سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

بازی‌ با‌‌ زندگی‌


بازی‌ با‌‌ زندگی‌
یکی از معضلات سینمای ایران، عدم شفافیت و تعاریف غلطی است که از ژانرهای سینمایی وجود دارد و همین موجب خلط مبحث مفاهیم و تصورات در نقد آنها می‌گردد و در برخی تبلیغات فیلم نسکافه داغ داغ، ‌از آن به عنوان فیلم کودک و نوجوان یاد شده است و شاید دلیل این ارجاع حضور دو کودک در فیلم یا برنامه عروسکی و عروسک‌های موجود در آن است.
در حالی که موضوع قصه هیچ ارتباط مستقیمی با دنیای کودکان و مسائل آنها ندارد و نمی‌توان به صرف این‌که چند کودک در فیلم حضور دارند و نقش‌آفرینی می‌کنند به آن اصطلاح سینمای کودک اطلاق کرد. یکی از سوژه‌هایی که بکرات آن را به سینمای کودک وصل می‌کنند مساله طلاق و جدایی والدین است.
این موقعیت می‌تواند فضای تراژدیکی با حضور کودکان خلق کند، لذا بر نقش آنها تاکید فراوان می‌کنند و از بار عاطفی آن به نفع خلق فضای رمانتیک و اشک‌آور بهره می‌گیرند اما این مساله هیچ ارتباط منطقی با جهان کودک ندارد و بیشتر به مصائب و مشکلات بزرگسالان برمی‌گردد. حتی نمی‌توان با اضافه کردن عروسک‌بازی و مشاغل مربوط به کودکان، آن را به عنوان سینمای کودک معرفی کرد.
نسکافه داغ داغ یک ملودرام خانوادگی است که در فضای فانتزی و رنگارنگ به بحران رابطه زناشویی می‌پردازد و در نگاه به این بحران و حل آن خیلی سانتی‌مانتالی و احساسی عمل می‌کند. نیکا، زن مدرنی است که با همسرش درباره کار بیرون از منزل و نگهداری بچه‌ها اختلاف دارد اما شاهین برخلاف ظاهر امروزی‌اش با فعالیت‌های اجتماعی او مخالف است؛ تعارضی که در مردان مدرن ایرانی به چشم می‌خورد و هنوز در ته‌نشست‌های اخلاقی آنها، نشانه‌های قدرتمندی از نگرش‌های سنتی وجود دارد.
گرچه در این فیلم، استفاده جدی از این عنصر می‌شود، چرا که شاهین در عین مخالفت با کار همسرش با همکارش مهناز نزدیک می‌‌گردد که بیشتر وقتش را در محل کار می‌گذراند. نسکافه داغ داغ اساسا در ترسیم روابط آد‌م‌‌های قصه‌اش دچار ضعف‌های عمده‌ای است و نمی‌تواند موقعیت دراماتیکی از آنها خلق کند. مثلا دعوایی که بین شاهین و نیکا درمی‌گیرد و موجب ترک نیکا می‌شود آن‌قدر تصنعی و ضعیف است که واقعا معلوم نیست شاهین از روی عصبانیت و برانگیختگی آنها را می‌گوید یا صرفا دیالوگ‌ها را بازگویی می‌کند.
بازی شاهین در تمام صحنه‌ها گفتن دیالوگ‌هایی است که حفظ کرده است، بدون این که شاهد کنش و واکنش‌های انسانی در وی باشیم.
علی قوی‌تن در نسکافه داغ داغ که البته منظور وی از عنوان فیلم و ارتباطش با موضوع چندان مشخص نیست به شکل ضمنی در پس داستان اصلی به رابطه غریب و دشوار هنر و زندگی می‌پردازد. یکی از معضلات و چالش‌های همیشگی هنرمندان در زندگی واقعی، تعارض‌هایی است که میان علائق و انگیزه‌های هنری آنان با محدودیت‌های زندگی روزمره ایجاد می‌شود اما مهم‌ترین نکته‌‌ای را که فیلم درصدد نمایش آن است تاویل نمادینی است که از عروسک شدن نیکا به دست می‌دهد.
در واقع او با تبدیل شدن به پیرزن و معروفیت رسانه‌ای، به دلیل سودآور بودن موقعیتش مورد توجه همسرش قرار می‌گیرد گرچه این که شاهین حتی برای یک بار هم که شده به چهره او بویژه چشم‌هایش مشکوک نمی‌شود عجیب است تاکید بر کالایی شدن زن در زندگی پول‌محور است.
در واقع نیکا در موقعیت واقعی زندگی و موقعیت نمادین بازی به این نتیجه می‌رسد که نه فقط در لوکیشن‌ بازی بلکه در موقعیت واقعی زندگی هم به عروسکی بدل شده که کسی خود واقعی‌اش را تکریم نمی‌کند.
زنده‌یاد خسرو شکیبایی که در نقش‌آفرینی‌های اخیر تلاش می‌کرد تا از هامون بیشتر فاصله بگیرد، در حد و اندازه این فیلم نبود و حضورش در این نقش چندان طرفدارانش را راضی نکرد. انگیزه‌های کمک کردن وی به نیکا برای بهبود روابط عاطفی‌اش با همسر نیز چندان مستحکم نبود و درواقع مبهم بود.
در ابتدا که مخاطب احساس می‌کند شکیبایی از اختلاف نیکا و شاهین به نفع خود استفاده می‌کند و نزدیکی او به وی و بچه‌هایش از سر این منظور بوده است. اما بتدریج متوجه می‌شویم که وی قصد داشته است با تمهیداتی تصنعی، آنها را به واقعیت درونی هم نزدیک کند، تمی که بارها و بارها در فیلم‌های دراماتیک تکرار شده که برای آشتی دادن آدم‌ها با هم به جای موقعیت‌سازی منطقی به دلایل احساسی و صرفا عاطفی توجه داشته است.
در حالی که فیلم حتی اگر مدعی ژانر کودک هم بود می‌توانست به تاثیر و رابطه شاهین و مهناز در کنار اختلاف با نیکا در رابطه با تربیت و مواجهه بچه‌ها با این موضوع بپردازد. در حالی که حضور ساناز و سامان خیلی اضافی است با تم اصلی فیلم ارتباط منطقی خاصی ندارد.
نسکافه داغ داغ در عین حال یک فیلم موزیکال هم هست که در ادامه کارهای قبلی کارگردان از این عنصر استفاده می‌کند تا رنگ شاد به فیلم بزند، اما در نهایت مجموعه این عناصر هم نمی‌تواند مخاطب را راضی از سینما برگرداند. شاید یکی از عوامل مهمی که باعث جذب مخاطب به این فیلم می‌شود حضور خسرو شکیبایی باشد که به عنوان حاشیه قدرتمند‌تر از متن در فروش این فیلم تاثیر می‌گذارد.

رضا صائمی‌
منبع : روزنامه جام جم


همچنین مشاهده کنید