یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


داستان عشق در سینمای ایران


داستان عشق در سینمای ایران
فیلم سینمایی «داستان عشق» یا همان «Love Story» در دهه هفتاد میلادی یکی از فیلمهای معروف و مورد علاقه جوانان در نقاط مختلف جهان بود. اشاره فریدون جیرانی در فیلم پارک وی به این فیلم نیز نشأت گرفته از همین حس نوستالژیکی بود که همنسلان او یا به بیان بهتر جوانان دهه ۵۰ ایران نسبت به این ملودرام سوزناک داشتند. نکته ای که خود جیرانی هم به آن اشاره کرد.
البته جیرانی با اشاره به فیلم «داستان عشق» بیشتر به هجو عشقهای آنچنانی پرداخته بود و به نظر می رسد در این دوره و زمانه آنقدر آدمها به هم بی اعتماد شده اند که تنها دیوانگانی چون «کوهیار» در «پارک وی» می توانند از چنین ملودرامهای عاشقانه لذت ببرند!اشاره ام به فیلم «پارک وی» و داستان عشق، بیشتر از آن رو بود که با دیدن فیلم «قرنطینه» به یاد آن ملودرام سوزناک هالیوودی افتادم . داستان «قرنطینه » با کمی تغییرات کپی ایرانیزه شده ای از «داستان عشق» است.
«قرنطینه » از آن دست فیلمهایی است که احساسات تماشاگر را جریحه دار می کند و او را به گریه می اندازد. گریه ای که خیلی از سر فکر نیست، فقط برای تخلیه روحی روانی است.
داستان تکراری پسر پولدار و دختر بی پول و عشق آتشینی که میان این دو جریان دارد، اما دست برقضا دختر سرطان می گیرد و در زمان کوتاهی قرار است پسر عاشق این قصه سوزناک را تنها بگذارد. دقیقاً داستان نمونه همان فیلم آمریکایی است .
تنها فرق این فیلم با «داستان عشق» حضور راحت بازیگر کمیکی چون عطاران است که در لحظاتی باعث خنده تماشاگر می شود. هر چند پایان غم انگیز او نیز تبدیل به یکی از سوزناک ترین و دردناک ترین بخشهای فیلم می شود. در ضمن کارگردان که نگران اوضاع قلب تماشاگرش است دیگر به مرگ دختر نمی پردازد تا بیشتر از این دلمان به حال حمید گودرزی نسوزد!
حضور حمید گودرزی به عنوان پسر عاشق فیلم که با این عشق می خواهد دست از زندگی بی هدف خود بردارد، یکی از اشتباههای این فیلم است؛ چون زمانی که چهره حمید گودرزی را با چهره یک بچه مثبت به نام «رایان اونیل» در «داستان عشق» مقایسه می کنم بیشتر به این نتیجه می رسم که کارگردان آمریکایی انتخاب هوشمندانه تری برای این نقش داشته است.
نکته جالب در این فیلم عدم حضور شخصیت منفی است. با وجود اینکه پسر با نا مادریش مشکل دارد، اما در فیلم شاهد کاری که به ضرر او باشد از سوی نا مادری نیستیم و مشخص نیست که این همه نفرتی که او از زن پدرش دارد، نشأت گرفته از چیست؟پدر که در ظاهر سنگدل ترین آدم قصه است نیز شخصیتش در داستان آنقدر ایجاد تضاد نمی کند که دعوای او و پسرش را به این راحتی باور کنیم. در واقع شخصیتهای موجود در فیلم بیش از اندازه گنگ هستند و در بسیاری از موارد به خوبی برای تماشاگر تعریف نشده اند. مهمترین مورد در خصوص شخصیت پردازی در این فیلم نیز مربوط به شخصیت دختر است. این همه عشق و علاقه پسر به او خیلی تعریف شده نیست.
آیا پسر تنها عاشق چهره زیبای او شده است که این هم برای پسری با آن خصوصیات از عقل به دور است. مگر اینکه داستان سیندرلا باشد!«قرنطینه » با وجود فیلمنامه مشکل دارش، از حیث کارگردانی کار شسته رفته و خوبی است و در مقایسه با بسیاری از کارها از این دست که تعدادشان هم در سینمای ما کم نیست از کارگردانی روان و یکدستی برخوردار است و در کنار بازیهای روان اکثر بازیگران، «قرنطینه » حداقل یک سر و گردن می تواند از برخی فیلمهای سینما ی بدنه بالاتر باشد.
با توجه به اینکه این فیلم با سرمایه شخصی «منوچهر هادی» کارگردان فیلم ساخته شده و نخستین فیلم او نیز به شمار می رود، فروش و یا عدم فروش این فیلم در زندگی این کارگردان می تواند تاثیرات عمده ای داشته باشد .
در پایان باید بگویم با وجود اینکه فیلمهایی نظیر «قرنطینه » را دوست ندارم اما آرزو می کنم که «قرنطینه» فروش خوبی داشته باشد؛ چون به هر حال از بسیاری کارهای سینما ی بدنه بهتر است.
نرگس خرقانی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید