جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

کتاب هنر - سینما؛ معماری در حرکت


کتاب هنر - سینما؛ معماری در حرکت
اولین‌بار با دیدن فراخوان همایش سینما و معماری نظرم به ارتباط میان این دو هنر جلب شد. به کتابفروشی‌ها رفتم تا ببینم منبعی در این مورد وجود دارد یا نه. دو کتاب ترجمه شده به نام سینما و معماری و یک کتاب تالیفی به نام سینما، معماری در حرکت نتایج جست‌وجوهایم بود. سینما، معماری در حرکت نوشته مهدی رحیمیان است و توسط انتشارات سروش چاپ شده است. این کتاب برای اهالی سینما و همچنین معماری کتابی ارزشمند است. رحیمیان برای ورود خواننده به موضوع مورد بحث فصل اول و دوم را با طرح سوالات بنیادی سینما چیست؟ و معماری چیست؟ در دو فصل مجزا به ماهیت سینما و معماری می‌پردازد و اصول و مبانی هر دو را تشریح می‌کند. در فصل سوم بنیادی‌ترین عنصر معماری و سینما یعنی فضا را تجزیه و تحلیل می‌کند و به چگونگی ایجاد و فضا و ارتباط ذهنی این دو هنر می‌پردازد. زمان عاملی کاملا ادارکی در هنر سینماست و از طرفی در معماری کیفیتی ذهنی دارد. به همین دلیل فصلی از کتاب به بررسی وجوه مختلف زمان اختصاص می‌دارد. فصلی به‌حرکت به عنوان یک ابزار بیانی در ارائه زمان فضا و همچنین بررسی حرکت درونی فیلم و چگونگی دریافت حرکت در معماری می‌پردازد. با توجه به گرایش ناخودآگاه موضوع به سوی مطالب صرفا نظری نویسنده به منظور اجتناب از ارائه نظریات محض تصاویری نمونه از موضوع مورد بحث در کتاب گنجانده است.
سینما با ترکیب عناصری چون رنگ و نور، زاویه دید و صحنه، تدوین و صدا و در جهت ایجاد رابطه‌ای مستحکم با بیننده خود و تسهیل سفر ذهنی او به درون فیلم دست به فضاسازی می‌زند، در حالی که جوهر معماری فضاست. در سینما فیلمساز به‌طور ذهنی به هدف فضاسازی خود می‌رسد و در معماری، معمار به فضا عینیت می‌بخشد. در سینما، بیننده به‌گونه‌ای با فضای فیلم مواجه می‌شود که شرایط روانی تماشای فیلم و روایت او را با خود به درون لایه‌های تودرتوی فیلم می‌کشاند و در معماری، انسان در فضای محاط است. در سینما توهم فضایی از طریق شخصیت‌پردازی‌ها، حرکت (موضوع و دوربین) و تدوین حاصل می‌شود. در حالی که در معماری عنصر فضا، از ترکیب خطوط، رنگ‌ها و شکل‌ها، سایه و روشن و تکرار حجم‌ها جان می‌گیرد.
به عبارتی، سینما به یک پنجره می‌ماند و معماری به آنچه که پنجره در آن جای گرفته است. بی‌شک بحث‌های زیبا شناختی درباره نقاط اشتراک و انطباق سینما و معماری جز از طریق مقایسه برخی آثار سینمایی و تبیین آنها به‌گونه تشریح یک کالبد معماری امکان‌پذیر نیست. برای دستیابی به این هدف نمی‌توان جز جست‌وجوی معماری در سینما راهی در پیش گرفت. تاریخ تحلیل فیلم آکنده از موضع‌گیری‌های عینی درباره فضا در تصویر فیلم است. غالب تحلیلگران به فضا در تصویر سینمایی از جنبه معماری صحنه پرداخته‌اند، در حالی که این فضاهای معماری‌گونه صحنه‌های فیلم، چیزی بیشتر از ابزار تحریک ذهنی بیننده ساکن در سالن سینما نیست. در تحلیل نهایی شرایط روانی تماشای فیلم در‌می‌یابیم که بیننده از طریق سفر ذهنی به درون فیلم است که به درک نهایی از معنا و مفهوم آن می‌رسد. در حالی که نظاره‌گر معماری مسافر عینی است و از طریق حرکت در درون معماری و احساس ریتم، تداوم و پیوستگی فضاهای آن است که به ماهیت و واقعیت آن می‌رسد.
کارگردان فیلم (بانی و کلاید) برای قوی‌تر کردن خشونت مورد نظرش در صحنه‌های تعقیب و گریز از تند کردن ضرباهنگ فیلم استفاده می‌کند و معمار مسجد امام اصفهان وارد شونده را از دالانی نسبتا طولانی عبور می‌دهد تا هنگام ورود نمایی خاص از مسجد را با زاویه‌ای خاص ببیند. در نگاهی به تاریخ این دو هنر در می‌یابیم که خالقان آنها برای بیان ذهنیت خود از سبک‌های مختلف دستمایه گرفته‌اند. تاریخ معماری به قدمت تاریخ انسان است، در حالی‌که تاریخ سینما جز محدوده زمانی انسان نوین و مدرن را طی نکرده است، اما در همین مدت زمان اندک و در قیاس با تحولات شگرف معماری، سینما توانسته است با تکیه بر توانایی‌های داخلی ذاتی خود ادعای فضا‌ی زمانی معماری را بر سطحی دو بعدی به اثبات برساند. نویسنده هم معتقد نیست که مطالب این کتاب به تنهایی به شناخت دقیق و اصولی دو هنر سینما و معماری منجر می‌شود، اما به‌طور قطع، در درک و شناخت ارزش‌های این دو هنر و یافتن فصول مشترک آنها (هر چند ذهنی) موثر و مفید خواهد بود. مباحث این کتاب بیشتر به جنبه‌های نظری و زیباشناختی سینما متکی است و مولف کوشیده است تا ضمن برشمردن عناصر موثر در تبیین موضوع کتاب، به زبان این دو هنر در زمینه‌ای ارتباط با استفاده‌کننده نزدیک شود و در مسیر دستیابی به هدف انطباق آنها از نظر تجربه فضا‌ـ زمانی، بیشتر در فیلم به دنبال معماری باشد.
مجید حاجی‌زاده:
منبع : روزنامه کارگزاران