جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تجربه اسپانیا


تجربه اسپانیا
بخشهائی از کشور اسپانیا حدود هشتصد سال به دست مسلمانان مغربی اداره می شد، ولی پس از عقد ازدواج بین ملکه ایزابلا و پادشاه فردیناند که قلمرو خود را به یکدیگر پیوستند و نیروی تازه ای یافتند، در سال ۱۴۹۲.م گرانادا (غرناطه) را تسخیر کردند و پادشاهی مسلمانان از اسپانیا برچیده شد.
اسپانیا و دو کشور دیگر اروپائی یعنی انگلستان و مجارستان نخستین کشورهایی هستند که با موافقت سلاطین اقدام به تاسیس مجالس قانونگذاری نمودند. البته پادشاهان اسپانیا دائما از اختیارات مجالس قانونگذاری می کاستند و حتی المقدور نمایندگان را دیر به دیر به تشکیل جلسه فرا می خواندند تا آنکه سلسله بوربون ها به تقلید از فرانسویان قدرت را در دست سلاطین مطلق العنان قرار دادند، اگرچه از مصوبات مجالس قبلی کماکان حمایت می کردند.
در سال ۱۸۰۸م ناپلئون بناپارت اسپانیا را اشغال کرد، شاه و پسرش را به زندان انداخت و ژوزف برادر خودش را به عنوان سلطان در اسپانیا مستقر ساخت. مردم اسپانیا در برابر سلطه فرانسویان مقاومت کردند و با وجودی که کشورشان در وضعیت جنگی بسرمی برد، بار دیگر مجالس قانونگذاری را احیا نمودند و با تدوین قانون اساسی جمهوری تک مجلسی که بین نجیب زادگان، روحانیون و مردم عادی فرقی نمی گذاشت، شالوده ذهنی برابری شهروندان را استوار نمودند. توسعه کند اقتصادی و دوام ساختارهای اجتماعی سنتی و به ویژه کشمکش بین کلیسا و دولت، موجب توقف روند گذار آرام به دموکراسی را فراهم ساخت.
پس از کودتای۱۹۲۳ و استعفای ژنرال ریورا در ۱۹۳۰، در انتخابات شهرداری ها جمهوریخواهان سوسیالیست، سلطنت طلبان را در بیشتر شهرهای بزرگ شکست دادند و جمهوری دوم در بارسلونا اعلام شد. این جمهوری توسعه دموکراسی، حق رای برای زنان و تغییرات عمیق اجتماعی و فرهنگی در نهادهای نظامی و آموزشی و قانون کار و از همه مهمتر اصلاحات ارضی را به همراه آورد.
اما هنگامی که بزرگترین حزب پارلمان وارد کابینه شد، چپ ها سر به شورش برداشتند و سرکوبی این شورش نهایتا به رهبری ژنرال فرانکو انجامید. فرانکو ریاست کشور و رهبری تنها حزب باقیمانده را تا زمان مرگ خویش در ۱۹۷۵م بر عهده داشت و ابدا در برابر قوه مقننه پاسخگو نبود. ولی او دو بار به آرای عمومی مراجعه کرد؛ یک بار برای بازگشت سلطنت اقتدارگرا به کشور و بار دوم برای تصویب قانون اساسی مورد نظر خویش.
پس از مرگ فرانکو یک بار دیگر دموکراسی به اسپانیا بازگشت و قانون اساسی دموکراتیک تازه ای به تصویب اکثریت مردم رسید. نظام فعلی اسپانیا بر پایه رقابت بین دو حزب اصلی کارگران سوسیالیست و حزب محافظه کار مردمی استوار است، هرچند احزاب کوچکتری نیز در صحنه سیاسی اسپانیا حضور دارند که قادرند از طریق ائتلاف با یکی از احزاب اصلی، چهره سیاسی کشور را دگرگون سازند.
از زمان فرانکو، در منطقه باسک نیز یک جنبش جدایی طلبانه و تا حدی تروریستی پا گرفت که با بازگشت دموکراسی به این کشور متاسفانه دست به خشونت بیشتری می زند. البته با تصویب قوانین خود مختاری که کشور اسپانیا را به هفده منطقه خود مختار تقسیم نموده، جدایی طلبان باسک از پشتیبانی عمومی مردم محروم شده اند.
منبع : روزنامه کارگزاران