پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چالش ها و چشم اندازهای روابط ایران و ازبکستان


چالش ها و چشم اندازهای روابط ایران و ازبکستان
روابط كشورهای ایران و ازبكستان از سال ۱۹۹۱ امكانپذیر شد. در آن سال با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری ازبكستان اعلام استقلال نمود و روابط سیاسی مستقل با كشورهای مختلف را آغاز كرد. تا پیش از آن روابط ایران و دیگر كشورها با این منطقه از جهان فقط از طریق دولت مركزی در مسكو امكانپذیر بود و عملاً به جز ارتباط بسیار جزیی فرهنگی، روابط دیگری بین كشور ایران و جمهوری ازبكستان وجود نداشت. در همان زمان روابط ایران با اتحاد جماهیر شوروی روابط سردی بود و ایران جزء بلوك غرب محسوب می شد و از اقمار ایالات متحده امریكا و مجری سیاست های آن ها بود.
از سال ۱۹۷۹ كه انقلاب اسلامی در ایران صورت گرفت، ایران با توجه به ارزش های انقلاب و پیامدهای سیاسی آن از بلوك غرب و امریكا جدا شد و سیاست و روشی مستقل را در پیش گرفت كه در نتیجه آن روابط سرد گذشته با اتحاد جماهیر شوروی روبه گرمی گذاشت و ارتباطی بهتر از گذشته بر اساس احترام دوجانبه شكل گرفت.
در سال ۱۹۹۱ جمهوری ازبكستان اعلام استقلال كرد. ایران اولین كشوری بود كه این جمهوری را به رسمیت شناخت و روابط سیاسی با آن را آغاز كرد. گفتارها و كردارهای مسوولان دو كشور در آن زمان نوید آغاز یك روابط گرم و صمیمانه بین دو كشور را می داد، اما در عمل چنین نشد و امروز كه سال ها از آن تاریخ می گذرد وقتی روابط دو كشور را بررسی می كنیم می بینیم كه روابط به نسبت امكانات و بسترهای مناسب برای این روابط چندان پیشرفته نیست.
در زمینه اقتصادی ما در رده نهم شركای تجاری ازبكستان هستیم، در زمینه روابط سیاسی گرچه دو كشور همكاری های پراكنده ای دارند، اما آثاری از یك روابط زنده و گرم و پرجاذبه را نمی توانیم ببینیم.
در زمینه اجتماعی، می توان گفت كمترین آشنایی بین مردم دو كشور در این مدت زمان به وجود آمده است و اطلاعات این دو كشور واقع در یك منطقه از جهان از دورترین كشورهای جهان هم كمتر است، در زمینه توریسم روابط دو كشور بسیار ضعیف و در حد ابتدایی است و با وجود جاذبه های توریستی فراوان در دو كشور مثل سواحل دریای خزر و اصفهان، كیش، حرم مطهر امام رضا(ع) در ایران و سمرقند و بخارا و ... در ازبكستان كمترین تعداد توریست بین این دو كشور رد و بدل می شود.
در زمینه های فرهنگی و ورزشی گرچه ارتباطات بسیار جزیی وجود دارد، ولی هیچ گونه همكاری سازمان دهی شده در این زمینه وجود ندارد و در بین كشورهای منطقه كمترین تبادل دانشجو بین این دو كشور بوده است و به دلیل عدم وجود موافقتنامه مبادله شده فرهنگی در زمینه تبادل دانشجو تقریباً هیچ اقدامی در این خصوص صورت نمی گیرد اما علل این سردی روابط و یا به عبارت دیگر ضعف روابط در چیست؟
۱) تلاش ابرقدرت ها: بعد از فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ و تشكیل جمهوری های جدید، بحران های سیاسی اقتصادی شدیدی این جمهوری ها را در برگرفت، این جمهوری ها در برابر سیلی از مشكلات مختلف قرار گرفتند و همه آن ها برای نجات خود از بحران های اقتصادی دست تمنا به سوی قدرت های غربی دراز كردند و آن را به عنوان تنها منبع نجات بخش به سرزمین های خود برای سرمایه گذاری فراخواندند. غربی ها هم با دو هدف به این منطقه آمدند؛ آن ها از یك سو تلاش می كردند با حضور در حیاط خلوت كشور نوپای روسیه و قطع وابستگی های جمهوری های تازه استقلال به روسیه هرچه بیشتر ارتباط آن ها را با روسیه قطع و به خود وصل كنند و بدین ترتیب روسیه را هرچه بیشتر تضعیف نمایند و از طرفی از منابع معدنی و انرژی فراوان این منطقه بهره مند گردند. این قدرت ها و در راس آن ها امریكا با حضور خود این كشورها را از ارتباط با ایران باز داشته و یكی از شرط های همكاری و حمایت خود را عدم ارتباط این كشورها با ایران برشمردند و بدین وسیله سعی نمودند انزوای بین المللی ایران را مضاعف نمایند و اجازه ندهند پای ایران به این منطقه بیش از پیش باز شود.
۲) تبلیغات گسترده غرب در مورد حمایت دولت ایران از جریان های تروریستی و ترس این كشورها كه همه در معرض خطر بنیادگرایی اسلامی خود را حس می كنند، سبب عدم گرمی روابط گردیده است.
۳) برخی سیاسیون و دولتمردان ایرانی به دلیل بسته بودن راه های تعامل با این منطقه از جهان در دوره شوروی سابق، همیشه تمایل به سمت غرب، داشته اند. بیشتر اطلاعات، تجربیات، تحصیلات و ارتباطات آن ها با غرب بوده است، به همین جهت است كه یك جریان ناپیدای موثر سیاسیون ایران را به سمت غرب و در نتیجه غفلت از ارتباط با آسیای مركزی و از جمله ازبكستان كشانده است.
۴) ضعف مسوولان سیاسی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی دو كشور در ایجاد یك رابطه قوی و همه جانبه
۵) عدم توان ایران برای سرمایه گذاری و حل مسایل و مشكلات كشور ازبكستان به نحوی كه بتواند با این پیش زمینه در موارد دیگر هم خودنمایی كند.
۶) درگیر بودن همیشگی دستگاه دیپلماسی كشور با موضوعات گوناگونی كه در عرصه جهانی برای كشور ایران ایجاد می شود و عدم فراغت آنان برای پیروی از یك قاعده فكر شده و منسجم در ارتباط با كشورهای دیگر و از جمله كشورهای آسیای مركزی و مخصوصاً ازبكستان.
و دلایل دیگر.
اما ببینیم چه زمینه هایی برای پی ریزی روابط قوی و فعال بین دو كشور وجود دارد و به طور كلی چرا این دو كشور می توانند از قویترین ارتباطات برخوردار باشند؟
۱) وابستگی های فرهنگی، قومی، مذهبی و تجاری در طول تاریخ: مطالعه در تاریخ به خوبی نشان می دهد كه این كشورها با وجود پشت سرگذاشتن یك دوران پر از جنگ و نزاع و خونریزی همیشه ارتباطات خود را حفظ كرده اند و در طول تاریخ تحت تاثیر و تاثر یكدیگر بوده اند.
۲) محصور بودن ازبكستان در بین خشكی ها و عدم دسترسی به آب های گرم برای تجارت با دنیا و در مقابل دسترسی گسترده ایران به آب های گرم و وجود راه های مطمئن و مناسب برای اتصال این كشور به دنیا.
۳) وجود مشكلات مشترك منطقه ای مانند قاچاق مواد مخدر، تروریسم و قاچاق اسلحه كه لزوم اقدامات مشترك را ضروری می سازد.
۴) هم مرز بودن دو كشور با كشور افغانستان و وجود دیدگاه های مشترك در مورد مسایل موجود در این كشور.
۵) هم نظر بودن دو كشور در مورد یافتن راه حل های منطقه ای برای مسایل و مشكلات امنیتی و عدم لزوم حضور نیروهای خارجی برای حل این گونه مسایل در منطقه.
۶) حضور دو كشور در یك منطقه از جهان كه لزوم ارتباطات منطقه ای را دوچندان می كند مخصوصاً حضور ایران در كنار خلیج فارس و حضور ازبكستان در قلب آسیای مركزی.
۷) زمینه های مساعد تبادلات تجاری و اقتصادی بین دو كشور، برای مثال دولت ازبكستان كه درصدد خودكفایی در زمینه نفت و گاز است به خوبی مشتاق است كه از توان ایران برای این خودكفایی بهره مند شود و یا مكانیزه كردن سیستم های اداری و كارخانجات كه ایران در این زمینه پیشرفته می باشد و در مقابل ازبكستان دارای محصولاتی مانند پنبه و مواد معدنی است كه می تواند بخشی از نیاز بازار ایران را تامین نماید.
۸) فشارهای جامعه جهانی مخصوصاً اروپا و امریكا به هر دو كشور در مورد مسایل مشابه مانند حقوق بشر و عدم همكاری با سیستم تجارت جهانی از نظر بانكی و عدم تبعیت از رویه های مرسوم و معمول بین المللی در زمینه پولی و تجاری.
۹) حضور فعال دو كشور در پیمان های منطقه ای مانند اكو و شانگهای.
البته بررسی همه جانبه روابط ایران و ازبكستان و روند موجود آن و امكانات موجود برای گسترش این روابط در آینده مستلزم وقت و نوشتاری بسیار طولانی است ولی به نظر می رسد حتی توضیحات مختصر بالا نیز نشان می دهد كه دو كشور باید با بازنگری روابط گذشته و با استفاده از بسترهای موجود برای گسترش روابط مانند عضویت در سازمان های اكو و شانگهای شالوده یك رابطه قوی و مستحكم در همه زمینه های اقتصادی و امنیتی فرهنگی و ... را پایه ریزی نمایند و همچنین به نظر می رسد كه به نفع ایران است كه در این موضوع پیشقدم شود و طرف ازبكی را برای توسعه این همكاری ها به صحنه بكشاند.
محمد درخشان مباركه
منبع : روزنامه ایران