سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

خاتمی نقش دوم را می‌خواهد؟


خاتمی نقش دوم را می‌خواهد؟
نگاه دقیق‌تر به عملکرد خاتمی نشان از آن دارد که وی بدون آنکه میرحسین موسوی،‌ اعلام کاندیداتوری کرده باشد،‌ در هر سخنرانی خود بخش عمده‌ای از سخنان‌اش را به تعریف و تمجید از وی اختصاص داده است.
از روزی که این جملات از سوی خاتمی بیان شد که «ضمن احترام به همه کسانی که کاندیداتوری خود را اعلام کردند یا اعلام خواهند کرد، می‌گویم به یاری خداوند یک نفر از میان من و آقای مهندس موسوی نامزد خواهد شد». سعی بسیاری شده است تا شانس و تمایل او در این دوگانه برای کاندیداتوری بیشتر نشان داده شود،‌ اما آیا واقعیت نیز این‌گونه است؟
اگر اینچنین است و خاتمی عزم جزم شرکت در انتخابات دارد،‌ آیا باید گفت خاتمی‌ قصد داشته از میرحسین موسوی ( که بیست سال سکوت کرده ) به عنوان یکی از ابزارهای‌ تبلیغی سود بجوید؟
همزمان با این اظهار نظر خاتمی اما خبر دیگری نیز منتشر شد که کمتر از سوی رسانه‌ها و افکار عمومی بدان پرداخته شد،‌ نکته‌ای که توجه به آن می‌توانست در رمزگشایی از معادله دوگانه خاتمی، تا حد زیادی به مخاطبانی که چند ماه است "آمدن یا نیامدن" خاتمی را مساله خود می‌دانند، کمک کند.
گزارشی که از سوی سایت کلمه (پایگاه خبری حامیان موسوی) در مورد جلسه مشترک موسوی و خاتمی منتشر شد و البته حامیان خاتمی کمتر به بازتاب آن رغبت نشان دادند. خبر این بود: «آنها (موسوی و خاتمی) توافق کرده‌اند که با توجه به شرایط خطیر کنونی و نگرانی‌های ناشی از آینده انقلاب حضور در عرصه انتخابات ضروری است، از این رو یکی از این دو بزرگوار قطعا در انتخابات نامزد خواهند شد و دیگری در جامعه مدنی پشتیبان فعال کاندیدای منتخب خواهد بود».
بر این اساس هر کدام از این دو شخصیت براساس توافقی دوجانبه پذیرفته‌اند که نقشی را در انتخابات برعهده گیرند و این امری قطعی است،‌ یا کاندیدا یا حامی مدنی کاندیدا.
پس از انتشار این خبر اما، نگاه دقیق‌تر به عملکرد خاتمی نشان از آن دارد که وی بدون آنکه میرحسین موسوی،‌ اعلام کاندیداتوری کرده باشد،‌ در هر سخنرانی خود بخش عمده‌ای از سخنان‌اش را به تعریف و تمجید از وی اختصاص داده است. حمایتی که در آخرین سخنان وی که روز گذشته منتشر شد نیز به روشنی نمایان است: «آقای مهندس موسوی در دوران جنگ، کار کارشناسی می‌کرد، مشورت می‌کرد و به طور قطع حرف‌های ایشان فنی‌تر است».
از سوی دیگر این تحلیل را می‌توان به اظهارات متعدد دیگری از سوی خاتمی طی ماه‌های گذشته نیز پیوند داد، سخنانی که به طور خلاصه می‌توان آن را چنین بیان کرد: کسی بیاید که در اهداف با ما مشترک باشد و در عین حال اصطکاک کمتری نیز با نظام داشته باشد، ‌تا کارها راحت تر انجام شود.
نشانی از این اعتقاد نیز در سخنان روز گذشته رییس جمهور سابق دیده می‌شود: «اگر نظر تشکیلات طوری باشد که کسی را نپسندد و در مقابلش کار شکنی شود و مردم احساس کنند هزینه کشور زیادتر شده باید به سوی کسی رفت که هزینه کمتری داشته باشد».
در عین حال، خاتمی بارها طی روزهای گذشته اعلام کرده است «هیچ رغبتی برای بازگشت به قدرت ندارد».
اما بازگردیم به خبری که پنهان ماند و کمتر بدان پرداخته شد،‌ به نظر شما از میان موسوی و خاتمی کدامیک قابلیت حضور در جامعه مدنی را دارند؟ کدامیک دارای محبوبیت گسترده‌ای در میان هنرمندان و تشکل‌های مدنی غیرسیاسی هستند؟ کدامیک همواره جامعه مدنی و لزوم حمایت از آن را در شعارهای خود مطرح کرده است؟ پاسخ روشن است: سید محمد خاتمی.
واقعیت این است که خاتمی اینک نه می‌تواند به فشارهای بی حد و حصر طیف‌هایی از اصلاح طلبان که می‌خواهند با آسانسور محبوبیت او وارد قدرت شوند، ‌بی توجه باشد،‌ نه می‌تواند شرایط نامطلوب کشور را نادیده بگیرد و نه می‌خواهد که به قدرت بازگردد،‌ چرا که این تجربه‌ای است آزموده که او بهتر از هر کس دیگری از موانع و چالش‌های پیش روی آن خبر دارد و از همین رو در پی گزینه‌ای دیگر می‌گردد.
بر این اساس شاید آرزوی این روزهای خاتمی که به قول خودش «روزهای سختی» است،‌ در این جمله اخیراش نهفته باشد:‌ «امیدوارم میرحسین بیشتر سخن بگوید».
منبع : خبرگزاری آفتاب


همچنین مشاهده کنید