یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

حافظه


حافظه
حـافظه میتواند یك تغییردائمی درون یاخته ای باشد، یا چنانكه هب(روانشناس) برای اولیـن بار
گفته است ، برقرارشدن اتصالات تازه بین یاخته های عصبی مغز باشد كه الگوهای خاصی را به وجود می آورند درحالیكه هر الگو رد یك یاد است . ازآنجا كه معلوم شده است تركیب پروتئین درتشكیل حافظه ی درازمدت دخالت دارد ، بعضی از پژوهشگران نیز به این فكرافتاده اند كه یادها ممكن است به صورت مولكولهای پروتئین ذخیره شوند .
بسیاری از پژوهشگران معتقدندكه جایگاه عمده ی حافظه در مغز، هیپوكامپ است ؛ هیپوكامپ به ناحیه ای ازبافتهای مغز گفته می شود كه در زیر قطعه ی گیجگاهی قرار دارد . درحالیكه هیپوكامپ ظاهراً به نحوی با حافظه ارتباط دارد ، نتایجی كه از آزمایش روی حیوانات به دست آمده اند فعلاً با قطعیت چیزی را روشن نمی كنند .
به هر حال باید گفت كه تشكیل یادها و خاطره ها و بازیابی آنها نمیتواند منحصر به قسمت خاصی از مغز باشد . آنچه بیش از جای حافظه در مغز اهمیت دارد ، فرایندهایی هستند كه در زیربنای حافظه قرار دارند . تحقیقات نشان میدهند كه دو نوع حافظه وجود دارد : حافظه ی كوتاه مدت و حافظه ی درازمدت . حافظه ی كوتاه مدت ازاینرو چنین نامیده شده است كه چند دقیقه ای بیشتر دوام نمی آورد . اما فرض براین است كه حافظه ی درازمدت تقریبا همیشگی می باشد . درباره ی اینكه آیا این دو حافظه نمودهای متفاوت یك رد یاد واحد در مغز هستند یا این كه نتیجه ی دو رد یاد یا حتی بیشتر، بین روانشناسان اختلاف نظر وجود دارد . روانشناسان اصطلاح رد یاد را در معنایی وسیع و نه چندان دقیق به كار می برند و منظورشان نوعی اثر فیزیكی است كه یك رویداد در مغز به جای می گذارد . این اثر ممكن است فیزیولوژیكی باشد ( مثلاً اتصال یاخته های عصبی ) یا ممكن است زیست- شیمیایی باشد ، از نوع تغییراتی كه در خود یاخته ی عصبی بوجود می آید . باری ، ماهیت آن روشن نیست . بنابر نظریه ی رد یاد واحد ، یاد با گذشت زمان تقویت میشود و با ثبات تر می گردد و به حافظه ی درازمدت تبدیل می شود . فراموشی نیز تضعیف شدن یا از بین رفتن این رد در مغز است. كثرت گرایان معتقدند كه فقط یك رد یاد به وجود نمی آید ، بلكه لااقل دو رد یاد تشكیل می شود : یك رد كوتاه مدت كه امكان یادآوری فوری را فراهم می سازد و دیگری رد درازمدت كه با گذشت زمان با ثبات تر می شود و حافظه ی درازمدت را تشكیل می دهد . مثلاً در آزمایشگاه به حیوانی می آموزند كه كاری را انجام دهد و بلافاصله قبل یا بعداز آزمایش به او دارویی تزریق می كنند كه از قبل می دانند فلان فرایند فیزیولوژیكی یا زیست- شیمیایی را مختل می كند . سپس او را مورد آزمایش قرار میدهند تا ببینند از عهده ی انجام دادن كاری که به او آموخته شده است برمی آید یا نه ، یا به بیان دیگر به یاد می آورد یا نه . ازاین گذشته ، عملكرد او را با عملكرد حیوانات دیگر كه همان آموزش را دیده اند اما به آنها یا محلول نمكی تزریق شده كه هیچ تأثیری روی حافظه ندارد و یا اصلاً دارویی به بدن آنها وارد نشده است ، مقایسه می كنند . درروش دوم فرایندهای حافظه را مختل نمی كنند اما مترصد تغییراتی هستند كه هم زمان با یادگیری یا یادآوری چیزی در مغز حیوان رخ می دهند .
اما هردو روش اشكالاتی دارند . اشكال عمده ای كه در روش اول وجود دارد این است كه دارو ممكن است بیش از یك فرایند را در آن واحد مختل سازد . آنچه به فراموشی تعبیر می شود ممكن است در واقع ناتوانی حیوان برای انجام دادن آن كار باشد . دارو ممكن است فرایندهای مؤثر دیگر را مختل كرده ومانع شده باشد كه حیوان آن كار را اصلاً یاد بگیرد . اشكال عمده ای كه در روش دوم وجود دارد این است كه تغییرات متعددی می توانند در مغزرخ دهند وبه یادگیری ربط داده شوند . وقتی محقق روی یكی از آنها انگشت میگذارد به هیچ روی معلوم نیست كه این تغییر، فرایند نهایی در تشكیل یاد است و یا یك مرحله ی بینابینی است كه ممكن است حائز اهمیت باشد یا نباشد . مرحله ی نهایی یا ماحصل این پردازش میتواند نوعی اثر فیزیولوژیكی یا زیست- شیمیایی در مغز باشد كه ما آن را حافظه ی درازمدت می نامیم . در هریک از مراحل این پردازش متوالی ، می توان اطلاعات را بازیافت .
ظاهراً سه مرحله ی كاملاً مشخص در تشكیل یاد وجود دارد : یكی مرحله ی كوتاه مدت ، دیگری مرحله ی گذر و سومی مرحله ی درازمدت . مرحله ی درازمدت نیاز به تركیب یا سنتز پروتئین دارد .
این مراحل متوالی هستند ؛ شما یكی را از بین ببرید و مراحل بعدی خود به خود از بین می روند . بااینهمه ، در مفهومی دیگر می توان این مراحل را موازی نیز دانست . این فرایندها ، فارغ از اینكه ماهیت آنها زیست- شیمیایی باشد یا چیزی دیگر، بطور خطی یكی پس از دیگری قرار نمی گیرند .
دو نوع فعالیت به موازات هم صورت می گیرند : یكی شكل گرفتن مرحله ی گذر در یادسپاری است كه بستگی به پمپاژ سدیم دارد و دیگر جذب اسیدهای آمینه است كه بعداً برای ساختن پروتئین لازم هستند و آن نیز بستگی به پمپاژ سدیم دارد . بدین ترتیب ، فرایندهای موازی و متوالی هر دو صورت می گیرند .
می توان گفت مدل آنها از نوع رد یاد واحد است ، زیرا مستلزم پیوستار واحدی است كه حافظه ی كوتاه مدت و درازمدت هر دو را در بر می گیرد . ازطرف دیگر آن را میتوان رد یاد چندگانه به حساب آورد ، زیرا در طول این پیوستار شما همواره می توانید به اطلاعات دسترسی داشته باشید ، یا به بیان دیگر آنها را به خاطر آورید .
درنتیجه ی این پژوهشها ، آنها معتقدند كه بعضی از فرایندهای اساسی را كه در تشكیل یاد دخالت دارند كشف كرده اند . اما هنوز پرسشهای زیادی هستند كه بدون پاسخ ماده اند . مثلاً ما هیچ نمی دانیم كه فرایندهای دیگر حافظه كدام هستند .
هیچ نمی دانیم چگونه اطلاعات ذخیره شده در حافظه به یاد می آیند ، یا ما چگونه آن ها را به خاطر می آوریم . هیچ نمی دانیم كه آیا تشكیل یاد و بازیابی آن مستلزم فعالیت قسمتهای مختلف مغز است یا مراكز واحدی آنها را به عهده دارند . درباره ی اینكه فراموشی چگونه رخ می دهد اطلاعات ما بسیار اندک است .
با دارو می توان فرایندهای حافظه را مختل كرد و ایجاد فراموشی كرد . اما این بدان معنا نیست كه فراموشی عادی نیز همان راهی را طی می كند كه فراموشی ناشی از دارو طی می كند . آیا حافظه ، وقتی به صورت درازمدت درآمد ، هیچگاه واقعاً از بین نمی رود ؟ این سؤالی است كه هیچ دانشمندی نمی تواند به آن پاسخ گوید . آنچه ما می توانیم بگوییم این است كه دراین لحظه دستخوش فراموشی شده است .
معلوم شده است كه هورمون ها نیز در كار حافظه دخالت دارند . آنها می توانند یادآوری را تسهیل یا از آن جلوكیری كنند . كورتیكوستروئیدها ( یعنی هورمونهایی كه از غدد فوق كلیه ترشح می شوند ) می توانند اثر بازدارنده ی داروهای دیگر را خنثی كنند . بنابراین ، چنین مینماید كه در بدن ، هورمونی وجود دارد كه می تواند تشكیل یاد را تسهیل كند .
● یادآوری و فراموشی
یـادآوری همـان حفـظ و نـگهـداری مكتسـبـات اسـت هـرچند ممكـن است همیشه از فرایـنـــد
نگهداری آگاه نباشیم . بسیاری از چیزهائی كه یاد گرفته‌ایم و یاد می گیریم بدون آگاهی و توجه است این امر بخصوص در عاداتی كه به حركت مربوط است ، صادق است . در این موارد همچنان یادآوری در كار است اما نوعی یادآوری كه بیشتر نگهداری عصبی است . این نوع یادآوری را گاه یادآوری " بیولوژیک "‌ می گویند .
بدون یادآوری - لااقل به صورت بیولوژیک آن - یادگیری ممكن نخواهد بود زیرا هر قدر در یادگیری كوشش كنیم همچنان در جای اول خود خواهیم ماند . هرچه یادگیری بهتر صورت گیرد تغییر بیشتری در ما به وجود می آید و محركی كه سابقاً در ما بی اثر بود ، مؤثر واقع می شود .
همانگونه که گفته شد فراموشی یعنی حفظ نكردن یا از دست دادن آنچه كسب كرده یا یاد گرفته‌ایم . فراموشی نیز ممكن است مثل یادآوری آگاهانه نباشد . اگر ازنظر بیولوژیک بنگریم فراموشی نیز مثل یادآوری جزء لازم یادگیری است زیرا باید بتوانیم همراه نگهداری پاسخهای درست از نگهداری پاسخهای نادرست ایمن باشیم تا یادگیری صورت بپذیرد .
یادگیرنده خوب چیزها را زود یاد می گیرد و آنچه را یاد گرفته است ، خوب بیاد می سپارد و نگهداری می كند . یادگیری و بیاد سپاری و فراموشی با هم ارتباط نزدیك دارند .
یادآوری و فراموشی درجات دارند . به نظرمی رسد كه می توانیم چیزی را كه یاد گرفته‌ایم كاملاً در یاد حفظ كنیم یا كاملاً فراموش كنیم . گفتیم نمی توان اثبات كرد كه چیزی كه یاد گرفته شده است ممكن است كاملاً فراموش شود .
اگر از شما بخواهند گذشته دور خود را بیاد آورید ممكنست وقایعی از دوران كودكی بیاد شما آیند كه از وجود آنها آگاه نبوده‌اید . ممكن است در حال عادی نتوانید وقایع زودتر از سه یا چهار سالگی را بیاد آورید هر چند در مواردی نادر وقایعی از سال اول زندگی خود را بیاد آورده‌اند .
یادآوری چیزی ، ممكن است كامل یا ناقص یا بسیار ضعیف باشد . اگر شعری را در كودكی یاد گرفته‌اید ، ممكنست همه ی آن بیادتان باشد و بتوانید آن را پس دهید ؛ ممكنست نتوانید آنرا پس دهید ولی بدانید كه آن را در كودكی یاد گرفته‌اید . ممكن است حتی نتوانید بیادآورید كه آن را در كودكی یاد گرفته‌اید ولی وقتی مقرر شود آن شعر و اشعار دیگر را از نو بیاد بسپرید برای بیاد سپردن آن شعر بخصوص ، دفعات تمرین كمتر لازم باشد . در این مورد هر چند نگهداری و یادآوری بسیار ضعیف است ، اما درجه ای از آن همچنان موجود است.
یادآوری ممكن است به صورتهای مختلف تجلی كند . مثلاً حركتی را كه آموخته‌ایم ، تكرار كنیم یا با تمرین كمتری از آنچه برای آموختن حركت تازه‌ای لازمست ، حركتی را كه پیش از این آموخته‌ایم از نو یاد بگیریم و یا دنبال چیزی بگردیم كه در گذشته داشته‌ایم .
در طول مدتی كه می توانیم عمل بخصوصی را بیاد داشته باشیم بستگی با میزان تمرینی دارد كه در آن كار داشته ایم . مهارتهایی از قبیل با قاشق و چنگال غذا خوردن را چندان تمرین كرده‌ایم كه اگر مدتی هم آن را تمرین نكنیم ، فراموش نخواهیم كرد .
چون اغلب آنچه از یادگیریهای ما كاملاً بیاد می مانند و كم فراموش می شوند اعمال یاد گرفته هستند ، كه بیشتر و بهتر از یادگیری‌های كلامی بیاد می مانند و دیرتر فراموش می شوند .
آزمایشهایی برای تحقیق این موضوع ترتیب داده‌اند كه در آنها كارهای كلامی ( از قبیل حفظ كردن هجاهای بی معنی )‌ و كارهای حركتی را به اشخاص آموخته‌اند و دقت كرده‌اند كه دفعات تمرین دراین دونوع مختلف فعالیت مساوی باشد . نتیجه‌ای كه بدست آورده‌اند این است كه یادآوری مهارتهای حركتی بهتراز یادآوری مهارتهای كلامی نیست .
● سنجش یادآوری به وسیله از نو یادگیری
برای سنجــش میزان یـادآوری - یا فـرامـوشـی - می توان وقت یا دفعات تمرین را كه برای این كار
صرف شده را اندازه بگیریم و با وقت یا دفعات تمرین كه برای یادگیری اصلی لازم بود ، بسنجیم . تفاوت این دو ، میزان صرفه‌جویی در وقت و تمرین را می رساند كه یادآور چیزیست كه در گذشته یاد گرفته شده است .
صرفه جویی در وقت و كوشش ممكنست در مواردی نیز پیش آید كه یادگیری اصلی بسیار ناقص بوده است و اصلاً قصد بیاد سپردن در كار نبوده است . آزمایشی كه در این مورد انجام شده است چنین است : روانشناسی چند قطعه از زبان یونانی را بین سنین پانزده ماهگی و سه سالگی برای كودک خود خواند . چند سال بعد كودک خود را وادار كرد كه آن قطعات را حفظ كند و او بعضی را در سن ۸ سالگی و بعضی را در سن ۱۴ سالگی حفظ كرد . در هر دو مورد عده ی دفعاتی كه لازم بود كودک او ، آن قطعات را بخواند تا بیاد بسپرد كمتر از آن بود كه برای حفظ كردن قطعات مشابه لازم بود . به عبارت دیگر شنیدن قطعات مشابه لازم بود . به عبارت دیگر شنیدن قطعات در كودكی - هرچند نتوانسته بود آنها را بیاد بسپرد - موجب شد كه وقتی در سن هشت سال ونیمگی آن قطعه را حفظ كرد ، ۲۷ درصد صرفه‌جویی در كوشش او واقع شد و در سن ۱۴ سالگی این صرفه جویی ۸ درصد بود .● یـادآوری
برای آزمایش یادآوری از هجاهای بی معنی كلمات ، اعداد ، اشكال و مواد كلامی یا رمزی استفاده
می كنند . یادآوری پس از یكبار عرضه كردن ۲ فراخنای ، ساده ترین نوع آزمایش یادآوری در تست فراخنای یاد دیده می شود . ممكنست به آزمودنی عده‌ای آحاد اعداد داده شود و هربار برعده ی آن افزوده گردد و یكبار بیشتر عرضه نگردد . پس ازآن یك سلسله عدد داده شد فوراً از آزمون شونده می خواهند آنها را تكرار كند . آزماینده ممكنست این سلسله را به ترتیب صحیح تكرار كند . ممكنست سلسله اول شامل چهار عدد و سلسله دوم ، پنج عدد باشد و بهمین ترتیب افزایش یابد .
فراخنای یاد هر كس ، برای آحاد اعداد ، درازترین سلسله عددیست كه آن شخص می تواند با یكبار دیدن یا شنیدن تكرار كند . مثلاً اگر سلسله دوازده عددی به كسی بدهید و او هشت عدد را درست تكرار كند ؛ می گوییم فراخنای یاد او هشت واحد است .
فراخنای یاد با سن و با نوع موادی كه در آزمایش بكارمی رود تفاوت می پذیرد. مثلا فراخنای یاد اعداد وقتی شنیده شود و شفاهی بیان شود برای كودک بین ۴ و ۵ سال ، چهار عدد است ؛ برای کودک بین ۶ و ۸ سال ، ۵ عدد است و برای كودک بین ۹ و ۱۲ سال ، ۶ عدد است و پس از سن ۱۲ سالگی هفت عدد است .
وقتی اشیاء عادی به آزمودنی عرضه شوند و از او بخواهیم با یكبار دیدن اسم آنها را نام ببرد و در پنجسالگی ۵ و از هشت تا سیزده سالگی هشت چیز را نام می برد .
● اثر محرك در یادآوری
محـــرک‌هایــی كه موجب یادآوری می شوند ممكن است " بیرونی " یا " درونی " باشند .
چهره ی شخصی ممكن است یاد شخص دیگری را به ذهن شما بیاورد و یا ابتلاء به دل درد ممكن است شخص را به یاد دلدردی كه در كودكی و دراثر خوردن سیب نرسیده داشته است ، بیندازد .
یادآوری یک واقعه در گذشته ممكن است شخص را به یاد واقعه ی دیگری بیندازد . این پدیده را ، همبستگی اندیشه‌ها ( تداعی معانی ) می نامند . روانكاوان از این خاصیت ذهنی برای بیداركردن خاطرات فراموش شده ی گذشته ، استفاده می كنند .
قرینه های مخفف - تكه و قطعه ی كوچكی از تجربه ای را كه در گذشته داشته ایم - ممكنست همه گذشته را بیاد ما بیاورد . این پدیده را یادآوری به وسیله قرینه های مخفف می خوانند . آن را بازگشت كل گذشته یا پاسخ دادن به حداقل قرینه نیز خوانده‌اند.
چنانكه خاصیت بازگردانی ذهن ما از روی قرینه كم و نارسائی ادراک كاملی به ذهن ما می دهد ، گاه صداهای پا یا بوی عطری كافیست ما را بیاد دوست غایب و خاطراتی كه با او داشته ایم ، بیندازد .
● بازشناسی
بــازشناسی آسان تر از یادآوری است. وقتی به چیزی برمی خوریم و تشخیص می دهیم كه آن را در
گذشته دیده یا شنیده‌ایم ، می گوییم آن را بازشناخته ایم .
بازشناسی نادرست مورد دیگری از پاسخ دادن به قرینه‌های مخفف است . ازروی چند قرینه مثلاً قد و یا شیوه ی راه رفتن از پشت سر كسی ، می پندارید از دوستان شماست ولی وقتی پیش می روید متوجه می شوید اشتباه كرده‌اید .
گاه به ما حسی دست می دهد كه شهر یا جای تازه‌ای را كه می بینیم ، سابقاً دیده‌ایم . توضیح این امر نیز ازراه قرینه‌های مخفف این است كه بعضی از مشخصات شهر یا مكان جدید با آنچه سابقاً در جای دیگر دیده‌ایم ، مشابهت كند ولی ما درست از این امر آگاه نیستیم و تصور می كنیم سابقاً به همین جا آمده‌ایم .
● یادگیری ، نظریه و آموزش
قبـل از اینکه به بحث درباره ی نظریه های یادگیری بپردازیم ، لازم است با تعاریف اصطلاحــــاتی
مانند یادگیری ، نظریه و آموزش ، آشنا شویم .
منظور از یادگیری ، فرایند تغییر و اصلاح کم و بیش دایمی در فرد است که در نتیجه ی فعالیت او ، یا از طریق مشاهده ، در وی ، ایجاد می شود . همانگونه که گفته شد ، فرایند یادگیری آدمی را نمی توان به طور مستقیم مشاهده کرد و تنها راه استنباط اینکه فرد مهارت جدیدی را کسب کرده ، آن است که رفتار او را قبل و بعد از یادگیری ، مقایسه کنیم .
آموزش فرایند است که طی آن فرد مهارت های مورد نیاز برای انجام دادن یک عمل یا وظیفه ی شغلی را کسب می کند یا این مهارتها در او بیشتر می شود . در طی فرایند آموزش ، موجباتی فراهم می آید تا تجربه های یادگیری به وقوع بپیوندد و بدین ترتیب ، یادگیرندگان بتوانند وظایف خود را در زمان حال و آینده ، با کارایی و اثربخشی بیشتری انجام دهند .
منظور از نظریه نیز یک اصل یا فرمول کلی یا مجموعه ای از اصول کلی مرتبط با هم است که برای توصیف و توضیح مجموعه ی خاصی از واقعیتها ، یافته های تجربی و پدیده ها ، ارایه می شود .
● آنچه باید یاد گرفته شود:
هنگامی که یک بـرنامه ی آموزشـی تصویـب مـی شود ، زمینـه های گوناگونـی را که شرکـــت
کنندگان باید در یک دوره ی آموزشی بیاموزند ، پیش بینی می کنند و بعد مشخص می سازند که اینگونه یادگیریها باید منتهی به چه تغییراتی در افراد ( بهبود روحیه یا کسب مهارتهای شناختی ) شود .
● وضع یا مکان یادگیری
گـاه مدیـران آموزش با این سؤال مواجه می شوند که یادگیــری درکــدام وضـــع یا محـل ، یعـنـی ،
درحین انجام دادن وظایف ، در کلاس درس ، هنگام حل موارد پژوهشی مربوط به افراد یا حل قضایای کاری ، مربوط به مسایل عمومی- کاری یا آموزشی- سنی ، مثلاً ، در دانشگاه ، در مکانهای رسمی دیگر ، در شهر یا در نقاط دور ، در خارج از کشور یا در محل سکونت فرد ، بهتر به وقوع می پیوندد .
● روشهای یادگیری
روشهـای یادگیـــــری را می تــوان روی یک طیــف ، یعـنـی ، از مطالعـــه ی اتفاقـی یـــک
مطلـب تــا فعالیت شدید فرد برای یادگیری مهارتهای رفتاری به منظور برقراری ارتباط مناسب با دیگران و در جلسات حساسیت یا در آزمایشگاههای روانشناسی ، قرار داد .
● گروه بندی یادگیرندگان
ایــن کـار را مـی تـوان به صورتــهـای مختـلـفــی انجام داد و آنان را به انواع مختلف ، یعنی ، در گروههای کوچک دو نفری تا گروههای بیش از هزار نفر ، قرار داد.
● نظریه های یادگیری
۱- نظریه های محرک- پاسخ : در نظریه های مربوط به مکتب رفتارگرایی ، یادگیری در نتیجه ی پاداشها و تنبیهاتی که در پی پاسخ موجود زنده نسبت به یک محرک ارایه می شود ، به وقوع می پیوندد.به این نظریه ها اصطلاحاً نظریه های محرک- پاسخ گفته می شود . به طور کلی ثراندایک معتقد است که یادگیری یک فرایند آزمایش و خطا است . وقتی یادگیرنده نیازی دارد ، برای ارضای آن نیاز لازم است به یک محرک خاص ، پاسخ مناسب دهد . در این موقع ، معمولاً یادگیرنده هر یک از الگوهای مربوط به پاسخهای خود را آزمایش می کند . حال اگر تصادفاً یکی از الگوها موثرتر واقع شد ، به احتمال بیشتر آن پاسخ تکرار خواهد شد و موجود زنده ، پاسخهای دیگر را فراموش می کند و مطابق آنچه در قانون اثر گفته می شود ، اگر برای موجود زنده رابطه ی بین ارایه ی یک محرک و پاسخ مربوط به آن رضایتبخش باشد ، این رابطه محکمتر می شود و اگر رضایتبخش نباشد ، استحکام چنین رابطه ای کاهش پیدا می کند . در مقابل قانون اثر، نظریه ی مجاورت محرک- پاسخ نیز وجود دارد . در این نظریه بیان می شود در لحظه ای که یک محرک (مثل ارایه ی کار بهتر) با یک پاسخ (مثل دریافت پاداش) ، وصل یا مرتبط می شود ، از آن به بعد ، محرک مورد نظر باعث ایجاد همان پاسخ خاص اول می شود. نظریه ی دیگری نیزوجود دارد که می گوید ، نه تنها در یادگیری باید به دو عامل ، یعنی ، محرک و پاسخ توجه داشت ، بلکه لازم است موجود زنده نیز مورد توجه خاص قرار گیرد . نظریه ی چهارم بر مبنای اصطلاح شرطی کردن عامل (کنشگر) است . یعنی وقتی شخص یاد می گیرد که با انجام دادن یک عمل ، پاداشی دریافت خواهد کرد ، می گوییم با روش شرطی کردن عامل ، رفتار جدیدی را فرا گرفته است .
۲- نظریه های یادگیری و مکتب گِشتالت : دومین گروه از نظریه های یادگیری ، مربوط به مکتب گِشتالت است . معتقدان به این نظریه ها اعتقاد دارند که فرایند یادگیری را نمی توان به موضوع ساده ی رابطه ی بین محرک (مثل شوک الکتریکی) و پاسخ (مثل عقب کشیدن دست یا مضطرب شدن ) ، نسبت داد . این محققان چنین استدلال می کنند که یادگیری پدیده ای شناختی است و در هر نوع یادگیری ، همه ی ابعاد گوناگون شخصیت یا کل شخصیت فرد ، دخالت دارد . در نظریه ی گشتالت گفته می شود :" سازمان روانی فرد " همیشه متمایل به حرکت در یک جهت ، یعنی ، در جهت گشتالت خوب یا سازمانی از کل می باشد که مرتب ، ساده و ثابت است . به این مفهوم ، قانون موازنه یا قانون تعادل نیز گفته می شود . طبق این نظریه ابتدا فرد در حالت موازنه یا گشتالت خوب است ؛ وقتی او را با یک موقعیت یادگیری مواجه می سازیم ، در وی تنش هایی ایجاد می شود و احساس عدم توازن می کند . هنگامی که فرد دچار عدم توازن و تعادل می شود ، می کوشد تا به تعادل و توازن قبلی خود باز گردد و مجدداً حالت مرتب ، ساده و ثابت قبلی خود را احساس کند . بنابراین لازم است موقعیت یادگیری را چنان برای وی فراهم سازیم که دارای سازمان " خوبی " باشد ( یعنی ، ابتدا باید بخش های ساده ی مطالب یادگیری ارائه شوند و بعد ، به ترتیب بخش های مشکل تر آن ارائه گردد ) .
۳- مکاتب جدید و نظریه های یادگیری : در مکاتب جدید گفته می شود در آموزش ، همه ی جنبه های انسانی یعنی : جنبه های روانی ، فیزیولوژیکی و زیست شناختی ، دخالت دارند . برای مثال ، نظریه ی یادگیری اجتماعی یکی از نظریه های یادگیری مربوط به مکاتب جدید می باشد . در این نظریه گفته می شود مردم رفتار اجتماعی قابل قبول را از طریق مشاهده ی دیگران و تقلید از آنان ، یاد می گیرند .● حفظ و یادگیرِی اصلی
بدیهیاست آنچه در ذهن ما اثر كمی دارد ، خوب حفظ نمی شود . آن كسی كه انگیزه ی قوی برای
یادگرفتن نداشته باشد ، كم یاد می گیرد و آنچه را هم كه یاد می گیرد مدت زیادی در یاد نگه نمی دارد . اما وقتی انگیزه ی یاد گرفتن قوی باشد ، چیزی بهتر بیاد ما می ماند كه با روش صحیح یاد گرفته شده باشد . مثلاً دیده‌ایم كه یادسپاری با فاصله و تكرار كردن با خود ، به یادگیری كمک می كند . خواهیم دید كه همین روشها به حفظ آنچه آموخته‌ایم نیز كمک می كنند .
● سرعت یادگیری و حفظ
آیـــا كسانی كه كند می آموزند از كسانی كه تند می آموزند مطالب را بهتر حفظ می كنند ؟ باید توجه
داشت كه كندآموزان در مقایسه با تند آموزان دفعات بیشتری مطالب را می خوانند و تكرار می كنند . بعضی از آزمایشهایی كه برای سنجیدن این تفاوت ها انجام شده به نفع كندآموزان بوده است به این معنی كه وقت بیشتری به آنان داده است . آزمایشهای دیگر ، بیشتر به نفع تند آموزان بوده است زیرا مطالب بیشتری برای آموختن به آنان داده است .
برای جلوگیری ازاینكه آزمایش به نفع یكی از این دوعده تمام شود دقت كرده‌اند كه در هرنوبت به هر آزمودنی فقط وقت لازم برای یادگیری داده شود . در آزمایش زیر این روش بكار برده شده است :
از ۲۵ كودک خواستند كه شماره هریک از عكس‌هایی كه به آنها نشان داده می شد حفظ كنند به صورتیكه وقتی فقط عكس به آنها نشان داده شد ، شماره‌های متعلق به آنها را بیاد آورند .
همینكه كودک می آموخت شماره را با عكس در ذهن خود همراه كند نشان دادن عكس و شماره قطع می شد تا كودک بیش از حد لزوم وقت صرف نكند . بدیهی است كودكان كندآموز برای یادگرفتن این موضوع وقت بیشتری صرف می كردند . آزمایش ادامه یافت تا هر كودک ۱۰ عكس و شماره را یاد گرفت . هفت كودک كه كند‌ترین گروه بودند پس از عده ی متوسط ۷/۵ بار تكرار و یازده كودک متوسط پس از ۷/۳ بار تكرار وتندترین كودكان پس از ۹/۲ بار تكرار ربط ده عكس و شماره ها را یاد گرفتند .
پس از۲۴ ساعت كودكان را آزمودند تا ببینند چه مقدار ازآنچه یاد گرفته‌اند بیاد آنها مانده یا حفظ شده است . كودكان كند بطورمتوسط ربط ۷/۱عكس و شماره ، كودكان متوسط ۱/۳ و كودكان تند ۹/۳ را بیاد داشتند . این آزمایش نشان می دهد كه آنان كه تند می آموزند آموخته را هم مدت بیشتری حفظ می كنند .
● فراموشـی
منحنـــی یادآوری تابع زمان است یعنی هرچه زمان می گذرد یادآوری كمــتر می شود . اگرازنظـر
میزان فراموشی بنگریم ، هرچه زمان بگذرد فراموشی بیشتر می شود یعنی منحنی یادآوری وقتی وارونه شود منحنی فراموشی را نشان می دهد .
● ارتباط فراموشی با نوع چیزهای یادگرفته
نتیــجــــهی چند آزمایــش مربوط به فـراموشـــی ، چیزهای مختلف كه یاد گرفته شده‌‌انـد را نشــان
داده است . دیده می شود كه حفظ هجاهای بی معنی از همه دشوارتر است و بزودی فراموش می شود . پس از آن نثر و بعد شعر می آید . وقتی یادگیری با بینش همراه باشد ، دیرتر فراموش می شود .
اكثر كسانیكه بدون فهمیدن ، مطلبی را حفظ كرده‌اند در ظرف یكماه آن را فراموش كردند . آنها كه اصول و قواعد را فهمیده بودند وقتی پس از یك ماه آزمایش شدند تقریباً همه آنها را بیاد داشتند .
● هیجان و فراموشی
گاه ممكن است هیجان شدیدی كه پس از یادگیری به شخص دست می دهد ، درحفظ آنچه یاد گرفته است
ایجاد اختلال كند . آزمایشی كه در این باب به عمل آمد ، این بود كه عده‌ای از شاگردان را وامی داشتند چند عده هجاهای بی معنی را بیاموزند و پس ازآن ، آنها را آزمودند . بعد در اطاقی كه شاگردان نشسته بودند ایجاد وضع وحشتناكی كردند بدینصورت كه تخته‌ای از سقف افتاد و صدای تیری شنیده شد و چراغها خاموش شد . وقتی چراغها روشن شد دوباره شاگردان را امتحان كردند تا ببینند چه مقدار از كلماتی كه یادگرفته بودند ، به یادشان مانده است . دیده شد كه در اثر هیجان شدیدی كه در آنها ایجاد شده‌ بود ، یادآوری آنها از آنچه كرده بودند آشكارا كاهش یافته بود .
● پرورش حافظه
میخواهنـد حافظه ی خود را از آنچه هست ، بهتركننـد زیرا حافظه ی قوی از بسیاری جهات
كمک مؤثری به كار و زندگی شخص می كند .
پرورش حافظه ، چیزی جز یادگیری بهتر نیست . حفظ كردن چیزهایی به امید اینكه حافظه را تقویت كنند همانطور كه ورزش عضله را تقویت می كند صرفاً اتلاف وقت است . آزمایشی كه با دانشجویان به عمل آمده است این نكته را تایید كرد . در این آزمایش به عده ای از دانشجویان مطالبی دادند تا طوطی وار حفظ كنند به منظور اینکه ببینند این عمل به حفظ كردن موارد مشابه كمک خواهد كرد یا نه ؟ از گروه دیگر خواستند كه همان مطالب را با در نظر گرفتن قواعد یادگیری حفظ كنند ؛ پس ازآن دیده شد گروه دوم در حفظ كردن مطالب بعدی بهتر بودند زیرا قواعدی را كه دفعه ی اول آموخته بودند در بار دوم بكار بردند در صورتیكه گروه اول صرفاً موادی را حفظ كرده و سودی از این راه نبرده بودند .
● راحت یادگرفتن و سخت فراموش کردن
انسان ، به سبب ویژگیهای بی نظیرش در میان همه موجودات ، عنوان اشرف مخلوقات را به خود
اختصاص داده است. او استعداد خاص تفکر و یادگیری دارد که به او اجازه می دهد اعمال خاصی را انجام دهد ، نتایج اعمالش را پیش بینی و ارزیابی کند ، تغییر و تحولات گوناگون و سریعی را در عرصه علم و فناوری به وجود آورد. آنچنان که به قول تافلر دنیا را به دهکده ای تبدیل کند که اطلاعات را در سریع ترین زمان ممکن از قاره ای به قاره دیگر انتقال دهد . بنابراین بر اثر پیشرفت سریع و غیر قابل انتظاری که در قلمرو دانش و فناوری طی چند قرن اخیر نصیب انسان شده است حجم اطلاعات و دانسته های بشری روز به روز به طور سر سام آوری در حال افزایش است. بر دانش آموزان لازم است که هرچه سریعتر خود را با این تغییر و تحولات همگام سازند. در این راستا، بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان کوشش زیاد می کنند . بسیار مطالعه می کنند اما به دلیل عدم توانایی در تمرکز حواس، هنگام مطالعه نمی توانند به نتیجه دلخواه دست یابند.
● تمرکز چیست ؟
تمــرکــز در لغت یعنی تراکم ، فشردگی مجموعه ، چکیده ؛ تمرکز در اصطلاح یعنی حفظ و
نگهداری توجه. توجه حواس به موضوعی معین ، بدون تمرکز، موجب یادگیری ثمرمند نخواهدشد. همه ی افراد توانایی تمرکز دارند و چون تمرکز نسبی است ، کسی نمی تواند ادعا کند کاملا حواس پرت است ویا همیشه تمرکز حواس دارد.
تمرکز گاهی ساده است و گاهی مشکل . تمرکز بر موضوع هایی که نیازبه تفکر و تجزیه و تحلیل دارند مشکل و تمرکز بر موضوع هایی که جنبه ی تفریحی و سرگرمی دارند ، بسیار آسان است .بر اساس نظرسنجیهای مرکز تحقیقات آموزشی ایران ، دانش آموزان ساعت درسی تربیت بدنی ( ورزش ) را بیش از ساعت کلاس درس ریاضی دوست دارند . اغلب آنها ترجیح می دهند تعطیلات رسمی یا اضطراری بیشتر با ساعات دروس ریاضی مقارن شود وبا ساعت درس تربیت بدنی کمتر ؛ بعلاوه برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه ی کتابهای پلیسی و داستانی خیلی آسانتر از کتابهای درسی و در کتاب های درسی به ترتیب ریاضی ، فیزیک ، جغرافیا و ... است .
● تمرکزحواس
یعـنی عوامل حواس پرتی را به حد اقل رساندن . تمرکز انسان به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی
او افزایش می یابد و بنابه تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی او تغییر می کند . بیشتر افراد گمان می کنند که تمرکز یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است ، در حالیکه تمرکز یک امر اکتسابی است ، باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هر کس با هوش عادی خود می تواند به آن دست یابد .
برقراری تمرکز حواس به میزان کاهش عوامل حواس پرتی بستگی دارد ؛ یعنی هر چه عوامل مزاحم و مخل تمرکز بیشتر باشند توانایی حفظ تمرکز حواس کمتر است و بر عکس . لذا حواس پرتی ، یعنی خارج شدن از روند مطالعه یا جریان کاری و فرو رفتن در افکار و تخیلات و یا انجام کار دیگر .● منشاء حواس پرتی
حواس پرتی یا منشاء ذهنی و درونی دارد و یا منشاء بیرونی و محیطی .
حواس پرتی درونی و ذهنی : عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشه هایی که موانعی برسرراه توجه دقیق به مطالعه و تمرکز حواس ایجاد می کنند . این موانع شامل مواردی از قبیل : درد اندامی ، غم وغصه ، نگرانی و استرس شدید ، گرسنگی و تشنگی ، ترس و خشم و شادی و ... می باشد .
حواس پرتی بیرونی و محیطی : آنچه که به محیط پیرامون فرد ارتباط پیدا می کند و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد می شوند ؛ مانند نور شدید یا ضعیف ، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانه ای صوتی و تصویری ، سردی و گرمی محیط و نظایر اینها که ممکن است فرایند تمرکز حواس را با اشکال مواجه کنند. رهایی از حواس پرتی و ایجاد تمرکز حواس در افراد مختلف ، متفاوت است و به حالت درونی ، تجربه ها مکان و موقعیت آنها بستگی دارد .
برخی از افراد اظهار می دارند که من آدم کاملاً حواس پرتی هستم و برخی دیگر می گویند نمی توانم تمرکز حواسم را به روی کاری حفظ کنم . در حالیکه این تفکر غلط است و هیچ کس نباید خود را فردی کاملاً حواس پرت یا فاقد تمرکز حواس بداند بلکه بهتر است وقتی که تمرکز حواس فردی دچار اختلال شد ، بگوید در این لحظه و در محیط فعلی حواس پرتی من بیشتر و میزان تمرکزم کمتر است . لذا حواس پرتی بیشتر علل درونی دارد و به طبیعت خود فرد ، ویژگیها ، حالات روحی - روانی و عادات فردی بستگی دارد . بی شک حواس پرتی بیرونی آسانتر از حواس پرتی درونی بر طرف می شود . پس می توان بدون توجه به عوامل محیطی مانند : سرو صدای زیاد ، شلوغ بودن محیط و حتی داخل اتوبوس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد . اما نمی توان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید ، نگرانی و ناراحتی و دگرگونی فکر و اندیشه با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد . مطالعات و تجربیات زیادی این موضوع را تأیید کرده است که یک انسان می تواند در محل پر سرو صدا و نا آرامی با تمرکز و توجه کافی مطالعه کند. مورگان در یک تحقیق از افراد خواسته بود طبق فرمول اعدادی را به حروف و برعکس تبدیل کنند . محیط کار آنها به طور متناوب ساکت و پر سرو صدا بود . دقت عمل به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار نگرفت و افراد با تمرکز کامل به کار خود ادامه می دادند.
● روشهای تقویت تمرکز حواس
تمرکز حـواس هنـگام مطالعه کلیـد اصلی و اساسـی درک و فهــم مطالب است. کلیـد
اساسی تمرکز حواس استفاده از روشهایی است که باعث تقویت و پرورش ومهارت در برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شوند . بدون تمرکز حواس ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد ، ساعتها وقت بگیرد اما به خوبی فهمیده نشود و امر مطالعه بی فایده است و اثر مثبتی نخواهد داشت . بکاربردن روشها و فنونی که به خواننده کمک می کند تا هنگام مطالعه فعال باشد ، تمرکز حواس را تقویت و مهارت فرد را در ایجاد تمرکز حواس هنگام مطالعه افزایش می دهد .
● این روشها عبارتند از:
۱- آمادگی برای مطالعه : برای شروع مطالعه ، ابتدا بایستی خود را از جهات گوناگون آماده کرد . حداکثر آمادگی ، مقدمه ای برای علاقمندی به مطالعه ، ایجاد تمرکز حواس و یادگیری بهتر می باشد . منظوراز آمادگی ، پیدایش تمام شرایطی است که شخصی را قادر می سازد تا با اطمینان به موفقیت و اعتماد به نفس ، به تجربه خاصی بپردازد . می توان این شرایط را به چهار دسته ی: بدنی ، ذهنی ، اجتماعی و روانی تقسیم کرد .
آمادگی بدنی ؛ آمادگی بدنی به رشد و تکامل طبیعی بدن ، تندرستی و نداشتن نقصهای بدنی مربوط است . گاهی وجود بیماریهایی مانند زخم معده ، میگرن و نظایر اینها باعث ازبین رفتن تمرکز حواس و مانع مطالعه ی فرد می شود و فرد تا به دست آوردن تندرستی کامل قادر به برقراری تمرکز حواس و مطالعه ثمر بخش نیست و انگیزه ی کافی برای مطالعه ندارد .
آمادگی ذهنی ؛ آمادگی ذهنی را می توان از خصوصیاتی نظیر رشد گویشی کامل ، قدرت تفسیر و تعبیر اشکال ، توانایی درک همانندیها و ناهمانندیهای میان کلمات وغیره شناخت .
آمادگی اجتماعی ؛ به ماهیت و وسعت تجارب فرد بستگی دارد . می توان آنرا باتجزیه وتحلیل زمینه های خانوادگی و وسعت اجتماعی که او در آن تجربه اندوخته است و تربیت پیشین او تعیین کرد .
آمادگی روانی ؛ آمادگی روانی به شکل پیچیده ای با رشد و تکامل بدنی ، ذهنی و اجتماعی آمیخته است . خستگی ، بی قراری ، بی تابی ، کوتاهی زمان ، دقت نداشتن در مطالعه ، واکنشهای منفی نسبت به خود و دیگران ، ضعف اعتماد به نفس و نظایر آنها همگی نشانه نبودن آمادگی روانی ، بدنی ، ذهنی و اجتماعی دانش آموزان است . اجرای برنامه های آموزشی تمرکز حواس ، فرایند یادگیری را آسانتر و مطلوبتر می کند .
۲- داشتن علاقه به مطالعه : مطالعه ثمربخش از۲ عامل متاثراست ؛ علاقه نسبت به مطالب خواندنی و کاربرد ماهرانه فنون مطالعه نسبت به مطلب خواندنی ؛ اینکار سبب می شود تا شخص به مطالعه بیشتر بپردازد ، مطالعه بیشتر منجر به بهتر شدن فنون مطالعه می شود ، کاربرد فنون بهتر مطالعه را آسانتر ، سریعتر و لذت بخش تر می سازد ؛ در نتیجه علاقه خواننده نسبت به مطالعه افزایش می یابد . پس تا زمانیکه فرد تمایل یا علاقه به انجام کاری نداشته باشد نمی تواند برانگیخته شود . لذا وقتی خواننده به موضوعی علاقه مند می شود ، خودبه خود بر آن تمرکز می کند ، بیشتر دقت می کند و به راحتی مطالب را به حافظه می سپارد و بعداً هم خیلی راحت به خاطر می آورد . پس ازعلاقه پیدا کردن نسبت به مطالب ، گام بعدی تعیین هدف مطالعه است زیرا هدف زیربنای انجام هر کاری است و به فعالیت انسان جهت و نیرو می دهد . هدف ارزشمند ، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار می کند و نیروی لازم را برای فعالیت در وی بوجود می آورد وسبب پیدایش تمرکز در او می شود . لذا هر فرد برای مطالعه باید هدف مشخصی داشته باشد .
تعلیم و تربیت ، علم " هدفمندی " است و همه بر این باورند که بدون داشتن هدف ، یادگیری کاری بس دشوار و غیر ممکن است ؛ همانطور که فرانکین معتقد است انسان بدون هدف مانند گلوله ای است که بدون هدف شلیک می شود . علاوه بر آن مطالعه بدون هدف یکی از عادات غلط مطالعه بشمار می رود . نتایج تحقیقات نشان می دهد که شایعترین عادات غلط مطالعه در دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه این است که آنان اظهار نموده اند : " اغلب بدون هدف مطالعه می کنم " .
داشتن هدف و تلاش برای رسیدن به آن یکی از روشهایی است که توانایی های فرد را افزایش می دهد ، به انسان توان و نیروی فوق العا ده می بخشد ، اندیشه را فعال می کند ، علاقه فرد را به تحصیل افزایش می دهد ، اعتماد به نفس در فرد به وجود می آورد ، سرعت خواندن را چند برابر می کند و تمرکز حواس را افزایش می دهد . در واقع تعیین و مشخص نمودن هدف ، محرک و انگیزه ای است تا بتوان به کمک آن تمرکز حواس را حفظ نموده و از این طریق مطالب و دانستنیها را فرا گرفت و یادگیری را تحکیم بخشید .
۳- تعیین زمان و مکان مطالعه: یکی از راه های برقراری تمرکز حواس این است که مطالعه در آن ساعت از روز انجام گیرد که برای فرد مناسبتر است . اما تعیین مناسبترین زمان برای مطالعه کاری دشوار است و به عادات فردی بستگی دارد . برخی افراد عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه با خیالی راحت و آسوده مطالعه کنند ؛ برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند وبه مطالعه بپردازند . بااین توصیف تعیین زمان و مقدار مطالعه باعث آگاهی از تمام زمینه مطالعه ، برقراری تمرکز حواس ، عدم سردرگمی ، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی و فهم بهتر مطالب می شود . والتر پارک به نقل از یکی از متخصصین مهارتی مطالعه دروس دانشگاهی در کتاب خود به نام " چگونه درس بخوانیم؟ " چنین می نویسد : " موفقیت یا عدم موفقیت شما در تحصیلات دانشگاهی ، مستقیماً به این امر بستگی دارد که چگونه از وقت خود استفاده می کنید ؟ موفقیت در دانشگاه و البته در مقاطع تحصیلی پایین تر نیز بستگی به استفاده اشتباه از زمان دارد ... محیط آشنای یک اتاق مشخص ، در حین مطالعه موجب اضطراب کمتر و تمرکز بیشتر حواس می شود ، زیرا لوازم آن اتاق هر روز پیش چشم شما است و کمتر توجهتان را به خود جلب می کند . به علاوه اگر هر روز به وقت مطالعه در اتاق معینی بودید کم کم ذهنتان عادت می کند که به محض رسیدن به آن اتاق آماده تمرکز حواس و فراگیری شود . " بنابراین ثابت بودن مکان مطالعه و مشخص بودن آن به علت آشنایی به آن و فراهم بودن وسایل موردنیاز از قبیل کتب درسی ، دفاتر، کتاب لغت ، خط کش ، قلم و نظایر آن جهت مطالعه ، موجب تمرکز حواس بیشتر و آمادگی ذهنی هنگام مطالعه می شود . پس یکی از بهترین راه های برقراری تمرکز ، اختصاص دادن یک اتاق مجهز به آنچه لازم دارید ، در موقع مطالعه است. این اتاق خیلی زود مناسب تمرکز و یادگیریتان شده و کار شما را به طور خودکار راحت تر می کند و بعد برایتان یک عادت مفید می شود. برای داشتن تمرکز به هنگام مطالعه ابتدا باید خود را از دنیای خارج جدا کنید و محیط مناسبی برای مطالعه بر گزینید . چنین محیطی باید آرام ، روشن و دارای هوای مناسب باشد . هیچ چیز به اندازه سروصدا ، خسته کننده و مانع تمرکز حواس نیست . ایجاد محیط کار مناسب ، به دلیل ایجاد آرامش و شرایط مناسب اهمیت دارد و زمینه ای است برای تمرکز و دقت .
۴- یادبگیر که بگویی " نه !" : زمانیکه تصمیم گرفتید مطالعه کنید ، اما دوستان یا هم اتاقی های شما در خواست می کنند که دور هم جمع شوید ، هنر گفتن " نه " را در خود تقویت کنید . اگر این اراده در شما ضعیف است ، می توانید روی در اتاق مطالعه خود بنویسید " مزاحم نشوید ! " اگر موفق نشدید ، می توانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد شما دوست ندارید که کسی باعث از هم گسیختن افکار شما شود .۵- ترک افکار منفی و داشتن افکار مثبت: مطالعه عمیق و یادگیری ثمربخش وقتی حاصل می شود که فرد تصور مثبتی از خود داشته باشد و به خود اعتماد کند . زیرا اعتمادبه خود در موفقیت مؤثر است و مهارت را بیشتر و نیرو را افزایش داده و مغز را سالمتر می کند . وقتی می خواهید کاری انجام دهید از گفتن کلماتی مانند : نمی خواهم ، نمی دانم و نمی توانم ، بپرهیزید . جمله ی " این کار محال است " را از دفتر زندگی خود خط بزنید ؛ ترس و بدگمانی و بی ارادگی را از ذهن خود دور کنید . هرگز به خویشتن اجازه ندهید که هیجانات و افکار منفی ، شما را در خود غرق سازد و تمرکز حواس شما را مختل کند . اعتمادبه نفس داشته باشید و پیوسته با خود تکرار کنید که قادر به انجام هر کاری هستم ، می توانم انجام دهم و باید انجام دهم . بدین طریق تفکر مثبت را در خود پرورش دهید . قوی بودن اعتمادبه نفس احساس شعف و شادی را در شما بوجود می آورد و در حالت شادمانی از تمرکز حواس خوبی برخوردارید . بهتر فکر می کنید ، بهتر مطالعه می کنید و نتیجه کارتان بهتر می شود . مارگارت کوربت می نویسد : " انسان در بحر اندیشه های خوشایند حافظه ی بهتری پیدا می کند و ذهن در حالت آرامی قرار می گیرد و میل به یادگیری را در خود بوجود می آورد . " لذا خود پنداری مثبت مهمترین کمک برای تمرکز و یادگیری است . اگر بتوانیم تصورات غلط ومنفی را از ذهن خود دور نموده و تصورات مثبت را جایگزین کنیم ، می توانیم علاقه به مطالعه و یادگیری را در خود ایجاد کنیم چراکه علاقه به مطالعه شرایط اصلی و اساسی ایجاد تمرکز حواس به هنگام مطالعه است . آلفرد آدلر روانشناس مشهور ، در دوره جوانی در درس ریاضی بسیار ضعیف بود . معلمش این موضوع را با والدینش در میان گذاشت . آنها باور کردند که آد لر در درس ریاضی ضعیف است ، آدلر هم این موضوع را پذیرفته بود . یکی از روزها که معلم مسئله ای را روی تخته نوشته بود و شاگردان کلاس از حل مسئله عاجز مانده بودند ، آدلر جواب مسئله را پیدا کرد ؛ پای تخته رفت و در میان حیرت همگان مسئله را حل کرد . فهمید که توانایی درک و فهم مطالب درس ریاضی را دارد ، استعدادش را باور کرد ، تصورات مثبت را جایگزین تصورات منفی کرد و از آن به بعد یکی از دانش آموزان ممتاز درس ریاضی شد.
۶- طرح سئوال: طرح سئوال یکی از شیوه های مطالعه دقیق و فعالانه است که در تمام اوقات مطالعه، مفید است. طرح سئوال پیش از مطالعه دقیق ، فرد را وادارمی کند تا به طور فعالانه ، با تمرکز و دقت کافی و با انگیزه و علاقه به مطالعه بپردازد . طرح سئوال هنگام مطالعه یکی از روشهایی است که خواننده را فعال و به طور عمقی او را درگیر مطالعه می کند وسبب برانگیختن جدیت و تلاش وی به هنگام مطالعه می شود و فرد برای یافتن پاسخ به سئوالات بایستی تمرکز حواس خود را حفظ نماید ، زیرا در هنگام مطالعه ، نمی توان بدون تمرکز پاسخ سئوالات را پیدا کرد . بعد از خواندن مطالب با طرح سئوال می توان میزان فراگیری خود را ارزشیابی نموده و به نقاط قوت و ضعف خود پی برد و سبب ایجاد نظر انتقادی نسبت به مطالب در فرد می شود . خواننده در مطالعات بعدی برای از بین بردن نقاط ضعف خود با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه می کند .
۷- آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری: برخی از والدین به طور مدام به فرزندان خود می گویند درس بخوانید ، مطالعه کنید ، ولی هرگز نمی گویند چگونه مطالعه کنید و روشهای صحیح مطالعه را نمی دانند . به همین دلیل ، آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری مانند : تند خوانی ، عبارت خوانی ، خواندن اجمالی ، خواندن تجسمی و غیره و چون به خواننده کمک می کند تا تمرکز حواس خود را هنگام مطالعه حفظ نمایند ، برای هم والدین و هم دانش آموز لازم است .
● تندخوانی: تندخوانی باعث توجه و تمرکز بیشتر و فهمیدن مطالب و در نتیجه باعث یادگیری بهتر می شود . فکر و ذهن ما قادر است هزاران کلمه را در دقیقه از خود عبور دهد ولی اگر سرعت مطالعه ما پائین باشد ، ذهن وقت اضافی می آورد و ناچار به این شاخه وآن شاخه می پرد و در نتیجه حواس پرتی ایجاد می شود . اما مطالعه سریع و یا تندخوانی فرصت جولان به ذهن نمی دهد و سبب برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شود .
● عبارت خوانی: عبارت خوانی یعنی خواندن عبارات و جملات به عوض خواندن کلمات . عبارات خوانی به نوع دیگری به تمرکز حواس کمک می کند . از این طریق خواننده باید با سرعتی که نزدیک به سرعت اندیشیدن اوست ، بخواند . اگر سرعت آنقدر کم باشد که ذهن از حالت فعال بودن باز بماند ، احساس دلزدگی ایجاد می شود و چیزهای دیگری ذهن فرد را مشغول می کند و از روند مطالعه خارج می شود . بنا براین اگر سرعت خواندن با سرعت اندیشیدن هماهنگ باشد باعث افزایش تمرکز حواس می شود.
● خواندن اجمالی: روش خواندن اجمالی مبتنی است بر یک نمونه گیری سریع از نکات اساسی و صرفه نظر کردن از جزئیات ، در این روش خواننده مطالب را سازمان بندی می کند ، آنگاه هدف از مطالعه خود را مشخص نموده و مقدار زمان مطالعه و میزان دشواری کتاب را تخمین می زند و سپس از طریق سئوال کردن کنجکاوی ، علاقه ، دقت و تمرکز حواس فرد ، افزایش می یابد .
خواندن تجسسی: منظور از روش تجسسی طرح انواع سئوالات جزئی و کلی و مطالعه عمیق و اثر بخش در جهت دست یافتن به پاسخ این سئوالات است . کسی که به دنبال چیزی می گردد به احتمال بیشتری آن چیز را پیدا می کند ؛ لذا هدف خواندن تجسسی افزایش دامنه تمرکز و درک عمیق تر معانی است . به همین دلیل خواندن خواندن تجسسی تمرکز حواس و علاقه فرد را افزایش می دهد و به او کمک می کند تا مطالب دشوار را تجزیه و تحلیل نموده و آنها را بهتر بفهمد . فهمیدن مطالب موجب تحکیم آنها در حافظه می شود پس خواندن تجسسی برای غلبه بر تنبلی ، حالت کسلی ، پرتی حواس ، از طریق تحریک حس کنجکاوی و شرکت فعالانه در مطالعه به کار می رود .
۸ - جدیت در مطالعه : به محض نشستن پشت میز مطالعه خواندن را با جدیت شروع کنید ، چراکه اگر سریع مشغول به کار مطالعه شوید ، تمرکز حواس زود به دست می آید . این ضرب المثل چینی را به یاد داشته باشید که : " فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند با برداشتن قدم اول امکان پذیر است " . شک و تردید حاصلی جز حواس پرتی یا انحراف حواس و تسلیم به تخیلات واهی ندارد . اجازه ندهید چیزی جز مطالعه ذهن شما را مشغول کند . با خود تصمیم بگیرید تا مقدار زمانی را برای مطالعه مشخص کنید و خود را به مدت زمانی خاص محدود کنید . در این زمان از مطالعه دست نکشید ، به مطالعه ادامه دهید ، اما زمان مطالعه را طولانی نکنید بیهوده وسواس به خرج ندهید ، بهانه تراشی نکنید به خود تلقین کنید که فرد با اراده ای هستید و می توانید هر درسی را به خوبی یاد بگیرید . جدی باشید و با علاقه و انگیزه مطالعه کنی تا هنگام مطالعه دچار حواس پرتی نشوید .
۹- استفاده از راهنما: یکی از شیوه های برقراری تمرکز حواس ، استفاده از یک راهنما نظیر : انگشت سبابه ، مداد وغیره به هنگام مطالعه است . زیرا استفاده از یک راهنما هنگام مطالعه باعث تمرکز بهتر حواس ، افزایش سرعت مطالعه ، عادت به روان خواندن ، جلوگیری از برگشت دوباره خوانی و اتلاف وقت و جلوگیری از خستگی چشم و ذهن می شود .
۱۰- خط کشیدن زیر مطالب مهم : استفاده از این روش یکی از شایعترین راهبردی است که اغلب دانش آموزان ازآن استفاده می کنند. نتایج تحقیقات نشان می دهد که شایعترین شیوه به کار رفته از سوی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه این بود که اظهار نمودند " هنگام مطالعه زیر مطالب مهم خط کشیده و نکات مهم را برجسته می سازم " . لذا هنگام مطالعه باید با استفاده از یک مداد ، ایده ها و مطالب مهم و اساسی را علامتگذاری نمود . زیرا برای مشخص نمودن ایده ها و مطالب مهم و اساسی و خط کشیدن زیر آنها لازم است با تمرکز حواس و دقت خاصی به مطالعه مشغول شد . پس خط کشیدن زیر مطالب مهم باعث برقراری تمرکز حواس و جلوگیری از حواس پرتی می شود .
۱۱- یاداشت برداری هنگام مطالعه : یاداشت برداری نوعی تکرار درس است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب بیشتر به خاطر سپردن مطالب می شود . یاداشت برداری خوب ، کاری جدی و فعال است که با اندیشیدن ملازمه دارد ؛ لذا برای یاداشت برداری باید هنگام مطالعه فعال بود و لازمه فعال بودن ، داشتن تمرکز حواس است و برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن ، هماهنگی چشم و مغز به منزله نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی با قدرتی بی نظیر است که تمرکز حواس را تقویت نموده و فهم مطالب و سرعت یادگیری را افزایش می دهد .
۱. سعی کنید با ایجاد انگیزه های نیرومند و در نظر گرفتن اهدافی که برایتان مهم و جالب توجه است نسبت به مطالعه در خود شوق و علاقه ایجاد کنید . زیرا علاقه داشتن نسبت به موضوعی سبب تمرکز حواس در هنگام مطالعه آن موضوع می شود.
۲. موقعیتهایی که نمی توانید در آنها تمرکز حواس داشته باشید ، تجزیه و تحلیل کنید ، احساسات خود را مورد برسی قرار دهید و بدانید که چه عواملی افکار شما را دگرگون می کنند . افکار منفی و بیمارگونه را از خود دور کنید و هر موقعیت را تا حدی که می توانید به طور منطقی تعبیر و تفسیر کنید .
۳. موضوعهای مطالعاتی خود را تقسیم بندی کنید یعنی هر موضوعی را که می خواهید مطالعه کنید ، به قسمتهای کوچکتر تقسیم کرده و به تدریج در زمانهای مختلفی آنها را مطالعه کنید .
۴. هر وقت مصمم شدید مطالعه کنید یا کار دیگری انجام دهید ، بکوشید بر عزم خود پابرجا باشید تا آن کار را به اتمام برسانید .
۵. زمانهای مطالعه خود را با فعالیتهای متنوع تقسیم نمائید تا اینکه بتوانید تمرکز حواس خود را برای مدت زمان طولانی تری حفظ کنید و مطالعه را در آن ساعت از روز انجام دهید که برای شما مناسب تر است .
۶. استفاده از یک استراحت کوتاه در هر ساعت ، انرژی لازم برای حفظ تمرکز حواس را برای مدت زمانی طولانی تری در اختیار فرد می گذارد .
۷. هرکاری به جای خویش نیکوست ؛ برنامه مطالعاتی داشته باشید و برای هر کاری وقت به خصوص تعیین کنید .
۸. با آگاهی ازفنون مطالعه و بکارگیری آنها در هنگام مطالعه در خود ایجاد تمرکز کنید ؛ کاربرد فنونی که خواننده را در عمل مطالعه فعال می سازد ، کلید اساسی ایجاد تمرکز است .
۹. به جای اینکه بکوشید دنیای خارج را تغییر دهید ، خود را تغییر دهید . لازم نیست که دیگران و یا رفتار آنها را مطابق دلخواه خویش تغییر داده شوند .
۱۰. چند برگ کاغذ روی میز مطالعه خود داشته باشید و مواردی از افکار منحرف کننده و مزاحم را یاداشت کنید و بعد از مطالعه نسبت به حل آنها در حد امکان اقدام نمائید .
۱۱. ممکن است حواس پرتی شما ناشی از گرسنگی و تشنگی شدید ، بی خوابی ، خستگی و یا علت یا علل درونی دیگری باشد ، در چنین موقعیتی هرگز مطالعه نکنید .
۱۲. هنگام مطالعه لباس راحتی به تن کنید ، لباسی که نه بسیار زبر باشد نه بسیار نرم ، نه بسیار گشاد باشد نه بسیار تنگ .
۱۳. مطالعه در حالتهایی نظیر دراز کشیدن ، به پشت خوابیدن ، در حال راه رفتن تکیه زدن به دیوار و امثال اینها مفید نمی باشد . زیرا در چنین موقعیتهایی نمی توان تمرکز حواس خود را حفظ نمود ، بنا براین هنگام مطالعه سعی شود خم شدن کمر عادت نشود و فاصله کتاب تا چشم ۳۰ سانتیمتر باشد .
۱۴. محرکهای محیطی از قبیل صدای رادیو، تلویزیون ، تلفن و... که باعث حواس پرتی شما می شوند را از موقعیت مطالعه خود حذف کنید .
۱۵. بهترین وضعیت برای درس خواندن نشستن پشت میز مطالعه و بدترین وضعیت درازکش است . چرا که در این وضعیت ، فرد سریع از حال و هوای مطالعه خارج می شود و تمرکز حواس خود را از دست می دهد .
۱۶. محل مطالعه باید از هر نظر مانند نور ، دما ، درجه ، حرارت و ... مناسب باشد .
۱۷. انگیزه ی بسیار بالایی برای مطالعه داشته باشید زیرا افرادی که دارای انگیزه بسیار بالایی هستند می توانند تمرکز حواس خود را برای چندین ساعت حفظ کنند .
منابع تحقیق :
۱. مغزورفتار زیست شناسی در زندگی روزمره ، کمپ بل . فرانک - سینگر . جورج ، ترجمه : باطنی . محمدرضا ، انتشارات فرهنگ معاصر
۲. اصول روانشناسی ، مان . ال . نرمان ، ترجمه : صناعی . محمود ، نشر اندیشه
۳. زمینه روانشناسی ، اتکینسون . ال . آر – اتکینسون . آر . اس - هیلگارد . ای . آر ، ترجمه : دکتر براهنی و دیگران ، جلد ۱ و ۲ ، انتشارات رشد
۴. اصول روانشناسی : اصول سازگاری آدمی ، ترجمه و اقتباس : دکتر ساعتچی . محمود ، جلد ۱ و ۲ ، انتشارات امیرکبیر
۵. روانشناسی کار ، تالیف : دکتر ساعتچی . محمود ، نشر ویرایش
مجله روانشناسی ، شماره های : ۸ و ۱۲ و ۱۷ و ۱۸
منابع اینترنتی :
۱. انجمن روانشناسی ایران http://www.jamee-psy.com
۲. Self improvementخبرنامه ی http://www.selfgrowth.com/psychology.html
۳. QCA ارزشیابی و برنامه ریزی درسی http://www.qca.org.uk/ca/foundation/planing for learning.asp
۴. راهنمای نشریات روانشناسی http://clas.uft.edu/users/gthursby/psi/journals.htm
۵. آزمونهای استانداردشده http://psychtest.com


همچنین مشاهده کنید