یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

لطیفه‌های رسیده در هفته سوم خرداد ماه!


لطیفه‌های رسیده در هفته سوم خرداد ماه!
معلم: خارطوم پایتخت كدام كشور است؟ دانش آموز: اجازه، پایتخت فیل!
□□□
پزشك یك كشتی، به هر كسی كه مریض می‌شد، می‌گفت كمی‌از آب دریا بخورد. روزی خود پزشك در دریا افتاد و غرق شد. از ملوانی پرسیدند: «پزشك كجا رفته؟ ملوان جواب داد: «تشریف برده‌اند داروخانه!»
□□□
دو نفر را به جرم جعل اسكناس به زندان انداختند. زندانی اولی گفت: «من اسكناس صد تومانی جعل كردم بعد از شش ماه به زندان افتادم.» دومی‌گفت:« من هم اسكناس هفتاد تومانی چاپ كردم، ولی همان روز اول نمی‌دانم چه جوری فهمیدند و مرا گرفتند.»
□□□
مادر: پسرم، من دارم از خانه می‌روم بیرون، دست به كبریت نزنی! پسر: نه مامان فندك دارم!
□□□
اولی: تا به حال فكر كرده ای كه اگر درآمد راكفلر را داشتی، چه می‌كردی؟ دومی: نه ولی تا به حال چندین بار فكر كرده‌ام كه اگر راكفلر درآمد من را داشت، چه خاكی بر سرش می‌كرد!
□□□
یه نابینا می ره تو آشپزخونه, دستش می خوره به رنده می گه: این دری وری ها چیه نوشتن !
□□□
معلّم:كی می‌داند شش به علاوه هفت چند می‌شود؟ دانش آموز: آقا ما بگیم؟ معلّم: آفرین، بگو ببینم ؟ دانش آموز : «آقا اجازه ! می‌شه دوازده بعلاوه یك!»
□□□
عكاس: دوست دارید عكستان را چه طوری بیندازم؟ مشتری: مجانی!
□□□
معلم به دانش آموز: «یك جمله بگو در آن چای باشد.» دانش آموز :«اجازه! قوری.»
□□□
گدا: آقا تو رو خدا به من هزار تومن بدین برم ناهار بخورم.
یارو: پول نمیدم، ولی بیا بریم برات یه پرس غذا بگیرم.
گدا: نه نخواستم، امروز واسه هزار تومن تا حالا شیش بار ناهار خوردم!
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید