دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


ماچوپیچو معمای کشف نشده


ماچوپیچو معمای کشف نشده
ماچوپیچو یکی از شهرهای اینکاست. پادشاه اینکاها به عمد این مکان را برای زندگی خود انتخاب کرد که از حملات دیگر پادشاهان در امان باشد.
او می دانست که این مکان به لحاظ جغرافیایی از موقعیت بسیار خوبی برخوردار است و نسل های آینده از آن صحبت خواهند کرد. قسمتی از شهر ماچوپیچو روی سنگ های کوه آتشفشانی ساخته شده است. امروزه بحث های زیادی درباره اینکه ماچوپیچو سابقا یک عبادتگاه بوده است، وجود دارد. ماچوپیچو با شهرهای دیگر بسیار متفاوت است. تعداد بسیار معابد، غارها، صخره ها و کوه ها از خصوصیات متمایز این شهر به حساب می آید.
ماچوپیچو هم یکی از مناطقی است که سال هاست تعجب باستان شناسان را برانگیخته است. این منطقه از نظر باستان شناسان به خاطر موقعیت کشاورزی اش از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و شاید شبیه آن روی کره زمین پیدا نشود.
ماچوپیچو از نظر لغوی به معنای «نقطه اوج» است. شاید علت برگزیدن این نام برایش به این خاطر است که روی رشته کوه هایی به ارتفاع ۳۵۰/۲ متر واقع شده است.
ماچوپیچو در ایالت آرابامبا در منطقه کاسکو قرار دارد. باستان شناسان می گویند تمام بناهای این منطقه بخصوص ساختمان های سنگی اش به طرز بسیار عجیب و غریب و زیبایی ساخته شده اند.
منطقه ای که ماچوپیچو در آن واقع شده است از لحاظ جغرافیایی بسیار حائز اهمیت است. می گویند که در زمان های گذشته آمازونی ها و ساکنان رشته کوه آند در این منطقه گرد هم می آمدند. در مورد ناحیه ماچوپیچو و شکل گیری آن فرضیات بسیاری وجود دارد. برخی معتقدند که این منطقه صومعه ای بیش نبوده است. توریست هایی که از این منطقه دیدن کرده اند، می گویند شاید ماچوپیچو معمای کشف نشده باقی بماند چون آنچه که اکنون باستان شناسان از شکل گیری آن می گویند تنها بر پایه حدس و گمان است. زیبایی دیوارهای سنگی ماچوپیچو به معمای این منطقه اضافه کرده است.
حدود ۱۴۰ ساختمان سنگی در آنجا قرار دارد که برخی از آنها سقف دارند و سقف برخی از آنها فرو ریخته است. سنگ های به وجود آورنده این ساختمان ها به طرز بسیار زیبایی روی هم چیده شده اند، درست مثل اینکه معماری آنها را تراشیده و روی هم چیده است. اما حقیقت آن است که این ساختمان های سنگی به خودی خود به وجود آمده اند. باستان شناسان می گویند پرنده ای به نام «کاک آکوئلا» سنگ های ساختمان های ماچوپیچو را صیقل داده است.
به اعتقاد برخی دیگر از باستان شناسان هم خدایان آن زمان زبان این پرنده را بریده اند، پس او نمی توانسته در شکل گیری سنگ های این ساختمان ها نقشی داشته باشد. باور عجیب دیگری هم که وجود دارد این است که به علت تنوع بسیارگیاهان در این منطقه یکی از آن گیاهان جادویی که نمونه اش در هیچ کجای دنیا وجود ندارد سنگ های این ناحیه را در خود حل کرده و دوباره با هم ترکیب کرده است و به این شکل درآورده است. اما در ماورای تمام این زیبایی ها این حقیقت وجود دارد که شاید دوباره روزی ماچوپیچو ناپدید شود.
باستان شناسان هر سال به تمام توریست هایی که از این منطقه دیدن می کنند هشدار می دهند که بسیار مراقب خود باشند. بسیاری از مسوولان محیط زیست و باستان شناسان دانشگاه کاسکو از اینکه توریست های بسیاری به آنجا می روند ابراز نگرانی کردند. آنها می گویند قدم زدن انسان ها در این منطقه موجب ایجاد حرکاتی در سنگ های زیرزمینی آن می شود که ممکن است به دوباره متلاشی شدن آن کمک کند.
در سال ۲۰۰۰ تقریبا صد هزار بازدیدکننده از این ناحیه ۳۲ هزار هکتاری دیدن کرده اند. ماچوپیچو در ۱۱۲ کیلومتری راه آهن کاسکو واقع شده است. این ایستگاه قطار در ارتفاع دو هزار متری روی کوه قرار گرفته است. مسافرانی که از این ایستگاه قطار عبور می کنند بالای کوه برای مدتی می ایستند و نمای بسیار زیبای توریست ها را که در حال رفتن به ماچوپیچو هستند، تماشا می کنند.
در ماچوپیچو تنها دو فصل وجود دارد. بین ماه های سپتامبر و آوریل هوا بارانی است و بین ماه می تا آگوست هم هوا خشک است. فصول بارانی و گرم ماچوپیچو به راحتی قابل تشخیص است و به همین علت توریست ها به راحتی می دانند که در این فصول با چه لباسی باید به آنجا بروند. پروفسور آمریکایی به نام هیرام بینگهم مدت ها بود که دنبال شهر گمشده ای به نام ویلکا بامبا می گشت. این شهر آخرین مکان گم شده اینکا بود.
روز ۲۳ جولای سال ۱۹۱۱ هیرام و تیم تحقیقاتی اش دوباره کوه های آند را برای یافتن ویکا با مبا زیرو رو کردند. او سند قدیمی از یک اسپانیایی که هنگام جنگ از اسپانیا فرار کرده بود و به کاسکو آمده بود در دست داشت. مرد اسپانیایی در این سند از شهر گمشده ای صحبت کرده بود. آنها بر سر یافتن این مکان با یکدیگر شرط بندی کردند. برخی از اعضای تیم او در هتل ماندند و برخی دیگر به همراه هیرام عازم شدند.
آن روز هوا بارانی بود و ابرهای خاکستری رنگ سرتاسر آسمان را پوشانیده بودند. پروفسور هیرام به همراه دوستانش مجبور بود که از پل چوبی که از رودخانه وحشی ویکانتوآ می گذشت، عبور کنند. در وسط راه او با یک پسر ۱۰ ساله آشنا شد که راهنمای کوه بود. آنها از کوه بالا رفتند. پروفسور ناگهان خود را در پشت دیوارهای ماچوپیچو دید. او برای اولین بار از این منطقه عکس گرفت. سال ها بعد در کتابش به نام «کشف ماچوپیچو» نوشت؛ من ناگهان در مقابل دیوارهای خانه ای سنگی قرار گرفتم. این ساختمان از لحاظ معماری بسیار زیبا بود.
یکی از زیباترین ساختمان های اینکا، دیوارهای ساختمان به سختی دیده می شد چون خزه ها و شاخه درختان آنها را پوشانیده بودند. اما از لابه لای خزه هایی که از دیوار بالا رفته بود دیوارهایی که از سنگ گرانیت درست شده بود قابل دیدن بود. من در آنجا معابد بسیار، خانه های اشرافی و... را کشف کردم. درست مثل یک رویا بود، انگار داشتم خواب می دیدم.
هیرام بارها پس از کشف ماچوپیچو به همراه باستان شناسان و افراد دیگری به آنجا رفت. می توان گفت بسیاری از عکس هایی که امروزه از این منطقه گرفته شده است متعلق به اوست. باستان شناسان دهه های پس از آن توانستند عملکرد ساختمان های ماچوپیچو را کشف کنند. برای رفتن به ماچوپیچو سه راه وجود دارد. راه قدیمی که از آن قطار رد می شود و سه ساعت طول می کشد. دومین راه که بیشتر مدنظر توریست ها و ماجراجویان است، از کوه به ماچوپیچو می رسد و چهار روز طول می کشد و راه جدید هم از طریق هلی کوپتر است. حدود ۱۴۰ ساختمان سنگی در این شهر واقع شده است. سقف بعضی از آنها ریخته است چون از چوب و یا برگ درختان ساخته شده است.
سنگ های بزرگ این ساختمان بدون سیمان روی هم چیده شده اند. به اینگونه تکنیک ها در معماری «سنگ خشک» می گویند. هیچ کس هنوز نمی داند که این سنگ ها چگونه تراشیده شده، از هم جدا شده و روی هم چیده شده اند. حتی در د نیای مدرن باستان شناسی امروز بسیار مشکل است که چنین ساختارهایی را بسازیم. برای باستان شناسان جای تعجب است که چگونه این سنگ های عظیم در این مکان جابه جا شده اند.
چون در آن زمان حتی چرخ هم وجود نداشته است که سنگ ها را جابه جا کند. امپراتور هم برای رفت و آمد به اینکا روی بالشتک بزرگی می نشست و خدمتکارانش او را جابه جا می کردند. ماچوپیچو بیشتر از آنکه یک شهر باشد مکان مقدسی است چون بیشتر ساکنان آ ن کشیش ها بوده اند. بیشتر ساختمان های سنگی آن معابد و عبادتگاه ها است. بین تمام این مکان های مقدس زندان هم دیده می شود. در داخل برخی از ساختمان های سنگی ماچوپیچو هم پله هایی تراشیده شده است که علت آن هم هنوز یک معماست.
● معابد ماچوپیچو
بیشتر راهنماهای تور به رغم وجود معابد مختلف توجه توریست ها را تنها به یک معبد به نام «معبد کندر» جلب می کنند که به گفته باستان شناسان از آن برای قربانی کردن و زندان استفاده می شد اما راهنماهای تورها برای اینکه توریست ها را نترسانند، می گویند که این ساختمان معبد بوده است اما حقیقت آن است که تنها زندان ماچوپیچو همین معبد است. بین دو طرف دیوارهای این معبد شکافی شبیه یک قبر وجود دارد که می گویند زندانی ها را در این شکاف شکنجه می کردند، گودالی هم در اطراف آن شکاف وجود دارد که خون بدن قربانی را داخل آن می کشیدند.
معبد کندر در ماچوپیچو سمبل ظلم است. باید متذکر شد که کندر نام یکی از حیوانات ترسناک این شهر بوده است. به جز کندر می گویند که مار و پوما (شیر کوهستان) ماچوپیچو هم از حیوانات خطرناک این ناحیه به شمار می رفتند. این معبد و یا همان زندان از خصوصیات بسیار منحصر به فردی در رشته کوه های آند برخوردار است. حکاکی های ایجاد شده در این بنا به مفهوم آن است که هدف از ساخت آن پرستش و عبادت بوده است.
هر چند ساکنان روستای آند برای حفظ آداب و رسوم اجدادی خود هر ساله در این مکان جشنی به نام «جشن خون» بر پا می کنند. برخی از باستان شناسان معتقدند این مکان بسیار مقدس بود ولی برخی بر این باورند که به علت نگهداری حیواناتی مثل شیر و مار اینجا قطعا زندان بود و آنهایی که محکوم به مرگ بودند با این حیوانات وحشی کشته می شدند و یا پرندگان شکاری آنها را می خوردند.
به جز این شواهد باستان شناسان می گویند فرورفتگی که روی در سمت چپ این بنا وجود دارد حاکی از آن است که دست قربانیان را آنجا می بستند و آنها را شکنجه می کردند، آنها حتی می گویند فرورفتگی های پشت این ساختمان هم حتما برای یک مجازات دیگر مورد استفاده قرار می گرفت.
یکی دیگر از معابد بسیار زیبای ماچوپیچو معبد سه پنجره است. این ساختمان سه پنجره دارد و ۱۱ متر طول و هشت متر پهنا دارد. این ساختمان سقف ندارد و نشانه ای بر اینکه زمانی هم سقف داشته است در آن دیده نمی شود. معبد سه پنجره تنها سه دیوار دارد و از سنگ های مستطیل شکل ساخته شده است. اما ساختمان آن نیمه تمام است. باستان شناسان می گویند بعضی از بناهای این منطقه نیمه تمام باقی مانده اند چون ساکنان آن با عجله مجبور به ترک آن شده اند. هیچ کس نمی داند که ساکنان این شهر کجا غیب شده اند.
در داخل پنجره های این ساختمان طناب هایی کشیده شده است که نمی گذارد توریست ها از پنجره ها به بیرون آویزان شوند. البته این حصارها در تمام قسمت های ماچوپیچو دیده می شود.
معبد خورشید از معروف ترین معبدهای ماچوپیچو است. ساختمان آن دایره ای شکل است و در پایین تپه قرار دارد. اینطور که باستان شناسان می گویند این معبد اقامتگاه مردم ثروتمند بوده است. در این معبد شما آبشاری را خواهید دید که از میان سنگ های آن به بیرون آمده است. اخیرا باستان شناسان در مورد اهمیت این ساختمان بحث های بسیاری با هم می کنند، آنها معتقدند از این مکان برای اهداف ستاره شناسی استفاده می شد. هدف از ساخته شدن این ساختمان کاملا مشخص نیست و این به آن معناست که ما هنوز نمی دانیم چه وقایعی در آن رخ می داد و یا خدایان در آنجا چه می پرستیدند.
دروازه اصلی شهر هم یکی دیگر از مکان های دیدنی ماچوپیچو است. اگر از پله ای این ناحیه به سمت جنوب غربی بروید به ناحیه «گروه بالایی» می رسید . بعضی از تاریخ دانان این بخش را «دروازه ای به شهر اصلی» می نامند. در ناحیه پشت این دروازه دنیای دیگری از ماچوپیچو در مقابل چشم شما قرار می گیرد. این قسمت از ماچوپیچو تنها جایی است که تقریبا خصوصیات شبیه به شهر را دارد.
ساختمان های این ناحیه به شکلی است که باستان شناسان می گویند مردم عادی از آن استفاده می کردند. در میان این ساختمان ها مغازه هایی هم به چشم می خورد. این دروازه تنها راه ورودی از سمت جنوب غربی به ماچوپیچو است. به گفته باستان شناسان دروازه اصلی نگهبانانی داشته است که تنها به اهالی خود ماچوپیچو اجازه ورود و یا خروج می دادند.
از دیگر مکان های دیدنی ماچوپیچو تک سنگ روحانی به شکل گربه است. این بنا در گوشه ای مربع شکل ساخته شده این بنا و دارای دو اتاق مجاور هم است، سه متر ارتفاع دارد که کل این ساختمان روی یک پایه ۳۰ سانتی متری قرار گرفته است.
به گفته باستان شناسان ساختن آن حتما اهداف مذهبی در پی داشته است. این بنا در شمال شرقی ماچوپیچو واقع شده است. بنای تک سنگ روحانی بسیار کوچک است و سنگ های آن بسیار صاف و صیقلی هستند. اما بر اثر مرور زمان و باران هایی که در این ناحیه باریده اند پلیش و شکل اصلی این بنا از بین رفته است.
برخی معتقدند کوه های اینکا بسیار مقدس هستند و از انسان هایی که در آنجا زندگی می کنند حفاظت می کنند به همین خاطر برخی از اهالی این ناحیه جشن های محلی برای پرستش این کوه ها برگزار می کنند. برخی می گویند که این بنای روحانی هم سمبولی از همین رشته کوه هاست چون روی سنگ های آن مطالب بسیار زیادی راجع به شیر کوهستان و دیگر رشته کوه های ماچوپیچو نوشته شده است.
از دیگر مکان جالب توجه ماچوپیچو گورستان آن است. ساکنان این منطقه پس از فوت شدن در این گورستان به خاک سپرده می شدند. این گورستان شامل دو بخش بالایی و پایینی است که همین موضوع نشان دهنده آن است که دو گروه اجتماعی مختلف در این منطقه ساکن بوده اند. شاید اشراف زاده ها و رعیت ها از دو طبقه اجتماعی هستند که در ماچوپیچو زندگی می کردند. مثل دیگر معابد ماچوپیچو در این گورستان هم فرورفتگی هایی وجود دارد. باستان شناسان معتقدند ماچوپیچویی ها مردگان را هم می پرستیدند.
ترجمه؛ آزاده هاشمی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید