یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


تابستان و اوقات فراغت


تابستان و اوقات فراغت
امروزه اوقات فراغت در بسیاری از جوامع بشری و زندگی شهری و نوین نه یك موضوع سطحی و پیش‌پا افتاده بلكه به عنوان موضوعی مورد بحث قرار می‌گیرد كه گویی در این اوقات بسیاری از اتفاقات زندگی بشری رخ خواهد داد و یا اینكه بشر در این ساعتها راهی برای تمدد اعصاب و همچنین تجدید قوای فكری و ذهنی خود پیدا خواهد كرد. در كشورهای توسعه یافته با بسیاری از مولفه‌های اجتماعی به گونه‌ای برخورد می‌كنند كه گویی آنها از واجب‌ترین اركان زندگی بشری هستند، از جمله موضوعی كه این كشورها در نظر می‌گیرند بحث تفریح و استفاده بهینه و درست از زمانی است كه شهروند به عنوان زمان استراحت یا اوقات فراغت از آن نام می‌برد. آنها در این زمان سعی دارند كه شهروندان‌شان به دور از دغدغه‌های كاری روزانه و معمولی خود در موقعیتی قرار بگیرند كه بتوانند در آینده نزدیك با طیب خاطر در سر كار خود حاضر شوند و نیروی مضاعفی داشته باشند. اما این مولفه در كشورهای كمتر توسعه یافته و یا در حال توسعه نه تنها از برنامه‌های دولتها نیست بلكه حتی در برخی از كشورها كمترین توجهی به آن نمی‌كنند. اساسا جهان صنعتی این موضوع را فهمیده است كه توجه به خواسته‌های فردی و اجرای آن تاثیر مضاعفی در نیروی كار خواهد داشت، به این دلیل با زیركانه‌ترین شیوه‌ها، كاری می‌كند كه هم نیروی كار او_ در هر سطح و قشر و با هر تحصیل و مقامی- دلمشغولی‌های زیادی در دوران استراحت و فراغت داشته باشد و این زمان نتواند عاملی برای اعتراض گروهی و جمعی شود و منافع او را تهدید كند، در نتیجه تمهیدات لازم برای اوقات فراغت شهروند و نیروی كار فراهم می‌كند تا هم خود از آن نصیب ببرد و هم نیروی كار با طیب خاطر مجددا در سر كار خود حاضر شود. در حقیقت باید توجه داشت كه در این نظام شهروندان در وهله اول نیروی برای توسعه و پیشرفت محسوب می‌شوند و تامین اجتماعی و برنامه‌های رفاهی آنان جزو مهمترین وظایف دولتهاست و شكی نیست كه شهروند و یا نیروی كار از اینكه امكانات لازم برای او فراهم است خرسند خواهد شد. وقتی كه سخن از اوقات فراغت گفته می‌شود باید در وهله اول این دو كلمه را معنی كرد و هدف و منظور از آن را به شكلی اصولی و كلی بازتعریف كرد. «اوقات فراغت» زمانی معمولا شكل می‌گیرد و معنا می‌یابد كه فرد از كار و تلاشی مضاعف فراغت یافته و در ساعتهای باقی مانده از روز یا هفته به استراحت بپردازد. البته این زمان فقط مختص فراغت از كار اداری و یا معمول و مرسوم روزانه نیست، بلكه به هر زمانی اتلاق می‌شود كه افراد دست از فعالیت مستمر در زمانهای متوالی برداشته و به اصطلاح در زمان استراحت به سر ببرند، یكی از این فعالیتها به كار معمول مربوط است، اما بسیاری از اعمال مثل درس خواندن، درس دادن، كار كردن، نوشتن متوالی، حتی ورزش كردن و یا در درون منزل از جانب زنان و مادران بچه‌داری و یا خانه‌داری كردن و... همه و همه باید در نوع خود در زمان بخصوصی قطع شوند و این قطع مقطعی نوعی زمان استراحت یا فراغت را به وجود می‌آورد، حال در چنین زمانی یك فرد برای پر كردن این اوقات چه كاری باید بكند؟ آیا باید همان كارها را ادامه دهد یا دست به كاری غیرمعمول بزند؟ یا اینكه اوقات خود را در استراحت كامل و یا خواب بگذراند؟ شاید بسیاری از افراد در چنین زمانی فقط بخوابند یا اینكه فقط به استراحت بپردازند، كه در شكل معمول و درست و صحیح آن چنین امری كمتر اتفاق می‌افتد، بلكه افراد در چنین زمانی در حقیقت در خدمت خودشان خواهند بود و برای خود فعالیت خواهند كرد.
اوقات فراغت در حقیقت باید زمانی باشد كه فرد به دلخواه خود فعالیت كند نه به دلخواه دیگران یا برای دیگران. در چنین اوقاتی افراد گاهی به مطالعه می‌پردازند، یا به گردش می‌روند، یا به سرگرمی‌ها و تفریح‌های سالم روی می‌آورند و یا اینكه به مسافرت و سیاحت می‌پردازند. آنچه كه در هنگام اوقات فراغت مهم است مدت و زمان آن است، به عنوان مثال زمان فراغت دانش‌آموزان از تحصیل در برخی از كشورها دو ماه و در برخی سه ماه است، كه در كشور ما معمولا سه ماه و گاهی هم بیشتر است. در این زمان طولانی فرد هر چه كه برنامه از پیش تعیین شده داشته باشد ولی در هر صورت باید یك سری عوامل و امكانات نیز مهیا باشد تا او بتواند به شكل صحیح از اوقات فراغت خود استفاده كند. یا اینكه آنگونه كه خود می‌خواهد به استراحت بپردازد و خود را برای سال تحصیلی آینده آماده كند. نوعی دیگر از اوقات فراغت به كارمندان و كارگرانی اختصاص دارد كه زمان فراغت آنها كمتر است و می‌خواهند در این زمان كم به نحو احسن از تعطیلی سالیانه و یا مرخصی‌های خود سود ببرند. در برخی از كشورها مانند ژاپن كارگران از نوعی رفاه از پیش تعیین شده برخوردارند و معمولا هم ملزم هستند كه به مدت یك یا دو هفته به مرخصی اجباری بروند، این در حالی است كه دولت و یا شركت متبوع امكانات اولیه مثل بلیط هواپیما و یا هزینه ایاب و ذهاب فرد را برای مسافرت در اختیار او قرار می‌دهد تا او به دلخواه خود به شكل مطلوب از «اوقات فراغت» استفاده كند. در زمان اوقات فراغت فرد در حقیقت به خواسته‌ها و یا منویات خویش راحت‌تر دست می‌یابد، با این توصیف كه حداقل بخشی از امكاناتی كه فرد نیاز دارد در دسترس او باشد. اوقات فراغت در واقع زمان رهایی از همه قیود و بندهایی است كه فرد بر اساس ضرورت و یا اجبار به آن تن می‌دهد اما این زمان فراغت از بندهاست و در چنین هنگامی است كه مرز بین كار شخصی و از روی میل و اجبار مشخص می‌شود.در كشور ما بیشتر زمانی كه تابستان فرا می‌رسد و جمعیت ۱۰ الی ۱۵ میلیونی دانش‌آموزان از درس و مشق رهایی می‌یابند تازه اوقات فراغت معنا می‌یابد و برخی از نهادها و ارگان‌ها به صرافت می‌افتند تا این خیل عظیم را از بلاتكلیفی و بی‌برنامگی رهایی دهند. در حالی كه حقیقت امر چیز دیگری است و این فقط دانش‌آموزان نیستند كه باید زمان فراغت آنها به نحو احسن پر شود، بلكه تمامی اقشار جامعه به نوعی از اوقات فراغت برخوردارند ولی كسی و یا كمتر كسی به فكر بهینه‌سازی اوقات آنهاست. اما حدیث اتلاف وقت دانش‌آموزان امری است كه به هیچ وجه نباید از كنار آن بی‌تفاوت گذشت. زیرا این نیروی عظیم و ستون‌های آینده كشور در صورتی كه از این اوقات به بهترین شكل بهره‌برداری كنند چه بسا هم برای آنها و هم برای آینده كشور مفید خواهد بود. در تابستان گاهی نرخ ناهنجاری‌های جامعه افزایش می‌یابد و یكی از دلایل انكار ناپذیر آن اتلاف بیهوده وقت دانش آموزان است. اگر نهادها و سازمان‌هایی باشند كه در این ایام زمان بیكاری و به نوعی سرگردانی دانش‌آموزان را در قالب برنامه‌های تفریحی و آموزشی – فرهنگی پر كنند تردیدی نیست كه خود به خود هم از میزان ناهنجاری‌های اجتماعی كاسته خواهد شد و هم اینكه این قشر از افراد جامعه از لحاظ فكری و ذهنی ارتقا می‌یابند.كشور ما یكی از جوانترین كشورهای جهان است و همین مولفه سبب می‌شود كه برنامه‌نویسان یا برنامه‌ریزان كشور به جای شعارها به عمل گراییده و در اقدامی هماهنگ جوانها را سامان‌ داده و هم اندیشه آنان و هم وقت آنها را در مسیری درست هدایت كنند. شاید یكی از بزرگترین مشكلات پیش روی جوانان عدم تعریف درست از وظایف سازمانها و نهادها و وزارت‌خانه‌هایی است كه به نوعی در ارتباط تنگاتنگ با جوانان قرار دارند و یا به اصطلاح متولی جوانان محسوب می‌شوندوقتی كه پای عمل پیش كشیده می‌شود هر كدام از سازمانها به نوعی از خود سلب مسئولیت می‌كنند و سازمان دیگر را متولی پر كردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان می‌دانند، در حالی كه اگر منصفانه و عاقلانه نگاه كنیم تمامی سازمانها و وزارت‌خانه‌ها در امر هدایت و كمك به جوانان مسئول هستند، زیرا شعار همه توسعه و پیشرفت برای سربلندی این كشور است، حال اگر جوانان این كشور در عسرت و عزلت زندگی كنند و چیزی از پیشرفت و توسعه را درك نكنند دیگر این شعارها معنا و مفهوم نخواهد داشت. شاید وزارت‌خانه و یا سازمانی ارتباط بیشتر و مسئولیت مستقیم‌تری با جوانان دارد ولی این دلیل نمی‌شود كه وزارت‌خانه دیگری از خود سلب مسئولیت كند و هیچ قدمی برای ارتقای فكری و فرهنگی جوانان برندارد. وقتی كه دولت خود را خدمتگزار مردم می‌داند، این خدمتگزاری به مفهوم عام و گسترده آن معنا پیدا می‌كند و زمانی هم می‌تواند درست اجرا شود كه تمامی مردم را در بر گیرد، در غیر این صورت خدمتگزاری شعاری بیش نخواهد بود. در تمامی دنیا، خاصه كشورهایی كه برای اوقات فراغت مردم برنامه دارند دولتها ابزار
و بازوی گاه اجرایی و گاه هدایت كننده آن است. دولت وظیفه دارد كه در تمامی اركان جامعه و تمامی قشرها را به نوعی از سطح رفاه و آسایش برساند. اتفاقا شاید مهمترین زمان رفاه، زمانی است كه یك شهروند می‌خواهد به دور از قیدوبندهای روزانه عمر خود بگذراند و اگر اینجا دولت توانست برنامه‌ای اصولی و درست داشته باشد، كارآمدی آن نمود خواهد داشت، وگرنه آن عده‌ای كه روزانه به سر كار خود می‌روند و به كارهای همیشگی مشغولند، هم وظایف آنها مشخص است و هم وظیفه دولت در قبال آنها معلوم. بسیاری از رفتارشناسان معتقدند كه رفتار آدمی در كوران كار و عمل شكل می‌گیرد، و به همین دلیل می‌توانند اوقات فراغت نوجوانان و جوانان را به سمت و سویی هدایت كنند كه بتواند قالبهای فكری و فرهنگی آنها را نیز در برگیرد و یا به نوعی به اندیشه و فكر آنها شخصیت و هویت داد. اگر اوقات فراغت هدایت شود یقینا در بهسازی رفتاری افراد جامعه دخیل خواهد بود، ولی اگر این زمان از دست برود به نوعی سبب تشتت در اندیشه و رفتار خیل عظیمی از افراد جامعه می‌شود كه می‌تواند حتی تهدیدكننده سلامت جامعه باشد. جامعه‌ای سالم است كه شهروندان سالمی داشته باشد، این سلامت هم فقط از لحاظ شكلی و فیزیكی نیست، بلكه اولین نوع سلامتی، سلامتی فكر و ذهن افراد است و بعد جسم و جان آنها. هنگامی كه روح بیمار باشد اندام درست نه كارایی خواهد داشت و نه آنكه می‌تواند جبران مافات كند. ما باید نیروی جوان و پرانرژی جامعه را به عنوان روح جامعه محسوب كنیم كه در صورت گرفتار شدن به چالشها و ناهنجاری‌ها كل پیكره جامعه را آسیب خواهد زد.نمی‌توان هر ساله فقط با فرارسیدن تابستان نسخه‌های جدیدی برای چگونگی پر كردن اوقات فراغت و یا استفاده درست از این ایام را پیچید و تا تابستان آینده این مقوله را به فراموشی سپرد. آمارها و ارقامی كه در شهرهای بزرگ برای فعالیت و مشغول شدن عده‌ای از افراد جامعه از سوی برخی از سازمانها و یا ادارات ارائه می‌شود در واقع نوعی خوش‌خیالی و یا برای خالی نبودن عریضه است و اگر هم كمی بدبینانه‌تر نگاه كنیم كلوخی در دریاست. به عنوان مثال از یك جمعیت ۱۵-۱۶ میلیونی كه باید امكاناتی برای اوقات فراغت آنها فراهم شود، فقط ۱۰ ،۲۰ و یا ۵۰۰-۶۰۰هزار نفر (و به طور خوش‌بینانه حتی یك یا دو میلیون نفر) بتوانند از امكانات تفریحی و فرهنگی متعلق به دولت استفاده كنند در حقیقت می‌توان مدعی شد كه كار چندانی انجام نشده است. تازه این عده هم در شهرهای بزرگ و یا مراكز استانها زندگی می‌كنند كه كمی راحت‌تر می‌توانند به این امكانات دسترسی داشته باشند. ولی آیا تمامی جمعیت كشور به همین تعداد خلاصه می‌شود، پس این همه جوان و دانش‌آموز شهرستانی و روستایی باید به كجا بروند و آیا آنها حق استفاده از امكانات حداقلی را هم ندارند. بسیاری از كارشناسان معتقدند علت اهمیت به اوقات فراغت جوانها و یا دانش‌آموزان در وهله اول كم بودن مسئولیتهای اجتماعی و یا اصلا مسئولیت نداشتن آنها در قبال جامعه و دوم گرایش آنها به سوی تفریحاتی است كه معمولا سهل‌الوصول‌تر و یا بدون فكر بیشتر است. هر چه افراد نسبت به دیگران و یا نسبت به خود بی‌مسئولیت باشند به همان نسبت آسیب‌پذیری آنها راحت‌تر و آسان‌تر است. وقتی كه جوانی در مقابل كسی پاسخگو نباشد و به نوعی عنان اختیارش را خود در دست بگیرد به همان شكل رهایی او از آغوش جامعه سریع‌تر اتفاق می‌افتد، و این امر هم زمانی بیشتر رخ خواهد داد كه فرد فراغت بیشتری دارد و می‌تواند با آسودگی خیال به چیزهایی برسد كه در نهایت به ضرر اوست. وقتی كه اوقات فراغت جوان تعریف شده و هدایت شده باشد، این بدان معنی است كه جوان كمتر به سوی برنامه‌های زیان‌آور و مخرب گرایش پیدا خواهد كرد و چشم‌انداز رفتاری او هم مشخص خواهد بود. هر چه كه این چشم‌انداز وسیع‌تر و در صورت امكان آرمانی‌تر باشد به همان نسبت جامعه در سلامت بیشتر به سر خواهد برد. در جهان امروز سازمانها و نهادهایی هستند كه از كمترین فرصت بیشترین استفاده را می‌برند، آنها معمولا در چنین هنگامی هم سودهای فراوانی می‌برند و هم اینكه به افراد جامعه امكاناتی می‌دهند كه بتوانند به بهترین شكل از اوقات خود استفاده كنند. اوقات فراغت در واقع می‌تواند منبع خوبی برای سرمایه‌گذاری سرمایه‌داران نیز باشد، هیچ ایرادی ندارد كه آنها به مردم خدمت بدهند و از قبل آن به سود مطلوب خود هم دست یابند. اگر در كشور قدر و ارزش این زمانها را بدانند می‌تواند یك سود دوجانبه داشته باشد، ولی متاسفانه چنانكه باید به این موضوع توجه نمی‌شود و تبلیغات درست و اصولی در این زمینه انجام نمی‌شود و منتظر هستند ببینند دولت دست به چه اقدامی می‌زند و دولت هم از سوی دیگر منتظر است كه دیگران به چه كاری اقدام می‌كنند در حالی كه این امر به یك همفكری و برنامه مشترك دوجانبه نیاز دارد. از طرف دیگر رسانه‌های گروهی هم می‌توانند به عنوان نیروی پیوند دهنده دولت، سرمایه‌گذار و جوانان این خلاء ارتباطی را پر كرده و با استفاده از كارشناسان خبره راه‌های صحیح رسیدن به هدف را به آنان نشان دهند. وقتی كه مثلث دولت، سرمایه‌گذار و مردم(یا قشری كه از اوقات فراغت بیشتری برخوردارند) شكل گرفت و هركدام جایگاه واقعی خود را شناخت مطمئنا هر سه و در نهایت جامعه از آن سود خواهد برد و برای آینده كشور نیز مفید خواهد بود. اما در حال حاضر خیلی از نهادها می‌توانند سهم مهمی در پر كردن اوقات فراغت جوانان كشور داشته باشند كه از جمله آنها سازمان تربیت بدنی، آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، شهرداری‌های سراسر كشور، استانداریها و فرمانداریها به عنوان پشتیبانی كننده برخی از نیروها و شاید سازمان ملی جوانان كشور كه در ظاهر قضیه متولی اصلی جوانان است ولی شكی نیست كه این سازمان بدون حمایت نهادهای فوق كارایی چندانی نخواهد داشت.
در پایان یك بار دیگر باید بیفزایم كه این داستان باز در سال و سالهای آینده ادامه خواهد یافت و شاید امید چندانی به رفع این مشكل وجود نداشته باشد ولی امیدواریم كه همه مسئولین دست به دست هم دهند و حداقل بخشی از اوقات فراغت جوانان این سرزمین را به بهترین شكل پر كنند و آن را در مسیر خوب و درستی هدایت كنند، زیرا جوانان ایران از پاكترین و سالمترین جوانانی هستند كه هم روح پاك و هم آرزوهای پاك و زیبایی دارند.
منبع : خبرگزاری آفتاب