یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اعمال قدرت در خانه‏


اعمال قدرت در خانه‏
به زعم برخی از والدین اطاعت و حرف‏شنوی دلیل تربیت صحیح دختران است در حالی که اطاعت محض بدون اعمال قدرت خردمندانه دوام چندانی نداشته و به زودی همه چیز در هم می‏ریزد. نه قدرت پدر و مادر می‏ماند و نه حرف‏شنوی دختران.
ارعاب دختران وحشتناک‏ترین نوع اعمال قدرت از طرف والدین می‏باشد. در این نوع اعمال قدرت که معمولاً از جانب پدر اعمال می‏شود، وی مدام در خانه می‏خروشد و اوقات تلخی می‏کند و برای هر امر جزیی مانند بمب منفجر می‏شود و در هر فرصتی دست به چوب و شلاق می‏برد. هر سؤالی را با خشونت پاسخ داده و به جزیی‏ترین کارهای دخترش ایراد می‏گیرد. او را نزد دیگران تحقیر کرده و فکر می‏کند که دارد وی را تربیت می‏کند در حالی که این نوع ارعاب نه تنها دختران بلکه تمامی افراد خانواده را در وحشت نگه می‏دارد. در این طیف تربیتی مادر موجود بسیار ضعیف و درمانده‏ای است که غالباً با واژه‏های تحقیرآمیز مورد خطاب واقع شده و ارزش و بهایی در نزد اعضای خانواده‏اش ندارد. این گونه ارعاب نه تنها جنبه تربیتی نداشته بلکه به دختران می‏آموزد از پدر دوری جسته و از وی به عنوان تکیه‏گاه و سرپرست خانواده فراری شوند. در چنین شیوه‏ای دختران تبدیل به موجوداتی خشن شده و خشونت در وجودشان تقویت می‏شود. آنان به موجوداتی انتقامجو تبدیل شده و یا اینکه به موجوداتی عقده‏ای، ناچیز، بیهوده و بی‏اراده تبدیل خواهند شد.
در شیوه تربیتی دیگر شعار اصلی فاصله گرفتن از دختران است. در این نوع اعمال قدرت که باز هم معمولاً از جانب پدر خانواده اعمال می‏شود. اتاق پدر، سفره پدر، وسایل مورد علاقه پدر برچسب خاصی می‏خورد. کسی جرئت استفاده و یا دست زدن به آن را ندارد. معمولاً در اتاق خود غذا می‏خورد و کمتر وارد صحبت می‏شود و مستمع صحبت‏های افراد خانواده‏اش نیست. به دختران رو نمی‏دهد و دستوراتش توسط مادر ابلاغ می‏شود.
در تعدادی از خانواده‏ها یکی از والدین به مرکز قدرت تبدیل می‏شود. دختران از طرف او مورد تهدید واقع شده و ترسانده می‏شوند. در این گونه روش تربیتی معمولاً مادر زحمت کمتری متحمل شده با ارعاب دختران (به وسیله قدرتی که به پدر می‏دهد) از دختران اطاعت می‏گیرد. اگر دختران به این نوع روش تربیتی اعتراض کنند یا در اجرای اوامر کوتاهی نمایند و از انجام دستورات عدول کنند مورد خشم پدر واقع می‏شوند. مادر نیز که شیفته این نوع روش تربیتی در سایه قدرت کاذب پدر است کودک را وادار به عذرخواهی از پدر (قطب قدرت) می‏نماید. لازم به ذکر است در برخی خانواده‏ها این مادر است که به مرکز قدرت تبدیل می‏شود. این طیف رفتارها نیز دور از عدالت نسبت به دختران است و به تدریج در آنان خشونت به وجود می‏آورد.
اما، از رایج‏ترین قدرت‏های دروغین قدرت ابراز محبت بیش از اندازه است. این دسته از والدین معتقدند می‏بایستی هر لحظه به دختر خود محبت و از محبت وی برخوردار شد. این طیف خانواده‏ها چنان در دریای ملاطفت غرق می‏شوند که بسیاری از موارد تربیتی را نادیده می‏گیرند. این دسته از پدر و مادرها همواره در کنار و همراه دختر خود بوده مدام به وی ابراز علاقه و محبت نموده و شده کارهای شخصی او را انجام می‏دهند بدون اینکه از وی مسئولیتی بخواهند و مسئولیت‏پذیری را در او تقویت کنند. این چنین دخترانی اولین قربانی خودبینی والدین‏شان بوده و خوب فرا می‏گیرند چگونه پدر و مادرشان را فریب دهند.
والدینی نیز هستند که پیوسته دختران خود را با سخنان به اصطلاح پندآمیز و آموزنده تحت فشار گذاشته و مدام خود را افرادی دور از هر نوع خطا و تقصیری معرفی می‏نمایند. قدر مسلم در خانه‏ای که پیوسته پند و اندرز دیکته و گفته شود، شادی و نشاط کمتری یافته و غالباً مستمعی نیز باقی نمی‏ماند.
منبع : مجله پیام زن


همچنین مشاهده کنید