سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

کینو،شیطان سرخ در لباس گلادیاتور


کینو،شیطان سرخ در لباس گلادیاتور
فقط چند بازیکن در دنیای فوتبال وجود دارد که بیش از ”روی موریس کین“ روح جنگندگی و تعصب را در زمین فوتبال معنا می‌کنند. در واقع اگر بخواهیم کارنامه متعصب‌ترین و البته خشن‌ترین بازیکن فوتبال بریتانیا و حتی جهان را مورد بررسی قرار دهیم، چیزی جزء تکل‌های بی‌شمار و جنگیدن تا آخرین نفس نصیبمان نمی‌شود. آنچه می‌خوانید مروری است بر خودِ خود روی کین.
تولد: ۱۰ اوت ۱۹۷۱
محل تولد: کورک (ایرلند جنوبی)
قد: ۱۸۰ سانتی‌متر
وزن: ۷۷ کیلوگرم
تاریخ شروع با منچستریونایتد: ۱۵ اوت ۱۹۹۳ دیدار با نورویچ
رقم اولین قرارداد با منچستریونایتد: ۷۵/۳ میلیون پوند
افتخارات: قهرمان لیگ برتر در فصول ۱۹۹۴، ۱۹۹۶، ۱۹۹۹، ۲۰۰۰، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ قهرمان جام حذفی در فصول ۱۹۹۴، ۱۹۹۶، ۱۹۹۹ و ۲۰۰۴، قهرمان لیگ قهرمانان در فصل ۱۹۹۹، قهرمان جام بین‌قاره‌ای در سال ۱۹۹۹ قهرمان سوپرجام انگلستان در فصول ۱۹۹۳، ۱۹۹۶، ۱۹۹۷ و ۲۰۰۳ همگی با منچستریونایتد.
باشگاه قبلی: ناتینگهام‌فارست
داستان زندگی روی کین از آن جهت جالب توجه است که در بردارنده تمام مؤلفه‌های پرورش دهنده یک یاغی است. این مرد در خانواده‌ای پرورش یافت که به جهت شرایط خاص اقتصادی بیشتر به‌دنبال تأمین معاش خانواده خود بودند و توجه چندانی به پرورش اخلاقی فرزندان خود نداشتند. ”روی“ به مانند هر کودک دیگر خیلی زود با توپ آشنا شد. چند سال به اینگونه سپری شد تا اینکه کین تصمیم گرفت ورزش محبوبش را به‌طور حرفه‌ای دنبال کند. مدت زمان زیادی طول نکشید. کین در تست‌های آمادگی تیم محلی منطقه خود، نمره قبولی گرفت و بازی در سطح بالاتر را تجربه کرد.
تکامل یک گلادیاتور
تیم محلی ”راکمونت“ اولین باشگاه روی کین بود. این اتفاق در اواسط دهه ۸۰ رخ داد. آن زمان کین در اوج دوران نوجوانی بود. در مرکز زمین ”راکمونت“ یک جوان با موهای بلند نامرتب جلب نظر می‌کرد. هر روز دلالان بسیاری برای جدائی وی از این تیم و پیوستن به تیم متبوع خود تلاش می‌کردند. در ابتدا مقاومت آسان بود؛ اما کین آنقدر خوب کار می‌کرد که لباس راکمونت را برای خود تنگ می‌دید. عاقبت در پایان کش و قوس‌های نامتعارف آن زمان ”روی“ از تیم جدا شد. مقصد بعدی او تیم نیمه‌ حرفه‌ای ”کوبه لامبلرس“ بود. کین به‌طور دقیق در سال ۱۹۸۹ لباس این تیم را به تن کرد. در آن مقطع منچستریونایتد تازه توسط فرگوسن جان می‌گرفت و درصدد ایجاد یک امپراتوری بزرگ بود. کسی چه می‌دانست نوجوان خودسر ایرلندی نقش اساسی در به ثمر رساندن این تحول ایفاء خواهد کرد. کین در ”کوبه“ به خوبی درخشید. طولی نکشید که چشم باشگاه‌های بزرگ به استعداد این جوان خیره شد. در میان تمام تیم‌های ریز و درشت، تیمی که آفتاب اقبالش غروب کرده بود کار ناتمام را عملی کرده و کین را به عالم حرفه‌ای دعوت کرد. اسم آن تیم ناتینگهام‌فارست بود و مربی‌اش ”برایان کلاف“ فقید!
شاگردی نزد «کلاف»
کین در کتاب خاطرات خود از کلاف به‌عنوان یکی از بهترین مربیان خود نام برده است. برایان کلاف یکی از بزرگترین مربیان تاریخ بریتانیا بود، اما بیش از حد معمول به کین آزادی عمل می‌داد. همین آسان‌گیری‌ها سبب‌ساز عادی شدن روح خشونت‌گرائی نزد ”روی“ شد. به هر حال کین پس از گذراندن دوران کوتاه نیمکت‌نشینی، یا اجازه مربی روانه ترکیب اصلی تیم شد. کین در یکی از بازی‌های فصل برای اولین بار مقابل لیورپول پای به کارزار لیگ انگلستان گذاشت. او مقابل قهرمان بلامنازع آن سال‌های جزیره بازی فوق‌العاده‌ای انجام داد و پس از آن همواره در ترکیب ثابت قرار گرفت. جالب اینکه کین با مبلغ ۴۷ هزار پوند به ناتینگهام‌فارست پیوست. درخشان‌ترین برهه زمانی وی در ناتینگهام، فصل ۱۹۹۱ بود. کین نه تنها همواره جایگاه ثابتی داشت بلکه به مرد کلیدی تیم تبدیل شده بود. او همراه با ناتینگهام‌فارست به فینال جام حدفی رسید و مقابل تاتنهام صف‌آرائی کرد. کین یک سال بعد بار دیگر ویمبلی را ملاقات کرد. تیم ”روی“ برای برگزاری فینال جام اتحادیه به معبد فوتبال آماه تا با شکست منچستریونایتد جام اتحادیه را بالای سر ببرد، اما در عمل رؤیای آنها نابود شد. منچستریونایتد به پیروزی یک بر صفر رسید. دوران طلائی شیاطین سرخ آغاز شد. فصل بعد آخرین دوره حضور کین در ناتینگهام‌فارست بود. او دوران تلخی را پشت سرگذاشت. روز آخر لیگ مصادف با جشن قهرمانی منچستریونایتد و اندوه فراوان هم‌تیمی‌های کین به جهت سقوط از لیگ برتر بود.ناتینگهام‌فارست قهرمان اوایل دهه ۸۰ اروپا راهی دسته پائین‌تر شد و این پایان قصه کین و باشگاهش بود. رقابت اصلی جهت خرید روی کین بین بلکبرن و منچستریونایتد بود. هر ۲ تیم برای ساختن یک آینده درخشان برنامه‌ریزی کردند. برای تکمیل پروژه‌های آنها به یک روی کین جنگنده نیاز بود. عاقبت سرآلکس فرگوسن طبق معمول جنگ را به سود خود خاتمه داد. کین راهی ورزشگاه اولدترافورد شد و رکورد انتقال بازیکن را با مبلغ ۷۵/۳ میلیون پوند شکست. هنگامی که وی پای به اولدترافورد گذاشت با خواسته‌های فراوان هواداران روبه‌رو شد و آنها از کین یک ”روبو“ (بریان رابسون) دیگر ساخته بودند، اما ”روی“ قصد داشت فقط خودش باشد. فرگوسن برای کین، پست فاهبک راست را در نظر گرفته بود اما پس از مدتی کین به مرد اسکاتلندی گفت که توانائی وی با بازی در میانه میدان شکل عملی به خود می‌گیرد. برای یکی از معدود دفعات، این خواسته با موافقت فرگی مغرور، روبه‌رو شد. این امر نشان‌دهنده میزان احترامی بود که سرمربی برای بازیکن زحمتکش تیمش قائل است. اولین دستاورد ”روی“ همراه با شیاطین سرخ فتح بازی جام خیریه بود. این سرآغاز افتخارات وی با پیراهن شیاطین سرخ بود. کین در فصل ۱۹۹۴ با انجام درخشان‌ترین بازی‌ها یونایتد حوان را برای دومین بار پیاپی فاتح لیگ انگلستان نمود. تیم او جام حذفی را نیز فتح کرد تا به این ترتیب یک دوگانه باشکوه را رقم بزند. جایگاه کین کم‌کم تثبیت می‌شد. او نزد هواداران نیز محبوب شده بود. ”روی“ از جائی می‌آمد که مهد کاتولیسم افراطی بود و از طرفی دیگر تاریخ منچستریونایتد برخلاف سایر باشگاه‌های بزرگ انگلیسی با آرمان کاتولیک درآمیخته شده بود پس، دوست داشتن او دلیل نمی‌خواست! اتفاق بزرگ در سال ۱۹۹۶ افتاد. رفتن پل اینس سبب شد کین نقش دوست‌داشتنی خود را در مرکز خط میانی به‌عهده بگیرد.
اتفاق خوش‌یمن
وقایع مثبت یکی یکی به نفع کین حادث می‌شد. او قلب خط میانی یونایتد را در دست داشت. رهبری خوب او باعث شد منچستریونایتد در یکی از هیجان‌انگیزترین و حساس‌ترین فینال‌های تاریخ جام حذفی بر لیورپول دشمن دیرینه خود غلبه کرده و جام را در ویمبلی باشکوه بالای سر ببرد. پایان فصل بعد برای او یک هدیه بزرگ به همراه داشت. تیم، لیگ برتر را فتح کرد. کانتونا از تیم خداحافظی کرد و کین رسماً کاپیتان منچستریونایتد نام گرفت، اما شیرینی بستن بازوبند خیلی زود به کام او تلخ شد؛ چرا که کمتر از دو ماه بعد به‌طور دقیق در ماه سپتامبر در دربی‌ مقابل لیدزیونایتد با تکل هالند نروژی به شدت مصدوم شد و مدتی را دور از میادین سپری کرد. حریف به عمد او را مصدوم کرد. آنچه وی پس از انجام این عمل خطاب به کین گفت در گوش کین تا سال‌ها زمزمه شد تا اینکه چند سال بعد به شدیدترین نحو از هالند انتقام گرفت. کاپیتان جدید منچستریونایتد یک فصل تمام را صرف درمان و سپس بازگشت به حالت اولیه نمود.کین با آمادگی تمام به میادین بازگشت و دوران درخشانی هم برای خود و هم برای تیم به ارمغان آورد. شاید بهترین دوره کاری کین در فصل ۱۹۹۹ رقم خورد. جائی که یونایتد کمک کرد تا درخشان‌ترین نتایج تاریخ خود را رقم بزند. قدرت رهبری وی در بازی مرحله نیمه نهائی لیگ قهرمانان مقابل یوونتوس نمود واقعی داشت او ۲ اخطاره بود و می‌دانست در صورت ارتکاب به هر نوع خطای خطرناک فینال را از دست خواهد داد با این حال شجاعانه یک موقعیت صد در صد گل را با خطا از حریف سلب کرد.
او از فینال محروم شد؛ اما با این کار خود نگذاشت منچستریونایتد از فینال محروم شود! برد حماسی مقابل یووه با پیروزی حماسی‌تر مقابل بایرن همراه شد تا یونایتد طی فصلی اعجاب‌برانگیز هر ۳ جام ممکن را فتح کند. کین برای کسب عناوین مرد سال فوتبال اروپا، جهان و انگلستان شانس داشت، اما محرومیت از فینال لیگ قهرمانان وی را از این لیست خط زد. در آن زمان یک کارشناس نظر جالبی در مورد کین داشت. وی می‌گفت: ”وقتی با او روبه‌رو می‌شوید تصور می‌کنید به جهنم دعوت شده‌اید، باوجود کین شکست دادن منچستریونایتد غیرممکن است“.فصل ۲۰۰۰، مرد سال فوتبال انگلستان
”روی“ که از سوی هواداران لقب ”کینو“ را دریافت کرده بود، در فصل ۲۰۰۰ عدم حضور در فینال لیگ قهرمانان سال قبل را به‌دست فراموشی سپرد. او در پایان فصلی که منجر به قهرمانی سیزدهم یونایتد در انگلستان شد، هم از سوی انجمن نویسندگان فوتبال انگلستان عنوان برترین بازیکن سال را به‌دست آورد و هم از سوی اتحادیه فوتبال انگلستان. هواداران از یک قضیه ابزار نگرانی می‌کردند. کین به پایان قرارداد خود نزدیک شده بود و می‌توانست طبق قانون بوسمن راهی تیم دیگری شود. روی با اعلام اینکه به باشگاهش وفادار باقی خواهد ماند، هواداران را از بابت ماندن خود در تیم مطمئن کرد. با وجود ابزار علاقه لاتزیو، بایرن‌مونیخ و اینتر، کین با دریافت حقوق هفتگی ۱۰۰ هزار پوند و قراردادی معادل ۵۲ هزار پوند در تیم باقی ماند. این رقم، وی را تبدیل به گرانقیمت‌ترین فوتبالیست بریتانیا نمود. تنها ناکامی واقعی کین، گل به خودی بود که وی در بازی مقابل رئال‌مادرید وارد دروازه تیم خود نمود. آن گل باعث حدف مدافع عنوان قهرمانی شد. قدرت کین در تکل‌هایش نفته است با این حال او قادر است در مواقع اضطراری حتی نقش مهاجمان را نیز به‌عهده بگیرد. او در فصل ۲۰۰۰ بیشترین تعداد گل خود را به ثمر رساند. آرسنال‌ساندرلند، والنسیا، اشتورم‌گراتس و آستون‌ویلا تیم‌هائی بودند که طعم تلخ گل خوردن از کین را تجربه نمودند. حساس‌ترین گل کین، گلی بود که باعث پیروزی تیمش در جام بین‌قاره‌ای شد. هر چند گل او در مقابل برادرفورد نیز از ذهن هیچ هوادار منچستریونایتدی پاک نمی‌شود.فصل ۲۰۰۱ برای کین به معنای ایجاد یک حاشیه‌سازی دیگر بود. او پس از حذف منچستریونایتد به‌دست بایرن‌مونیخ گفته‌ای را اظهار کرد که مردم با لفظ ”ساندویچ“ از آن یاد می‌کنند. وی پس از ناکامی منچستریونایتد، با ابزار گلایه از بازیکنان، حقوق نجومی آنها و گاراژ پر از ماشینشان را عاملی در جهت سقوط تیم معرفی کرد. او گفت در زمان جوانی تنها تفریحش رفتن به گوشه زمین و بلعیدن ساندویچ بود، اما بازیکنان فعلی آنقدر غرق در تجملات هستند که دل به تمرین نمی‌دهند.
گفته‌های وی با حمایت فرگوسن روبه‌رو شد. هیچ کس در تیم جرأت اعتراض به کین را نداشت. او گفت تا لذت حضور در بازی فینال لیگ قهرمانان را تجربه نکند، مدال سال ۱۹۹۹ برایش ارزش واقعی را نخواهد داشت. کین ادعا کرد هم‌تیمی‌هایش اشتیاقی برای تکرار موفقیت فصل ۱۹۹۹ ندارد و به همین خاطر شکست می‌خورند. به هر حال در پایان فصل، تراژدی دربی به‌وجود آمد. کین از فرصت استفاده کرده و هالند را به عمد مصدوم کرد تا انتقام اتفاق ۴ سال پیش را بگیرد. کتاب خاطرات وی که در همان مقاطع تکمیل و به چاپ رسید؛ جنجال زیادی به پا کرد. او در این کتاب نوشت که به عمد پای هالند را زده است. او به چند مورد دیگر از خشونت‌های خود اعتراف کرد. بیشترین انتقادهای او متوجه آلن‌شیرر بود. کین اعتقاد داشت آلن آن چنان که نشان می‌دهد خالی از اشتباه نیست. کین در آن فصل بسیار عصبی بود و با دوران اوج فاصله داشت. وی در گلزنی نیز توفیق سابق را به‌دست نیاورد.
ناکامی در عرصه ملی
کین در رقابت‌های مهم ملی جایگاه ویژه‌ای به‌دست نیاورد. او هنگام حضور در تیم ملی تنها یک بار در جام‌جهانی ۲۰۰۲ فرصت درخشش یافت، اما به‌دست خود همه چیز را خراب کرد. او در جام‌جهانی ۱۹۹۴ حرف خاصی برای گفتن نداشت. تیم ملی ایرلند در سال ۲۰۰۲ به زحمت فراوان و از طریق بازی (Play off) به جام‌جهانی راه یافته بود. قرار بود کین نقش عمده‌ای در تیم ایفاء نماید. جوانان تیم به نقش رهبری او چشم دوخته بودند؛ اما کین عصبی، به امکانات اردوی تیم در شرق دور معترض شد و به حالت قهر اردوی ایرلند را ترک کرد! مک کارتی سرمربی وقت تیم ملی اعلام کرد تا زمانی که سرمربی تیم ملی باشد از دعوت کین به تیم ملی خودداری می‌کند.نه عمر حکومت ”میک“ بر تیم ملی ایرلند طولانی شد و نه بازگشت کین به تیم ملی صورت عملی به خود گرفت. ”روی“ از تیم ملی خداحافظی کرد؛ اما مدتی بعد رسانه‌های گروهی ایرلند شایعه کردند ”روی“ با مربی جدید تیم ملی از در دوستی درآمده و به جمع سبزها بازمی‌گردد. این گفته با تکذیب کین مواجه شد تا تمام شایعات از بین برود. غالباً از روابط وی با بکهام به‌عنوان دو کاپیتان پیشین منچستریونایتد سؤال می‌شود. دیوید در مقاطعی بازوبند را از چنگ ”روی“ درآورد؛ اما درگیری با فرگوسن به عمر حکومت جوان خوش چهره اهل لندن پایان داد. زمانی مطبوعات بریتانیا اعلام کردند کین و بکهام با گرفتن برخی امتیازها از یکدیگر بر سر بستن بازوبند کاپیتانی به توافق رسیدند! با آنکه روابط این ۲ نفر در ظاهر خوب بود؛ اما به‌طور مسلم ۲ سلطان در گستره امپراتوری اولدترافورد نمی‌گنجیدند.
نکاتی از کینو
”روی کین“ در کودکی هوادار تاتنهام بود، اما هم‌اکنون به سفیدهای وایت‌هارت‌لین علاقه‌ای ندارد. اسطوره دوران کودکی ”روی“ گلن هادل بود.کین متعلق به خانواده‌ای از طبقه کارگر روستای ”می‌فیلد“ در اطراف ”کورک“ است. پدرش با لقب ”موسی“ شناخته می‌شد. مادرش ماریا بود و ”روی“ ۳ برادر به‌نام‌های دنیس، پت و جانسون داشت. کین هنگامی که بسیار جوان بود برای تمام تیم‌های انگلستان تقاضانامه عضویت ارسال کرد. او فقط برای یک باشگاه نامه نفرستاد و آن تیم منچستریونایتد بود. او تصور می‌کرد تا آن حد خوب نیست که بتواند در تیم بزرگی چون منچستریونایتد بازی کند.کین در دوران نوجوانی یک بوکسور آماتور بود.کین با ۵ حضور در فینال جام حذفی طی دهه ۹۰ رکوردار است. او ۴ بار با منچستریونایتد و یک بار با ناتینگهام‌فارست به فینال رسید.منچستریونایتد برای نگهداری وی، ۲ بار رکوردشکنی کرد. حقوق وی ۹۲ هزار پوند در هفته گزارش می‌شود.کین در ماه می ۲۰۰۲ تبدیل به ”دکتر کینو“ شد. او از طرف دانشکده پزشکی ”کورک“ لقب دکترای افتخاری را به‌دست آورد. کین به‌عنوان کاپیتان منچستریونایتد ۹ جام بزرگ را بالای سر برد. او نقش عمده‌ای در دوران طلائی باشگاه داشت. هواداران وی را حافظ موفقیت تیم می‌دانستند.کین، خانه‌ای به قیمت ۴/۱ میلیون پوند در شهر ”هالی“ واقع در نزدیکی ”آلترینچام“ دارد. بسیاری از بازیکنان تیم در این مکان سکونت دارند. سولشائر یکی از دوستان کین خانه‌ای در نزدیکی وی گرفته است.کین همسری به‌نام ”ترسا“ دارد. این زوج صاحب ۴ فرزند به‌نام‌های شانون، کارا، آیدان و لیه هستند. کین علاقه‌مند است دوران فوتبال خود را در اسکاتلند و با لباس سلتیک خاتمه دهد.
نظری راجع به کین
اولین و بزرگترین هوادار کین سرآلکس فرگوسن است. او همواره تأئیدگر رفتارهای کاپیتانش بوده و یک بار نظر جالبی در این‌باره ارائه داد. او گفت: کین فرمانده من است. کاپیتان من یک بازیکن جنگنده و متعصب است. او این توان را دارا خواهد بود که تا چندین و چند سال دیگر به فوتبال خود ادامه دهد. ”روی“ آرزوهای زیادی در سر دارد. برای وی آرزوی موفقیت دارم. او می‌توان مربی بعدی منچستریونایتد باشد؛ چرا که برای این کار تمام فاکتورهای موردنیاز را در اختیار دارد.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی