جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فاجعه حکومت مشرف‌


فاجعه حکومت مشرف‌
رفتن پرویز مشرف از کاخ ریاست جمهوری پاکستان از لحظه شکست حزب او در انتخابات فوریه اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسید.
چند روز پیش از کناره‌گیری مشرف، اسلام‌آباد پر از شایعاتی بود از جمله اینکه مشرف هنوز منتظر است تا عاصف زرداری و نواز شریف، رهبران دو حزب بزرگ اصلی پاکستان و دو متحد نه چندان ثابت‌قدم، به جان یکدیگر بیفتند و با متشنج شدن اوضاع او به عنوان میانجی و آرام‌کننده پا پیش بگذارد.
شایعات دیگر حاکی از این بود که ارتش اجازه نخواهد داد فرمانده سابق آن تحقیر شود و شریف که در سال ۱۹۹۹ به وسیله مشرف برکنار شد، به چیزی کمتر از برکناری مشرف رضایت نخواهد داد.
اما سرانجام، کار به جایی رسیده بود که قرار گرفتن در کنار مشرف که چالش با قدرت او، سال گذشته از قوه قضاییه آغاز شد، به مطبوعات این کشور رسید و خساراتی غیرقابل محاسبه به ملت وارد کرد، به نفع هیچکس نبود.
مشرف طی ۹ سال حکومت خود با افراد و موسسات بسیاری سر و کار داشت و برخورد کرد اما رابطه او با مطبوعات افشاگرانه‌تر بود.
او در ابتدا کمتر فرصتی را برای ستایش از مزایای مطبوعات آزاد از دست می‌داد و با تصمیم خود برای آزادی رسانه‌ ها و تاسیس کانال‌های تلویزیونی کابلی بیش از هر رهبر دیگری در این کشور به بسط و گسترش این نهاد و آزادی بیان کمک کرد.
اما طولی نکشید که فاجعه حکومت مشرف از راه رسید و او تنها میراث بزرگ خود را نابود کرد و کار را به جایی رساند که صحبت علیه خود را صحبت علیه ملت پاکستان قلمداد کرد و نوامبر گذشته که از روی استیصال و درماندگی محض حالت اضطراری اعلام کرد محدودیت‌های بی‌سابقه‌ای برای آزادی بیان و رسانه‌ها به وجود آورد اما سانسور هر قدر شدید باشد نمی‌تواند نوشته‌های روی دیوارها را سانسور کند نوشته‌هایی که به چشم هر کس می‌آمد جز مشرف.
اما او سرانجام زانو زد، هر چند وقتی که ارتش پاکستان و دولت آمریکا حاضر به حمایت از تلاش او برای ماندن نشدند با این حال، پاکستان در موقعیتی نیست که از رفتن او شادی کند. موارد انفجارهای انتحاری فراوان است، طالبان کنترل بخش‌هایی از کشور را در دست دارد و اقتصاد کشور در حال سقوط آزاد است.
بدتر از این‌ها این است که زرداری و شریف در گذشته دلایل فراوانی به ملت پاکستان داده‌اند تا به شدت به حکومت آنان بی‌اعتماد باشند.
واقعیت این است که عدم محبوبیت آنان به قدری زیاد است که بخشی پر سرو صدا از جامعه پاکستان همچنان بر این باور است که مشرف انتخاب بهتری بود، دوستی می‌گفت دموکراسی ممکن است راه‌حلی آرمانی باشد اما فساد و درگیری‌های درونی بین رهبران دموکراتیک پاکستان باعث می‌شد مشرف انتخاب بهتری باشد.
اما از نظر من اظهارنظر او صرفا یادآور تصویری از مشرف به عنوان مرد پشت‌پرده است و درباره ادعاهای عدم وجود فساد در ارتش باید با توجه به رفاه و نفوذ اقتصادی فراوان ژنرال‌های عالی‌مقام قضاوت کرد آنطور که عایشه صدیق در کتاب افشاگرانه خود به نام «بنگاه ارتش» که سال گذشته انتشار یافت، آورده است.
اما حتی بین نیرومندترین حامیان دموکراسی درباره آنچه که فردا روی خواهد داد، نگرانی وجود دارد. حذف مشرف به این معنی است که شریف و زرداری دیگر هدف مشترکی ندارند و در شرایطی که کشور نیازمند این است که خصومت‌های شخصی را کنار بگذارند و به حل مشکلات موجود بپردازند، نبرد قدرت بین آنان احتمالا به زشت‌ترین شکل ممکن بروز خواهد کرد.
ترسناک‌ترین واقعیت این است که مشکلات امنیتی و اقتصادی در پاکستان به شدت افزایش یافته‌اند.
در ابن رابطه اگرچه رویکردهای متفاوتی وجود دارد اما لا‌اقل تا آنجا که به وضعیت داخلی این کشور بازمی‌گردد شرایط نه تنها بهتر نشده که رو به وخامت گذاشته است.
حوادث سال گذشته به علا‌وه درگیری‌های مسجد لعل نمادی از وخامت اوضاع بود که مشرف با سرکوبگری سعی کرد روی آن سرپوش بگذارد
آخرین اقدام مشرف در سخنرانی کناره‌گیری او ارائه تصویری از ریاست جمهوری خود به عنوان دوره رفاه، میانه‌روی و حکومت مطلوب در مقابل اوضاع خراب کنونی بود که نشاندهنده ۶ ماه سوءاستفاده حکومت غیرنظامیان است.
در حال حاضر فقط افراد واقعا فریب‌خورده این سخنان را باور می‌کنند اما شکنندگی دموکراسی پاکستان ماه‌های آینده را به ویژه خطرناک می‌سازد. اگر اوضاع بدتر شود، همچنان که احتمال دارد چنین شود، مقصر جلوه دادن دموکراسی کار آسانی خواهد بود.
یادآوری سخن محمد حنیف شخصیت پاکستانی در اینجا اقدامی بی‌راه نیست. وی می‌گوید «فکر می‌کنیم ما پاکستانی‌ها لازم است با دموکرات‌های خود کمی صبورتر و با دیکتاتوری‌های خود سختگیرانه‌تر باشیم.»
منبع: گاردین‌
مترجم: علی کسمایی‌
منبع : روزنامه جام‌جم