یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فریاد دموکراسی روی ترن هوایی


فریاد دموکراسی روی ترن هوایی
تبدیل شکست یک بر صفر به برتری ۲ بر یک، اختلاف ۱۰ امتیازی بارسلونا با تیم دوم و پایان تقریبی رقابت در صدر جدول لالیگا را اعلام کرد. حالا همه می گویند بارسلونا، دردانه جدایی طلب های اسپانیا، تابستان رسماً جشن قهرمانی برپا خواهد کرد. کسی چه می داند. شاید چند آسیب دیده، شاید چند نتیجه بد، شاید... نه، شوستر سرمربی معزول رئال مادرید به ما می گوید در اینکه سال، سال بارساست کوچک ترین تردیدی به خود راه ندهیم. نوامبر ۲۰۰۱ در مقاله یی از شرایط عجیب رقابت در فوتبال اسپانیا گفتم. پس از آن دست نوشته، ۳۰۰ بار دیگر دست به قلم شدم اما بین تمام مقالات محتوای آن مطلب خیلی خوب در خاطرم باقی مانده است. اینجا اسپانیاست، یک اتفاق، یک ضربه و یک تصمیم همه چیز را زیر و رو می کند.
شما یوردی کرایف را می شناسید؟ من خیلی خوب او را به جا می آورم، همان طور که قهرمانی اعجاب انگیز والنسیا در سال ۲۰۰۲ را به یاد می آورم و هنوز مزه آن ضربه استثنایی زیدان در فینال لیگ قهرمانان مقابل لورکوزن زیر دندانم است. در فصل برتری همه جانبه خفاش ها، لاکرونیا دو سال پس از کسب اولین قهرمانی در تاریخ لالیگا بالاتر از رئال مادرید و بارسلونا در رتبه دوم جای گرفت. این اتفاق، برتری همه جانبه دو قطب اصلی اسپانیا را از بین برد و در آغاز هزاره جدید، نام های جدیدی را به دوستداران نسل جدید معرفی کرد. البته تصور به زیر کشیدن مادرید و کاتالان توسط دو بزرگ به خواب رفته قابل پیش بینی تر از حدس زدن فرا رسیدن روزهای برتری ماتادورها در لیگ قهرمانان بود. چند سال بعد ابزارهای رسانه یی قدرتمند و پول های بی حساب سخاوتمندان خارجی، آنگلوساکسون ها را در موضع برتر قرار داد. اکنون می خواهم موضوع را بی ارتباط تر هم جلوه دهم؛ رئال مادرید دور از جایگاه همیشگی در حال نظاره دومین تیم رویایی بارسلونا در صدر جدول است.
به این چند مثال اشاره کردم تا نامانایی قدرت در دیار کاستیل را به رخ بکشم. پس بارسا نباید خیلی خوشبینانه به قضایا بنگرد. چرا؟ چون هفت تیم از جمع حاضران در نیمه بالای جدول فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۱ جایگاه خود را از دست دادند و دو سقوط کرده به نام های تنریف و لاس پالماس هرگز فرصت حضور مجدد در بالاترین سطح رقابت های فوتبال اسپانیا را به دست نیاوردند. سلتاویگو، رایووایکانو، سوسیه داد و آلاوس هم پس از پایان دوران کوتاه درخشش در صف انتظار برای ورود به لالیگا در حال تلف کردن عمر هستند. قوی ترین لیگ دنیا ماهیتی شبیه ترن هوایی دارد. واگن ها در تب و تاب سقوط هستند و روغن ریل ها معجونی از سیاست، فرهنگ و اقتصاد است.
ارتباط فوتبال با سیاست در شرایط والنسیا و لاکرونیا متجلی می شود. ورود دموکراسی به ارکان فوتبال اسپانیا، اجازه داد مردان منطقه گالیسیا و والنسیا حقی افزون تر از تکلم به گویش محلی را داشته باشند. اعطای خودمختاری ورزشی به تیمی مانند ویارئال اجازه داد مطابق میل خود خرج کند و از رتبه پانزدهم اولین فصل صعود به لالیگا به نایب قهرمان فصل گذشته تغییر چهره بدهد. البته همان خاصیت «ترن هوایی وار» هواداران را بین آنچه پیش بینی می کنند و آنچه حقیقت دارد، مردد نگه داشته است. دودلی، علاقه به ساختن داستان ها و شایعات را در پی دارد. زمانی حدس زدن پایان جار و جنجال های مربوط به درگیری گاسپارت و لاپورتا سوژه اصلی تلقی می شد. چنین وضعیتی را تحمل پذیر بدانید یا نه، اهمیتی ندارد. در فرهنگ اسپانیا اگر به تعطیلات می روید، نباید تلویزیون را فراموش کنید چون هر یکشنبه «باید» فوتبال ببینید.
این شور توضیح ندادنی، این علاقه عجیب مرا در ترافیک ورودی های منتهی به ورزشگاه اولدترافورد (محل انجام بازی برگشت مرحله یک چهارم نهایی فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۲ لیگ قهرمانان) معطل نگه داشت اما صبر کردن ارزش داشت چون علاوه بر اینکه شاهکار بکام را دستمایه کتاب بعدی ام قرار دادم، متوجه شدم نیمکت نشینی ناگهانی یک ستاره تا چه اندازه باشگاه های بزرگ را به انجام خریدهای بزرگ ترغیب می کند.
روزگاری سرنوشت بکام بزرگ ترین دغدغه فوتبال بود. او حرفی برای گفتن نداشت اما مردم مدام چیزهای جدیدی از بکس می شنیدند چون می خواست بشنوند، نه اینکه بکام واقعاً حرفی زده باشد. خالکوبی های بینی بکام در یک مصاحبه اختصاصی نظر مرا جلب نکرد.
این پسر آنقدر جذبه داشت که وقتی روبه رویم نشست برای اولین و آخرین بار احساس کردم مرکز ثقل جهان هستم. پسر هفت ساله من در جریان تماشای هفته پایانی فصل ۲۰۰۳- ۲۰۰۲ احساسی شبیه زمان رخ به رخ شدن من با ستاره انگلیسی داشت. سوسیه داد برای تکمیل شگفتی های خود به برتری مقابل اتلتیکومادرید و شکست رئال مادرید از بیلبائو احتیاج داشت. در سن سباستین چه غوغایی برپا بود. همیشه در پی یافتن وجوه اشتراکی بین باسک و اسپانیا بوده ام و می دانم که اشتباه می کنم. اگر سیاست را دوست داشته باشید، بین این وادی و فوتبال اسپانیا ارتباطی ناگسستنی می یابید. کاپاروس سرمربی بیلبائو هنگام شکل گیری یکی از معدود پیروزی های این فصل تیمش همان جمله تکراری اما نغز «در فوتبال یک روز قهرمان هستید و یک روز دیو» را تحویل خبرنگاران داد. خب، می توانید تفکرات قدیمی را در قالب فریاد علنی کنید اما دیدگاه هواداران حداقل در هشت سال اخیر تغییر یافته است.
از طریق چت نمی توانید فوتبال را دموکراتیزه کنید اما اگر کنار یک مطلب اینترنتی پیغام محبت آمیز بگذارید، یعنی اینکه حرف های نویسنده را تایید کرده اید، اگر هنوز در لابه لای سطرهای مطلب دنبال یک ارتباط معنایی می گردید، سخت در اشتباه هستید. فوتبال اسپانیا معجونی از دموکراسی و دیکتاتوری، عدم ثبات (قابل توجه بارسای مغرور) و سیاست گاهی کثیف و هیجانی است که به شکل یکسان روی کودکی هفت ساله و نویسنده یی ۵۰ ساله تاثیر می گذارد.
فیل بال
نویسنده ساکرنت
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید