پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

ساکاشویلی بر لبه پرتگاه


ساکاشویلی بر لبه پرتگاه
● مقدمه:
به دنبال وقوع <انقلاب رز> در گرجستان و سرنگونی ادوارد شواردنادزه، رئیس جمهوری اسبق این کشور، میخائیل ساکاشویلی، رئیس جمهوری گرجستان، که تفکرات بسیار نزدیک به غرب داشت، برسر کار آمد. شواردنادزه پیش از اینکه به سمت ریاست جمهوری گرجستان منصوب شود، به عنوان وزیر خارجه شوروی سابق در کابینه گورباچف مشغول به کار بود. شایان گفتن است که از وی با عنوان <روباه سفید> یاد می‌شد.
میخائیل ساکاشویلی که حمایت بدون چون و چرای غرب و در راس ‌آن آمریکا را یدک می‌کشید، در بیست و چهارم ژانویه ۲۰۰۴ قدرت را در گرجستان در دست گرفت.
وی که با شعارهایی از جمله جامعه دموکرات و آزاد زمام امور را در دست گرفت، پس از گذشت چند سال نه تنها وعده‌های خود را عملی نکرد، بلکه نارضایتی گسترده گرجی‌ها را نیز سبب شد. جنگ ویرانگر گرجستان و روسیه همواره به عنوان نقطه تاریکی در کارنامه این رئیس جمهوری نه چندان موفق گرجستان ثبت شده است؛ جنگی که باعث شد گرجستان ۲۰ درصد از خاک خود را از دست بدهد و نظامیان روسی مدتی نامحدود در ۴۰ کیلومتری پایتخت مستقر شوند. عملکرد نامطلوب ساکاشویلی باعث شد تا احزاب مخالف این کشور نقشه سرنگونی وی را در سر بپرورانند. اعتراضات خشونت‌آمیز نوامبر ۲۰۰۷ و آوریل ۲۰۰۹ نمونه، بارزی از نارضایتی عمومی در گرجستان محسوب می‌شود. اکنون میخائیل ساکاشویلی که برلبه تیغ راه می‌رود، نه تنها مخالفان سنتی خود را در مقابل دارد، بلکه افرادی همچون <نینو بورجانادزه> رئیس سابق پارلمان گرجستان نیز به خط مقدم مخالفان دولت فعلی پیوسته‌اند و بسیاری از دوستان سابق اکنون به دشمنانی سرسخت تبدیل شده‌اند. اکنون ساکاشویلی ناگزیر است تا در چند جبهه بجنگد و اتحاد هرچند ظاهری مخالفان و یکصدایی آنها برای عزل رئیس جمهوری باعث می‌شود تا وی برای ادامه کار خود با چالش‌هایی بس جدی روبرو شود. در این مقاله به چگونگی شکل‌گیری اعتراضات و موقعیت متزلزل ساکاشویلی پرداخته شده است:
● محور تلاش مخالفان‌
جناح مخالف گرجستان قصد دارد تا با برپایی تظاهرات‌های سراسری و گسترده، میخائیل ساکاشویلی، رئیس‌جمهوری گرجستان را مجبور به استعفاء کند.
در حقیقت ساکاشویلی و کابینه وی پس از سرکوب اعتراضات مردمی در سال ۲۰۰۷ و به دنبال آن جنگ با روسیه، مقبولیت خود را در میان مردم از دست داده‌اند. مخالفان رئیس جمهوری غربگرای گرجستان بر این باورند که ساکاشویلی با وارد شدن به جنگ با روسیه، تیر خلاصی را به خود و حزب متبوعش شلیک کرده است و بر سر قدرت ماندن این فرد، ناشی از خودکامگی اوست. اگرچه مخالفان قصد دارند تا با سازماندهی تظاهرات‌های آرام به هدف خود برسند، بیم آن می‌رود که این اعتراضات نه چندان آرام به شورش و نافرمانی مدنی تبدیل شود و در آن صورت، چالش پیش‌ آمده نه تنها گریبانگیر دولتمردان تفلیس خواهد شد، بلکه بسیاری از معادلات سیاسی منطقه قفقاز را نیز متاثر خواهد کرد.
اگرچه جناح‌های مخالف دولت در گرجستان در درون خود نیز دچار اختلاف هستند، در این خیزش سعی دارند تا دست‌کم در ظاهر، از تفاوت دیدگاه‌های خود دست بردارند و به سوی هدفی مشترک، یعنی سرنگونی ساکاشویلی حرکت کنند. اعتراضات مردمی از روز نهم آوریل وارد مرحله تازه‌ای شد و ابعاد آن به سرعت گسترش یافت.
● تاثیر جنگ‌
همزمان با آغاز جنگ گرجستان و روسیه برسر مناطق خودمختار آبخازیا و اوستیای جنوبی، کرملین ابراز امیدواری کرد که مردم گرجستان با یکدیگر متحد شوند و بزرگترین متحد غرب در منطقه قفقاز را سرنگون سازند، اما شوک ناگهانی آغاز حمله، این اجازه را از احزاب مخالف سلب کرد و در نتیجه، ساکاشویلی همچنان در راس امور باقی ماند. کارشناسان بر این باورند که مشکلات رئیس جمهوری فعلی به طور مستقیم به جنگ روسیه ارتباط ندارد، بلکه این جنگ در تشدید موقعیت متزلزل ساکاشویلی نقش داشته است.
ماه نوامبر برای مردم گرجستان ماه حادثه‌های بزرگ است. به دنبال برکناری ادوارد شواردنادزه و <انقلاب رز> در گرجستان که طی آن میخائیل ساکاشویلی به قدرت رسید، امیدهای فراوانی برای آینده‌ای روشن و جامعه‌ای دموکرات در اذهان محافل سیاسی منطقه و جهان به وجود آمد؛ امیدهایی که پس از گذشت کمتر از یک سال رنگ باخت، به یاسی مبهم تبدیل شد. در واقع احزاب مخالف دولت سعی کردند تا از موقعیت بحرانی کابینه ساکاشویلی به نفع خود استفاده کنند؛ این احزاب در اقدامی هماهنگ این بار در نوامبر ۲۰۰۷، تظاهرات گسترده‌ای به پا کردند که پلیس و نیروهای امنیتی گرجستان با دستور مستقیم رئیس جمهوری به جمعیت معترض حمله کردند و در این میان صدها تن کشته و مجروح شدند و بار دیگر خاطره‌ای تلخ از ماه نوامبر در اذهان گرجی‌ها نقش بست.‌
● ابعاد مشکلات ساکاشویلی‌
مشکلات ساکاشویلی و دولت وی تنها به بعد سیاسی محدود نمی‌شود. علیرغم انتشار آمارهای داخلی و جهانی، که از رشد سریع اقتصادی گرجستان حکایت دارد، وضعیت معیشتی مردم این کشور در استان‌های مختلف با مشکل مواجه است و در شهرهای نه چندان دور افتاده این کشور، مردم حتی از حداقل‌های زندگی استاندارد محرومند. درهم آمیختگی مشکلات سیاسی و اقتصادی که از سویی با خودکامگی رئیس جمهوری غربگرای گرجستان همراه شده، دولت ساکاشویلی را با پارادوکسی چند مجهولی روبرو کرده است؛ چالش‌هایی که برون رفت از آنها در زمان فعلی کاری بس دشوار و پیچیده به نظر می‌رسد. البته تظاهرات ضددولتی که از نهم آوریل آغاز شده، تاکنون با واکنش سرکوبگرانه دولت مواجه نشده است. تحلیلگران براین باورند که همبستگی احزاب مخالف با یکدیگر و پیوستن بسیاری از احزاب طرفدار دولت به جمع مخالفان، باعث شده است که دولتمردان تفلیس با احتیاط با این اعتراضات برخورد کنند. زیرا این تظاهرات با اعتراضات ۲۰۰۷ کاملا متفاوت است. ساکاشویلی، که در انتخابات ژانویه ۲۰۰۸ توانست با اختلاف بسیار ناچیزی مجددا بر اریکه قدرت تکیه بزند، اکنون رسما اعلام کرده است که چون با آرای مردم به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شده، از قدرت کناره‌گیری نخواهد کرد. اگرچه جنگ تفلیس و مسکو با عدم محبوبیت ساکاشویلی ارتباط مستقیم ندارد، نباید فراموش کرد که در این جنگ، گرجستان ۲۰ درصد از خاک خود را از دست داد و این موضوع برای کشوری کوچک با ۵/۴ میلیون جمعیت، ضایعه‌ای بزرگی به شمار می‌رود. از سوی دیگر استقرار هزاران نظامی روس در مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی که تنها ۴۰ کیلومتر با پایتخت گرجستان فاصله دارند، زنگ خطری‌ست کاملا جدی برای مقامات تفلیس.‌
علاوه براین، آهنگ رشد اقتصادی نه چندان ملموس گرجستان با آغاز جنگ بسیار کند شد و به رقم مایوس‌کننده ۵/۱ درصد در سال رسید.
● عفریت آشوب‌
بسیاری از تحلیلگران پیش‌بینی می‌کردند که اعتراضات این دوره چندان گسترده و پرجمعیت نباشد. بسیاری از آنها تظاهرات ضددولتی آوریل را با تظاهرات اعتراض‌آمیز سال ۲۰۰۸ قیاس می‌کردند که برسر احتمال تقلب در آرا سازماندهی شده بود، اما پیش‌بینی آنها غلط از آب درآمد و تظاهرات بسیار گسترده، مقامات دولتی را با سردرگمی مواجه کرد. اینک جناح‌های مخالف دولت به دو دسته تقسیم شده‌اند؛ عده‌ای بر کناره‌گیری زودهنگام و سریع ساکاشویلی از قدرت اصرار دارند و گروه دیگر بر این موضوع پافشاری می‌کنند که رئیس جمهوری، صریح و شفاف، تاریخ دقیق برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام را اعلام کند. گروه دوم بر این باورند که کناره‌گیری ناگهانی ساکاشویلی از قدرت، باعث بروز هرج‌ومرج و افزایش مشکلات خواهد شد. این گروه با جابجایی تدریجی قدرت در زمانی مشخص موافق هستند و این مسیر را کوتاهتر و کم‌هزینه‌تر می‌دانند. البته این نقطه نظر در میان معترضان نیز حامیان بسیاری داشته است.‌
با وجود این، نباید فراموش کرد که هر دو گروه بر عزل رئیس جمهوری فعلی گرجستان تاکید دارند. نکته بسیار مهم در اینجاست که احزاب مخالف حتی در صورتی که بتوانند به هدف مشترک خود، یعنی برکناری ساکاشویلی برسند، احتمالا برسر تعیین جانشین وی دچار مشکل خواهند شد. بسیاری <ایراکلی آلاسانیا> را برای جانشینی ساکاشویلی، فردی مناسب می‌دانند، اما شکاف میان جناح‌های اپوزیسیون به اندازه‌ای عمیق است که حتی بروز اختلافات در جانشینی آلاسانیا نیز دور از انتظار نیست.در همین رابطه آلاسانیا، که مواضع سرسختانه‌تری در مقایسه با دیگر مخالفان در برابر دولت فعلی دارد، اعلام کرده که پیشنهاد گفتگوی احزاب مخالف با دولت در این برهه از زمان به دلیل پیچیده شدن بحران سیاسی در کشور، مناسب نیست.
آلاسانیا در تشریح دیدگاه‌های خود می‌گوید که ملت گرجستان با آغاز تظاهرات‌های فعلی به نتیجه خواهد رسید. این دیدگاه در حالی مطرح می‌شود که تحلیلگران اختلافات ریشه‌ای در جناح‌های مخالف و همچنین عدم حمایت خارجی از این جناح‌ها را باعث به شکست کشانده شدن این حرکت قلمداد می‌کنند. در حال حاضر و با توجه به تجزیه و تحلیل‌های انجام شده، می‌توان تنها راه برون رفت از چالش‌های کنونی گرجستان را مذاکره جناح‌های مخالف با دولت فعلی دانست. مذاکراتی که همواره دولتمردان تفلیس و مخالفان برآن تاکید دارند. شاید حرکتی که جرقه آن از نهم آوریل زده شده است، باعث سرنگونی ساکاشویلی شود یا رئیس جمهوری با دادن امتیازاتی، مخالفان خود را مجددا تا زمانی نامشخص ساکت نگه دارد.
منبع: اکونومیست
مترجم: آرش میری‌خانی
منبع : روزنامه اطلاعات