دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

احزاب و تضادهای سیاسی


احزاب و تضادهای سیاسی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در زمانی كه زندانیان سیاسی با اوج گرفتن تظاهرات مردمی، از زندانها آزاد می شدند، آیت الله طالقانی از نام آورترین زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد، او پس از آزادی حضور فعالی در صحنه های سیاسی پیروزی انقلاب داشت و در یكی از نشست هایی كه با زندانیان آزاد شده برگزار كرد سخنی گفت كه شاید هیچ گاه به آن پرداخته نشد.
او از همه زندانیان سیاسی خواست تا مسائل و مشكلات و تضادهای درون زندان را همان داخل زندان بگذارند و آنها را به بیرون منتقل نكنند، در آن حال و هوا كسی به حرف او توجهی نكرد و كسی اهمیت این سخن او را درنیافت. از همان ابتدا مبارزین سیاسی از هر دسته و گروهی ادامه تضادهای داخل زندان را در بیرون پی گرفتند و نتیجه همان شد كه در ابتدای پیروزی انقلاب همه شاهد آن بودند، ترورهای كور سیاسی، كه از هفتم تیر شروع شد از یك طرف و برخورد با زندانیان سیاسی از طرف دیگر حاصل به سرانجام رساندن تضادهای داخلی زندان های سیاسی در بیرون از آن بود و در این میان تضاد شدید مذهبی و ماركسیست، مؤتلفه و مجاهدین و در نهایت چپ و راست درون زندان در بیرون تصفیه شد.
۲۷ سال پس از این تصفیه ها، گوشه ای از آن خاطرات در یك نگارخانه كوچك عكس بازگو می شود:
نگارخانه اولیا در كوچه پس كوچه های سه راه «طالقانی» چند روزی میزبان عكس های قدیمی و جدید سران، بنیانگذاران و شهدای مؤتلفه بود. برگزاری مراسم اختتامیه نمایشگاه عكس، زمینه ای فراهم كرد كه اعضای مؤتلفه به طرح مباحث قدیمی در مبارزات پیش و پس از انقلاب بین احزابی كه در مبارزه حضور داشتند بپردازند و در این میان حمیدرضا ترقی، رئیس دفتر سیاسی حزب به طرح مسائل آن زمان پرداخت، او این سخنان را گفت تا به علل وقوع حادثه ۷ تیر سال ۱۳۶۰ بپردازد.
بعد از ترقی، محسن رفیق دوست كه فردی نام آشنا در جریان مبارزات قبل از انقلاب و تحولات پس از انقلاب است سخنان مهمی گفت. محسن رفیق دوست تمامی فعالیت های چریكی قبل از انقلاب را متأثر و زاییده قیام ۱۵ خرداد دانست و گفت: «پس از ۱۵ خرداد سران مجاهدین خلق دور هم جمع شدند و با توجه به این حركت به این تحلیل رسیدند كه می شود با تشكیلاتی حكومت را تغییر داد.» رفیق دوست با قاطعیت گفت: «ما تخلف كردیم كه با سازمان مجاهدین همكاری كردیم.» او از افرادی همچون شهید مطهری و حاج صادق اسلامی نام برد كه او را از همكاری با سازمان مجاهدین خلق منع كردند: «حاج صادق یك روز اول صبح به در منزل بنده آمد و گفت كه همكاری خود را با سازمان قطع كن، اینها كافرند، اما بنده متنبه نشدم. روزی هم خدمت شهید مطهری رسیدم و به ایشان گفتم چرا از مجاهدین حمایت نمی كنید؟ ایشان برافروخت و سكوت كرد و بار دیگر این سؤال را پرسیدم كه ایشان با فریاد خطاب به من گفت: به جای اینكه دو زانو در مقابل بنده بنشینی و بگویی چه كار باید بكنم می گویی چرا از آنان حمایت نمی كنم؟ آنان مسلمان نیستند. این نظر شهید مطهری حتی مربوط به سال های قبل از تغییر ایدئولوژی سازمان است.
در زندان نیز نفر سوم مرحوم لاجوردی خواستار قطع رابطه همكاری بنده با مجاهدین شد.» او در گوشه ای از سخنان خود اشاره ای به «گروه فرقان» كرد و از «گودرزی، آیتی و عاشورایی» به عنوان رفقای خود نام برد و ادامه داد: «تحت اسناد لانه جاسوسی كه به دستمان رسید، این گروه با چهار واسطه دستور به شهادت رساندن شهید مطهری را گرفته بودند كه پس از رفتن من به اوین و نشان دادن آن سند به گودرزی،او خودكشی كرد.» رفیق دوست اختلاف ایدئولوژیك و انشعاب برخی از اعضای سازمان مجاهدین و نیز فرصت طلب بودن عده ای و مذهبی بودن عده ای دیگر را «دروغ» عنوان كرد و آنها را با یكدیگر یكسان دانست. او در پاسخ به سؤالی درباره نحوه تعامل جریانی كه رفیق دوست در آن قرار داشت (صف) با سازمان مجاهدین خلق گفت: «ما در اول انقلاب مصمم بودیم آنها را به هیچ جای حكومت راه ندهیم و این به دلیل شناخت ما از اینها در زندان بود. معتقدیم اگر ما این كار را نمی كردیم آنها ما را بیرون می كردند.» او به برخی رفتارهای «بنی صدر و همفكرانش» در آن دوران اشاره كرد و گفت: «آنان برای شكستن رهبری امام می خواستند از برخورد تند با شهید بهشتی و سپس آقای منتظری شروع كنند كه در پایان به امام برسند.» رفیق دوست همچنین به چگونگی برعهده گرفتن حفاظت امام در زمان ورود به ایران اشاره و اعلام كرد: «یزدی، صباغیان و تهرانچی از پاریس زنگ زدند و گفتند كه حفاظت امام را به مجاهدین خلق دهید كه بنده قبول نكردم و در نهایت خود برعهده گرفتم.»
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید