چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

شان نزول سوره اللیل


شان نزول سوره اللیل
۱) وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی.
۲) وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّی.
۳) وَ ما خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثی.
۴) إِنَّ سَعْیَكُمْ لَشَتَّی.
۵) فَأَمَّا مَنْ أَعْطی وَ اتَّقی.
۶) وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنی.
۷) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْری.
۸) وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنی.
۹) وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنی.
۱۰) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْری.
۱۱) وَ ما یُغْنِی عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّی.
۱۲) إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدی.
۱۳) وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَهَٔ وَ الْأُولی.
۱۴) فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّی.
۱۵) لا یَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَی.
۱۶) الَّذِی كَذَّبَ وَ تَوَلَّی.
۱۷) وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَی.
۱۸) الَّذِی یُؤْتِی مالَهُ یَتَزَكَّی.
۱۹) وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَهٍٔ تُجْزی.
۲۰) إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلی.
۲۱) وَ لَسَوْفَ یَرْضی.
□□□
۱) سوگند به شب چون پرده افكند،
۲) سوگند به روز چون جلوه‏گری آغازد،
۳) و [سوگند به‏] آنكه نر و ماده را آفرید،
۴) كه همانا تلاش شما پراكنده است‏.
۵) اما آنكه [حق خدا را] داد و پروا داشت‏،
۶) و [پاداش‏] نیكوتر را تصدیق كرد،
۷) بزودی راه آسانی پیش پای او خواهیم گذاشت‏.
۸) و اما آنكه بخل ورزید و خود را بی‏نیاز دید،
۹) و [پاداش‏] نیكوتر را به دروغ گرفت‏،
۱۰) بزودی راه دشواری به او خواهیم نمود.
۱۱) و چون هلاك شد، [دیگر] مال او به كارش نمی‏آید.
۱۲) همانا هدایت بر ماست‏.
۱۳) و در حقیقت‏، دنیا و آخرت از آن ماست‏.
۱۴) پس شما را به آتشی كه زبانه می‏كشد هشدار دادم‏.
۱۵) جز نگون‏بخت‏تر[ین مردم‏] در آن درنیاید:
۱۶) همان كه تكذیب كرد و رخ برتافت‏.
۱۷) و پاك‏رفتارتر[ین مردم‏] از آن دور داشته خواهد شد:
۱۸) همان كه مال خود را می‏دهد [برای آنكه‏] پاك شود،
۱۹) و هیچ كس را به قصد پاداش‏یافتن نعمت نمی‏بخشد،
۲۰) جز خواستن رضای پروردگارش كه بسی برتر است [منظوری ندارد].
۲۱) و قطعاً بزودی خشنود خواهد شد.
□□□
این سوره در شأن مردی از انصار نازل شده كه در خانهٔ مرد فقیری درخت خرمایی داشت. او برای چیدن خرما و یا سركشی به درخت بدون اجازه وارد خانهٔ مرد فقیر می‌شد و آنقدر بخیل بود كه اگر كودكان آن مرد دانهٔ خرمایی را به دهان گذاشته بودند به زور از دهان آنها بیرون می‌كشید. سپس مرد فقیر به پیامبر شكایت نمود و آن حضرت درخت را طلبید و فرمود: درخت خرمای خود را به من در مقابل درخت خرمایی در بهشت بفروش. آن مرد قبول ننمود. فرمود: به من به حدیقه‌ای یعنی باغ مخصوصی در بهشت بفروش. گفت: حاضر نیستم چون من درختان بسیاری دارم و خرمای هیچ كدام به خوبی خرمای این درخت نیست. این را گفت و رفت. یكی از یاران پیامبر به نام «ابودحداح» این سخنان را شنید و گفت: اگر من این درخت را از این مرد خریداری كنم، به من همان چیزی را كه می‌خواستید به او بدهید، می‌دهید. پیامبر فرمود: آری. ابودحداح رفت و آن درخت را به مبلغ چهل نخل از او خرید و نزد پیامبر آمد و عرضه داشت: یا رسول الله از من آن درخت را بگیر و به من آن باغ را كه به او وعده فرمودی عطاكن. پیامبر فرمود: برای تو در بهشت باغها و باغهایی است و خداوند در شأن ابودحداح و آن مرد بخیل سوره اللیل را نازل فرمود.
منبع : به‌سوی نور