پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

نشست بخارست و آینده ناتو


نشست بخارست و آینده ناتو
سرانجام پنجاه و نهمین نشست سران سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در بخارست پایتخت رومانی به کار خود پایان داد.اجلاس اخیر ناتو علی رغم چالش‌های درونی پیشین این بار سایه سنگین موانع جدیدی را نیز تحمل می کرد.طرح عضویت کشورهای آلبانی ، مقدونیه‌،گرجستان ، اوکراین و کرواسی و همچنین طرح استقرار سپر دفاع موشکی ایالات متحده در خاک اروپای شرقی از جمله سرفصل های کاری نشست بخارست به شمار می آمد.به زعم بسیاری از صاحب نظران اجلاس اخیر که آغاز۶۰ سالگی پیمان ناتو به حساب می آید دغدغه های متعددی را پیرامون آینده این سازمان به وجود آورده است.توجه به فضای پیرامون سیاسی ناتو به خوبی نشانگر این موانع و چالش ها است.
بی شک اگر وضعیت و نقش روسیه را در دهه ۹۰ میلادی در مناسبات بین المللی با راهبردهای اخیر منطقه ای و فرامنطقه ای مسکو در نظام بین الملل مقایسه کنیم به سهولت به این نکته پی می بریم که استراتژی های روسیه۲۰۰۸ بسیار متفاوت از نقشی است که مسکو پس از سال ۱۹۹۱ و پایان جنگ سرد بازی می کرده است.به عبارت دیگر می توان گفت روسیه پس از پوتین به یک باره از انزوا بیرون آمد و با اتکا به منابع و ظرفیت های داخلی یک بار دیگر به صدر مناسبات بین المللی بازگشت. تحرکات اخیر مسکو در تلاش برای جلوگیری از شیوع انقلاب های رنگین در کشورهای حوزه CIS ، جلوگیری از نفوذ ناتو به شرق و حمایت از موضع بلگراد در قبال استقلال کوزوو ، خروج از معاهده کاهش نیروهای متعارف در اروپا و ... همه از جمله دلایلی است که با اتکا به آنها می توان گفت کرملین به دنبال بازیابی هویت و قدرت خود در عرصه بین المللی است.با توجه به این جهش مسکو می توان گفت روسیه همواره ناتو را به عنوان رقیبی دیرین در مقابل خود دیده است .گسترش ناتو به شرق و به خصوص کشورهای مشترک المنافع و حوزه بالکان که همواره کارشناسان از آنها به مرزهای دور روسیه یاد می کنند باعث شد تا ولادیمیر پوتین غرب و واشنگتن را تهدید کند که در صورت پذیرش عضویت کیف و تفلیس در ناتو در اجلاس بخارست به صورت جدی در روابط با کشورهای اروپایی تجدید نظر می کند. در واقع کرملین برای تضمین آینده قدرت خود می بایست به هر نحو ممکن مانع از عضویت کشورهای گرجستان و اوکراین در پیمان آتلانتیک شمالی شود.از این رو می توان گفت ایالات متحده به عنوان اصلی ترین عضو ناتو و اصلی ترین رقیب روسیه در نظام بین الملل سعی خواهد کرد تا با زیر فشار گذاشتن کشورهای عضو مانع از لغو طرح عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو شود که البته در نشست بخارست نیز این مساله به طور حتم پایان نیافت بلکه طرح عضویت به طرح قرار گرفتن در مسیر عضویت تغییر نام داد.با توجه به این فضا می توان گفت ناتو مسیر بسیار دشواری را برای ادامه روند کاری خود خواهد داشت.زیرا از یک سو وابستگی اروپا به انرژی روسیه و از سوی دیگر نیز فشار های کاخ سفید مانع از آن خواهد شد تا ناتو بتواند تصمیم مستقل و قطعی بگیرد.از سوی دیگر طرح استقرار سپر دفاع موشکی در خاک چک و لهستان نیز به مؤلفه دیگری برای تشدید مناقشات میان مسکو و واشنگتن در اجلاس بخارست بدل شد.طرح استقرار تعدادی موشک رهگیر که با توجیه غیر عقلایی مقابله با خطر موشکی تهران و پیونگ یانگ از سوی کاخ سفید با سماجت پیگیری می شود خشم روس ها را برانگیخته است.این طرح در واقع عاملی برای محدود کردن قدرت نظامی و برد موشک های دور برد روسی است.البته این طرح از سوی کشورهای غربی حمایت می شود و شاید بتوان گفت مهمترین عامل حمایت کشورهای اروپایی از این طرح همان فشارهای کاخ سفید است.
اما نکته مهمتر آنکه شیوع دامنه منازعات مسکو و واشنگتن به ناتو در حالی صورت می گیرد که ناتو علی رغم چالش های سطحی در بسیاری از مبانی و مبادی نیز دچار بحران است.به عبارت دیگر ناتو در تطبیق فلسفه وجودی خود و کارکردهای کنونی اش دچار مشکل شده است.ناتو در واقع پیمانی است که در ذیل مبارزه با شوروی و گسترش کمونیسم به همراه دو پیمان سنتو و سیتو تشکیل شده است اما امروز که قریب به ۲۰ سال از فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی می گذرد سوال بزرگی پیرامون فلسفه وجودی ناتو به وجود آمده است و آن علل استمرار این پیمان است.به عبارت دیگر آمریکایی بودن ناتو به وضوح آشکار شده است و افکار عمومی به این نکته پی برده اند که ناتو “ اهرمی برای اعمال فشار “آمریکا است.حضور سربازان ناتو در خاک افغانستان پس از واقعه ۱۱ سپتامبر خود گواهی تام براین موضوع است.در نهایت باید گفت ناتو در آغاز شصتمین سال تاسیس، در وضعیت بغرنجی به سر می برد.کشورهای اروپایی به عنوان اصلی ترین رکن سازمان پیمان آتلانتیک شمالی با مشکلات عدیده ای مواجه هستند.شاید بتوان سرآمد این مشکلات را استمرار و تقویت رابطه اروپا با روسیه در عین حفظ ایالات متحده به عنوان یک حامی و دوست در نظر گرفت.البته باید گفت کشورهای اروپایی در اجلاس رومانی تصمیم خود مبنی بر نزدیکی با مسکو را قطعی کردند.
مخالفت صریح آلمان و فرانسه با حمایت آمریکا از عضویت گرجستان و اوکراین به خوبی این امر را روشن می سازد که سران کشورهای اروپایی به خوبی روند روبه انزوای بازهای افراطی را در کاخ سفید حس کرده اند و از سوی دیگر به ادامه پوتینیسم توسط دیمیتری مدودف رئیس جمهور آینده روسیه چشم بسته اند.لذا در یک جمع بندی کلی می توان گفت نگرش فراآتلانتیکی ناتو با تغییر فضای سیاسی حاکم بر کاخ سفید کاهش خواهد یافت و کشورهای اروپایی درصدد برخواهند آمد رابطه مستحکم تری را با مسکو برقرار کنند.
محمد اسکندری
منبع : روزنامه رسالت