پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

توبه در «ماه رجب» واجب شده ست


توبه در «ماه رجب» واجب شده ست
شاخه ای گل بین انسان است و رب
این پل «توبه» ست یا «ماه رجب»
ماه رحمت- فصل ایمان است- این
در «رجب» انوار رحمان است- این
اشک بر درگاه دل حاجب شده ست
«توبه» در «ماه رجب» واجب شده ست
خازن رحمت ببین غفار را
زمزمه کن ذکر «استغفار» را
کلک هاتف بر «رجب» شرحی نوشت
معنی آن: نام «نهری در بهشت»
در «رجب» این بهترین ماه خدا
برگ گل گردد «عبادات» شما
گفت پیغمبر: «رجب» ماه خداست
ماه توبه- ادعیه- شور و صفاست
ماه شعبان خاص از بهر من است
ماه روزه مومنان را گلشن است
نو به نو سرده ندای توبه را
بانگ «استغفر» و «اسئل توبه» را
آه و گریه ناله را حالت دهد
ذکر «یا من یملک» حاجت دهد
ذمه عشق است بر من یا علیک
کل خیر شیء انی اسئلک
در میان هفت پرده چشم من
گریه خوانی می کند «یا ذوالمنن»
چیست ذکر دایم اصحاب دین
«یا مذل» و «یا معزالمومنین»
رحم و رحمت - زاد راه ما خوش است
قید «انا» قبل «انزلنا» خوش است
پرتو افکنده ست بر دل- مومنین!
سایه ماهی مبارک بر زمین
در صفای فیض «یارب» مانده ام
یک صحیفه عشق امشب خوانده ام؟
در میان دست دل- دف نی شود
در سلوک و سیر- قرآن طی شود
خسته یک آیه عرفان ماندنم
عاشق یک سوره قرآن خواندنم...
▪ زمزم توحید
«سه روز» بود که در مکه بی قراری بود
نگاه کعبه، پر از چشم انتظاری بود
«سه روز» صبح شد و سایبان «حجر و حجر»
سحاب رحمت و ابر امیدواری بود
به احترام شکوفایی گل توحید
«سه روز» کار حرم عشق و رازداری بود
زهجر روی علی، کار «حجر اسماعیل»
در این سه روز و سه شب، ندبه بود و زاری بود
پس از «سه روز» از آن روی ماه پرده گرفت
حرم، که هوش و حواسش به پرده داری بود
به شوق دیدن او، در «مقام ابراهیم»
هزار حنجره آواز و صد قناری بود
صفای آینه از چشم «مروه» می تابید
شمیم عاطفه از «مستجار» جاری بود
زمین به مقدم مولود کعبه، می نازید
هوا هوای بهشتی، زمان بهاری بود
فرشتگان مقرب، به اشتیاق حضور
سرودشان، غزل عشق و بی قراری بود
سحر به زمزم توحید، آبرو بخشید
علی، که چشمه جوشان در آن صحاری بود
محمدجواد غفورزاده - شفق
شجاع الدین ابراهیمی
منبع : روزنامه قدس