دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


نظام اداری جایگاهی نامناسب برای تحقیقات


نظام اداری جایگاهی نامناسب برای تحقیقات
وقوع انقلاب اسلامی و حوادث و اتفاقات بعد از آن از جمله جنگ تحمیلی و تحریمهای اقتصادی مختلف که هر از چندگاه به بهانه هایی بر کشور ما اعمال می گردد، و از همه مهمتر اوضاع و احوال کنونی جهان که با سرعت شتابنده ای در حال دگرگونی است، همه و همه شرایط ویژه و استثنایی را در کشورمان بوجود آورده است.به گونه ای که کمتر یک چنین شرایطی برای ما وجود داشته است.این شرایط ایجاب می کند که تصمیماتی اساسی و ریشه ای در کشور اتخاذ گردد.یکی از این تصمیمات جهت دهی به امر زیربنایی تحقیقات است، به نحوی که بتواند پاسخگوی نیازهای روز افزون بخش اجرا و توسعه فزاینده آن در کشور باشد.نظر به این که تحقیقات در ابعاد کوچک انجام می شود، و سوابق موضوع در داخل و سایر کشورهای جهان را مطالعه کرده و مد نظر قرار می دهد و تحت نظر اساتید امر و با رعایت کلیه ضوابط علمی انجام می شود، به جرأت می توان گفت ارزانترین و مطمئن ترین راه برای تصمیم گیری مدیران اجرایی کشور برای به اجرا رساندن پروژه های کلان می باشد.البته ذکر این نکته لازم است که به هیچ وجه منظور از تحقیقات پیمودن دوباره راه های طی شده توسط کشورهای پیشرفته نیست بلکه منظور شناخت و ایجاد تناسب و ارتباط منطقی بین این پیشرفت ها و امکانات و پتانسیل های موجود در کشور است.
همانگونه که مشخص است چنانچه فرض کنیم در بخش اجرا پول حرف اول را بزند، در مؤسسه تحقیقاتی بزرگترین سرمایه، نیروی انسانی ماهر و متخصص است. طبیعی است که بکارگیری نیروی انسانی با بکارگیری پول کاملاً متفاوت است و ظرافتهای خاصی را می طلبد و این نیازمند ابتکارات مختلف از ناحیه مدیران است، تا با افراد و روحیات مختلف برخورد مناسب و شایسته داشته باشند. در حال حاضر علاوه بر اینکه گاهاً بعضی از مدیران این گونه مؤسسات کمتربا این مهارت آشنایی دارند، ساختار کنونی تحقیقات به گونه ای نیست که مدیران میدان عمل وسیعی داشته باشند و بتوانند با اعمال سیاستهای لازم در نیروها ایجاد انگیزه کرده و راندمان کار را افزایش دهند. با توجه به تجربیات گذشته، نظر بر این است که در سیستم اداری موجود امکان افزایش بهره وری کارکنان پائین است. در این رابطه ابهامات و سؤالات گوناگونی از قبیل موارد زیر مطرح است:
▪ آیا در یک مؤسسه تحقیقاتی با افزایش ساعت کار می توان به بهره وری رسید
▪ آیا با فشار آوردن به کارکنان می توان از آنها توقع کار مفید را داشت
▪ آیا در یک مؤسسه تحقیقاتی که ظاهراً همه در حال تلاشند و روزانه نامه های کثیری ارجاع شده و پاسخ داده می شوند، می توان گفت که با بهره وری کامل در حال فعالیت است
▪ آیا بعضی از مدیران اینگونه مؤسسات که خود را غرق در کار می کنند و با گذاشتن جلسات متعدد وقت را پر کرده و دیر وقت به خانه می روند و حتی بخشی از کار را نیز با خود به خانه می برند، از بهره وری بالایی برخوردارند آیا این نشانه بهره وری بالای مجموعه خود است
به طور مسلم آنچه به عنوان عاملی کلیدی در امر بهره وری مورد اتفاق نظر دانشمندان مدیریت است منابع انسانی است چرا که ابزار و ماشین آلات دارای سقف تولید معین و مشخص است و آن هم فقط در اثر نگهداری بهینه انسان دارای عمر مفید بیشتری می شود.همچنین منابع دیگر مانند پول و مواد هم در اثر تدبیر و اندیشه انسان است که به حداکثر سوددهی و بهره وری می رسد.این موضوع در مراکز تحقیقاتی به مراتب اهمیت بیشتری پیدا می کند، چرا که در مؤسسات تحقیقاتی اصولاً تمامی موارد به گونه ای در ارتباط مستقیم با نیروی انسانی متخصص است. یعنی جمع آوری، آنالیز و تولید اطلاعات، همگی وابسته به اندیشه محققین است.
این موضوع ضرورت تفاوت قائل شدن بین مراکز تحقیقاتی را با سایر واحدهای تولیدی آشکار می کند و موضوع مدیریت را در این مؤسسات حساس تر می کند چرا که روحیه انسان شدیداً تحت تأثیر روابط سازمانی و رفتار مدیران و اهداف سازمان متبوع می باشد، که در صورت تقویت، کارآیی را چند برابر می کند، و بالعکس رفتار نامناسب کارآیی را شدیداً کاهش می دهد. بدیهی است قطعه آسیب دیده در ابزار تولید به محض تعمیرمانند سابق شروع بکار می کند، ولی روحیه آسیب دیده یک محقق زمانی نسبتاً طولانی برای ترمیم نیاز دارد، و این هم به شرطی است که در طول این مدت صدمات دیگری به آن وارد نشده باشد.
یک برداشت غلط از بهره وری که در بعضی از مؤسسات تحقیقاتی محسوس است، بکار گیری نیروی انسانی به انحای مختلف، بیش از حد زمان مورد انتظار است.در حالی که عملاً چنین نتیجه ای هرگز حاصل نخواهد شد.زیرا انسان دارای توان کاری مشخصی است و هر گونه فشار کاری بیش از حد مجاز می تواند نه تنها به شخص محقق که بزرگترین سرمایه مؤسسه است لطمه بزند، بلکه یک فرد خسته هرگز قادر به افزایش بهره وری نخواهد بود.
فاجعه مهمی که در این گونه مؤسسات ممکن است اتفاق بیفتد، در گیر شدن کل کارکنان در مسائل حاشیه ای است و در یک چنین هیاهویی هدف اصلی سازمان کمرنگ شده و یا حتی گم می شود، و چنانچه پس از گذشت مدت زمانی بازنگری صورت گیرد، مشاهده خواهد شد که آن مؤسسه در مشکلات و پیچیدگی های ساختاری خود گرفتارآمده و غرق در حل کردن مسائل خود ساخته است.
انسان در کنار کار نیاز به استراحت و تفریح دارد.تفریح نیاز درونی انسان است.بشر از بدو پیدایش در زمین اوقات خویش را تقسیم و نظمی در زندگی خود ایجاد کرده است.رعایت همین نظم و استفاده از اوقات او را در رسیدن به رشد و پویایی رهنمون کرده است.کار تا حدودی برای بشر حالت اجبار دارد و بدین خاطر هیچگونه نو آوری، تحول، کشف و اختراع در حین انجام وظیفه صورت نگرفته است.آنچه تمدن و تکنولوژی برای انسان به ارمغان آورده حاصل اوقات فراغت او بوده است.
جامعه شناسان اوقات فراغت را چنین تعریف کرده اند «فراغت مجموعه اشتغالاتی است که فرد کاملاً به رضایت خود برای استراحت و یا تفریح و یا به منظور توسعه اطلاعات، یا آموزش غیر انتفاعی و مشارکت اجتماعی داوطلبانه، بعد از آزاد شدن از الزامات شغلی و خانوادگی و اجتماعی بدان می پردازد.» با این تعریف روشن می شود که انسان از نظر زمانی در دو مقطع «اجبار» و «آزادی» قرار دارد، که به نوعی می توان آن را به «کار» و «تفریح» تعبیر کرد. مشخص است که در کار اجبار وجود دارد.اهداف از پیش تعیین شده و زمان خاصی برای شروع و خاتمه آن وجود دارد.افراد دیگری بر آن نظارت و کنترل دارند.ولی در حالت تفریح، آزادی وجود دارد، و هدف، برنامه ریزی، نظارت، و کنترل در اختیار خود فرد قرار دارد.به همین دلیل کارایی بالاست، و در آن خستگی وجود ندارد.مثالی که برای روشن شدن مطلب در اینجا می توان آورد این است که کودکی که در حالت اجبار نمی تواند به مقدار اندک راه برود، در حالت بازی اصلاً متوجه خستگی نمی شود.
مؤسسات تحقیقاتی با توجه به ماهیت کاری آنها شدیداً تحت تأثیر مبحث فوق می باشند. اصولاً در اینگونه مؤسسات به علت کیفی بودن کارها معیاری برای سنجش روزانه کار وجود ندارد.در کار تحقیقاتی کار و تفریح به گونه ای با یکدیگر عجین شده اند و به غیر از ایجاد حالت آزادی و تفریح و نشاط در کار نمی توان انتظار افزایش بهره وری را داشت.یک محقق علاوه بر داشتن مایه های علمی همیشه روحیه جست و جوگر داشته و اصولاً در قالب ضوابط و اداره و ساعت کار نمی گنجد.برای او فرقی در منزل و محل کار وجود ندارد.ساعت کار و ساعت استراحت او یکی است. و بسیار اتفاق افتاده است که پاسخ خود را نه در آزمایشگاه که در حالت استراحت و اوقات فراغت خود یافته است.
به خاطر همین مطلب نظام اداری، حتی در بهترین شرایط خود نیز بستر مناسبی برای محققین نیست. در شرایط کنونی که نظام اداری ما متأثر از شرایط مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، و از نداشتن سیستم های مناسب پایدار رنج می برد وسلیقه های مختلف مدیران که عمدتاً هم دارای عمر کوتاهی می باشند، در آن دخیل می باشند، موضوع را بسیار پیچیده و حاد کرده است.
در اینجا به مواردی چند از این معضلات اشاره می شود:
پراکنده کاری و انجام کارهای متفرقه هم اکنون یکی از آفتهای مهم تحقیقات به شمار می رود. مؤسسات تحقیقاتی در حال حاضر به دلیل دولتی بودن سیستم ناگزیر خودرا ملزم به پاسخگویی به نامه های روزمره وزارتخانه متبوع خود و یا سایر ادارات و ارگانهای مرتبط می دانند، که البته اغلب این نامه ها هم با تشدید از طرف مدیران مؤسسات با اضافه کردن الفاظی چون: فوری، آنی و بسیار مهم، به محققین ارجاع داده می شوند.طبیعی است چنانچه این قبیل نامه ها اندک باشند، شاید مشکلی اساسی ایجاد نکند.ولی چنانچه تعداد این قبیل نامه ها افزایش یابد، می توان تصور کرد که کار اصلی محققین تحت الشعاع قرار گیرد و آرامش فکری آنان را که مستلزم یک کار تحقیقاتی است، از آنان سلب کرده و فرصت تمرکز بر روی موضوعات اصلی کار خود را از آنان بگیرد.این موضوع می تواند از این مرحله نیز پیش تر رفته و در اثر پیگیری ها و فشارهای مرتب مدیران و اصرار در پاسخگویی سریع و تراکم کارهای متفرقه، به یک محیط سرشار از استرس تبدیل گردد.
در یک چنین محیطی سرانجام کارهای اصلی محققین کاملاً مشخص می باشد.
موضوع بسیار مهم دیگری که می بایست به آن توجه کرد داشتن فاصله زیاد تحقیقات از بخش اجراست. این موضوع نیز به دلیل متمرکز بودن مؤسسات تحقیقاتی در وزارتخانه ها و دولتی بودن سیستم با وجود تمامی تلاش هایی که اخیراً توسط مسئولان به عمل آمده است، همچنان باقی است.
موضوع دیگری که می بایست یادآور شد ذکر این مطلب است که شاید الزامی برای به نتیجه رساندن پروژه ها وجود ندارد. همین امر باعث می شود که محققین آن طور که باید از حداکثر توان خود برای به نتیجه رساندن پروژه ها استفاده به عمل نیاورند. البته در کار تحقیقاتی هیچگونه الزامی وجود ندارد که حتماً پروژه به نتیجه مثبت برسد.ولی با اعمال سیاست هایی، البته خارج از چارچوب های اداری می توان تا حدودی تعهد ایجاد کرد. البته قابل ذکر است هم اکنون در مواردی محققین این تعهد را در خود احساس می کنند، که عمدتاً این موارد ناشی از انگیزه های شخصی می باشند و مجموعه سیستم درآن نقشی ندارد.
دارا بودن امتیاز پست مدیریتی برای اعضای هیأت علمی در مؤسسات تحقیقاتی که هم در ترفیع سالانه آنان مؤثر بوده و هم از نظر حکم حقوقی رقمی را برای آنان تشکیل می دهد، منجر به این شده است که تمامی پست های مدیریتی و حتی در مواردی پست های اداری، مالی و پشتیبانی توسط اعضای هیأت علمی اشغال شوند.هر چند که این موضوع از منظری در پست های تخصصی کاملاً منطقی و معقول می باشد، ولی این موضوع باعث می شود تا توجه به مسائل بسیار مهمی که لزوم دارا بودن شرایط ویژه مدیریتی در مؤسسات تحقیقاتی ایجاب می کند، نیز کمرنگ شده و یا نادیده گرفته شود.
● جمع بندی:
با توجه به مباحث مطرح شده به نظر می رسد که جهت گیری کلی به سمت خصوصی سازی تحقیقات در کشور امری ضروری باشد.البته باید توجه داشت که در حال حاضر به هیچ وجه نظر نگارنده این نبوده است که به یک باره کلیه مراکز تحقیقاتی می بایست به بخش خصوصی تبدیل شوند، و اصلاً از این منظر به موضوع نگاه نشده است که این موضوع مقوله ای جداگانه می باشد ومتخصصین و مدیران مربوطه می بایست در این رابطه بررسی و اظهار نظر کنند. دراین مقاله صرفاً به برخی موارد زیربنایی اشاره شده که اصولاً با سیستم اداری ناسازگار هستند.
محمد مظلومی ارجق
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید