شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

آسیب شناسی دین پژوهی


آسیب شناسی دین پژوهی
امروزه سه جریان دین پژوهی در عرصه مطالعات دینی به طور مشخص قابل تعریف است:
۱) جریان و نوع اول دین پژوهی، جریان سنتی دین پژوهی است. برداشت ها و ذخایر کسانی که شاخصه تلاش و روش مطالعه آنان سنتی و عمدتا متصلب است، باز مانده از پیشینیان است. این گروه از نوآوری استقبال نمی کنند و از آن نگرانند.
۲) جریان دوم جریانی است که در مقابل این دسته با ادعای تجدد وارد عرصه مطالعات دینی شده است. اگر جریان نخست را(متصلب) بنامیم، این گروه را می توان(متجدد) خواند.
۳) جریان سوم نه متصلب است و نه متجدد، نه مقلد است و نه مردد. شاخصه دو جریان پیشین این است که هر دو به نحوی مقلدانه برخورد می کنند. اولی مقلد سنت است و میراث ارزنده ای را که در دست دارد، حق مطلق می داند، و دومی مقلد است به تقلیدی مدرن .
جریان سوم می کوشد در عین این که به گذشته و ذخائر پیشین نظر دارد، دچار آفات (اصالت تجدد) نشود; یعنی می کوشد مجدد باشد نه متجدد به معنای مصطلح آن. در این جریان بازپژوهی و بازیابی گذشته ها و داشته ها وجود دارد و سعی بر نوآوری و در کنار آن تحقیق وحفظ استقلال فکری می شود، تا در نتیجه با آنچه داریم و با آنچه از ورای مرزها وارد کشور می شود، با بصیرات مواجه شویم.
(آسیب شناسی( )پوتولوژی) یک اصطلاح پزشکی است. آسیب شناسی به آن نوع مطالعه اطلاق می شود که عوارض بیماری ها را مشاهده می کند و سعی دارد ریشه های آن را بکاود و پیدا کند که در نهایت به تشخیص بیماری می انجامد و راه درمان را آسان می کند.
طبعا آسیب شناسی به معنای برخورد علمی با مسئله است و باطرد و رد متفاوت است.
▪ نکته نخست
طبقه بندی علوم و مرز بندی دانش ها، واقعیتی است که از دیرباز متفکران و دانشمندان به اهمیت آن پی برده اند. امروز در قلمرو دین پژوهی، دانش های مختلفی ظهور کرده اند هر چند ممکن است این دانش ها مثلا در کشور ما به تعاریف یکسانی دست نیافته باشند( ;این که دین پژوهی چه نسبتی با فلسفه دین دارد؟ این دو چه نسبتی با کلام دارند؟ و...)، ولی تلقی من این است که دین پژوهی اعم از فلسفه و کلام است. دین پژوهی نوعی مطالعه دینی است اما مطالعه از درون و بیرون. فلسفه دین، مطالعه فرا دینی و بیشتر عقلانی است; گرچه بیشتر می گویند کلام مطالعه دین است از درون. در آثار محققان معاصر، نوعی در آمیختگی بین رشته های مختلف دین پژوهی دیده می شود که پیامدهای منفی ویژه خود را داشته است.
▪ نکته دوم
حالتی انفعالی در مطالعات دینی هست که البته همیشه منفی نیست و یک نوع هم نیست. منظور ما از انفعال، دیگرگرایی مولعانه و افراطی است. من احساس می کنم موج ترجمه ای که در ایران رواج پیدا کرده است، فرهنگ واره و دستگاه واره فرهنگ و ادبیات دینی دیگر ملل را به نحوی عاریتی به کشور ما منتقل می کند;
تکثرگرایی بی دلیل و بی منطق، به خصوص وقتی که ژورنالی شود بدون این که در فضایی علمی مطرح شده باشد، سبب حیرت آفرینی و ابهام است. رسالت دین و دین پژوهی (تبیین) است که باید به (تبین)منتهی شود نه این که (تحیر)) بیافریند. حیرت افزایی، نقض غرض خواهد بود.
آفت دیگر، سیاست زدگی، جوآلودگی و نگاه ابزار- نگارانه به مطالعه دینی است که عملا الهیاتی به وجود می آورد که ما می توانیم آن را (الهیات ژورنالی) بنامیم.نکته دیگر افراط و تفریط است: گاه بعضی اقلی گرایانه به دین نگاه می کنند و آن را به اخلاق فرو- می کاهند; آن هم به شکلی که با هر منش و کنش بسازد، گاه نیز کسانی آن قدر آن را گسترش می دهند که مثلا می گویند گوش اسلامی داریم. هیچ یک از این دو گرایش، مقبول و بر صواب نیست.
حجت الاسلام صادقی رشاد
منبع : روزنامه رسالت