جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


بیکاری و هزار راه نرفته


بیکاری و هزار راه نرفته
آمارهای رسمی از بیکاری ۳ میلیون جوان در کشورمان خبر می دهد. امروزه کمتر خانواده ای را می توان یافت که جوانانش پس از فارغ التحصیلی و گذراندن دوران خدمت نظام ، در جستجوی یافتن شغلی برای امرار معاش و سپس تشکیل زندگی ، مستاصل و نگران چشم به آینده ندوخته باشند.
اما براستی یافتن شغلی مناسب کار دشواری است یا این که معیارهای جوانان ما برای شغل یابی با واقعیات جامعه منطبق نیست. به نظر می رسد اگر با واقعیت بیکاری به گونه ای دیگر برخورد کنیم ، راههایی برای اشتغالزایی و کارآفرینی جوانان پیش رو خواهیم داشت.
کافی است تخصص ، توانمندی جسمی ، تحصیلات ، تجربه و مهارت های خود را بشناسیم و پنجره هایی به سوی جاده پیروزی را در برابر دیدگانمان بگشاییم.
▪ شناخت استعداد و توانایی:
خودشناسی و درک ظرفیت های هوشی و روانی ، یکی از مهمترین دغدغه های انسان است.
کشف استعدادها و توانایی های فردی با وجود صدها شغل متفاوت که در دنیا شناخته شده و افراد، چه موفق و چه ناموفق ، چه راضی و چه ناراضی به آن مشغول هستند، موجبات آن را فراهم کرده تا افراد برای اشتغال خود با یک پرسش حیاتی مواجه شوند: در کدام یک از مشاغل موجود، ما می توانیم موفق باشیم و با رضایت خاطر فکری ، روحی و مالی عمده زمان از یک عمر زندگی را برای آن حرفه در نظر گرفته و در واقع با کارمان زندگی کنیم؟ و یک پرسش کلی تر: واقعا کدام شغل برای ما مناسب تر است؟ این پرسش یکی از هزاران پرسشی است که شناسایی و ارزیابی ویژگی های شخصیتی و میزان و نوع هوش و استعداد افراد و توانایی های فیزیکی و روانی آنها را به عنوان یکی از ارزشمندترین اهداف بشر و چه بسا مهمترین هدف بشر مطرح می کند.
پاسخ این پرسش می تواند راهگشای افراد جامعه در تعیین اهداف خود در حضوری حرفه ای و تخصصی در اجتماع باشد و در صورتی که گزینه ای مناسب را برگزیده باشند، تاثیر بسزایی در ایجاد محرکهایی برای افزایش انگیزه در فرد و حتی خودانگیختگی می شود و البته از اینجا به بعد است که تئوریسین های بزرگ مدیریت ، نیروی انسانی را کارآمدترین و موثرترین عامل در تولید و ارائه خدمات معرفی و مدیریت منابع انسانی را پایه گذاری می کنند تا بیش از پیش بتوانند از این عامل ارزشمند در افزایش و بهبود کیفیت و بهره وری سود جویند.
▪ پرورش استعداد و تخصص گرایی:
حال که دانسته اید به چه علاقه دارید، چه استعداد و ظرفیت هایی دارید، برای آن که خود را به نیرویی کارآمد و موثر تبدیل کنید، باید نگاهی تخصص گرایانه نسبت به زمینه شغلی خود داشته باشید و بسته به نوع استعداد و شخصیت خود و البته شرایط مالی و خانوادگی بکوشید دانش ، فن و تخصص خود را ارتقائ دهید و به لحاظ شخصیتی ، فکری و روحی نیز روی خود کار کنید تا ضعفهای شما هم از نظر حرفه ای و هم شخصیتی کاهش پیدا کند و البته با شناخت نقاط قوت خود، آنها را نیز تقویت کنید. این بستگی به طرز نگرش و شرایط و خلاقیت خود شما دارد که با توجه به راههای بسیاری که برای اکتساب دانش و فن در کشور وجود دارد، کدام یک را انتخاب کنید. در این زمینه وزارت کار و امور اجتماعی و سازمان فنی و حرفه ای کشور در سالهای اخیر تلاشهای فراوانی را برای گسترش آموزش های فنی و حرفه ای چه به صورت آزاد در آموزشگاه های خصوصی و چه به صورت دولتی در مراکز موجود کرده اند و نقش بسزایی را در افزایش تخصص و فن افراد چه آنها که بدون تجربه وارد این سیستم آموزشی شده اند و چه آنها که با وجود چند سال سابقه در یک حرفه روی به آموزش های فنی آورده اند، ایفا کنید و دانش آموختگان سازمان فنی و حرفه ای که مقطع تحصیلی این سیستم به فوق دیپلم نیز ارتقاء یافته عموما با مشکلات کمتری در یافتن شغل مواجه هستند و گرایش ها و آموزش های این سیستم با توجه به توانمندی ای که به نیروهای آموزش دیده در آن می دهد، با استقبال فراوانی از سوی کارفرمایان و مدیران بخصوص در بخش صنعت روبه رو شده است و همچنین پیاده کردن این شیوه آموزشی در دوران خدمت سربازی روبه فزونی بودن ارتباط نظام وظیفه و سازمان فنی و حرفه ای نیز در غنی سازی خدمت نظام برای سربازان قابل تقدیر بوده ؛ چراکه مقدمات استعدادیابی ، کارآموزی و تخصص گرایی را در زمانی پیش از ورود جوانان به بازار کار فراهم کرده تا پس از اتمام خدمت در ایجاد شغل برای خود یا استخدام در هر واحدی از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار باشند و طول مدت بیکاریشان نیز کاهش یابد و هرچه زودتر از یک نیروی مصرفی به یک نیروی تولیدی و یا خدماتی که باعث کاهش هزینه ها و رشد درآمدهای اقتصادی می شود، شوند.
البته دانشگاه ها به اندازه ای که سازمان فنی و حرفه ای در سالهای اخیر توانسته عملکرد موثری در کاهش بیکاری در جامعه داشته باشد، نتوانسته آنچنان که باید و شاید در کاهش نرخ بیکاری تاثیرگذار باشد و این نکته نیز به عنوان یک انتقاد جدی به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری وارد است. چرا فقط مدرک؟ پس تخصص و مهارت چه؟ چرا میزان افراد متخصص و دارای دانش کاربردی که از دانشگاه ها فارغ التحصیل می شوند، نسبت به تعداد بی شمار فارغ التحصیلان دانشگاهی بسیار کمتر است؟اما همه آنچه درباره سیاست و سازمان های موجود در کشور بدان پرداخته شد، برای این بود که هم آنها را به سمت برنامه ریزی علمی و دقیق تر هدایت کرده باشیم و هم این که اگر شما امروز شاغل نیستید، علی رغم آن که استعداد، تخصص و مدرک دارید، فقط و فقط شما را عامل بیکاریتان ندانیم و به نوعی با شما همدردی کرده باشیم ؛ ولی این مشکلات ، معضلات و ضعفهای برنامه ریزی در هر دوره ای وجود دارد و تنها نباید برای شما به یک بهانه تبدیل شود تا از تلاش خود دست بردارید.
▪ برنامه شغلی ، برنامه زندگی:
با استفاده از آموخته های مرحله قبل و شناخت حاصل شده حالا باید بدانید به دنبال چه هستید. در این مقطع آرزوها، خواسته ها، تمایلات ، علایق و شرایط فکری ، مالی ، خانوادگی ، تحصیلی ، شخصیتی را معقولانه تطابق دهید و اهداف خود را ابتدا بلندمدت تعیین کنید و سپس برای دست یافتن به اهداف و آرزوهای مهم و بزرگ ، پلکان های کوچکی را که از آن به اهداف درجه دوم و سوم تعبیر می کنیم ، مشخص کنید. امیدوارانه و با توکل به خداوند، تلاش خود را که خیلی وقت است آغاز کرده اید، پرتوان تر ادامه دهید و تاکید می کنم از خستگی ، مشکلات ابتدای راه ، درآمد کم ناامید نشوید و صبور باشید؛ صبوری یکی از بهترین ویژگی هایی است که اگر از آن برخوردار نیستید حتما با توکل به خداوند و دعا کردن برای خود، آن را حاصل خواهید کرد، حتی اگر ورشکست شدید، حتی اگر دور از انتظارتان مدت بیشتری طول کشید تا به هدف اولتان دست پیدا کنید نباید یاس به خود راه دهید. همه چیز همیشه آسان به دست نمی آید و این سختی و انتظار یک امتحان است تا تو ثابت قدم شوی تا باتجربه تر عمل کنی.
فراموش نکن تو تنها نیستی. خیلی ها هم درد تو هستند، پس باز هم صبوری بایدت ، صبوری. اگر مراحل ابتدایی را بدرستی و با شناخت کافی پشت سر گذاشته باشی ، مطمئن باش انتخاب تو اشتباه نیست و اگر مشکلی در راه پیشرفت تو وجود دارد، به خاطر انتخاب تو نیست. شاید به خاطر اشتباه در عملکرد و برنامه ریزی ات باشد، پس مجدد آنچه را انجام داده ای ، مرور کن و سعی کن خطاهایت را کمتر کنی. در اینجا تمرکز کردن روی کاری که انجام می دهی ، بسیار موثر خواهد بود، پس امور جنبی و افکار مزاحم و نکات محدود و خشک را از برنامه اصلی خودت حذف کن. برنامه حرفه ای و برنامه زندگی ، قبل از هر چیز یک خطمشی عمومی برای عمل است. این برنامه دربرگیرنده مواردی برای رسیدن به هدف و ابزار لازمی است که برای تحقق این هدف موردنیاز است. نمی توانیم از اهداف حرفه ای جدای از اهداف زندگی شخصی که محور اصلی زندگی هستند، حرف بزنیم.
دقیقا داخل اهداف زندگی است که اهداف حرفه ای تعریف و شکل می گیرند.
دو وظیفه از مهمترین وظایف مدیران عبارت است از برنامه ریزی و کنترل. شما باید موسسه ای که بیش از همه برای شما عزیز است ، یعنی زندگی حرفه ای خود را مدیریت کنید. باید انگیزه داشته باشید تا حداقل یک بار در سال از هرآنچه که انجام داده اید، ارزیابی دقیقی داشته و با هرآنچه که برنامه ریزی کرده بودید، مقایسه کنید. سپس تفاوت برنامه و عملکرد را مقایسه و تحلیل کنید و بالاخره با افزایش تجارب ، توانمندی های جدیدی کسب کنید که بتوانید در برنامه حرفه ای از آنها استفاده کرده و آنها را به روز درآورید.کارشناسان اعتقاد دارند، معمولا هر فردی بعد از آن که به طور متوسط ۲ سال در یک شغل خاص کار کرد، در صورت عدم تمایل در کار، خسته و ناراحت می شود. بنابراین برنامه شما باید در انطباق با این دوره ها پی ریزی شده باشد.
از طرف دیگر، ضروری است اخلاقیات ، فلسفه یا روحیه سازمان و فردی که می خواهد در آنجا کار کند، هماهنگی داشته باشند. اگر چنین هماهنگی وجود نداشته باشد، شما هرگز نخواهید توانست به طور کامل شکوفا شده و اهداف خودتان را تحقق بخشید.
چیزی که بیشتر از همه برای تهیه برنامه حرفه ای مشکل است ، اتخاذ تصمیم برای تهیه آن است. هنگامی که از این مرحله گذشتید، مشکلات پشت سر شما قرار خواهند گرفت.
کدام سازمان یا شرکت را انتخاب کنیم؟ در این مرحله با توجه به شناختی که از خود و شغلی که مناسب خود یافته ایم و برنامه ریزی و تعیین اهدافمان ، در جستجوی مکانی برای اشتغال خود خواهیم بود. البته گاهی نیز امکانات و تسهیلات موجود در کشور که توسط سازمان های دولتی ارائه می شود یا سرمایه شخصی که فرد از آن برخوردار است و با توجه به ایده ای که در سر دارد و توانایی های خود، اشتغال ایجاد می کند و به نوعی دست به کارآفرینی می زند که بسیار قابل تقدیر است و این دقیقا همان هدفی است که در اجرایی کردن طرح خصوصی سازی از اهم برنامه های توسعه اقتصادی دولت قرار دارد.
اما افرادی که به هر دلیل قادر به خوداشتغالی یا کارآفرینی نیستند و در جستجوی سازمان مورد علاقه خویش هستند، باید از جهات زیر سازمان ها را از هم تفکیک کرده و مطابق با علاقه ، استعداد و برنامه خود دست به انتخاب زده و سراغ هر سازمان و یا مکانی نروند تا زمان را نیز کمتر از دست دهند و سازمانی که با برنامه حرفه ای شان همسویی دارد را انتخاب کنند.
با اطلاعاتی که اکنون در اختیار دارید، در این مقطع دیگر آشفته و سردرگم نیستید. دیگر به دنبال هر شغل و سازمان و شرکتی نمی روید و به هر دری نخواهید کوبید و بیهوده زمان را به بطالت سپری نمی کنید؛ چراکه خوب آگاهید باید چه چیز را جستجو کنید.نباید بهانه جویی کنید و بگویید کار نیست. این جمله یک دروغ بزرگ است.
هیچ وقت آن را باور نکنید؛ هرچند برای مسوولان یک واقعیت انکارنشدنی است ، اما حل این مشکل واقعی را به خود آنها واگذار کنید و نگذارید بیش از این شما را محدود کند. از خود شما می پرسم فکرکردن به این که کار نیست ، چه مشکلی را حل می کند؟
ناامیدی به خود راه ندهید و جلوی عواملش را بگیرید و باز هم صبور باشید. شما حق ندارید ناامید باشید؛ چراکه دیگر یک فرد معمولی نیستید. شما پی به استعداد و علاقه تان برده اید و مهارت و تخصص کسب کرده و مهمتر این که هدف دارید و اگر واقعا بدانید به دنبال چه هستید، به زمان هم مسلط خواهید بود تا آن را نیز مدیریت کرده و باور داشته باشید نیروی انسانی کارآمدی همچون شما ایده آل و دلخواه هر سازمان و مدیریتی است.
● دست به انتخاب بزنید
این مرحله حساسیت بسزایی دارد و در برنامه ریزی و تعیین اهداف شما برای زندگی و کار بسیار تعیین کننده است. ما نباید شغلی را براساس سن خود انتخاب کنیم ، بلکه پیش از هر چیز انتخاب شغل باید براساس آن چیزی که دوست داریم و از دانش و توانایی آن برخوردار هستیم ، صورت پذیرد. این مساله کاملا ثانوی است و می تواند پختگی ، تجارب حرفه ای و نرمشهای روشن فکری و تفسیر شود؛ اما سن به خودی خود هیچ اهمیتی ندارد.
آنچه درباره خود شناخته اید، بکوشید روی کاغذ بیاورید و به صورت چند عامل تاثیرگذار بدان توجه داشته باشید و پس از آن گزینه هایی را که مدنظرتان قرار دارد یا در واقع راهها و مشاغلی را که فکر می کنید می توانید در آن موفق باشید، بنویسید. پس از ارزیابی و مقایسه هایی که صورت دادید، گزینه هایی را که نوشته اید اولویت بندی کنید و سپس تصمیم بگیرید. در این مرحله لزومی ندارد که فقط یک حرفه یا زمینه کاری را انتخاب کنید، چون بسیاری از افراد به دلیل ویژگی های شخصیتی که از آن برخوردارند، یک حرفه نمی تواند آنها را حال چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ مالی ارضائ کند. تنها باید یک مورد را به عنوان حرفه اصلی که بیشترین وقت را برای آن در نظر خواهید گرفت ، انتخاب کنید و بکوشید در آن به ثبات فکری و همچنین مالی دست یابید، یعنی تردیدها و نگرانی ها و استرس هایی که نسبت به آینده تان دارید به حداقل برسد و آرامش بیشتری داشته باشید و پس از آن به حرفه های دیگری که علاقه مندید، بپردازید.
سینا ایرانپور انارکی
منبع : بازار کار


همچنین مشاهده کنید