جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


کارآفرینی‌ اجتماعی‌


کارآفرینی‌ اجتماعی‌
كارآفرینان‌ اجتماعی‌ افرادی‌ هستند كه‌ از فرصتهای‌ پیش‌ آمده‌ به‌ خوبی‌ استفاده‌ كرده‌ و با ایجاد تغییراتی‌ چیزهای‌ جدیدی‌ را می‌آفرینند .
كارآفرین‌ همیشه‌ در جستجوی‌ تغییر است‌ و به‌ آن‌ حساسیت‌ نشان‌ می‌دهد و در یك‌ فرصت‌ استثنایی‌ از آن‌ استفاده‌ می‌كند .
كارآفرینی‌ ابزار بسیار مهمی‌ در توسعه‌ اقتصادی‌ است‌ كه‌ عمده‌ترین‌ تاثیر خود را با ایجاد شغل‌ نشان‌ می‌دهد .
كارآفرینان‌ برخی‌ كارها را برای‌ اولین‌بار انجام‌ می‌دهند و از این‌رو همیشه‌ ریسك‌پذیرند .
كارآفرینان‌ نیازی‌ نیست‌ مخترع‌ باشند بلكه‌ آنها به‌ سادگی‌ نیاز دیگران‌ را برای‌ ابداع‌ ازطریق‌ آفرینش‌ ایده‌های‌ نو برطرف‌ می‌كنند .
موسسات‌ آموزشی‌ باید كارآفرین‌ اجتماعی‌ تربیت‌ كنند تا بتوان‌ با روشهای‌ جدید به‌ پیشرفت‌ اجتماعی‌ دست‌ یافت .
●مقدمه‌
‌ ‌مفهوم‌ كارآفرینی‌ تحت‌الشعاع‌ مسائل‌ جامعه‌ قرار گرفته‌ و از حد یك‌ شعار فراتر نرفته‌ و به‌ صحنه‌های‌ كسب‌وكار و سازمان‌ هنوز وارد نشده‌ است. در اكثر كشورهای‌ توسعه‌یافته، مفهوم‌ كارآفرینی‌ در سطوح‌ اقتصادی‌ جاافتاده‌ به ‌طوری‌ كه‌ جوانان‌ می‌توانند خود را به‌ یك‌ قهرمان‌ تجاری‌ تبدیل‌ كنند. ولی‌ در كشور ما كارآفرینی‌ اقتصادی‌ بیشتر اشتباهاً‌ به‌ عنوان‌ ایجاد شغل‌ به‌ كار برده‌ می‌شود.(۱) كارآفرینی‌ از دیدگاههای‌ مختلف‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ به‌طوری‌ كه‌ پیتر دراكر، مك‌كله‌ لند، توماس‌ بگلی‌ و دیوید بوید نظرات‌ متفاوت‌ و گوناگونی‌ در خصوص‌ مفهوم‌ كارآفرینی‌ ارائه‌ كرده‌اند. برخی‌ از محققان‌ در مورد هدف‌ و انگیزه‌ كارآفرینان‌ و بعضی‌ دیگر خصوصیات‌ و ویژگیهای‌ آنان‌ را مورد مطالعه‌ قرار داده‌اند. كارآفرینی‌ به‌ مفهوم‌ اجتماعی‌ كمتر كانون‌ توجه‌ نظریه‌پردازان‌ مدیریت‌ و اقتصاد قرار گرفته، مطالعات‌ و بررسیهای‌ انجام‌ شده‌ نیز حاكی‌ از آن‌ است‌ كه‌ به‌ این‌ بخش‌ از كارآفرینی‌ توجهی‌ نشده‌ به‌ طوری‌ كه‌ اكثر مطالعات‌ و پژوهشها در زمینه‌ كارآفرینی‌ به‌ مفهوم‌ اقتصادی‌ آن‌ است. این‌ نوع‌ كارآفرینی‌ منفعت‌ موسسه‌ اجتماعی‌ را با تصویری‌ از انضباط، نوآوری‌ و وابستگی‌ اجتماعی‌ بیان‌ می‌دارد و ریشه‌ در تعاملات‌ انسانی‌ و روابط‌ اجتماعی‌ بشری‌ دارد. كارآفرینی‌ اجتماعی‌ پدیده‌ یا نظریه‌ جدیدی‌ نیست‌ بلكه‌ پیدایش‌ آن‌ مقارن‌ با به‌ رسمیت‌ شناختن‌ و ایجاد موسسات‌ و بنگاههاست. كارآفرینان‌ اجتماعی‌ نگرشهای‌ خلاقانه‌ برای‌ حل‌ مسائل‌ اجتماعی‌ را جهت‌ ایجاد ارزش‌ اجتماعی‌ به‌ كار می‌برند و دارای‌ خصوصیات‌ و ویژگیهای‌ خاص‌ خود یعنی‌ عاملان‌ تغییر در بخش‌ اجتماعی، پذیرش‌ ماموریت‌ برای‌ ایجاد و بقا ارزش‌ اجتماعی، شناسایی‌ و ترغیب‌ فرصتهای‌ جدید، به‌ كارگیری‌ فرایند مستمر نوآوری‌ و اقدام‌ جدی‌ به‌ وسیله‌ منابع‌ دردسترس‌ كه‌ در نهایت‌ به‌ ارزش‌سازی‌ اجتماعی‌ و بقا موسسه‌ اجتماعی‌ منجر می‌گردد، از این‌رو، باتوجه‌ به‌ ویژگیهای‌ خاص‌ و بارز كارآفرینان‌ اجتماعی‌ بایستی‌ افرادی‌ كه‌ صلاحیت‌ كارآفرینی‌ اجتماعی‌ را دارند تشویق‌ و به‌ آنان‌ پاداش‌ داده‌ شود تا قادر به‌ فعالیت‌ در زمینه‌های‌ اجتماعی‌ باشند.
●تعاریف‌ كارآفرینی‌
‌ ‌پیتر دراكر كارآفرینی‌ را از دیدگاه‌ فردی‌ مورد توجه‌ قرار داده‌ و كارآفرینان‌ را صرفاً‌ عامل‌ تغییر نمی‌داند، بلكه‌ می‌گوید آنان‌ افرادی‌ هستند كه‌ از فرصتهای‌ پیش‌ آمده‌ (تكنولوژی، سلیقه‌های‌ مصرف‌كننده، مزیتهای‌ اجتماعی‌ و غیره) به‌ خوبی‌ استفاده‌ كرده‌ و با ایجاد تغییراتی‌ چیزهای‌ جدیدی‌ را می‌آفرینند. با توجه‌ به‌ تعریف‌ فوق، كارآفرین‌ همیشه‌ در جستجوی‌ تغییر است‌ و به‌ آن‌ حساسیت‌ نشان‌ می‌دهد و در یك‌ فرصت‌ استثنایی‌ از آن‌ استفاده‌ می‌كند. كارآفرینان‌ اجازه‌ نمی‌دهند آزادی‌شان‌ به‌وسیله‌ منابع‌ اولیه‌ محدود شود و منابع‌ را برای‌ نیل‌ به‌ اهداف‌ كارآفرینی‌ بسیج‌ می‌كنند. از این‌رو، كارآفرینی‌ ابزار بسیار مهمی‌ در توسعه‌ اقتصادی‌ است‌ كه‌ عمده‌ترین‌ تاثیر خود را ازطریق‌ ایجاد اشتغال‌ نشان‌ می‌دهد و برای‌ نیل‌ به‌ این‌ مهم، زمینه‌سازی‌ فرهنگی‌ و آماده‌سازی‌ جامعه‌ بایستی‌ مدنظر قرار گیرد.(۲)
‌ ‌كارآفرینان‌ دارای‌ رفتار پیچیده‌ هستند و هیچ‌ نظریه‌ای‌ نمی‌تواند رفتار آنان‌ را تشریح‌ كند. شاید اولین‌ و مهمترین‌ نظریه‌ مربوط‌ به‌ زمینه‌های‌ روانی‌ كارآفرینان‌ توسط‌ دیوید مك‌ كله‌ لند در دهه‌ ۱۹۶۰ مطرح‌ گردید. مك‌ كله‌ لند بیان‌ می‌دارد كه‌ كارآفرینان‌ افرادی‌ هستند كه‌ نیاز فراوانی‌ به‌ موفقیت‌ دارند و مخاطرات‌ بالایی‌ را می‌پذیرند و چنین‌ ریسكهایی‌ آنان‌ را به‌ فعالیت‌ مداوم‌ تحریك‌ می‌كند. مك‌ كله‌ لند معتقد بود در جوامعی‌ كه‌ گرایش‌ به‌ تولید بیشتر باشد افراد نیاز بالایی‌ برای‌ موفقیت‌ دارند.
‌ ‌سایر محققان‌ درمورد اهداف‌ و انگیزه‌ كارآفرینان‌ به‌ مطالعه‌ و بررسی‌ پرداخته‌اند و بیان‌ داشته‌اند كه‌ سلامت، قدرت، اعتبار، امنیت، عزت‌ نفس‌ و خدمت‌ به‌ جامعه‌ از ویژگیهای‌ آنان‌ است. در اواسط‌ دهه‌ ۱۹۸۰ توماس‌ بگلی‌ و دیوید بوید ادبیات‌ روانشناسی‌ در كارآفرینی‌ را موردمطالعه‌ قرار دادند كه‌ تلاشی‌ بود برای‌ تمایز بین‌ كارآفرینان‌ و افرادی‌ كه‌ واحدهای‌ تجاری‌ كوچك‌ را اداره‌ می‌كنند كه‌ درنهایت‌ به‌ شناسایی‌ پنج‌ بعد كارآفرینی‌ منجر گردید كه‌ عبارتند از:(۳)
بعد اول: نیاز به‌ موفقیت: نیاز به‌ توفیق‌ یك‌ انگیزه‌ مشخص‌ بشری‌ است‌ كه‌ از احتیاجات‌ دیگر انسانی‌ متمایز است. افراد توفیق‌گرا مخاطره‌جویی‌ را درحد متوسطی‌ ترجیح‌ می‌دهند زیرا آنان‌ معتقدند كه‌ كوششها و تواناییهایشان‌ بر نتیجه‌ كار تاثیر می‌گذارند و علاقه‌ فراوانی‌ برای‌ یافتن‌ موقعیتی‌ دارند كه‌ موفق‌ به‌ یك‌ بازخور واقعی‌ از نحوه‌ رفتار خویش‌ گردند. طبق‌ مفهوم‌ نیاز به‌ موفقیت‌ مك‌ كله‌ لند، نیاز به‌ موفقیت‌ كارآفرینان‌ بسیار بالاست.
بعد دوم: كانون‌ كنترل: این‌ عقیده‌ فردی‌ كه‌ شانس‌ یا سرنوشت، زندگی‌ شخصی‌ آنها را كنترل‌ نمی‌كند از خصوصیات‌ ویژه‌ كارآفرینان‌ است. كارآفرینان‌ و مدیران‌ هر دو تمایل‌ دارند فكر كنند كه‌ خودشان‌ راه‌ و روش‌ هر چیزی‌ را می‌دانند و شانس‌ و اقبال‌ نقشی‌ در زندگی‌ شخصی‌ و كاری‌ آنان‌ ندارد.
بعد سوم: تحمل‌ مخاطره: كارآفرینانی‌ كه‌ تمایل‌ به‌ ریسكهای‌ متوسط‌ دارند نسبت‌ به‌ كارآفرینانی‌ كه‌ ریسك‌ نامعقولی‌ را می‌پذیرند بازده‌ بالاتری‌ را به‌دست‌ می‌آورند.
بعد چهارم: تحمل‌ ابهام: تا اندازه‌ای‌ هر مدیری‌ خیلی‌ از تصمیمات‌ را با اطلاعات‌ نادرست‌ و نامشخص‌ اتخاذ می‌كند. اما كارآفرینان‌ ممكن‌ است‌ با ابهامات‌ بیشتری‌ مواجه‌ شوند؛ به‌ خاطر اینكه‌ ممكن‌ است‌ برخی‌ از كارها را برای‌ اولین‌بار انجام‌ دهند از این‌رو، همیشه‌ در زندگی‌ خود مخاطره‌ می‌پذیرند.
بعد پنجم: رفتار نوع‌: A این‌ نوع‌ رفتار، تمایل‌ به‌ انجام‌ كار بیشتر در زمان‌ كمتر اشاره‌ دارد و اگر نیاز به‌ انجام‌ چنین‌ كاری‌ باشد، علی‌رغم‌ ایرادهای‌ دیگران‌ كارآفرینان‌ آن‌ را انجام‌ می‌دهند. موسسان‌ و بنیانگذاران‌ شركتهای‌ كوچك‌ تجاری‌ تمایل‌ به‌ درجه‌ بالایی‌ از نوع‌ رفتار A نسبت‌ به‌ دیگر رفتارها دارند.
‌ ‌به‌ طور واضح‌ كارآفرینان‌ برای‌ اقدام‌ به‌ یك‌ كار تجاری‌ بیشتر از همه‌ به‌ اعتماد به‌ نفس، خودهدایتی، خوش‌بینی‌ و تشویق‌ نیاز دارند. گاهی‌ اوقات‌ كارآفرینان‌ تصمیم‌ می‌گیرند تا به‌ یك‌ سرمایه‌گذاری‌ جدید اقدام‌ كنند؛ چرا كه‌ نمی‌خواهند افقها و چشم‌انداز آینده‌ خود را نادیده‌ بگیرند، آنان‌ تمایل‌ به‌ ریسك‌ تضمینی‌ با سود مالی‌ دارند. در مواجه‌ با این‌ شرایط، بسیاری‌ از افراد كارآفرین‌ برای‌ كنترل‌ سرنوشت‌ شغلی‌ و حرفه‌ای‌ خود تشویق‌ می‌شوند، در مدیریت‌ و در جاهای‌ مختلف‌ شما می‌توانید برخی‌ از این‌ كارآفرینان‌ را ببینید.●مفهوم‌ و معنای‌ كارآفرینان‌ اجتماعی
‌ ‌مفهوم‌ كارآفرینی‌ اجتماعی‌ از تعاملات‌ انسانی‌ و كنش‌ و واكنش‌ بشری‌ نشأت‌ گرفته‌ است. كارآفرینی‌ اجتماعی‌ منفعت‌ موسسه‌ اجتماعی‌ را با تصویری‌ از انضباط، نوآوری‌ و وابستگی‌ اجتماعی‌ بیان‌ می‌دارد. باتوجه‌ به‌ اینكه‌ اكثر موسسات‌ اجتماعی‌ با بازدهی‌ پایین‌ و عدم‌ كارایی‌ مواجه‌اند و بسیاری‌ از فعالیتهای‌ بشردوستانه‌ از انتظارات‌ و برنامه‌های‌ دولت‌ به‌ دور مانده‌اند ضروری‌ است‌ كه‌ كارآفرینان‌ به‌ مسائل‌ اجتماعی‌ توجه‌ بیشتری‌ داشته‌ باشند؛ كارآفرینان‌ اجتماعی‌ نیازمند به‌ توسعه‌ و گسترش‌ طرحها و مدلهای‌ جدید برای‌ قرن‌ حاضر هستند. كارآفرینی‌ اجتماعی‌ پدیده‌ نو و جدیدی‌ نیست‌ بلكه‌ كارآفرینی‌ از زمان‌ پیدایش‌ موسسات‌ و بنگاه‌هایی‌ كه‌ به‌ رسمیت‌ شناخته‌ شده‌اند مطرح‌ شده‌ و كارآفرینان‌ روشهای‌ كارآمد و موثری‌ را برای‌ اجرای‌ ماموریتهای‌ اجتماعی‌ خود جستجو می‌كنند. اكثر كارآفرینان‌ اجتماعی‌ با سازمانهای‌ غیرانتفاعی‌ جهت‌ كسب‌ سود و درآمد شروع‌ به‌ كار می‌كنند و صاحبان‌ كار و سرمایه‌ نیز با جذب‌ آنان‌ مسئولیت‌ اجتماعی‌ خود را به‌ كارآفرینان‌ اجتماعی‌ واگذار می‌كنند. سوالهایی‌ كه‌ در این‌ زمینه‌ مطرح‌ می‌شود این‌ است‌ كه: كارآفرین‌ اجتماعی‌ چگونه‌ فردی‌ است؟ كارآفرین‌ اجتماعی‌ تمایل‌ به‌ چه‌ كاری‌ دارد؟ كارآفرین‌ اجتماعی‌ چه‌ مفهومی‌ دارد؟
‌ ‌كارآفرینان‌ اجتماعی‌ افرادی‌ هستند كه‌ تغییراتی‌ را در خدمات‌ اجتماعی‌ از طریق‌ موارد ذیل‌ جهت‌ دستیابی‌ به‌ ارزش‌ اجتماعی‌ به‌وجود می‌آورند:(۵)
تبیین‌ و تعریف‌ فرایندهای‌ جدید خدمات، تولیدات‌ یا روشهای‌ منحصربه‌ فرد عملیاتی‌ كه‌ با نوآوری‌ همراه‌ است؛
ایجاد ظرفیتهایی‌ برای‌ ماندگاری‌ و گسترش‌ فعالیت؛
توجه‌ به‌ ایجاد سرمایه‌ و ارزش‌ اجتماعی؛
به‌كارگیری‌ نگرشهای‌ بازارمدار برای‌ حل‌ مسائل‌ اجتماعی؛
یافتن‌ بازارها و فرصتهای‌ جدید برای‌ ماموریت‌ غیر سودآور یا زمینه‌های‌ حمایت‌ نشده‌ توسط‌ نیروهای‌ بازار.
‌ ‌كارآفرین‌ اجتماعی‌ خلق‌كننده‌ ارزش‌ اجتماعی‌ است‌ ولی‌ توجیه‌ اینكه‌ منابع‌ مورداستفاده‌ كارآفرین‌ در ایجاد آن‌ ارزش، مناسب‌ بوده‌ یا خیر، كار مشكلی‌ است‌ و تعهد اجتماعی‌ شاخص‌ مناسب‌ و قوی‌ برای‌ بررسی‌ كارایی‌ و اثربخشی‌ امور اجتماعی‌ نیست. كارآفرینان‌ اجتماعی‌ در بازار كار می‌كنند اما این‌ بازارها دارای‌ نظم‌ و انضباط‌ معینی‌ نیستند. خیلی‌ از سازمانهای‌ هدفدار اجتماعی‌ برای‌ بعضی‌ از خدمات‌ خود حق‌الزحمه‌ مطالبه‌ می‌كنند، آنها همچنین‌ در دریافت‌ بخششها، كمكهای‌ داوطلبانه‌ و انواع‌ دیگری‌ از پشتیبانیها رقابت‌ می‌كنند. كارآفرینان‌ اجتماعی‌ دارای‌ خصوصیات‌ مشتركی‌ هستند كه‌ این‌ ویژگیها عبارتند از:
تفكر بیش‌ از حد و دیدن‌ فرصتهایی‌ كه‌ دیگران‌ نمی‌بینند؛
مخاطره‌پذیری‌ و تشویق‌ به‌ قضاوت‌ و تعقل؛
مشكل‌گشایی؛
ایجاد چشم‌اندازهای‌ عملی‌ به‌وسیله‌ عقایدشان‌ كه‌ باعث‌ بهبود زندگی‌ افراد می‌شود؛
ساعت‌ كاری‌ چرخشی‌ (منعطف) با ترغیب‌ به‌ سوی‌ هدف‌ اجتماعی.
●عناصر كارآفرینی‌ اجتماعی‌
‌ ‌كارآفرینی‌ اجتماعی‌ از شش‌ جزء تشكیل‌ شده‌ كه‌ این‌ عناصر به‌ تفصیل‌ عبارتند از:
۱ - عاملان‌ تغییر در بخش‌ اجتماعی: كارآفرینان‌ اجتماعی‌ اصلاحگر و تحول‌گرا با یك‌ ماموریت‌ اجتماعی‌ هستند، آنها تغییرات‌ اساسی‌ را در بخش‌ اجتماعی‌ با كارهایی‌ كه‌ انجام‌ می‌دهند به‌ وجود می‌آورند و چشم‌اندازشان‌ جسورانه‌ است‌ و به‌ موارد اصولی‌ و مشكلات‌ اساسی‌ تاكید می‌كنند و به‌ علائم‌ ساده‌ رفتاری‌ توجه‌ ندارند. آنها اغلب‌ نیازها را كاهش‌ می‌دهند به‌ جای‌ اینكه‌ دقیقاً‌ آنها را برآورد سازند و در جستجوی‌ تغییرات‌ منظم‌ و پیشرفتهای‌ قابل‌ قبولی‌ هستند، اگرچه‌ ممكن‌ است‌ به‌صورت‌ محلی‌ فعالیت‌ كنند فعالیتهایشان‌ توانایی‌ برانگیختن‌ پیشرفتهای‌ همگانی‌ در مناطق‌ انتخاب‌ شده‌ را دارد. در هرحال‌ فعالیتهای‌ آنها در زمینه‌ آموزش، مراقبتهای‌ جسمی، بهبود اقتصادی، هنر و بخش‌ اجتماعی‌ است.
۲ - پذیرش‌ ماموریت‌ برای‌ ایجاد و بقا ارزش‌ اجتماعی: این‌ مركز ثقلی‌ است‌ كه‌ كارآفرینان‌ اجتماعی‌ را از كارآفرینان‌ اقتصادی‌ متمایز می‌سازد، حتی‌ از آنانی‌ كه‌ به ‌طور اجتماعی‌ مسئول‌ فعالیتهای‌ بازرگانی‌ هستند. برای‌ كارآفرینان‌ اجتماعی، ماموریت‌ اجتماعی‌ اساسی‌ و بنیادی‌ است. نقش‌ كارآفرینی‌ اجتماعی‌ در توسعه‌ اجتماعی‌ این‌ است‌ كه‌ نمی‌تواند مزایای‌ خصوصی‌ ایجاد شده‌ برای‌ افراد را كاهش‌ دهد. سودآوری، ایجاد ثروت‌ و پاسخ‌ به‌ تمایلات‌ مشتریان‌ بخشی‌ از این‌ مدل‌ است. ولی‌ این‌ عوامل‌ ابزاری‌ برای‌ نیل‌ به‌ اهداف‌ اجتماعی‌ است. سود آوری‌ معیار ایجاد ارزش‌ و رضایت‌ مشتری‌ نیست‌ بلكه‌ معیاری‌ برای‌ میزان‌ تاثیرات‌ اجتماعی‌ است. كارآفرینان‌ اجتماعی‌ یك‌ برگشت‌ طولانی‌ در سرمایه‌گذاری‌ را جستجو می‌كنند، آنان‌ ازطریق‌ واكنش‌ سریع‌ می‌خواهند پیشرفتهای‌ درازمدت‌ را ایجاد كنند و همیشه‌ درمورد ماندگاری‌ تاثیر اجتماعی‌ فعالیت‌ خود می‌اندیشند.
۳ - شناسایی‌ و ترغیب‌ سرسختانه‌ فرصتهای‌ جدید: درجایی‌ كه‌ دیگران‌ مسائل‌ و مشكلات‌ را می‌بینند كارآفرینان‌ فرصتها را شناسایی‌ می‌كنند. كارآفرینان‌ اجتماعی‌ به‌ سادگی‌ به‌ سوی‌ درك‌ نیازهای‌ اجتماعی‌ سوق‌ پیدا نمی‌كنند در عوض‌ آنان‌ در زمینه‌ اینكه‌ به‌ پیشرفتی‌ دست‌ پیدا كنند دیدگاه‌ و بینش‌ جدیدی‌ دارند و چشم‌انداز كاری‌ خود را معین‌ می‌سازند. آنان‌ مدل‌هایی‌ را توسعه‌ داده‌ و قادرند به‌ آنچه‌ كه‌ انجام‌ می‌دهند نائل‌ شوند، همچنین‌ آنان‌ یاد می‌گیرند چه‌ چیزی‌ را انجام‌ دهند یا ندهند. جزء اصلی‌ كار آنان‌ اصرار و پافشاری‌ برای‌ پیش‌بینی‌ و قضاوت‌ است. آنان‌ زمانی‌ كه‌ با یك‌ مانع‌ مواجه‌ می‌شوند بیشتر فعالیت‌ می‌كنند. سوال‌ كارآفرینان‌ این‌ است‌ كه: چگونه‌ می‌توان‌ بر این‌ موانع‌ فائق‌ آمد؟ چگونه‌ می‌توان‌ این‌ كار را انجام‌ داد؟ جواب‌ آن‌ است‌ كه‌ آنان‌ با شناسایی‌ فرصتهای‌ جدید و پافشاری‌ و اصرار در آن‌ و ترغیب‌ هدف‌ خود قادرند به‌ موانع‌ موجود غلبه‌ كنند.
۴ - به‌كارگیری‌ فرایند مستمر نوآوری، سازگاری‌ و یادگیری: كارآفرینان‌ مبتكر و نوآورند، آنان‌ به‌ انجام‌ كارهای‌ تازه‌ و توسعه‌ مدلهای‌ جدید می‌پردازند و پیشقدم‌ در ارائه‌ نگرشهای‌ جدیدند. باتوجه‌ به‌ گفته‌ شومپیتر (SCHUMPETER)، نوآوری‌ می‌تواند اشكال‌ بسیاری‌ به‌ خود بگیرد و نیازی‌ به‌ اختراع‌ چیزهای‌ جدید نداشته‌ باشد و به‌ سادگی‌ می‌تواند با ایده‌ جدید، روش‌ جدید و با یك‌ موقعیت‌ جدید همراه‌ باشد. كارآفرینان‌ نیازی‌ نیست‌ كه‌ جزء مخترعان‌ باشند بلكه‌ آنها به‌ سادگی‌ نیاز دیگران‌ را جهت‌ ابداع، از طریق‌ آفرینش‌ ایده‌های‌ جدید برطرف‌ می‌كنند. نوآوری‌ آنان‌ ممكن‌ است‌ ازطریق‌ چگونگی‌ ساختار برنامه‌های‌ اصلی‌ یا كیفیت‌ منابع‌ دردسترس‌ پدیدار شود. آنان‌ روشهای‌ نوآوری‌ را برای‌ اطمینان‌ از مخاطرات‌ جستجو می‌كنند كه‌ از آن‌ طریق‌ به‌ منابع‌ در طول‌ زمان‌ دست‌ خواهند یافت‌ و ارزش‌ اجتماعی‌ ایجاد خواهندكرد. تمایل‌ به‌ نوآوری‌ بخشی‌ از روش‌ كار موثر كارآفرینان‌ است‌ و آنان‌ درصدد كاهش‌ فعالیت‌ خود نیستند بلكه‌ گرایش‌ به‌ تحمل‌ بالایی‌ از ابهام‌ و یادگیری‌ مدیریت‌ ریسك‌ برای‌ خود و دیگران‌ را دارند. آنان‌ شكست‌ در یك‌ پروژه‌ و یا برنامه‌ را نه‌ به‌ عنوان‌ تراژدی‌ (نمایش) شخصی‌ بلكه‌ تجربه‌ یادگیری‌ می‌دانند.
۵ - اقدام‌ جدی‌ و بی‌باكانه‌ به ‌وسیله‌ منابع‌ دردسترس: كارآفرینان‌ اجتماعی‌ اجازه‌ نمی‌دهند به ‌واسطه‌ حفظ‌ منابع‌ خود از ترغیب‌ چشم‌اندازشان‌ چشم‌پوشی‌ كنند. آنها در انجام‌ دادن‌ كارهایشان‌ با حداقل‌ منابع‌ و جذب‌ حداقل‌ منابع‌ از دیگران، مهارت‌ خاصی‌ دارند. آنان‌ از منابع‌ كمیاب‌ به‌طور كارآ استفاده‌ می‌كنند و منابع‌ محدود خود را ازطریق‌ اشتراك‌ مساعی‌ با دیگران‌ و شركای‌ خود تامین‌ می‌كنند. آنها همه‌ منابع‌ را با سرشت‌ بشر دوستانه‌ برای‌ كارهای‌ تجاری‌ خود جستجو می‌كنند و از طریق‌ هنجارها یا سنتهای‌ موجود درخصوص‌ بخششها و كمكهای‌ داوطلبانه‌ محدود نمی‌شوند. آنان‌ خطرات‌ و مسائل‌ آینده‌ را از طریق‌ كاهش‌ زیانهایی‌ كه‌ به‌ شكست‌ منجر می‌شوند را تخمین‌ می‌زنند. تحمل‌ میزان‌ ریسك‌پذیری‌ سهامدارانشان‌ را درك‌ و شناسایی‌ می‌كنند.
۶ - ارائه‌ حس‌ بلندپروازانه‌ پاسخگویی‌ به‌ موسسات‌ و پیامدهای‌ حاصله: از آنجا كه‌ انضباط‌ بازار به‌طور خودكار مخاطرات‌ اجتماعی‌ غیركارآ را پاكسازی‌ می‌كند، كارآفرینان‌ اجتماعی‌ گامهایی‌ را برای‌ اطمینان‌ از اینكه‌ آنها ارزش‌ ایجاد می‌كنند را برمی‌دارند. آنان‌ این‌ اطمینان‌ را دارند كه‌ به‌طور دقیق‌ نیازها و ارزشهای‌ افراد ارزیابی‌ می‌شود و قصد دارند با فعالیتهایی‌ كه‌ انجام‌ می‌دهند به‌ جوامع‌ خدمت‌ كنند. آنان‌ انتظارات‌ و ارزشهای‌ دیگر مخترعان‌ و نوآوران‌ را درك‌ می‌كنند. آنان‌ پیشرفتهای‌ اجتماعی‌ را برای‌ مزیتهایی‌ كه‌ به‌ جوامع‌ بشری‌ دارد جستجو می‌كنند و برگشتهای‌ اجتماعی‌ و مالی‌ آن‌ را نیز در نظر می‌گیرند. كارآفرینان‌ اجتماعی‌ سازوكارهای‌ بازخور برای‌ تقویت‌ پاسخگویی‌ اجتماعی‌ را به‌وجود می‌آورند. آنان‌ پیشرفتهای‌ خود را با معیارهای‌ همچون‌ اجتماعی، مالی‌ و پیامدهای‌ مدیریتی‌ ارزیابی‌ می‌كنند.
●نتیجه‌
‌ ‌كارآفرین‌ فردی‌ است‌ كه‌ از فرصتهای‌ پیش‌ آمده‌ به‌ خوبی‌ استفاده‌ كند و با ایجاد تغییراتی‌ قادر به‌ خلق‌ اثری‌ جدید باشد. از این‌رو، كارآفرینی‌ فعالیت‌ بدیع‌ و جدید نیست‌ بلكه‌ فعالیتی‌ نادر است، بنابراین، كارآفرینی‌ اجتماعی‌ نوعی‌ فعالیت‌ كمیاب‌ و مجموعه‌ای‌ از رفتارهای‌ استثنایی‌ را در بر می‌گیرد. این‌ رفتارها باید تشویق‌ و ترغیب‌ و به‌ آنانی‌ پاداش‌ داده‌ شود كه‌ صلاحیت‌ و شایستگی‌ برای‌ انجام‌ این‌ كار را دارند. در شرایط‌ متحول‌ و متلاطم‌ امروزی‌ ما نیاز به‌ رفتار كارآفرینی‌ در همه‌ بخشها داریم‌ ولی‌ هركسی‌ شایستگی‌ كارآفرین‌ شدن‌ را ندارد همچنان‌ كه‌ یك‌ مدیر بخش‌ بازرگانی‌ یا اجتماعی‌ نمی‌تواند كارآفرین‌ باشد. از این‌رو، كارآفرینی‌ دارای‌ شاخصها و معیارهای‌ خاص‌ خود است. ازطرفی، هركسی‌ تمایلی‌ برای‌ كارآفرینی‌ اجتماعی‌ ندارد چرا كه‌ توانایی‌ و صلاحیت‌ خاص‌ خود را می‌طلبد و همچنین‌ بازده‌ مشخص‌ اقتصادی‌ را برای‌ افراد به‌ ارمغان‌ نمی‌آورد. بنابراین، باتوجه‌ به‌ خصوصیات، عناصر و اجزأ كارآفرینی‌ اجتماعی‌ بخش‌ اجتماعی‌ نیاز به‌ سبك‌ رهبری‌ متفاوتی‌ دارد و كارآفرینان‌ اجتماعی‌ گونه‌ خاصی‌ از شیوه‌ رهبری‌ را باید دارا باشند كه‌ ضرورت‌ شناسایی‌ و پرورش‌ آنها امری‌ جدی‌ و خطیر است. پس‌ موسسات‌ آموزشی‌ باید متعهد به‌ این‌ امر باشند كه‌ كارآفرینان‌ اجتماعی‌ را جهت‌ دستیابی‌ به‌ پیشرفت‌ اجتماعی‌ با روشهای‌ جدید تربیت‌ كنند تا بتوانیم‌ با فراغ‌ بال‌ بیشتری‌ به‌ فعالیتهای‌ اجتماعی‌ بپردازیم.


منابع‌ و مأخذ:
۱ - احمد پورداریانی، محمود «كارآفرینی، شغلی‌ كه‌ در ایران‌ نیست» تدبیر، شماره‌ ۱۲۰.
۲ - احمد پورداریانی، محمود «طراحی‌ و تبیین‌ الگوی‌ پرورش‌ مدیران‌ كارآفرین‌ در صنعت» تهران‌ تربیت‌ مدرس، دانشكده‌ علوم‌ انسانی، پایان‌نامه‌ دكتری‌ مدیریت، ۱۳۷۷.
؛ - STONER J.A.P "MANAGEMENT ۳ . ۷۶ P . ؛۱۹۸۳ ؛ PRENTICE - HALL
- SCHWAB FOUNDATION "WHO ARE ۴ . ۱ P . ؛ SOCIAL ENTREPRENEURS
- MORGAN BINSWANGER "SOCIAL ۵ ENTREPRENEURIAL" KAUFFMAN CENTER ۲۰۰۰؛ FOR ENTREPRENEURIAL IEADERSHIP . ۳ P .
O احمدرضا طالبیان: كارشناس‌ برنامه‌ریزی‌ منابع‌ انسانی‌ شركت‌ ماشین‌سازی‌ اراك، مدرس‌ دانشگاه‌ هوایی‌ شهید ستاری
منبع مقاله : مجله تدبیر
نویسنده:احمدرضا طالبیان‌
منبع : شبکه زنان کارآفرین