بوده است؟ شاید صلا‌ح نباشد که در چنین شرایطی بپرسیم چرا فیلمی که در ایران مجوز اکران ندارد می‌تواند به راحتی در جشنواره‌های سایر نقاط دنیا به نمایش درآید؟ اما بی‌شک در چنین شرایطی باید پرسید که چگونه در چنین شرایط و فضایی که بحث قاچاق فیلم ایرانی کنترل شده است، فیلم "سنتوری" در چنین حجم وسیعی در سطح شهر پخش می‌شود؟ در چنین شرایطی بیشترین نفع را چه کسی خواهد ‌برد؟ آیا سود مظلوم‌نمایی بیشتر از نفع اکران است یا اینکه باید ادعاهای توهم‌گونه تهیه کننده فیلم مبنی بر فروش پنج میلیاردی "سنتوری" در صورت اکران را باور کنیم؟
چهارم) سنتوری قصه زندگی جوان نوازنده و خواننده‌ای به نام علی است.از موقعی که اعتیاد علی به مواد مخدر افزایش پیدا کرده و شبها مست و یا نشئه از مصرف زیاد مواد مخدر به خانه باز می‌گردد، هانیه همسرش دیگر تمایلی به زندگی مشترک با او ندارد. علی خاطرات خود را مرور می‌کند و در لا‌به لا‌ی آن، روزهایی را به یاد می‌آورد که در اوج محبوبیت، رهبری گروه ارکستری را برعهده داشت که طرفداران بسیارش برای حضور و شرکت در آن رقابت می‌کردند. در یکی از همین مراسم بود که هانیه را برای نخستین بار ملا‌قات کرد و از آن پس هانیه به بهانه آموزش سنتور ارتباطش را با او گسترش داد تا آنجا که به ازدواجشان انجامید.
اما دیری نپایید که اعتیاد به مواد مخدر اوضاع مالی آنان را در شرایط بحرانی قرار می‌دهد و هانیه را مجبور به انجام کار در بیرون از منزل می‌کند. علی هم که آدم شکاکی است، هانیه را متهم به ارتباط با یک ویالونیست می کند که او را رقیب خود می‌داند و از اینجا است که زندگی آنان در شیب تند نکبت و سیاهی می‌افتد تا آنجا که هانیه طلا‌ق می‌گیرد و علی برخلا‌ف میل باطنی‌اش مجبور می‌شود که از پدر و مادرش که او را به خاطر علا‌قه به موسیقی از منزل بیرون کرده و حتی در مراسم ازدواج وی نیز حضور نیافته بودند، کمک مالی بگیرد. پدر که از وضعیت اسف بار علی آگاه شده به کمک او می‌شتابد و او را به یک مرکز بازپروری می‌برد، جایی که علی آرام آرام گذشته خود را بازیافته و با برگزاری کنسرت در آنجا، خاطراتش را زنده می‌کند.
علی، جوان مستعدی است که از راه نواختن سنتور و خواندن آواز به شهرت دست یافته است. وی اگر چه تلا‌ش کرده تا با فاصله گرفتن از مسائل حاشیه‌ای، زندگی بی دغدغه و آرامی برای خود ایجاد کند اما پدر علی نماد قشر متدین جامعه که از قضا از دست اندرکاران نظام نیز هست، به دلیل آنکه ساز را حرام می‌داند، علی را از منزل اخراج کرده و حتی حاضر نشده در مراسم عروسی او نیز شرکت کند.
از سوی دیگر همانگونه که هانیه، همسر علی به آن اشاره می‌کند، فضای خشن و تهوع‌آور جامعه و عدم توجه مسئولا‌ن به وضعیت هنرمندان باعث می‌شود که علی، نماد مثلا‌ قشر هنرمند جامعه خیلی زود از جاده سلا‌مت خارج شده و راه اعتیاد را در پیش گیرد. آن دسته از هنرمندان نیز که سالم مانده‌اند مثل هانیه برای ادامه زندگی راهی کشورهای خارجی می‌شوند.
در واقع کارگردان در فیلم خود به صراحت از دو عامل جزم اندیشی قشر متدین جامعه و همچنین بی‌توجهی مسئولا‌ن فرهنگی کشور به عنوان مسببین اصلی نابودی هنر در کشور یاد می‌کند.انتقاد از قشر متدین جامعه آنگاه رنگ و بوی توهین و افترا به خود می‌گیرد که دوربین کارگردان بارها بر روی شمایل حضرت علی(ع) آویخته در منزل پدر و مادر علی زوم می‌کند، خانواده کم خردی که در عین بهره بردن از ثروت بیکران، فرزندشان که نماد قشر جوان و هنرمند جامعه است به فلا‌کت و بدبختی دچار است. همچنین است استفاده از نام "علی" برای یک فرد معتاد و غرضی آشکار که در پوسترهای مربوط فیلم دیده می‌شود مبنی بر آنکه پس از تغییر نام "علی سنتوری" به "سنتوری"، مضراب سنتور در کنار تصویر بازیگران در پوستر چنان طراحی شده که نام "علی" را به ذهن متبادر می‌سازد.
از دیگر سو پوشش علی در سراسر فیلم عبا است. از آنجا که عبا نماد پوشش قشر روحانیت و همچنین قشر متدین جامعه هنگام عبادت است وقتی این پوشش بر تن فردی قرار می‌گیرد که بر اثر بی توجهی و دگم اندیشی ها در مسیر قهقرایی زندگی قرار گرفته است، نخستین چیزی که به ذهن مخاطب متبادر می شود، سایه سنگین یک پوشش مذهبی بر زندگی جوانانی است که به اجبار در مسیر نابودی قرار گرفته‌اند.
قابل تامل‌تر آنکه وقتی پدر علی برای نجات فرزندش به محل اجتماع معتادان که خیل کثیری را شامل می‌شوند، وارد می‌شود علی رغم پست و منصب دولتی خود که در واقع نمادی از مسئولا‌ن نظام است، تنها و تنها به فکر نجات فرزند خود است گو اینکه نجات جان آن جماعت کوچکترین اهمیتی برای وی ندارد!! آنچه که در مجموع باید به آن اشاره کرد آنکه فیلم سنتوری بی شک با حال و هوای سال های ابتدایی دهه هشتاد ساخته شده است یعنی سال هایی که برخی هنرمندان بر سر توهین و افترا به نظام و مسئولا‌ن به رقابت می‌پرداختند و حتی چنین توهین‌هایی گاه مایه مباهات شناخته می‌شد.
مهدی خانعلی زاده


همچنین مشاهده کنید