پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ادبیات دیوانی ترک در چه شرایطی به وجود آمد


اکنون باید دید که «ادبیات دیوانی ترک» در چه شرایطی به وجود آمد و چرا از ادبیات «مردم» و «تکایا»جدا شد.
▪ یکی از خصوصیات «ادبیات دیوانی» انتساب آن به دربار است. این ادبیات در بیرون از آن، تکیه‌گاهی نداشت چنانکه در میانهٔ‌ انقراض دولت سلجوقیان و آغاز قدرت و حشمت آل عثمان که کار به دست امرای سادهٔ محلی افتاده بود رشتهٔ‌ زرین این ادبیات نیز از هم گسست. برای اینکه بار دیگر شعرای دیوانی در صحنه ادبیات ترک پدیدار گردند می‌بایست تا دوران سلطنت ییلد یرم با یزید خان صبر کرد.
▪ از خصوصیات دیگر « ادبیات دیوانی ترک» ایرانی بودن منشأ آن است. زبان فارسی در دربار سلجوقیان آناطولی زبان تشخص و رسمیت بود (همانند ارزشی که زبان فرانسه، وقتی در دربار تزارها و خاندانهای اشرافی روسیه داشت و بر زبان روسی ترجیح داده می‌شد): تا قرن سیزدهم میلادی که داستان ما ‎آغاز می‌گردد زبان فارسی نیز به اوج زیبائی و شکوه خود رسیده بود.حکام فرمانروایان ترک در زیر تأثیر قدرت این ادبیات قرار می‌گرفتند و آن را به زبان ترکی مردم کوچه و بازار ترجیح می‌دادند. چون طرز تربیت اشراف ترک نیز طوری بود که از همان اوان طفولیت، زبانهای فارسی و عربی را بدانها می‌آموختند، در درک دقایق ادب فارسی اشکالی پیش نمی‌آید و آشنائی به این زبانها علامت مشخصه تربیت نیکو و تبار والا به شمار می‌رفت از اینرو وقتی که بنا شد سخن از شعر و ادب به میان آید، در محافل اشراف زادگان طبعاً الگوی فارسی رجحان یافت بدینگونه در این محافل بنیان سخن ترکی بر شالودهٔ عرف ادب فارسی قرار گرفت. لکن چون هدف نشان دادن قدرت درک دقایق سخن بود و نکته بینی، بنا بر این لذت حل معما و کشف راز نیز بر لذت درک زیبائی شعر افزوده ناچار پس از مدتی تردید از میان سبکهای مختلف نظم فارسی سبک هندی بیشتر مورد نظر قرار گرفت.
در اینجا نکتهٔ دیگری نیز در کار است: معیار شعر زیبا و سخن دلپذیر در همهٔ‌ زمانها و مکانها یکسان نیست در زندگی ملتها دوره‌هائی فرا می‌رسد که به کلی مقیاسها دگرگون می‌شود. مثلاً در دوران ایلخانیان تکذره نویسان ایران از شعرائی به عنوان «استاد بی‌نظیر و مسلم» سخن می رانند و ابیاتی را «بالاترین حد سخن آفرینی» معرفی می‌کنند که ممکن نیست با معیارهای کنونی مایهٔ شگفتی نگردد و این اوصفا مبالغه‌ئی عظیم به شمار نیاید. در هر صورت وقتی که نظم فارسی الگوی ادبیات دیوانی ترکی قرار گرفت سخن شناسان ایران در آنزمان کلام مکلف و مصنع را ارج فراوان می‌نهادند از اینرو راهی که در پیش پای برگزیدگان ادب ترک گذشته شد راه پرپیچ و خمی بود که بعدها به سبک هندی منتهی شد. از اینجاست که وصفی ماهر قوجاتورگ منقد ترک در تشریح وضع محیطی که شعر دیوانی ترک در آن به وجود آمد چنین می‌گوید:
«تا تمایل به لوکس و زینت دوستی شدت نداشت نظم به شیوهٔ پرتکلف و سخن آرائی ایرانی آن دوران مورد توجه قرار نگرفت لکن همینکه برخی از امیران آناطولی اندک استقراری یافتند (در نیمه دوم قرن چهاردهم) به آئین شاهان سلجوقی و به تقلید پادشاهان ایران خواستند دستگاه با شکوهی برپا کنند. از ایران شاعرانی را به دربار خود خواندند و رسم کهن را تازه کردند این جریان پس از نیرو گرفتن عثمانیان شدت یافت و بار دیگر شعر دیوانی شکوفان شد»
داستان را از آغاز آن بازگوئیم: سر سلسله سخن سرایان «ادبیات دیوانی» ترک شاعری است به نام «خواجه دهانی» از اهل خراسان که در قرن سیزدهم میلادی در دربار سلطان علاءالدین سوم از سلجوقیان روم می‌زیست. برخلاف عرفای هم دورهٔ‌ خویش شاعری بود منسوب به دربار. دربارهٔ‌ او گفته‌اند که «کالای سخنش همه از ایران بود و بر پایهٔ وصف باده و ساده». او شعر دیوانی ترک را با همهٔ خصوصیات آن با مضامینی که خاص فارسی بود پایه‌گذاری کرد. بدینگونه دوران ادبیات دیوانی با قراردادهای خاص خود با کلیشه‌ها و تشبیهات و ابهامات و کنایات و زبان پیچیدهٔ آن آغاز گردید. در این ادبیات شکل، اهمیت به سزائی دارد. بیت واحد کلام منظوم است. هر اندیشه‌ئی و مضمونی در قالب یک بیت جای می‌گیرد و ارتباط مضمون دو بیت که از پی هم آمده ضرورتی ندارد. قوافی بر حسب قراردادهای ایرانی و عربی به کار گماشته می‌شود. وزن، برخلاف معمول ادبیات تودئی ترک، چون نظم فارسی و عربی، بر مبنای عروض قرار گرفته است. این مسأله به طور غیر مستقیم در زبان شعر تأثیر فراوان کرد. زیرا برای سخن سرایان استعمال کلمات و ترکیبات عربی و فارسی در اوزان عروضی آسانتر می‌نمود؛ از سوی دیگر قبول تشبیهات و ابهامات و کنایات فارسی این امر را ضروری ساخت. همینکه این در باز شد دیگر قید و بندی درآوردن لغات عربی و فارسی در کار نماند سخن سرا آزاد بود که هر لغتی را که مایل است از این دو زبان وارد کلام خود سازد، از یان رهگذر مترادفات فراوان در دفتر نظم شاعران راه یافت و بدینگونه درک سخن آنان برای کسانیکه در بیرون از دایرهٔ‌ تنگ محیط اشرافی آنان بودند غیر ممکن گشت.
منبع : شبکه رشد