یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پایان عصر بازیکنان هلندی در نیوکمپ


پایان عصر بازیکنان هلندی در نیوکمپ
خبر جدایی جیووانی فان برونکهورست از بارسلونا شاید آن قدر حتی برای خود هواداران این تیم هم جذابیت نداشت اما اگر به تار و پود این پروسه وارد شویم و سعی کنیم با دیدی موشکافانه آن را بررسی کنیم با مسأله‌ای روبرو می‌شویم که شاید بتوان آن را پایانی بر یک روند دانست؛ پایان عصر بازیکنان هلندی در بارسا.
شاید شروع این عصر را بتوان با حضور رینوس میشل روی نیمکت آبی‌و اناری‌پوشان دانست. او با ایده‌های خاص خود بارسلونا را متحول و بدل به باشگاهی کرد که از رئال مادرید پیشی گرفت.
میشل در باشگاهی مردمی و پویولیستی علیه رئال سلطنتی قیام کرد و در این راه سربازی داشت که سال‌ها بعد راه فرمانده را در پیش گرفت؛ یوهان کرایوف.
حضور او در بارسلونا خیلی اتفاقی صورت گرفت. شاید اگر رئال باشگاهی سلطنتی و وابسته به ژنرال فرانکو، دیکتاتور مستبد آن زمان اسپانیا نبود، همه امروز کرایوف را اسطوره جاودان رئال مادرید نام می‌بردند. اما کرایوف در کنار رینوس میشل که طی دو دوره بین سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۵ و سپس ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۶ هدایت تیم را برعهده داشت، انقلاب بارسا را پیش برد. میشل مبتکر فوتبال شناور، مغز متفکر بیرون زمین بود و کرایوف وزیر این شطرنج نوین.
همین تیم و این تاکتیک باعث شد تا بارسا پس از ۱۲ سال یعنی در سال ۱۹۷۲ قهرمان لالیگا شود.
آنها در آن فصل رویایی ظاهر شدند و در سانتیاگو برنابئو با ۵ گل به پیروزی رسیدند. اما با جدایی رینوس میشل سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸ دهه ثبات لقب گرفت. ستاره‌هایی همچون مارادونا، استویچکوف، گری‌لینه‌کر و لادروپ به بارسا آمدند اما خبری از توفان کرایوف، نیکسنز و میشل نبود.
انگار بارسا باز هم احتیاج به روح هلندی در جسمش داشت.
این بار کرایوف روی نیمکت نشست تا تیم رویایی‌اش را شکل دهد؛ تیمی که ۸ سال پیاپی بهترین و زیباترین فوتبال ممکن را در اروپا بازی می‌کرد. در دوران کرایوف تنها سه هلندی در این تیم حضور داشتند. رونالد کومن، ریچاردو یچگه و یوردی کرایوف ستاره‌های دیگری بودند که تحت هدایت تری‌ونه‌بلز انگلیسی، سزار لوئیس منوتی و حتی کمی قبل‌تر از آنها اودولاتک موفق به کسب افتخارات شاخص نشده بودند اما کرایوف به عنوان وزنه‌ روحی و کسی که به فلسفه فوتبال شناور اعتقاد داشت، افتخارات را یکی پس از دیگری درو کرد.
او چهار سال پیاپی قهرمان لالیگا شد. جام قهرمانی جام در جام اروپا را در سال ۱۹۸۹ در ویمبلی بالای سر برد و افتخاری را وارد ویترین باشگاه کرد که در تاریخ ۹۳ ساله تیم تا آن مقطع بی‌سابقه بود و فتح جام باشگاه‌های اروپا در سال ۱۹۹۲؛ هنوز هیچ‌کس ضربه آزاد رونالدکومن و فرار او بعد از گل که در دقایق اضافه وقت دوم به ثمر رسید را فراموش نکرده است.
در راه قهرمانی نیز معمار (کرایوف) و مجری طرح (کومن) هلندی بودند. حکومت کرایوف در بارسا و دوام تیم رویایی‌اش ۸ ساله بود. پس از او بابی‌رابسون یک فصل روی نیمکت تیم نشست اما ارتباط عاطفی نیوکمپ با هلندی‌ها پای لوئیز فان خال، مردی که دو سال قبل با آژاکس قهرمان اروپا شده بود را هم به بارسا باز کرد.
او با خودش استخوان‌بندی آژاکسی که قهرمان اروپا بود را هم به نیوکمپ آورد. برادران دی‌بوئر، وینستون بوگارد و مایکل رایزیگر ستون‌های دفاعی تیم را محکم کردند و کوکو و بودوین زندن که عضو آیندهوون بودند در کنار رونالد دی‌بوئر به کارهای خط میانی سر و سامان دادند. اما این پایان کار نبود. پاتریک کلایورت مهاجم رعنای لاله‌ها و رود هسپ سنگربان هلندی نیز به این جمع اضافه شدند تا آبی و اناری‌پوشان در هر چهار خط نماینده هلندی داشته باشند. شاید تنها ستاره غیرهلندی فان خال، ریوالدو برزیلی بود که نقش بسزایی هم در موفقیت‌های تیم داشت.
ریوالدو در این تیم مرد سال فوتبال اروپا شد. هر چند دوران کاری فان خال روی نیمکت بارسا طی دو دوره روی هم رفته چهار سال طول کشید و در سال ۲۰۰۳ هم بعد از نتایج ضعیف، تحت فشار شدید انتقادات استعفا داد، اما در زمان غیبت او بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ سرافرر و رکساچ هرگز نتوانستند راه هلندی او را حتی با اضافه شدن ستاره‌ای همچون مارک اوورمارس که از آرسنال آمده بود تکرار کنند.انگار به لشکر هلندی – برزیلی بارسا فقط یک هلندی می‌توانست سر و سامان ببخشد.
● عصر جدید
سپس نوبت فرانک رایکارد رسید که بدون سابقه درخشان مربیگری روی نیمکت مربیگری بارسا نشست تا کار جدیدی را آغاز کند. او می‌خواست با تکیه بر این فرضیه که «هر بار هلندی‌ها روی نیمکت‌ بارسا نشسته‌اند، باشگاه موفق شده» دوران طلایی میشل و کرایوف را تکرار کند.
اصلاحات او از سال ۲۰۰۳ آغاز شد و بارسا تحت هدایت او جان تازه‌ای پیدا کرد. در حالی که تنها در تمام این مدت ۳ هلندی را در لیست نفراتش می‌دید، جایگاهی همچون تیم رویایی کرایوف پیدا کرد.
دو قهرمانی پیاپی در لالیگا اوج فعالیت‌های رایکارد در نیوکمپ بود. اما یک افتخار بزرگ دیگر برای هلندی‌های بارسا رقم خورد؛ پس از آنکه کرایوف نخستین و تنها جام قهرمانی باشگاه‌های اروپا را تا سال ۲۰۰۶ برای کاتالان به ارمغان آورد نوبت به رایکارد رسید و او هم موفق شد تا این عنوان با ارزش را به نام خود ثبت کند.
حالا تیم رایکارد یک تنه به تیم کرایوف زد و ثابت کرد آنها هم رویایی هستند. رایکارد بدل به چهارمین مربی هلندی موفق تاریخ باشگاه شد.
اگر چه او در فصلی که گذشت تنها توانست یک جام از جمع ۷ جام در دسترس را به دست آورد، اما تأثیرش در تیم به حدی بود که پس از راه افتادن شایعات پیوستنش به میلان در اواسط فصل گذشته، خوان لاپورتا، رئیس باشگاه به طور غیرمستقیم اعلام کرد که اگر رایکارد برود، حتما یک مربی هلندی را جایگزین وی می‌کند.
درست است که رفتن فان برونکهورست به معنای پایان سه دهه حضور بازیکنان هلندی در بارساست، اما بدون شک تفکر حاکم بر این تیم هنوز هم هلندی است.
بارسا آبی و اناری می‌پوشد، اما نوستالژی نارنجی برای هواداران این تیم آن‌قدر پررنگ است تا آنها حاضر به دیدن غیرهلندی‌ها روی نیمکت تیمشان نباشند. روح رینوس میشل، یوهان کرایوف، لوئیس فان خال و فرانک رایکارد تا ابد در نیوکمپ حضوری ویژه خواهد داشت؛ یک روح واحد هلندی که افتخارات بزرگی را برای کاتالان به ارمغان آورده است.
آنها باعث بزرگی بارسا در اروپا و جهان شده‌اند و تا سالیان سال نام این چهار هلندی در تاریخ نیوکمپ ثبت خواهد ماند.شاید دیگر هیچ بازیکن هلندی در فصل آتی پیراهن بارسا را بر تن نکند اما بارسا با تفکرات لاله‌های نارنجی‌ها همیشه موفق بوده است و خواهد بود.
محمد پورمحمد
منبع : روزنامه پاس جوان


همچنین مشاهده کنید