یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

حرکت سلفی ؛ راهبرد آمریکایی - اسرائیلی


حرکت سلفی ؛ راهبرد آمریکایی - اسرائیلی
انتشار فتواهای تفرقه انگیز در روزهای اخیر توسط برخی از مفتیهای وهابی، قلوب مسلمانان بویژه شیعیان را آزرده خاطر نمود و موجبات خرسندی دشمنان اسلام را فراهم آورد. این در حالی است كه موج مخالفتها، اعتراضهای گسترده گروهها و مراجع تقلید و حتی اهل تسنن در واكنش به این گروه، رو به تزاید است.
در سالهای اخیر، وهابیون با دامن زدن به تفرقه افكنی میان مسلمانان، زمینه های طرد خویش را از منظومه جهان اسلام فراهم آورده اند. این جریان تاكنون بارها در اقدامهای مشابه، با اهانت به مقدسات شیعه، همسویی و همگرایی خود را با بیگانگان به منظور دستیابی به اهدافی مشترك، به منصه ظهور رسانده اند.
در این میان، نقش استعمارگران در ایجاد چنین هویت اعتقادی جهت جبهه بندی در میان مسلمانان، بر كسی پوشیده نیست. در سالهای اخیر رفتارهای افراطی این گروه- كه حتی واكنش تند شخصیتهای دینی در جهان اهل تسنن را در پی داشته است- بیانگر انزوای این نحله افراطی و مطرود در جهان اسلام می باشد. امروزه گروه یاد شده برچسب تروریستی را در سطح جهان در حالی یدك می كشد كه شاخه های منشعب این جریان فكری، با مواضعی همسو با استكبار، منافع آنان را تأمین نموده است.
هنگامی كه حامیان تفكرات سلفی در عراق افرادی را گروگان گرفتند و آنها را در بدترین شكل به قتل رساندند، ذهنیت كشورهای دیگر را نسبت به اسلام تغییر داده و چهره ای خشن و غیرانسانی را از دین مبین اسلام ارایه نمودند.
اسلام دین محبت، مودت و احترام به انسانهاست. همین شاخصه تعالیم اسلامی، وجهه ای انسانی از آموزه های دینی را به نمایش گذاشته است. صاحب نظران غربی با تمایزهای اعتقادی و تقسیم جهان اسلام به سه قسمت «متحجر، لیبرال و اسلام میانه»، چگونگی تعامل خود را با آنان تعریف كرده اند. براساس باور اكثر تحلیلگران، متحجران محصول فكر هژمونی سلطه اند كه ضمن ایجاد فرصت برای رشد آنان، با حمایتهای گسترده مالی، بقای گروه مذكور را تضمین نموده اند.
«دانیل پاییس» از فعالان ضد اسلام در آمریكا كه عضو سازمان سیا می باشد، پیشنهاد داده است مؤسسه ای ضد اسلام با هدف مقابله با فعالیتهای سیاسی مسلمانان تشكیل شود.
براساس دیدگاه وی، اسلام متحجر به دلیل ایده ها و اندیشه های فسیلی نمی تواند جایگاهی داشته باشد؛ پس از این طریق بخشی از بدنه این دین آسمانی را فاقد دیدگاههای عقلی و منطقی ارزیابی می كنند تا بهتر بتوانند آمال شوم خویش را جهت تخریب چهره اسلام تعقیب كنند. بدین ترتیب، همواره افكار سلفی گری مورد حمایت غرب بوده است، اگر چه در مواقعی، به ظاهر راهبرد مبارزه با آنان را اتخاذ كرده اند.
اكنون این سؤال مطرح است كه افراد یاد شده چه اهدافی را با طرح این گونه فتواها دنبال می كنند؟
یكی از راهبردهای آمریكا و اسراییل در جهان اسلام، پیگیری خط تفرقه بین شیعیان و اهل تسنن است تا با تبلیغات كاذب و فضاسازی مسموم، بستری را جهت برخوردهای فرقه ای بین آنان به وجود آورند.
در سالهای اخیر، عراق عرصه خشونتهای دینی بوده است تا اشغالگران بدین طریق القا نمایند خروجی حوادث بیانگر رویارویی شیعه و سنی است. وهابیت كه منتهی الیه طیف اهل سنت به شمار می روند، با تأثیرپذیری از القائات قدرتهای فرامنطقه ای، شیعیان را به عنوان یاغی و مشرك معرفی نمودند تا فتواهای اخیر در خصوص تخریب ضریح مطهر ائمه معصومین(ع) را از این رهگذر توجیه نمایند.
شایان ذكر است، گروه مذكور به دلیل رفتارهای افراطی خویش در سالهای اخیر از سوی علمای مطرح جهان اسلام طرد شده و نباید رفتارهای آنان را به حساب اهل سنت گذاشت.
بدین ترتیب، ارتكاب چنین جنایتهایی و انتساب آن به اهل سنت، امری غیر قابل پذیرش است، زیرا فعالیتهای سالیان طولانی تقریب مذاهب و تلاش شخصیتهای هر دو طرف شیعه و سنی، این ادعا را باطل می نماید.
پس از انفجار حرمین عسكریین در مرحله اول، دو گروه شیعه و سنی با هوشیاری و وحدت كامل و درك صحیح شرایط موجود، توطئه دشمنان را خنثی كردند.برخوردهای غیرمنطقی مأموران سعودی با زائران ایرانی، از شكل گیری توطئه ای جدید علیه شیعیان حكایت می كند. این رفتارهای نادرست عنصر وحدت بین مسلمانان را مخدوش می نماید؛ اما باید دید چه كسانی از وحدت مسلمانان متضرر می شوند. شك نیست، افرادی و گروههایی راهبردهای مذكور را جهت دستیابی اهداف خود پیگیری می كنند كه بیشترین صدمه و در نتیجه انسجام مسلمانان متوجه آنهاست.
مغرضانی كه بدترین اتهامها و تهمتهای ناروا را به شیعیان نسبت می دهند تا از این رهگذر بتوانند جسارت صدور فتواهای مشابه را به دست آورند، نباید فراموش كنند كه «الحاد» مهمترین محور فكری و مبانی نظری مكتب ماركسیسم است؛ این در حالی است كه محافل آكادمیك و علمای وهابی نسبت به مكتب مذكور واكنش و اقدامهای در خور وظیفه انجام نداده اند. بر این قیاس، مقایسه برخورد این نحله فكری به اصطلاح اسلامی(!؟) در برخورد و ضدیت با شیعه، نمایانگر اوج خودخواهی و خشك مغزی افرادی است كه با اعمال نسنجیده و فتواهای تفرقه افكنانه خود هزینه های دستیابی قدرتهای فرامنطقه ای را به اهدافشان به حداقل رسانده و در موقعیت آنها سهیم می باشند، بنابراین در شرایط موجود شكل گیری محور «سلفی - آمریكایی» بر كسی پوشیده نیست.
در آستانه انتخابات دور دوم آمریكا، مواضع امنیتی و تهدیدهای عوامل اجرایی وهابیون پیروزی بوش را برای یك دوره چهار ساله دیگر تضمین نمود. نحوه برخورد آمریكاییها با پدیده القاعده و تطویل این ماجرا، نمایش پرده دیگری از همكاری و همراهی آنان با نظام سلطه جهانی است. اكنون روشن شدن هم پیمانی این جریان فكری با استكبار جهانی (با وجود آنكه ظواهر امر از مقابله آنان با آمریكا حكایت می كند) مسلمانان جهان را برای طرد جریان وهابیت بیش از پیش مصمم نموده است، به گونه ای كه علامه یوسف قرضاوی رئیس جمعیت علمای اسلامی، با تقبیح رفتارهای افراطی القاعده، فعالیتهای آنان را موجب وهن اسلام دانسته و مواضع آنها را زیر سؤال برده و شیخ الازهر نیز افراد صاحب فتوا را «جهال» توصیف نموده است.
آنچه مسلم است، گرچه جریان وهابیت با اظهارنظرهای اخیر نسبت خودشان را با مسلمانان باز تعریف كردند، اما آشكار شدن پیوندهای مشكوك آنان با استكبار، انزجار جوامع اسلامی را از آنها كه پایگاهی نیز در میان مسلمانان ندارند، در پی داشته و روز به روز رو به تزاید و گسترس می باشد.
شایسته است جهان اسلام اعم از شیعه و سنی در مانوری گسترده، با محكوم نمودن اظهارنظرها و حركتهای اخیر وهابیت، برادران و خواهران مسلمان را جهت مقابله با هرگونه توطئه ای از سوی جبهه استعمارگران به وحدت فراخوانی نمایند.
غلامرضا قلندریان
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید