پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


ترمیدور در اقتصاد نفتی


ترمیدور در اقتصاد نفتی
از خرداد سال ۱۲۸۷ یعنی درست ۱۰۰ سال پیش که نخستین چاه به نفت رسید، تاکنون این ماده سیاه رنگ و ارزشمند به یکی از تاثیرگذارترین مولفه های سیاست ، اقتصاد و فرهنگ ایران تبدیل شده است . برای شناخت نقش حیاتی نفت در زندگی مردم ایران ، موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی ، موسسه مطالعات بین المللی انرژی و قطب علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی ، در نظر دارند به مناسبت صد سالگی کشف و استخراج نفت در ایران ، همایش بین المللی صد سال نفت در ایران را آبان ماه سال جاری برگزار کنند . نخستین پیش همایش «همایش بین المللی صد سال نفت در ایران» در قالب سمینار یک روزه در دانشگاه شهید بهشتی با حضور دکتر داود هرمیداس باوند ، دکتر داریوش رحمانیان و دکتر محمدباقر حشمت زاده و با موضوع «نفت و تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران» برگزار شد . نخستین سخنران ، دکتر مسعود غفاری دبیر علمی سمینار بود که در سخنان کوتاهی چهار دوره تاریخی برای نفت درایران ذکر کرد . درسخنان دکتر غفاری از آغاز دوره اول یعنی «عصر امتیازات نفتی» تا انتهای دوره چهارم که «عصر بازگشت یا واقعیت های جدید» نامگذاری کرده است نوعی بازتولید سیاست های گذشته در اقتصاد نفتی مورد توجه قرار گرفته است . این نوع سازماندهی مفهومی و تئوریزه سازی را قبلا خانم کرین برینتون نیز درباره توضیح و تبیین و کالبد شکافی چهار انقلاب بزرگ دنیا یعنی انقلاب های آمریکا ، انگلیس ، فرانسه و روسیه مورد توجه قرار داده است . شیوه بررسی دکتر غفاری دارای این ویژگی است که عاری از بایدهای مبتنی برنگاه های ایدئولوژیک به اقتصاد و سیاستگذاری های ناشی از آن است و بیش تر سعی دارد رویدادها و تحولات تاریخی شده وبه تاریخ پیوسته را مورد ارزیابی قراردهد . به عبارت دیگر شرح و بیان چهار دوره از تحولات سیاسی ایران از منظر اقتصاد تک محصولی مبتنی بر نفت ، به عنوان متغیر مستقلی که همه عرصه ها ی سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و داخلی وخارجی را تحت تاثیر قرار داده است. متن سخنان دکتر غفاری از نظر خوانندگان گرامی می گذرد :
نفت این کالای راهبردی و مهم و تا حدودی مبدع تمدن جدید تاثیرات شگرفی را بر جامعه جهانی و از جمله جامعه ایران گذاشته است . کشورهای خاورمیانه به دلیل دارا بودن حجم عظیمی از نفت و اخیرا گاز، در دنیا یکی از مهم ترین منابع تامین کننده انرژی درجهان به شما رفته اند از این رو مرکز جدی ترین و وسیع ترین تحولات سیاسی و اجتماعی نیز بوده اند . این کشورها به دلیل داشتن انرژی و موقعیت راهبردی ، نقش برجسته ای در تحولات سیاسی و اقتصادی بین المللی تاکنون بازی کرده و اغلب موجب درگیری قدرت های بزرگ برسر منافع حاصل از این منابع در منطقه با یکدیگر بوده اند . در میان کشورهای خاورمیانه، ایران نخستین کشوری بوده است که نفت در آن کشف و استخراج شده است و از خرداد ۱۲۸۷ نفت نقش مهمی در سرنوشت ایران بازی کرده است . می شود گفت تقدیر و تعیین سرنوشت ملت ایران را نفت به گونه ای رقم زده است به طوری که توسعه سیاسی - اقتصای و اجتماعی ایران در یک قرن گذشته ، تحت تاثیر وضعیت نفت بوده است . به منظور ارایه گزارش مختصر و مفیدی راجع به نفت در یکصد سال گذشته ایران ، من این تاریخ را به چهار دوره تقسیم کرده ام.
۱) نخستین دوره با شروع قرن بیستم با اکتشاف اولیه نفت آغاز می شود و تا ۱۹۴۵ پایان جنگ جهانی دوم ، ادامه می یابد. نام این دوره را «عصر امتیازات نفتی» نامگذاری کرده ام . در این دوره ما شاهد آن هستیم که ایران امتیازات زیادی واگذار کرده و یا درباره برخی امتیازات دیگر تجدید نظر می کند . در مجموع دراین دوره آن چه شاهد هستیم وضعیت امتیازدهی ایران به قدرت های بزرگ و تقسیماتی بوده که صورت می گرفت .
۲) دومین دوره یا عصر دوم «عصر انتقال» است . این عصر بعد از جنگ جهانی دوم ۱۹۴۵ آغاز می شود و تا سال ۱۹۷۹ به طول می انجامد . در این دوره می شود گفت که یک دوره گذار و انتقال برای توسعه سیاسی واقتصادی و اجتماعی ایران است ، از مشخصه های این دوره استخراج زیاد نفت است که درآمد ناشی از صادرات به اشکال گوناگونی خرج مسایل کشور می شود و تغییرات وسیعی را در وضعیت اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی ایران بازی می کند به طوری که ما در پایان این دوره شاهد تحول انقلابی هستیم . شاید بتوان به جرات گفت که نفت تاثیر ساختاری جدی برنظام پهلوی دوم گذاشت و درآمدهای نفتی و نحوه توزیع آن در ایران، یکی از دلایل سقوط رژیم شاه بود .
۳) سومین دوره ، عصر اتوپیا است که با پیروزی انقلاب اسلامی آغاز می شود و تا پایان جنگ تحمیلی ادامه پیدا می کند . در این دوره شاهد کاهش نقش نفت در توسعه سیاسی و اجتماعی ایران بودیم . این موضوع هم به دلیل بعضی از شعارها و اهداف انقلاب اسلامی نظیر خود بسندگی و استقلال سیاسی بود که به هر حال در ابتدای انقلاب و در جریان پیروزی انقلاب داده می شد .
۴) نام چهارمین دوره را دوره «بازگشت یا واقعیت های جدید» نامگذاری کرده ام . این دوران، دوران پس از جنگ است اما چرا این دوران را به نام دوران بازگشت نامگذاری کرده ام؟ دوران بازگشت به این دلیل است که ما دوران انتقال یعنی از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۹ را دوره ای می دانیم که نظام حکومتی ایران به وضعیت دولت تحصیلدار رسید . به عبارت دیگر به وضعیتی رسید که به آن دولت رانتیر گفته می شود . ایران دردوره اخیر پس از جنگ با طی مراحلی شاهد آن است که به وضعیت دولت تحصیلدار تقریبا بازگشته است و شاید هم بشود گفت که جدی تر از آن موقع (اگر نگوییم بیش تر از آن زمان) این روند استمرار یافته است زیرا درحال حاضر ۸۰ تا ۹۰ درصد بودجه کشور ، به نفت وابسته است و به طور روزانه نقش نفت در تحولات اقتصادی کشور افزایش می یابد . بنابراین به نظر می رسد در این باره ایران یک نوع بازگشت انجام داده است . از ویژگی های دوره چهارم تبدیل سازوکار اقتصادی ، سیاسی واجتماعی کشور به یک دولت تحصیلدار است . اگر بخواهیم مهم ترین ویژگی های این چهار عصر را که عرض کردم بیان کنم، این است که در «عصر امتیازات» یعنی از سال ۱۹۰۸ تا سال ۱۹۴۵ واگذاری امتیازات به قدرت های بزرگ، رقابت قدرت های بزرگ بر سر منابع نفتی ایران در آستانه جنگ جهانی اول ، شکل گیری حکومت رضا شاه، تجدید نظر در قرارداد ۱۹۳۳ ، رقابت متفقین بر سر نفت ایران و شکل گیری قدرت جهانی بریتانیا حول محور امتیازات نفتی در ایران است . این موضوعی بسیار مهم است . در هر دو وضعیت یعنی هم در دوره جنگ جهانی اول تا بعد از جنگ جهانی دوم و بعد از جنگ جهانی دوم تا آستانه انقلاب ، قدرت های پیروز ، یعنی قدرت انگلستان یا آمریکا براساس تقسیمات نفتی درجهان شکل گرفت . بر این اساس ما نمی توانیم هژمونی انگلستان و آمریکا را بدون قدرت نفت و امتیازات نفتی بحث و مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهیم . به هر حال در این دوره اتفاقات زیادی افتاد؛ رقابت آلمان با انگلستان ، خرید سهام شرکت نفت ایران و انگلیس و تحولاتی که دردوره رضا شاه اتفاق افتاد یعنی تجدید قرارداد دارسی ، انعقاد قرارداد ۱۹۳۳ از جمله اتفاقاتی بود که در دوره عصر امتیازات روی داد . در عصر دوم که آمریکا جایگزین بریتانیا شد، رقابت های قدرت های بزرگ برای تسلط برمنابع نفتی ایران، مباحث مربوط به نفت شمال ، مسایل آذربایجان ، ملی شدن صنعت نفت ، کودتا علیه حکومت دکتر مصدق و روابط با شرکت های چند ملیتی ، کنسرسیوم ، پیدایش اوپک ، جنگ اعراب و اسراییل ، تحریم های نفتی و افزایش قیمت های نفت از تحولات مهمی بود که در دوره دوم به وقوع پیوست و در این دوره درآمدهای نفتی ایران از ۳۴ میلیون دلار در سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۳ یعنی تقریبا پس از کودتا تا سال ۱۳۷۷ به حدود ۲۰ میلیارد دلار رسید . به عبارت دیگر بخشی از ویژگی دولت تحصیلدار توسط همین درآمدهای نفتی ایجاد شد . عصر اتوپیا یا عصر مدینه فاضله که پس از انقلاب شروع شد، از سال۱۹۷۹ تا سال ۱۹۸۸، یعنی پایان جنگ، به طول انجامید . پیروزی انقلاب تغییرات ساختاری زیادی را در کشور ایجاد کرد . سیاست های جدیدی اتخاذ شد و نقش نفت درتحولات سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی در طول جنگ تحمیلی، به گونه دیگری شد . شعارهایی نظیر خودکفایی، استقلال سیاسی و اقتصادی که ازجمله شعارهای اساسی انقلاب بود ، بر نحوه سیاست های نفتی و کل برنامه نفتی تاثیرگذار بود. در این دوره شعارهای کاهش اختلافات طبقاتی، دستیابی به عدالت اجتماعی و مجموعه ای از این دست از شعارها که شعارهای ابتدای انقلاب بود ، توانست تا اندازه ای سیاست های نفتی را تغییر بدهد ولی با هزینه بر شدن تحولات بعدی به خصوص جنگ که هزینه هایش از یک زمان به بعد افزایش یافت، مجددا نیاز کشور به درآمدهای ارزی افزایش یافت و در نهایت موجب شد مقداری سیاست ها تغییر یابد . به عبارتی از نیمه های جنگ ، شاهد تغییرات اساسی در سیاست های نفتی بودیم ، اگرچه امکان استخراج نیز نداشتیم . این موضوع نکته بس مهمی است . به دلیل صدماتی که به تاسیسات نفتی وارد شده بود، میزان استخراج و به تبع آن صدور نفت نیز کاهش یافته بود. ولی از آن زمان به بعد ما تقریبا وارد وضعیت خاصی شدیم به این معنا که نیاز ایران به درآمدهای ارزی افزایش پیدا کرد. با پایان جنگ و ورود به «عصرواقعیت های جدید» که به عقیده من این دست از سیاست های اقتصادی که با توجه به سیاست های نفتی «بازگشت به دوران گذشته» تلقی می شود ، به دلیل بازسازی و اتخاذ سیاست های آزادسازی تجاری و تشویق صادرات، براساس نیاز شدید به درآمدهای نفتی یا سرمایه ای چنین رویه ای اتخاذ شده بود . این وضعیت باعث شد هم بحث استخراج نفت ، به عنوان سیاست جدید، به صورت جدی تری دنبال شود و هم به طور طبیعی بر روی درآمدهای نفتی حساب بیش تری باز شود . بنا براین ، نفت همچون گذشته درخدمت بعضی از معادلات سیاسی و بین المللی ایران قرار گرفت و جدای از مباحث بین المللی و منطقه ای ، درآمدهای نفتی نقش خاصی را ایفا و به این طریق ایران را وارد مرحله جدیدی از وضعیت دولت تحصیلدار یا رانتیرکرد . به عبارتی می شود گفت ویژگی هایی که دولت رانتیر یا حکومت رانتیر به وضعیت ایران می دهد نمی تواند ایران را در چالش هایی که پیش رو دارد هدایت کرده و آن را به سرمنزل مقصود برساند . از این رو باید سیاست های نو و جدیدی اتخاذ شود .
فروزان آصف نخعی
منبع : روزنامه سرمایه