دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


ریسکهای کسب و کار


ریسکهای کسب و کار
پیش از آن که پیرامون بازده های قابل توجه در کسب و کار خیلی به هیجان بیاییم، ایده خوبی است که به ریسکها و مخاطرات موجود در آن هوشیارانه نگاهی داشته باشیم. جالب است که بدانید همیشه ریسک و بازده به یکدیگر وابسته هستند و تلاش نکنید که رابطه آنها را نادیده بگیرید. انتظار و چشم داشت غیرواقعی آن است که کسب بازده بالاتر از میانگین سرمایه گذاری را بدون پذیرفتن همان میزان ریسکهای بالاتر از میانگین را خواستار شویم. برای بدست آوردن درآمدهای بالاتر باید به همان اندازه ریسکهای بیشتری را بپذیریم.
بسیاری از مردم به طور طبیعی از ریسک، گریزان هستند. به نظر می رسد آنها گرفتن ریسکهای بزرگ را دوست ندارند به ویژه اگر این ریسک مربوط به بازارهای مالی باشد. دادوستد در بازارهای مالی به داشتن ریسکهای خیلی بالا شهرت یافته است به طوری که واقعیتها نشان می دهد درصد بالایی از سرمایه گذاران سرانجام زیان می کنند. این واقعیتی است که بسیاری از مردم در بورس کالا، سهام یا ارز میزان قابل توجهی از پول خود را از دست می دهند. با وجود ریسکها و مخاطرات بزرگ در بازارهای مالی باز سرمایه گذاران مبالغ بزرگی را نسبت به کل سرمایه خود در هر دادوستد وارد می کنند. در این باره یک مثل قدیمی و مشهور چنین می گوید:" بهترین شیوه کاهش ثروت آن است که با یک سرمایه بزرگ یک دادوستد و تجارت را آغاز کنید!"
شهرت تجارت بسیار مخاطره آمیز در معاملات بازارهای مالی شاید تا حدودی غیرمنصفانه به نظر آید. بیایید به یک معامله مخاطره آمیزی فکر کنید. هر چند بازارهای مالی مکانی برای بخت و آزمودن شانس نیست، اما برای بازگو کردن مطلب نیاز است که این مثال آورده شود. تصور کنید فردی تصمیم می گیرد در یک معامله قماربازانه شرکت کند. در این شرایط وی تصمیم می گیرد که از چرخ رولت (اسباب چرخان قمار) برای قمار استفاده کند. او با سرمایه ۵۰۰۰ دلاری خود دست کم ۵ دلار را روی میز شرط بندی می کند که چنانچه در این رویداد شانسی بازنده گردید پشتوانه سرمایه ای خود دستخوش تغییر نامحسوسی شود. اگر او همه ۵۰۰۰ دلار سرمایه خود را شرط بندی می نمود روی خط قرمز قرار داشتد و جای شگفتی نیست که فوری همه دارایی خود را از دست می داد. از سوی دیگر با شرط بندی روی تنها ۵ دلار می تواند برای مدت طولانی بازی کند و شاید زیانهای بزرگی نصیبش نشود.
دادوستد در بازارهای مالی و کالا همین احساس و بینش را نیاز دارد. این برعهده سرمایه گذار است که در مورد مدیریت ریسک و اداره دارایی خود چگونه تصمیم گیری نماید. او می تواند در یک معامله بزرگ شرط بندی کند و یا تنها بخش کوچکی از دارایی خود را در معامله صرف نماید.
یک سرمایه گذار در بازار مالی می تواند با دقت معامله کند و هوشیارانه ریسک های اندک ۲ یا ۳ درصدی را بر روی اصل سرمایه برای هر دادوستد بپذیرد. در این حالت وی می تواند بارها در این راه برای مدت طولانی تجارت کند و تنها میزان کمی از سرمایه را از دست بدهد. با این وجود بسیاری از مردم شکیبا نیستند. مایه تاسف است که زیان های بزرگ از آن کسانی است که بر روی خودشان کنترل و تسلط ندارند. آنها نمی توانند بر دادوستدهای خود بازبینی کنند و مهار کردن احساسات در شرایط محتلف برایشان دشوار است. در حقیقت این گونه سرمایه گذاران ریسکهای بزرگی را برای بدست آوردن زود هنگام ثروت می پذیرند. یک راهی که منجر به زیانهای بزرگ می شود آن است که کورکورانه پولتان را به مدیران پولی یا مشاوران سرمایه گذاری و یا دیگر معامله گران برای تجارت بسپارید.
یک گفته مشهور در مورد تجارت به این نکته اشاره می کند که بیشتر مردم نمی خواهند ریسکهای بازار مالی را به همان میزانی که فکر می کنند، بپذیرند. هر کسی که می خواهد در بازارهای مالی سوداگری و سفته بازی کند باید آگاهانه ریسکهای مورد بحث را پذیرا باشد.
کنترل و مدیریت ریسکهای کسب و کار بخش مهمی از کامیابی و موفقیت در تجارت به شمار می آید. اگر چه ریسکها می توانند مهار و مدیریت شوند، اما آنها هر گز به طور کامل نمی توانند زدوده و حذف شوند. به خاطر داشته باشید که کسب سودهای بزرگ برای سفته بازان قابل دسترس است چراکه آنها کلیه ریسکهای موجود را در نظر می گیرند.
هنگامی که معامله گر کالا یک قرارداد بازار آینده را خریداری می کند اگر قیمتها کاهش یابد وی زیان خواهد کرد. هر چند از لحاظ فرض علمی ریسک معامله گر محدود به رسیدن قیمت کالا به صفر است، اما اگر وی به فروش دست نزند باید ارزش زمانی پول را در نظر آورد. چنین ریسکهایی از لحاظ فروض علمی نامحدود به شمار می آیند چراکه هیج سقف قطعی و مطلق نمی توان برای محدود کردن افزایش قیمت کالا در نظر گرفت. قیمتها می توانند با این فرض بدون محدودیت بالا بروند.
در عمل می توان زیانها را محدود کرد و معامله گران محتاط سعی می کنند که همیشه با یک برنامه زیانهایشان را کاهش دهند هر چند که به طور کامل نمی توان در یک مقدار خاص همواره محدود کردن زیان را ضمانت و تعهد نمود، اما موضوع مهم آن است که می توان در عمل با مقدار ناچیزی اختلاف در مقدار مورد انتظار زیان را مدیریت و مهار کرد. تنها رویدادها غیرمنتظره ای همچون جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ می تواند زیانهای بالایی را برای یک معامله گر به همراه داشته باشد، چرا که مدیریت ریسک تا حدی عملی نخواهد بود.
● نمونه واقعی:
در ۹ ژانویه ۱۹۹۱ روزی که وزیر دولت جیمز بیکر در تلاشی برای جلوگیری از جنگ خلیج فارس با سفیر عراق ملاقات کرد نوعی خوشبینی منطقی در بازارهای مالی نسبت به نتیجه مثبت این نشست جریان داشت. نتیجه جلسه در برابر مطبوعات و ازدحام مصاحبه کنندگان از سوی جیمز بیکر با کلمه "مایه تاسف" آغاز گردید موج فروشی در بازارهای سهام و اوراق قرضه ایجاد گردید. خاطره ای از سوی یک معامله گر مطرح می شود که وی ۹.۵ میلیون دلار را در فاصله ده ثانیه از دست داده است. در آن روز دستگاههای محدود کننده ریسک با فاصله بسیار زیادی از نرخ های مورد نظر معاملات را به پایان رساندند. به فرض مثال ۵۰۰ دلار محدودیت زیان با ۵۵۰۰ دلار در هر معامله اعمال گردید. این رخداد کم سابقه به دلیل کاهش شدید نقدشوندگی در بازار ایجاد شده بود. باید توجه داشت که این گونه رخدادها به ندرت در یک دهه روی می دهند. بهترین روش در کنترل و مدیریت ریسکهای غیرقابل پیش بینی آن است که به طور محتاطانه عمل کنیم به طوری که اگر زیان بزرگی در کار باشد فقط درصد کوچکی از سرمایه از بین برود.
تجارت یک نوع کسب و کاری است که زیان و سود را با هم در خود جای داده است. مهم نیست که هر معامله گر در مورد بازده و کسب سود چگونه می اندیشد، اما همواره شانسی برای کسب زیان دارد. همانگونه که شانس برای کسب بازده وجود دارد، باید شانسی را برای زیانها در نظر گرفت. برخی مردم فکر می کند که بهترین معامله گران هیچ پولی را از دست نمی دهند و تنها دادوستدهای سودآور دارند. این اندیشه کاملا درست نیست. بهترین معامله گران نیز میزانی زیان می کنند اما سرانجام کار مهم است. آنها تلاش می کنند که در طی زمان کسب سود را هموار سازند.
منبع : کلوب


همچنین مشاهده کنید