شما بگویید من کیستم ؟

من چهره ای نام اشنایم و کم تر کسی پیدا می شود که مرا نشناسد . در بلندی از همه ی بلندیهای ایران بلندترم ، ولی بلند تر از من نیز در کره ی خاکی فراوان است . من در هر فصلی از فصول سال به رنگی ظاهر می شوم . به طوری که زمستان بر قامت من لباس عروس است ودر بهار نیز لباس سبز بر تن دارم . تابستانم هم بد نیست بااین که خورشید پیوسته بر چهره ی من می تابد ، ولی از چهر نیفتاده ام و در پاییز نیز رنگ و روی من زر داست . اما تفاوت ویژه ای را با شما دارم و ان این است که در جای خود همیشه محکم و استوارم . پیرامون من ده ها کوه و کو هپایه نشسته اند و رابطه ی من نیز با ان ها خیلی خوب است . چون اگر انها نباشند نامی از من نیست و اگر من نباشم شاید گفت که انها هم بی نام و نشانند .
در دامان من هزاران جاندار و بی جان زندگی می کنند . من هم مانند شما هم لبخند می زنم و هم مانند شما بعضی وقت ها گریه می کنم . البته من با این همه اقتدار بر دوش زمین هستم ، ولی در عوض خیلی ازشما نیز برای تربیت بدنی خود بارها بر دوش من امده اید و اگر من بر قله ی افتخار نشسته ام ، شا ید بخاطر همین باشد که خیلی از شما قهرمانی خود را بر قله ی من کسب کنید . خیلی ها از خوبی من گفته اند افرادی مانند شعرا و نویسندگان و حتی افراد دیگر نیز از خوبی من زیاد گفته اند . من نگین سرزمین همیشه جاوید ایران هستم و همه ی ایرانیان نیز این را پذیرفته اند . البته باشما تفاوتی هم دارم و ان این است که مثل شما سرپناهی ندارم که به ان پنا ه بیاورم و همین باعث شده که همیشه در هجوم سرما و گرما قرار بگیرم . از شما به ماه و خورشید و ستارگان و ابرها نزدیکترم ، چون قدی بلند دارم و به همین خاطر است که بعضی وقت ها لباسی ابری بر تن می کنم . شاید هیچ کس به اندازه ی من صبرو اراده ی سختی ها را نداشته باشد ، چرا که در فصول سال بر سر و صورت من برف و بوران می زند . خب حالا که این همه از خود تعریف کردیم ، شما بگویید نام من چیست ؟

عابدین پاپی

منبع : مطالب ارسال شده