قبل از غروب

کارگردان: ریچارد لینکلیتر. فیلم‌نامه: ریچارد لینکلیتر، ژولی دلپی، اتان هاوک. بازیگران: اتان هاوک، جولی ژولی. مدت: ۸۰ دقیقه.
۹ سال پیش، یک توریست آمریکائی ۲۴ ساله و یک دانشجوی فرانسوی در قطاری به مقصد وین با هم آشنا شدند. تا قبل از طلوع آفتاب، آنها از همه چیز و همه جا، با هم حرف زده بودند، از ایمان و روابط انسانی گرفته تا هنر و سیاست. قبل از طلوع (۱۹۹۵)، آزمایشی ساده و متهورانه بود که با استفاده از بازیگرانی جذاب، قطره‌ای از دریای افکار فلسفی و احساسی نویسنده و کارگردانش را عرضه می‌کرد. قبل از غروب، فیلم کوتاه‌تری است و از مسیری تازه وارد می‌شود. شخصیت‌های اصلی، اینک در دنیای واقعی زندگی می‌کنند و آرمان‌هایشان، کماکان در تقابل با این دنیای بی‌رحم قرار می‌گیرد.
جسی (هاوک) برای معرفی کتاب‌اش به پاریس رفته و کتاب، دربارهٔ شبی است که عشق‌اش را از دست داده. حالا در کنفرانس مطبوعاتی در کتابفروشی، ناگهان منبع عشق‌اش را می‌بیند. او در برابر وسوسهٔ گذراندن یک ساعت با زنی که در واقع، علت آمدن او به اروپاست، نمی‌تواند مقاومت کند. بنابراین، جسی وسلین، پردهٔ فاصلهٔ چندساله را به کناری زده و دوباره با هم حرف می‌زنند. جسی باید به هواپیما برسد و زمان محدودی در اختیار دارد، اما در یکی دو ساعت هم می‌شود خیلی چیزها گفت. هاوک و دلپی در فیلم‌نامهٔ قبل از طلوع حرف‌هائی برای گفتن داشتند، اینجا، هر دو در نوشتن فیلم‌نامه هم سهیم بوده‌اند و در نتیجه، ارجاع‌های شخصی خودشان کاملاً حس می‌شود. جسی به بودیسم اشاره می‌کند (همسر سابق هاوک، اوما تورمن، به این فلسفه اعتقاد داشت) و یا سلین از احساسات ضدآمریکائی و نگرانی‌هایش راجع به محیط زیست می‌گوید. جسی و سلین، برخاسته از دو زمینهٔ فرهنگی متضاد، ناامیدانه سعی دارند از طریق بیان آرمان‌های تحقق نیافته‌شان، ارتباط برقرار کنند. آنها وقت زیادی برای گفتن حرف‌هایشان ندارند، در عین حال متوجه می‌شوند که دیگر بزرگ‌تر شده‌اند و احتمالاً بزرگ‌ترین غم آنها نیز همین است.

منبع : نشریه دنیای تصویر