جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پس از خواندن بسوزانید


پس از خواندن بسوزانید
● این آدم های احمق!
▪ کارگردان: جوئل و ایتن کوئن
▪ فیلمنامه: جوئل و ایتن کوئن
▪ مدیر فیلمبرداری: امانوئل لوبسکی
▪ تدوین: جوئل و ایتن کوئن
▪ موسیقی متن: کارتر بورول
▪ بازیگران: جورج کلونی، براد پیت، جان مالکوویچ، تیلدا سوئینتون، فرانسیس مکدورمند، ریچارد جنکینز
▪ محصول: ۲۰۰۸، آمریکا، انگلستان، فرانسه
▪ مدت زمان: ۹۶ دقیقه
با نگاهی به کارنامه هنری برادران کوئن و توجه به تجربیات ارزشمند و غنی آنها در ژانرهای گوناگون سینمایی، این سؤال به ذهن متبادر می شود که آیا کاری هست که ایندو برادر قادر به انجام آن نباشند؟ پاسخ منطقی و عادلانه به این سوال مطمئناً منفی است. به خصوص پس از درخشش واپسین اثر آنها، "سرزمینی برای پیرمردها نیست"، در مراسم اسکار گذشته، دامنه توقعات از آنها به میزان بسیار زیادی بالاتر رفته است. اما این گمانه زنی ها با تازه ترین ساخته شان، "پس از خواندن بسوزانید"، چندان مطابقت پیدا نمی کند. کوئن ها مطابق با شیوه کاری همیشگی شان، بار دیگر در این فیلم بدون توجه به اصول و قواعد ژانر، راه خود را رفته اند و اثری انتزاعی پدید آورده اند. "پس از خواندن بسوزانید" فیلمی است که می توان آنرا یک اثر تریلر که شمار بسیاری از عناصر کمیک را در خود داراست، نامید و یا آنرا فیلمی کمدی حاوی المان های تریلر بسیار قلمداد کرد. بنابراین دسته بندی ژانری این فیلم نیز به مانند دیگر آثار کوئن ها امری دشوار و پیچیده است.
ماجرای فیلم همچون کلاف پر پیچ و خمی است که به سختی می توان آنرا از هم گشود. با این حال من سعی می کنم که بدون پرده برداری از اسرار داستان خلاصه ای از آنرا در اینجا بیاورم. داستان فیلم بر محور یک مأمو سازمانCIA به نام آزبورن کاکس (جان مالکوویچ) قرار دارد که بدلیل ضبط یک سی دی که در آن اسرار سازمان را فاش می کند از سوی سیا اخراج می شود. این سی دی بطور اتفاقی به دست دو مربی بدن سازی به نام های لیندا (فرانسیس مک دورمند) و چاد (براد پیت) می افتد. لیندا و پیت به دلیل احتیاجات مالی که با آن مواجه هستند تصمیم می گیرد که از در ازای لو ندادن اطلاعات موجود در سی دی به روس ها از آزبورن کاکس حق السکوت بگیرند. در این میان همسر آزبورن، کیتی (تیلدا سوئینتون) با یک مأمور مخفی به نام هری فارر (جورج کلونی) روابط دوستانه ای برقرار کرده که این ماجرا نیز به نوبه خود بر زندگی آزبورن اثر گذار است.
جوئل و ایتن کوئن، در مسیر راهی که از گذشته در پیش گرفته اند، با بیان اغراق آمیز، عمق بخشیدن به داستان و انداختن شوک های به موقع در روند فیلم، به اثر بخش تر بودن فیلم کمک شایانی کرده اند. (به یاد بیاورید سکانس مرگ لاولین ماوس (جاش برولین) را در فیلم "سرزمینی برای پیرمردها نیست"، که نمونه گویایی از بکار رفتن چنین عناصر و هربه هایی در داستان است). فیلمنامه علیرغم موضوع جدی که از آن بخوردار است اما هرگز جدیت خود را به رخ نمی کشد و این کار را با انداختن لحظاتی بعضاً سرگرم کننده، زیرکانه و حتی صرقاً خنده دار که بطور اتفاقی در فیلم گنجانده شده اند، انجام می دهد. شاید بتوان از سه سکانس فیلم به عنوان سرگرم کننده ترین آنها نام برد. یکی سکانس گفتگوی میان رئیس سازمان CIA (با بازی دیوید راشه) و جی کی سیمونز، دیگری سکانسی که جورج کلونی سوء ظن خود را با چشم هایی از حدقه بیرون زده نشان می دهد و در پی آن محتاطانه پا به فرار می گذارد.
با وجود بکرگیری چهره های تازه ای که برای نخستین بار پا به دنیای کوئن ها گذاشته اند. جوئل و ایتن مطمئنند که هیچ نقش ضعیفی را در فیلم نمی توان پیدا کرد. جورج کلونی، که بهترین تجربیات سینمایی اش را با برادران کوئن و همچنین استیون سودربرگ داشته است، با نادیده گرفتن چهره جذاب و ژولیده کردن خود نقشش را چنان ایفا کرده که کاملاً به مفهوم "نقش در برابر تیپ" عینیت می بخشد. براد پیت بسیار آراسته است و در قالب نقش یک مربی ورزشی بسیار جا افتاده عمل می کند. فرانسیس مک دورمند فرصت می یابد تا در کنار کلونی، پیت و ریچارد جنکینز که کمی کار ابلهانه انجام دهد. بازی سرد تیلدا سوئینتون در جهت برجسته کردن خصوصیت کینه توزی و بد اندیشی اش چنان ماهرانه است که گویی او هنوز تحت تأثیر نقشش در فیلم "شیر، افسونگر و کمد لباس" است. جان مالکوویچ آنگونه که همگان از او انتظار دارند، نقشش را خارق العاده ایفا نموده است.
لحن بیان فیلم بیش از هر اثر دیگری از کوئن ها به فیلم "فارگو" پهلو می زند، اگرچه "پس از خواندن بسوزانید" به هیچ عنوان اثری ریزبین و جزئیات پردازانه نیست. از سوی دیگر این فیلم در کنار کمدی های برجسته کوئن ها چون "بزرگ کردن آریزونا"، "وکیل هادساکر" و یا "سنگدلی تحمل ناپذیر" در جایگاه پایین تری قرار می گیرد. بنابراین می توان گفت که "پس از خواندن بسوزانید" در کارنامه هنری برادران کوئن به عنوان اثر کوچکی مطرح می شود که به هیچ وجه قابل مقایسه با شاهکاری چون "سرزمینی برای پیرمردها نیست" نمی باشد. اما نکته حائز توجه در خصوص آثار کوئن ها این است که حتی کوچکترین اثر آنها هم با آثار ممتاز کارگردانان دیگر برابری می کند و از این رو نمی توان هیچ یک از آثار جوئل و ایتن کوئن را نادیده گرفت. "پس از خواندن بسوزانید" اگرچه فیلمی نیست که بتواند در اسکار سال آینده خود را مطرح کند، اما در میان فیلم های اکران شده در ماه های آخر سال ۲۰۰۸ فیلم خوب و قابل توجهی است.

پی نوشت:
این مطلب پیش از این در سایت برش های بلند آمده است.
جیمز براردینلی
ترجمه: رضوان میرزایی
http://www.salam۳۰nama.blogfa.com/cat-۵۳.aspx
منبع : مطالب ارسال شده